واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: وقتى شمشيرها از رو بسته مى شوند! كودكان ۸ تا ۱۰ ساله در دايره آزمون و خطا
مهرى موسى وند - بخش نخستسرانجام زمانى فرا مى رسد كه فرزندتان در فاصله سنى ۸ تا ۱۰ سال ( و چنانچه خواهر و يا برادر بزرگترى داشته باشد، زودتر) از كوچولوى دوست داشتنى خنده رويى كه از ديدن شما با شعف تمام لبخند مى زد به موجودى تبديل مى شود كه هنگامى كه براى چندمين بار به او يادآورى مى كنيد لباس هايش را جمع كرده و در كمد بگذارد، بدون خجالت صاف در چشمان شما نگاه مى كند و مى پرسد: چرا مگه مجبورم؟گاهى او به قدرى از خود مطمئن است كه وقتى او را تهديد مى كنيد در صورت جمع نكردن لباس هايش نمى تواند به جشن تولد دوستش برود با نيشخندى مى گويد: كه چى؟ گاه روش هاى گستاخانه و همراه با خشونت او به حدى ناراحتتان مى كند كه ناخودآگاه فكر مى كنيد مگر آنقدر بزرگ شده كه عقلش برسد؟پاسخ اين پرسش مثبت است اما او در سنى است كه مى خواهد قدرت خود را در سنين پيش از نوجوانى محك بزند. يكى از محققان انستيتوى والدين در مركز تحقيقات كودكان نيويورك مى گويد سال هاى قبل از دوره تحصيلى راهنمايى دوران تغييرات بزرگ فيزيكى، احساسى و شناختى است.كودك ديروز شما مى كوشد خود را بشناسد و احساساتش را در برابر هر چيزى ارزيابى كند و يك روش انجام دادن اين كار آزمودن روش هاى مختلف حرف زدن و به مبارزه طلبيدن قدرت و توانايى شماست. او عمدا شما را كنار مى زند و مى خواهد متوجه شويد كه او رييس خودش است. هنگامى كه او تمام گفته ها و رفتارهاى شما را مورد ترديد و بازخواست قرار مى دهد ـ خب كه چى؟ يا ناگهان حرفتان را قطع كرده و با بى حوصلگى مسخره آميزى مى گويد: «مامان من هم كه همين الان داشتم همين رو مى گفتم». در واقع دارد از نيازها و عقايد خود دفاع مى كند. اما نكته كليدى اين جاست كه كودكان در سنين ۸ تا ۱۰ سالگى براى تشخيص حد و حدود خود، هنوز از پختگى كافى بهره مند نيستند. در واقع بخشى از مغز كه حاكم بر استدلال، كنترل انگيزه هاى ناگهانى و توانايى تشخيص سرانجام اعمال و رفتار است تا پايان دوره نوجوانى يعنى سنين ۱۳ تا ۱۸ سالگى يا اوايل دهه ۲۰ زندگى به طور كامل شكل نمى گيرد و هنگامى كه اين نا حيه تحريك مى شود ممكن است كودك بلافاصله هرچه شما مى گوييد يا انجام مى دهيد را به عنوان حركتى خصمانه در نظر گرفته و واكنش متناسب با آن نشان دهد.البته از ياد نبريم كه خود ما هم چنين رفتارهايى را تشويق و ترويج مى كنيم. كودكان در ا ينترنت همه چيز مى بينند و برنامه هايى را در تلويزيون تماشا مى كنند كه در بيشتر آنها موقعيت هاى طنز و درام، هر دو با تحقير، خشونت و اهانت به ديگران شكل مى گيرد. آنها شاهد تعابير و گفته هاى متلك بار و خشن همكلاسى هاى خود در مدرسه هستند. شايد كودك براى راه يافتن در گروهى از همكلاسى هاى خود با شيوه و رفتار با «حال و بى اعتنايى» كه به خود مى گيرد از لحن صحبت و روش هاى نيش و كنايه دار كلامى هم مدرسه اى هاى بزرگ تر و قوى تر خود استفاده كند. فعلا كه دوستانش از اين طرز رفتار دچار مشكل نشده اند پس او نيز از آنها پيروى مى كند.عاقبت لباس ها را خودمان جمع مى كنيمهيچ پدر و مادرى دوست ندارد فرزندى گستاخ، بى ادب و شرور بار آورد با اين وصف كارهايى كه والدين انجام مى دهند و برعكس كارهايى كه انجام نمى دهند سبب گستاخى فزاينده بچه ها مى شود. به تعبيرى والدين دچار قحطى زمان هستند. ما به عنوان والدين بيش از حد خسته و بيش از اندازه مستهلك هستيم، اما در عين حال گذراندن اوقاتى خوش با فرزندان بدون جر و بحث و درگيرى آرزوى ما است، به همين دليل اظهارنظرهاى منتقدانه و ناگوار را نشنيده گرفته و يا براى گريز از بحث و جنگ اعصاب بيشتر در نهايت لباس ها را خودمان جمع كرده و مرتب مى كنيم. علاوه بر اين بخش بزرگى از فرهنگ ما بر مبناى موفقيت كودكان در درس و در امور ورزش بنا شده است و اين تمركز به موفقيت هاى بيرونى سبب مى شود كه اخلاقيات و ادب و نزاكت و به عبارتى پرورش، عمر نسبتا كوتاهى داشته باشد زيرا ظاهرا اين روزها كسى براى مهربان بودن، يارى رساندن و سخاوتمندى جايزه نمى گيرد! وانگهى در ميان دختران سنين قبل از نوجوانى نيز عموما شيوه و لحن صحبتى ايجاد شده كه بسيار نامتناسب با شخصيت و ظاهر بچگانه آنان است و در برخى موارد نيز مهاجم و بى اعتنا و بى ملاحظه مى شوند. در عين حال برخورد سريع و واكنش مناسب در برابر رفتار آنها بهترين راه رويارويى با كودكان است اما براى جبران آن هرگز دير نيست. اين احتمال هم وجود دارد كه شما نتوانيد عادت حاضر جوابى آنان را به كلى از بين ببريد.ادامه دارد …
شنبه 5 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 86]