واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: پارامترهاي يك قدرتنمايي
اين روزها، روزهايي است كه گيشه از آن حالت خمودگي دو ماهه خود خارج شده و شلوغي نرمي را احساس ميكند. اما با اين وجود،ما باز هم با آن گيشه متوسط فاصله داريم. اگرچه در اين روزها «ملك سليمان» و «سن پطرزبورگ» خوب ميفروشند اما با توجه به انتظاراتي كه از آنها ميرفت،ما باز هم شاهد حضور متوسط مردم هستيم بهگونهاي كه در بسياري از روزها، فروش اين دو فيلم از مرز 10 ميليون تومان فراتر نميرود و اين براي فيلمهايي كه به تشخيص كارشناسان،قرار بود ميلياردي باشند، اصلا اتفاق خوبي نيست.فروش خيلي پايين فيلمها در ماه رمضان و بعد از آن، سبب شد تا ما به اين فروش زير متوسط فيلمها به چشم گيشههايي شلوغ نگاه كنيم، در حالي كه در سال 89 فيلمهايي نظير «پوپك و مش ماشاالله»،«پسر آدم،دختر حوا» و «افراطي ها» فروشهاي روزانه خيلي بهتري نسبت به اين دو فيلم داشتند. با اين حال،چهار فيلم ديگر نيز به گردونه اكران قبلي اضافه شدند كه بهجز « آسمان آبي»،سه فيلم ديگر در حوزههاي داستاني و با حضور بازيگران مشهور فراواني ساخته شدهاند كه فقط به تنوع گونه كمك ميكنند و بهلحاظ فروش در جايگاه خوبي قرار ندارند.با هم گذري كوتاه خواهيم انداخت به اين سه فيلم تازه به اكران درآمده سينماها.
لطفا مزاحم نشويد/فيلمي بر مدار ابهام محوري
بايد خيلي صريح عنوان كرد كه انتظارات از اولين ساخته بلند و البته مستقل سينمايي «محسن عبدالوهاب» خيلي بيشتر از آن چيزي بود كه بر پرده ديديم.البته اين كارگردان سعي كرده در اين فيلم،رگههاي مستند سازي خود را نيز به تصوير بكشد اما اشكال كار مربوط به جايي ديگر است.«لطفا مزاحم نشويد» در سه اپيزود مستقل، داستان آدمهاي متفاوتي را به تصوير ميكشد كه در جدال، براي رسيدن به وضعيت اوليه خود (و نه وضعيت آرماني) قرار دارند.فرم داستان خيلي زيباست و سوژه هم تازگي خاص خود را دارد اما چارچوب سناريو حد و مرزي ندارد و خيلي بيپروا به دل فاجعه ميرود.خوب طبيعي است كه در اينگونه از روايت،قدرت شخصيتپردازيها به حداقل ممكن خود ميرسد و هدف، فقط پيشبرد داستان است. با دقت در سه اپيزود فيلم،متوجه ميشويم كه تمام تلاش فيلم فقط به نشان دادن چند ساعت از زندگي شخصيتها معطوف است كه از يك روز صبح تا شب اتفاق ميافتد.نه هدفي و نه آرماني.
هر اپيزود با نوعي سردرگمي مفهومي شروع ميشود و بدون نتيجهگيري خاصي پايان مييابد.نقطه فانتزي كار هم شخصيت مشترك در انتهاي هر اپيزود است كه ميخواهد نقش حلقه واسط را ايفا كند. مطمئنا كارگردان در تعريف داستانهاي اپيزوديك و جريان عارض بر آنها كه خط سيري مشترك دارند، به عمق مفهومي نرسيده و تنها به نشان دادن ظاهري نسبتا آراسته، بسنده كرده است آن هم كارگرداني كه تجربه دو كار مشترك با «رخشان بنياعتماد» را دارد،به همين دليل عنوان ميشود كه انتظارات از «حسن عبدالوهاب» بالاتر از اين فيلم است. «لطفا مزاحم نشويد» تنها توانست براي دقايقي آن هم در نقطه اوج هر اپيزود،مخاطب را با خود همراه سازد و گرنه ذهن تماشاگر همواره درگير ابهاماتي بود كه در تمام قسمتهاي فيلم به چشم ميخورد.
دردسر بزرگ/ادامه روند توهين به مخاطب
متاسفانه اين جريان در سينماي ما كمكم دارد به يك سنت بد تبديل ميشود كه با آغاز هر اكران جديدي،بايد حتما يك فيلم سخيف نيز به نمايش درآيد.«دردسر بزرگ» دقيقا اين انزجار را در مخاطب ايجاد ميكند.فيلمي بدون قصه ساختن البته در نوع خود هنر است.گرچه انتظار ميرود فيلمهاي رقص و آوازي پورمخبر كه با «يك جيب پرپول» شكست خورد،اين بار نيز شكست بخورد. ساختن اين فيلم و اكران گسترده آن، واقعا جز توهين به مخاطب چه هدفي را ميتواند داشته باشد؟اينكه موسسهاي معتبر و پر اسم و رسمي چون «پويا فيلم» بخواهد با آواز و رقص و كف بازي داخل حمام و كليپ سوسن خانم،براي گيشه فيلمش مشتري جمع كند، آيا حقيقتا نفس سينما را به سيرك نزديك نميكند؟فارغ از حال و هواي سيرك كه تمام تلاشش را براي آفرينش لحظاتي خوش براي مردم صرف ميكند،اين فيلم حتي نتوانسته با اين بازيگران مشهورش حداقل با يك جريان منطقي،مخاطب را بخنداند.كار از آسمان و ريسمان بافتن فراتر رفته و سازندگان بنام اين فيلم،از هر ديالوگ و عمل غيرقابل تصوري براي توجه تماشاگر به فيلم استفاده ميكنند و جالب اينجاست كه اگر هم در محفلهاي سينمايي اعتراضي ببينند، فيلم خود را تا اندازههاي يك اثر فاخر بالا ميبرند. باز هم آرزو ميكنيم كه ما حداكثر بتوانيم در سال شاهد يكي از اين فيلمها باشيم نه ماهي يكي.
هر چي خدا بخواد/تلاش براي رسيدن به طنز موقعيت
آنقدر داستان فيلمهاي كميك در اين روزها با بيمنطقي و سطحي نگري همراه است كه تماشاگر ديگر رغبت چنداني به اين سينما از خود نشان نميدهد.
«هر چي خدا بخواد» اما داراي طنزي منعطف است كه تلاش كرده با پيوند عناصر، داستان خود را محكم روايت كند.خيلي واضح است كه سوژه داستان در ذهن نويسنده،دچار فعل و انفعالات آنچناني نشده،گويي در همان لحظه فكري به ذهن نويسنده خطور كرده و وي آن را روي كاغذ آورده است.مخصوصا با آن شروع غيرمنطقي فيلم، ميتوان بهراحتي به اين فرض،اطمينان آورد.اگرچه شروع فيلم كمي ناباورانه بود اما حقيقتا داستان ميانه فيلم خيلي خوب نوشته شده بود و پايانبندي شلوغي كه خيلي سرسري تعريف شد و بدينترتيب در مغز مخاطب فقط،آن نقطه ثقل مياني فيلم بهجا ماند.علاوه بر اين، ما در «هر چي خدا بخواد» با يك تيم بازيگري متوازن مواجهيم كه توانسته بالانس گفتاري و رفتاري كميك را در فيلم در بياورد.
ما در «هر چي خدا بخواد» در مقابل طنازيهاي افراطي رضا عطاران،بازيهاي خيلي ملايم سعيد آقاخاني، حامد كميلي و پوريا پورسرخ را داريم؛از طرفي ديگر نيز طنزهاي پنهان اما ملموس فرهاد اصلاني يك توازن ساختاري را با جديت بازي ترانه عليدوستي به وجود آورده است و از اينرو بازيها در اين فيلم،خيلي بهجا و دوستداشتني به چشم ميخورد.
البته داستان، سردرگميهاي مخصوص به خود را نيز دارد؛بهخصوص در زمينه اقامت چند روزه ونداد و پارميدا در كيش و نبود فعاليتي چشمگير از طرف آنها براي پيدا كردن زنده يا مرده پدر و مادرشان؛گويي اين دو كاراكتر آماده ورود شخصيتهاي ديگر به فيلم بودند تا داستان روال ديگري را براي آنها رقم بزند.با تمام اين تفاسير «هر چي خدا بخواد» از طنزي عاميانه و محبوب برخوردار است كه به زباني خيلي ساده تعريف شده و بسيار تلاش كرده تا به طنز موقعيت برسد اما بر نوعي تيپسازي ضعيف استوار ماند و ارتقا نيافت.
بايد اذعان داشت كه اين سه فيلم در گيشه خيلي افتان و خيزان عمل ميكنند و فروششان كمتر از حد متوسط است. در اين سه فيلم بازيگران مشهور بسياري حضور دارند كه گمان برده ميشد به نعمت حضور اين ستارگان،گيشهها با يك تكان خوب رو به جلو مواجه باشند اما در عمل اين اتفاق به وقوع نپيوست.
در حال حاضر ما 9 فيلم سرگروه را بر پرده داريم كه در نوع خود ركورد جالبتوجهي محسوب ميشود.البته 9 فيلمي كه نسبتا از تعدد ژانر برخوردارند و بههمين جهت، مخاطب، قدرت انتخاب دارد.همچنين اين وضعيت بهنوعي،نشاندهنده قدرتنمايي نيز هست.اين تعداد بالاي فيلم در گردونه اكران در حالي كه تعداد بسيار زيادي از بازيگران كليدي سينماي ايران را به خدمت گرفتهاند، ميتواند محك نسبي خوبي براي سنجيدن عيار سينما و سينمادوستان در اين برهه زماني باشد. حال با اين شرايط،تلفيق ساختارگرايي فيلمها در برابر ميزان استقبال تماشاگران،آيا ميتواند سينماي ايران را از اين آزمون سربلند بيرون بياورد؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 541]