واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: نظام آموزش دختران در عصر قاجار نيلوفر كسري نظام تعليم و تربيت در ايران از ظهور اسلام تا بروز انقلاب مشروطيت بر پايه سنت و مذهب قرار داشت و جامعه بهگونهاي سنتي كودكان را براي در دست گرفتن نبض حياتي آينده اين مرز و بوم تربيت ميكرد. پدر و مادر به صورت فطري از همان آغاز تولد، نخستين و مهمترين آموزگاران فرزندان خود بودند. پسر، علم و فنون و صنعت را از پدر ميآموخت و دختر تا 9 سالگي رموز و فنون خانهداري را از مادر كسب ميكرد. در اين ميان مساجد و جلسات مذهبي يكي از عمدهترين محلهاي تعليم و تربيت كودكان به شمار ميرفتند.دختر براساس فرهنگ و سنن جاري در جامعه از سن 9 سالگي شوهر داده ميشد و زمان كمتري را در كانون خانواده بهسر ميبرد و كمتر مورد توجه قرار ميگرفت. البته در سطوح بالاتر اجتماع و طبقات مرفه، دختران علاوه بر آموزشهاي ابتدايي به فراگيري شرعيات و قرآن و در صورت روشنفكر بودن پدر خانواده به آموزش ادبيات فارسي، كتب اخلاقي و تاريخي و در نهايت آشنايي با دواوين شعراي بزرگ پارسي زبان ميپرداختند. اين آموزشها وظيفه معلمين سر خانه بود و بيشتر جنبه شنيداري داشت. چرا كه تفكر سنتي مرد سالارانه نوشتن را براي زنان جايز نميدانست و آن را خطري بزرگ براي بيان احساسات عاطفي و نامهنگاريهاي پنهان ميپنداشت.در سطوح پايينتر جامعه و طبقات متوسط اين آموزشها وظيفه مكتبخانهها بود. در اين مكتب خانهها كه توسط ملا باجي اداره ميشد، تعليم و آموزش علوم بسيار محدود بود و به قرائت قرآن و روخواني چند كتاب ادبي چون كليله و دمنه، گلستان سعدي و اشعار حافظ بسنده ميشد. هيچگونه تشكيلات دولتي و غيردولتي كه نظارهگر اين مكتبخانهها باشد وجود نداشت. تنوع و ميزان مواد درسي مكتب خانهها بستگي به ذوق و وجدان مكتبداران داشت تا به چه ترتيب كودكان را به علم آشنا سازند و شوق علم جويي را در آنان بپرورانند. البته اين امكان نيز تنها در شهرها وجود داشت و دختران روستايي و عشاير از آن محروم بودند.عصر قاجار، عصر آشنايي با فرهنگ و تمدن غربي و شناخت شيوه جديد زيستي بود. اين آشنايي با تفكرات و تمدن غربي كه از جنگهاي ايران و روس آغاز شد و با اعزام محصلان ايران به خارج از كشور و رفت و آمد خارجيان به ايران گسترش يافت، نوعي دگرگوني و اصلاحطلبي در عقايد رجال عصر قاجار به وجود آورد و در اين بين پارهاي از دولتمردان كشور چون عباس ميرزا، ميرزا ابوالقاسم فراهاني، ميرزا تقي خان اميركبير و... به تحول در نظام آموزشي معتقد و از مشوقان تحول نظام فرهنگي و اصلاح آن در جامعه شدند. از سوي ديگر پارهاي از روشنفكران ايراني چون ميرزا آقاخان كرماني به بازنگري در شيوه زيستي زنان عصر قاجار پرداختهاند و تحول در آن را امري ضروري دانستهاند. و پارهاي از زنان چون بيبي خانم استرآبادي، تاج السلطنه و فروغ السلطنه (دختران ناصرالدين شاه) و... به لزوم اين دگرگوني پي برده و از آن سخن گفتند. حضور چشمگير زنان در نهضت تنباكو و انقلاب مشروطيت روح عدالت خواهي و مساوات طلبي را گسترش داد و آنان را به اعتراض علني كشاند. اما اعتراضات راه به جايي نبرد و حتي درخواست به حق زنان براي ايجاد مدارس دخترانه در مجادلات ابتدايي نمايندگان مجلس گم گشت. پس زنان آزاده ايراني در نخستين قدم پس از تاسيس انجمنها به تاسيس مدارس دخترانه و سوادآموزي دختران پرداختند تا از اين طريق آگاهي و علماندوزي را به داخل خانهها بكشانند و با آگاه نمودن زنان و دختران ايراني، نسلهاي بعد را براي كسب حقوق خود آماده سازند.تاسيس مدارس دخترانهدر دوره محمدشاه نخستين مدارس به شيوه جديد در ايران توسط مسيونرهاي آمريكايي و سپس فرانسوي تشكيل شد. نخستين مدرسه دخترانه را يك كشيش آمريكايي به نام پركينز در شهر اروميه در سال 1217هـ . ق تاسيس كرد. اين مدرسه در ابتدا مخصوص اقليتهاي مذهبي بود و هيچ دختر مسلماني اجازه تحصيل در آن را نداشت. چرا كه جامعه آن عصر به هرگونه تحولي با ديده شك مينگريست و تحصيل دختران را جايز نميدانست و به آيات قرآن مجيد كه در آن، هنگام سخن از « يا ايها الذين آمنوا » هم مردان را مخاطب قرار ميدهد و هم زنان را، توجهي نميكردند و كلام مقدس نبوي «اطلب العلم و لو بالصين» و يا «طلب العلم فريضه » را مدنظر قرار نميدادند.به هر صورت پركينز اين مدرسه را با چهار دانشآموز نستوري در اروميه تاسيس نمود. اين تعداد تا سال 1219ق به 24 دانشآموز رسيد. در اين مدارس علاوه بر علوم مذهبي، مهارتهاي خانهداري و صنايع دستي چون قاليبافي، خياطي، گلدوزي، آهنگري و... نيز تعليم داده ميشد. موفقيتهاي پركينز در اين زمينه باعث شد كه محمدشاه فرماني مبني بر حمايت از مدارس آمريكايي در سال 1255 هـ . ق صادر كند .هيات مبلغان آمريكايي به تدريج فعاليت خود را در ساير شهرهاي ايران چون تهران، همدان و رشت گسترش دادند و در 24آوريل 1874 م/ 1291 هـ .ق مدرسهاي دخترانه در تهران تاسيس نمودند. اين مدرسه مجاني بود. بعدها اين مدرسه به محل جديدي در نزديكي باغشاه كه موسوم به لالهزار بود انتقال يافت و به صورت مدرسه شبانهروزي درآمد. در هنگام انتقال، اين مدرسه داراي 9 شاگرد بود كه بهطور شبانهروزي در همان محل زندگي ميكردند و سرپرستي آنان بر عهده «سارا باست» بود. در سال 1292 هـ . ق / 1885 م دوشيزه ديل از آمريكا براي اداره مدرسه دخترانه به تهران آمد و قرار شد كه مخارج آموزشگاه را مدرسه تامين كند و در نتيجه مبالغي به عنوان شهريه دريافت گردد. در سال 1294 هـ . ق/ 1877 م بنا به خواهش بنجامين وزير مختار آمريكا، ناصرالدينشاه اجازه داد كه دختران مسلمان نيز به اين مدرسه راه يابند. و اين اولين آموزش علمي دختران مسلمان به حساب ميآمد.به دنبال صدور اين فرمان و مخالفت پارهاي از رجال درباري، ناصرالدينشاه خود به بازديد از مدرسه رفت اما پس از بازرسي از مدرسه و پرسش از دختران محصل چنان به وجد آمد كه وعده داد سالي 100 تومان به بودجه آموزشگاه دخترانه كمك كند. پس از آن عدهاي از خانوادههاي سرشناس مسلمان دخترانشان را به اين مدرسه فرستادند. چنانچه در سال1314هـ .ق/ 1896 م 16 تن از دختران مسلمان براي ثبتنام به اين مدرسه مراجعه كرده و تعداد محصلان مسلمان آموزشگاه بيش از محصلان مسيحي و ارمني و يهودي شد. در سال 1321 هـ . ق/ 1903 م مظفرالدينشاه فرمان داد كه تمام خانوادههاي مسلمان دخترانشان را از اين مدرسه كه در آنجا به دختران پوشيدن دامن و كفشهاي پاشنهبلند را ياد ميدهد، بيرون بياورند. تمام دختران مسلمان آموزشگاه را ترك گفتند ولي 10 روز طول نكشيد كه همه آنان دوباره به مدرسه بازگشتند. تا اينكه بالاخره اولين گروه دختران مسلمان از مدرسه دخترانه آمريكايي تهران در سال 1325هـ . ق/ 1907م فارغالتحصيل شدند. سومين مركز فعاليت مسيونرهاي آمريكايي در سال 1300 هـ .ق/ 1881 م را مستر هاواكس در شهر همدان تاسيس كرد. تعداد شاگردان آن بالغ بر 65 نفر شد. اولين گروه دختران مسلمان اين آموزشگاه در سال 1325 هـ .ق/ 1907م فارغالتحصيل شدند. منبع : سایت موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1863]