واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: وقتي از خوشنويسي حرف ميزنيم
جام جم آنلاين: وقتي از خوشنويسي حرف ميزنيم... بله، حق با شماست. زمانه عوض شده است. اين آسمان دودزده و ابرهاي تيره هيچ نسبتي با آسمان آبي و ابرهاي خيالانگيز مينياتورها ندارند. اين معماري بدقواره و كجسليقه، آن بناهاي درخشان با خطوط نرم و چشمنواز را به ياد نميآورند.
ديگر از تابش مهربان نور آفتاب از پشت شيشههاي رنگارنگ ارسيها خبري نيست. در يك كلام، ساحت زندگي ما بدجوري تغيير كرده است، همان ساحتي كه تمامش نظم و زيبايي و سكوت بود و هنرمند خوشنويس، در آن ساحت با ايماني ترديدناپذير به خلق آثارش ميپرداخت.
اما آيا به سر رسيدن دوره آن فضا و ساحت بايد به معناي فراموشي آن باشد؟ مگر در غرب كه نواي ناقوس كليساها در ميان انبوه آسمانخراشها گم شده است، ديگر موسيقي كليسايي اجرا نميشود و مگر اين همه بازسازي و اجراهاي چندباره از آثار سمفونيك و اركسترال قديمي صورت نميگيرد؟
حالا هم كه در اينجا و البته همه جاي دنيا تايپوگرافي و كاليگرافي به مدد فناوري، تكثير و انتشار خلقالساعه هر سفارشي را در دستور كار خود گذاشتهاند و هنرمند سنتي را به حاشيه راندهاند، چه رسالتي بر دوش ماست؟ آيا ميتوانيم به يكدستسازي و سرعت فناوري دل خوش كنيم و گذشته را به فراموشي مطلق بسپاريم؟
بله، اين كار شدني است؛ اما نتيجهاش ميشود همان به نمايش درآمدن سرمايههاي معنوي كشور در سرزمينهاي بيگانه و افتخار آنها به ميراثي كه متعلق به ماست؛ ميراثي گرانبها و ارجمند كه همه انديشه، رفتار و باور ايرانيان در آن به بهترين شكل متجلي و متبلور شده است.
بله، ميتوانيم گذشته و سنت را فراموش كنيم و بعد به چشم خود ببينيم كه مردماني از سرزمينهايي ديگر ادعاي تصاحب و از آن خود كردن انديشمندان و آثار ما را دارند.
اصلا به نيت مقاومت در برابر همين تفكر بود كه نمايشگاه استادان بزرگ نستعليق شكل گرفت تا ابتدا به خيل آنها كه سنت ما را ناديده و كمارزش ميانگارند يادآوري كند كه در عرصه هنر خوشنويسي و بخصوص خط نستعليق كه گل سرسبد خطوط اسلامي است گذشتهاي اينچنين درخشنده و پربار داشتهايم؛ اما اين يادآوري نميتوانست يا نبايد تنها وظيفه نمايشگاه باشد.
حالا بايد گفته ميشد كه جنبه هنري خوشنويسي همچنان زنده و بالنده است و به راهش ادامه ميدهد، حتي اگر ديگر چون گذشته كاربرد نداشته باشد.
به همين علت بود كه ميزگردهايي بر متن نمايشگاه و نه در حاشيه آن شكل گرفت تا بزرگان و پژوهشگران هنر خطاطي از زوايا و مناظر گوناگون به اين موضوع بپردازند كه همين امروز، خوشنويسي كجاي زندگي ما جاي ميگيرد و چه رسالتي به عهده دارد.
از سويي در نمايش آثار قدماي عرصه نستعليق و شكسته نستعليق بجز يادآوري براي آنها كه چشم بر سنتهاي نجيب ايراني و اسلامي بستهاند چند سودمندي ديگر نيز نهفته بود. يكي اين كه با چنين كاري از عاشقان و سينهچاكان پرشور اين هنر كه عمري را در مسير دشوار آن قدم و قلم زده بودهاند، قدرداني و تجليل ميشد.
اين سپاسگزاري از آن روي اهميت و اولويت داشت كه در دل خود به معناي حرمت نهادن به اين سنت ديرينه بود و اين نكته را يادآور ميشد كه هنرمند، فراسوي زمان و مكان حركت ميكند و كارش اگر اصيل و ماندگار باشد در گفتماني دوباره بازخواني و نقادي ميشود.
سودمندي ديگر اين بود كه نمايش آثار بينظير و منحصر بهفرد از قدماي هنر خوشنويسي تنها به همت مجموعهداران بخش خصوصي امكانپذير شده بود، پس به اين ترتيب از آنها هم قدرداني ميشد كه در كنار متوليان هنر، بيهيچ مزد و منتي، گنجينههاي هنر خوشنويسي ايران را با خون دل جمع آوردند و از گزند باد و باران و نگاههاي طمعآلوده بيگانگان محفوظ داشتهاند.
شايد تاكنون ارج و اهميت كار آنها چندان نمايان نبود تا اينكه بخشي از مجموعههايشان در نمايشگاه استادان بزرگ نستعليق براي بار نخست به نمايش درآمد و خيليها پي بردند كه قلههاي هنر خوشنويسي چنين آثاري هم داشتهاند و اگر اين آثار تا امروز ماندگار شده از همت بلند همين مجموعهداران بوده است.
اما به اشاره، از تغيير ساعت زندگي گفتيم و اينكه چگونه فناوري و مدرنيته، شيوه تفكر و زيست ما را دستخوش دگرگوني كرده است ولي به اين موضوع اشاره نكرديم كه همه ما همچنان نيازمند آرامش و فضاي متعالي از دست رفتهايم.
حالا آنها كه به تماشاي آثار قدما و معاصران خوشنويسي ايران در عرصه نستعليق و شكسته نستعليق ميآيند، اين فرصت مغتنم را دارند كه دستكم دمي در سايهسار اين آثار بيبديل بيارامند و گرماي تحملناپذير هوا و ترافيك كلافهكننده و آلودگيهاي غمانگيز صوتي و تصويري را فراموش كنند.
امير عبدالحسيني
دبير نمايشگاه بزرگان نستعليق
دوشنبه 7 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 135]