محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829389951
اسرائيل چه بلايي بر سر فوتبال اروپا آورده است؟
واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: اسرائيل چه بلايي بر سر فوتبال اروپا آورده است؟
نويسنده: حسين جوادي
مقامهاي رژيم صهيونيستي براي رسيدن به استراتژي تبيين شده اقتصادي خود در جهان، در كنار توجه به سياست توسعه طلبي اراضي در فلسطين و سرزمينهاي اعراب منطقه نيم نگاهي عميق اما به مباحث سودده دنياي معاصر خصوصاً ورزش دارند. آنها چشم اندازي را پيش بيني مي كنند كه پرواضح است محور و هدايت آن توسط ساختار صهيونيست است. پديده سرمايه گذاري بر روي باشگاه هاي معتبر فوتبال اروپا و جابجايي بازيكنان و مربيان يك استراتژي درازمدت است كه با ديگر شيوه هاي اقتصادي رژيم صهيونيستي همانند تبليغات گسترده درباره موادغذايي يا داروهاي پزشكي فرق مي كند. به لحاظ اين تمركز در تصميم گيري، ملاحظات سياسي رژيم صهيونيستي را در فوتبال انگلستان بايد يك واقعيت انكارناپذير در نظر گرفت. اما اين روش يك آسيب اجتماعي به جامعه فوتبال انگليس وارد مي كند، اين يك نوع برده داري مدرن است. اولويت اقتصادي و برنامه هاي رژيم صهيونيستي در اين مقوله نه بر اساس منطق اقتصاد بلكه در چارچوب منطق سياسي طرح و تدوين ميشوند. يك چنين اقداماتي در كوتاه مدت كم تاثير هستند اما در درازمدت خودنمايي ميكنند. هجوم همه جانبه صهيونيستها به فوتبال انگليس حيات اقتصادي اين رژيم را با بستر مناسبي مواجه كرده است. اتفاقاتي كه در تاتنهام ميگذرد، فروش منچستريونايتد (ثروتمندترين باشگاه جهان) به خانواده متمول گليزرها و چگونگي بدست آوردن سرمايه هنگفت رومن آبراموويچ روسي و فرار وي به سوي فوتبال انگليس، و استفاده از اهرم فشار به هيئت مديره آرسنال براي واگذاري سهام به يهوديان نكات مرموزي است كه «ردپاي صهيونيست» در آن به وضوح ديده مي شود و اين همان حلقه مفقوده اي است كه هيچ گاه به آن اشاره نشده است. اما سؤال اينجاست آنها چرا و چگونه وارد ساختار و بدنه فوتبال انگليس و ديگر مناطق جهان شدند؟ با اينكه ماليات هاي ورزشي در انگلستان به مراتب كمتر از اسپانيا و ايتاليا است، سهام ليگ برتر انگليس در بورس عرضه ميشود و هر تاجر خارجي ميتواند يك تيم انگليسي را خريداري كند. (به اين نكته در مورد خريد تجار خارجي توجه داشته باشيد.) اما بازهم در دل اين موضوع يك سؤال مطرح است كه چرا سرمايه داران يهودي كه پشتوانه لابي هاي قدرتمند صهيونيستي و آمريكايي را احساس مي كنند راهي فوتبال جزيره شده اند؟
آيا اگر توني بلر و ميراث دار آن گوردون براون آغوش باز به صهيونيست ها نشان نمي دادند، ليگ برتر با چنين هجمه اي مواجه نمي شد، اما اگر در واقع بگوييم اصول ماهيت تصميم گيري به ويژه در سياست خارجي بريتانيا منبعث از ساختار سياسي و اجتماعي اين جزيره است گزاف نگفته ايم. در طول تاريخ در بريتانيا به غير از «انقلاب صنعتي» هيچ تحول اقتصادي به صورت راديكال به وقوع نپيوسته است. و آنجايي هم كه تغييراتي ديده شده در سه قرن گذشته ناشي از الزاماتي بوده كه خارج از توان اقتصادي و... بوده اند. حال روابط اقتصادي كه حالا به ظاهر رنگ ورزشي به خود گرفته بين رژيم صهيونيستي و دولتمردان انگليس نه تنها نتيجه سياست خارجي اين كشور نيست بلكه الزامي دو جانبه از سوي دو طرف است. با الهام از اين مطلب روشن شد كه چرا امثال گوردون براون مرزهاي تجارت را براي صهيونيست ها باز گذاشته اند. اما مسئله مهمتر آن است كه آنها چطور و به وسيله چه اشخاصي به اين تجارت ميپردازند. مطمئناً حضور عروسك هاي دست آموز در اين ميان لازم به نظر مي رسد.
زهاوي؛ نفوذي صهيونيستها در فوتبال اروپا
يكي از همين عروسك هاي دست آموز صهيونيست كسي نيست جز «پيني زهاوي» (متولد 24 آگوست در منطقه
Ness Zionaواقع در نزديكي تل آويو) پيني زهاوي كه كار خود را به عنوان يك ژورناليست يهودي در روزنامه (Yedith Ahronth) شروع كرده بود خيلي زود از طريق لابي هاي سياسي وارد تجارت بازيكن ميشود. وي در حال حاضر عنوان بزرگترين مدير برنامه هاي فوتبال را در جزيره يدك ميكشد.
وي كه رابطه بسيار نزديكي با ايهود اولمرت نخست وزير اسرائيل و ريئون ريولين سخنگوي سابق پارلمان اسرائيل داشته است توسط آنها دست به تاسيس يك شبكه تلويزيوني در اسرائيل زده است و خيلي راحت حق پخش مسابقات ليگ برتر را بدست مي آورد. پيني زهاوي در حال حاضر به صورت مدير برنامه هاي سنتي عمل نمي كند، وي از طريق دوستان سرمايه دار خود در اسرائيل تبديل شده به يك پل ارتباطي و يك جاده صاف كن يهوديان براي تصاحب باشگاه هاي بزرگ انگليسي و اين همان حلقه مفقوده اي است كه به آن اشاره شد. زهاوي از طريق دوستان سرمايه دار خود مانند (ياكوشاهار) يكي از بزرگترين واردكننده هاي خودرو و سرمايه دار اسرائيلي دست به خريد تيم (مكابي حيفا) مي زند (1992) و بعد از آن ديگر تيم هاي اسرائيلي مانند (بيتر اورشليم) توسط تاجر روسي- اسرائيلي به نام (آركادي گيداماك) خريداري مي شود. آنها به اين موضوع رسيده اند كه مي توانند بازيكنان اسرائيلي را به تيم هاي ليگ برتر منتقل كنند و از اين طريق سود كلاني را بدون واسطه وارد چرخه اقتصادي اين رژيم كنند. آنها بازيكنان را صاحب ميشوند!
اولين رد پاي زهاوي
اولين رد پاي وي و شركايش به سال 1979برمي گردد، زماني كه قراردادي به مبلغ 000،200پوند براي انتقال (آوي كوهن) كاپيتان رژيم صهيونيستي به باشگاه ليورپول منعقد شد. و تقريباً يك سال بعد زهاوي خيلي راحت قراردادي را تنظيم كرد كه به واسطه آن مدافع منچستر سيتي (باري سيلكمن) به صورت قرضي به تيم مكاوي تل اويو برود.
زهاوي كه يك نوع جاده صاف كن براي تجار يهودي در بدست آوردن باشگاههاي انگليسي است در زماني كه (هري ردنپ) مربي پورتموث اين تيم را ترك كرده بود (ميلان ماندريك) كه در حال حاضر مدير لستر سيتي است در آن زمان مدير پورتموث بود و به دليل رابطه اي كه بين آنها بود و دوستي بين (زهاوي و ردنپ) پنج ماه گذشته بود كه زهاوي پسر دوست خود آركادي (آلكساندر گيداماك) را به عنوان خريدار باشگاه با مبلغ 10 ميليون پوند معرفي كرد. به اين صورت هم ردنپ ابقا شد و از آن طرف شخصي يهودي به نام (آورام گرانت) كه بعدها از آن در چلسي استفاده كرد به عنوان مدير فني وارد تيم شد (گرانت در تيم مكابي حيفا به عنوان آناليزور مشغول به كار بود).
نوع جديد برده داري
در اين انتقالات، بازيكن علناً هيچ كاره است و طي قراردادهاي طولاني مدت مجبور هستند فصل هاي متوالي در يك باشگاه بازي كنند و اگر زماني بخواهند از باشگاه مورد نظر جدا شده با مشكلاتي مواجه خواهند شد. به خاطر همين موضوع فدراسيون جهاني فوتبال قانوني به نام قانون (بوسمن) قرار داده كه بازيكن موظف است در ازاي پرداخت مبلغ باقي مانده از قرارداد بلند مدت خود به صورت بازيكن آزاد درآيد، تازه اگر باشگاه صاحب بازيكن براي فروش وي مبلغ هنگفتي را در بازار نقل و انتقالات طلب نكند!
البته اين مسأله بيشتر در مورد ستاره ها است و بازيكنان عادي مجبورند تا پايان قرارداد خود در باشگاه مزبور بازي كنند مانند (ياكوبوآيگبني، مهاجم نيجريه اي- كه در تيم مكابي حيفا بازي مي كرد- ابتدا در سال 2003 به پورتموث و از آنجا به سال 2005 به ميدلزبرو پيوست). كه همانند روزنه كوچكي بود و پس از انتقال وي به باشگاه ميدلزبرو توسط زهاوي به يكي از خارق العاده ترين انتقال هاي 30 سال اخير ليگ برتر تبديل شد. خبرهاي منتشر يافته حاكي از اين بود كه باشگاه ميدلزبرو مبلغ 3 ميليون پوند از قرارداد 7.5 ميليون پوندي وي را به زهاوي داده اند و در ازاي آن اين بازيكن مجبور است 5 سال در اين تيم بازي كند، اين يك نوع برده داري است كه بار ديگر در همين تابستان دامن ليگ برتر را گرفته و خبرش جنجالي بزرگ به پا كرده است، تا جايي كه رئيس فيفا (سپ بلاتر) واكنش نشان داده و آن را برده داري مدرن ناميده است.
اين جريان در پي انتقال يك ستاره است نه يك بازيكن معمولي و آن كسي نيست جز كريستيانو رونالدو بازيكن استثنايي منچستريونايتد. اين بازيكن پرتغالي كه 5 فصل متوالي را در باشگاه منچستر گذرانده حالا مي خواهد طي يك قرارداد نجومي به باشگاه رئال مادريد اسپانيا نقل مكان كند اما چون مقداري از قراردادش باقي مانده با كارشكني هايي از سوي باشگاه و از همه بيشتر مربي خود آلكس فرگوسن مواجه شده و حتي فرگوسن در روزنامه معتبر (سان) اين طور عنوان كرده بود كه «زندگيت را تباه مي كنم!»
نكته جالب اين است كه براساس خبر روزنامه گاردين رابطه نزديكي بين آلكس فرگوسن و پيني زهاوي (از سال 1974 زماني كه زهاوي به عنوان يك خبرنگار در جام جهاني حضور داشته) تا به امروز برقرار است، فرگوسن و زهاوي به همراه ويكتور چاندلر يكي از دلالان باشگاه شرطبندي betting company Bwin)- كه در حال حاضر يكي از اسپانسرهاي تيم هاي معتبر ميلان ايتاليا و رئال مادريد اسپانيا است و آرم تبليغاتي Bwin روي پيراهن تيم درج مي شود) تشكيل اتحاديه اي در اين رابطه داده اند (2008-2000).
بزرگترين انتقال
بزرگترين انتقال در جزيره در سال 2003 مربوط به (رومن آبراموويچ) روسي است كه با استفاده از رابطه زهاوي با وي توانست مالك باشگاه چلسي شود. آبراموويچ در جايي (مجله وورلدساكر) عنوان كرده بود كه دو مليت دارد! و به دو مليت عشق مي ورزد، اول به روسيه دوم به اسرائيل. به خاطر همين مسأله است كه وي هر ساله مبلغ كلاني جهت برگزاري يك تورنمنت چند جانبه و دوستانه موسوم به (Channel one) در تل آويو ترتيب مي دهد و در زمان برگزاري مرحله مقدماتي جام ملتهاي اروپا 2008 به ملي پوشان اسرائيل وعده پاداشهاي نجومي مي دهد تا بتوانند تيم انگليس را شكست دهند! آبراموويچ كه توسط زهاوي توانست صاحب باشگاه لندني شود تعادل را با ثروت بادآورده اش در بازار نقل و انتقالات جزيره از صورت عادي خارج مي كند به طوري كه از مبلغي بالغ بر 111 ميليون پوند كه باشگاهها در مجموع مي پردازند وي براي به خدمت گرفتن ستاره ها 441 ميليون پوند را وارد بازار مي كند، رقمي كه بالانس چرخه اقتصادي را نه تنها در جزيره بلكه در اروپا برهم مي زند. اما مضحك ترين و شايد احقمانه ترين تصميم آبراموويچ اخراج (مورينيو) مربي با دانش آن وقت چلسي و جايگزين كردن آورام گرانت (وي از تيم پورتموث به چلسي آمد كه تنها 6 ماه به عنوان دستيار مورينيو فعاليت داشت) بود. اورام گرانت يهودي كه مستقيماً از سوي زهاوي به چلسي آمد، دودمان چلسي و صاحب ثروتمند روسي اش را به باد داد، وي كه هيچ دانشي از فوتبال نداشت ميراث دار تيمي شد كه در فينال ليگ قهرمانان بازي را به منچستر واگذار كرد، و بعدها كارشناسان اذعان داشتند چلسي فاقد روحيه جنگندگي و انگيزه لازم بوده كه سبب شد آبراموويچ در حسرت قهرماني بماند و اين سونامي زهاوي براي آنها بود.
اما از ديگر انتقالهايي كه زهاوي در آن دست داشت، انتقال 29.1 ميليون پوندي (ريو فرديناند) از ليدز يونايتد به باشگاه بزرگ منچستريونايتد- انتقال جنجالي (اشلي كول) از آرسنال به تيم چلسي- انتقال (جيوواني دوس سانتوس، مكزيكي) به باشگاه بارسلونا اسپانيا - انتقال (سباستين ورون، آرژانتيني) به منچستر - و جالب است بدانيد كه قرار بود در يك انتقال جنجالي (رونالدينهو) مهاجم برجسته برزيلي باشگاه بارسلونا به منچستر سيتي بپيوندد، مذاكرات بين روبرتو موريا (وكيل و برادر رونالدينهو) و پيني زهاوي در تابستان امسال صورت گرفته بود كه به مرحله پاياني نرسيد.
زهاوي كه در تمام نقاط جهان دفاتر آژانس انتقال بازيكن را داير كرده حتي به مناطق آمريكاي جنوبي و آفريقا هم چشم دارد. آفريقا منطقه اي كه بزرگترين استعدادهاي فوتبال در آنجا وجود دارد، آنها جوانان آفريقايي را با پاسپورت هاي جعلي با دستمزد پايين وارد فوتبال اروپا مي كنند. حتي در مناطق آمريكاي لاتين و كشورهايي نظير آرژانتين و برزيل و مكزيك هستند بازيكناني مانند (كارلوس توز)، (ماسچرانو) علاوه بر سباستين ورون و دوس سانتوس آنها همگي دستپخت زهاوي هستند. حالا با اين اوصاف مگر مي شود تاثيرات آنها از لحاظ اقتصادي در ليگ برتر را ناديده گرفت.
به طوري كه حتي اين تاثيرات دامنه سياستمداران ايالات متحده را هم مي گيرد و (جورج ژيلت) و (تام هيكس) كه از شركاي مالي جرج بوش هستند بعد از سالها حضور در دنياي سياست به فوتبال علاقه مند شده و از دفتر رياست جمهوري ايالات متحده به رياست باشگاه ليورپول رضايت مي دهند!
پرونده فساد مالي فوتبال انگليس
با اتمام تحقيقات كارآگاهان و مقام هاي قضايي از برخي مقامات شاخص فوتبال انگليس در خصوص فساد مالي، نقل و انتقالات بازيكنان و دستمزدهاي مديران برنامه ها نتايج اين بررسي ها به دادستاني كل فرستاده شد. پس از دو سال تحقيق مدارك جمع آوري شده در اين زمينه به سرويس دادستاني سلطنتي ارسال شد. در اين مدارك تا اينجاي كار چهره هاي شناخته شده اي از جمله هري ردنپ و ميلان ماندر يك (كساني كه رابطه نزديكي با زهاوي دارند) به چشم مي خورند. در شرايطي كه در حال حاضر انتقادات فراواني را در مورد دستمزدهاي كلان بازيكنان و مديران برنامه ها وجود دارد اين پرونده مي تواند به وخامت اوضاع دامن بزند. اما با يك فلاش بك به سال 2007-2006، و با استناد به مدارك انتشار شده (روزنامه تايمز) لورد استيونس رئيس پليس قضايي لندن (در آن وقت) هشدار داده بود كه مشخص شده در تحقيقات انجام گرفته در 15ماه گذشته، 5 باشگاه ليگ برتر دچار تخلفات مالي شده اند، انتقال 17بازيكن به ليگ برتر توسط اين تيمها و مدير برنامه ها به هيچ عنوان از لحاظ مالياتي قانوني نيست. كه در اين ميان انتقال (ديديه دروگبا) مهاجم سرشناس آفريقايي به تيم فوتبال چلسي كه توسط زهاوي صورت گرفته بود به چشم مي خورد.
استيونس در گزارشات خود به اتحاديه فوتبال انگليس و فيفا اشاره كرده بود زهاوي به همراه وكيل قانوني خود بايد در اين باره به بعضي از ابهامات پاسخ دهد. اما در اين ميان موكل زهاوي كه يك يهودي به نام ايهود شوچاتوويچ است به اين مساله اشاره كرده بود كه موكل من اعتقاد دارد كه در مورد وي مغرضانه عمل كردند زيرا وي در كارش كاملا موفق است. اما فقط كافي است تا به تيمهاي مورد اتهام و بازيكنان انتقال يافته نگاه كنيم تا ببينيم زهاوي كه خود را از اين اتهام مبري مي داند آيا با اين باشگاه ها در ارتباط بوده كه مقامهاي مربوطه نقش وي را در اين فساد مالي پررنگ تر مي دانند؟
تيم نيوكاسل- تيم بولتون- تيم چلسي (دروگبا، پيتر چك، ميشل اسيين)- تيم پورتموث- تيم ميدلز برو (ياكوبو، فابيو روچمبك). به گزارش ديگر استيونس، نقش زهاوي در انتقالها با قراردادهاي نجومي از همه بيشتر به چشم مي آيد.
سونامي در فوتبال انگليس
جريان برنامه ريزي شده و موج صهيونيستي به نظر مي رسد تمام اركان فوتبال جزيره را فرا گرفته و تزريق پول هاي هنگفت به بدنه فوتبال اين كشور و همين طور ورود بسياري از بازيكنان مهاجر اعم از ستاره يا غيرستاره در دنياي فوتبال ساختار ملي آنها را تضعيف كرده و باعث شده تا تيم ها از بازيكنان بومي كمتر استفاده كنند و فرصت تجربه اندوزي از مربيان داخلي هم به دليل ورود مربيان غيربومي دست به دست هم داده تا يك تراژدي ديگر در اين چند ماه گذشته به نام حذف انگليس و راه نيافتن اين تيم به تورنمنت يورو 2008 را رقم بزند كه اين عدم راهيابي خسارتي بالغ بر 2ميليارد پوند به چرخه اقتصادي ورزش اين كشور وارد كرد. جالب است تا در مورد حلقه مفقوده اي كه هيچ گاه به آن اشاره نشد و پرونده اش براي هميشه مختومه شد اشاره كنيم و آن دليل دعوت نشدن ديويد بكام در آن مقطع حساس به تيم ملي بود، پيني زهاوي كه هيچگاه نتوانسته بود بكام را متقاعد كند تا با وي همكاري كند به دليل نزديكي وي با اريكسون مربي آن وقت تيم و بالطبع مك لارن كه بعد از اريكسون اين سمت را به عهده گرفت از زهاوي مشاوره مي گرفتند! بعد از ناكامي تيم ملي انگلستان در جام جهاني 2006 زهاوي اين طور عنوان مي كند كه بازيكنان تنها از 30% توانايي خود استفاده مي كنند و در شرايط روحي خوبي به سر نمي برند و اين تنها يك دليل دارد، آنها به موقعيت بكام حسادت مي كنند و نمي توانند در زير سايه وي توانايي هايشان را به نمايش بگذارند پس بهتر است بكام مدتي از تيم دور باشد (به نقل از يكي از روزنامه هاي انگليسي اين طور عنوان شده بود كه زهاوي و بكام سال قبل شمشيرها را از رو بسته بودند و ديويد لطف زهاوي را پس زده بود و زهاوي هم واقف بود كه در كنار وي مي تواند به بزرگترين قرارداد شغلي خود برسد اما بكام پيشنهاد وي را رد كرده بود و حالا در آن شرايط بهترين زمان براي انتقام بود) و اين در زماني بود كه انگليس دو بازي در شرايط حساس در مقابل رژيم صهيونيستي و روسيه داشت.
به هرحال رژيم صهيونيستي تنها به سود يك طرفه مي رسد و اين دقيقا كاري است كه آنها مي خواهند در تمامي نقاط عرضي زمين اجرا كنند. تبليغات حيرت آور آنها به وسيله توليدات داخلي خود و همينطور سهم داشتن در حق پخش تلويزيوني مسابقات ليگ برتر سبب شده تا كمپاني هاي اروپايي براي خريد اين مسابقات رقمي در حدود 1.7ميليارد پوند را بپردازند. (در 3سال اخير) و اين است رد پاي كثيف رژيم صهيونيستي بر فوتبال اروپا خصوصا فوتبال جزيره.
منابع
1- پيني زهاوي- ويكي پديا
2-روزنامه گاردين
يکشنبه 6 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[مشاهده در: www.kayhannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 186]
-
گوناگون
پربازدیدترینها