واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: پيوند مردم با مرجعيت "سرمقاله" رسالت ديروز پيکر مطهر مرجع عالى قدر جهان تشيع حضرت آيت الله فاضل لنکرانى (قدس الله نفس الزکيه) در ميان انبوه عزاداران فاطمى که علىرغم گرماى شديد هواى قم،پروانهوار آمده بودند تا با مرجع تقليد خود وداع کنند،در جوار معصومه اهل بيت (سلام الله عليها) به خاک سپرده شد. افواج جمعيت در مسجد بالاسر، صحن حرم و خيابانهاى اطراف به حدى بود که بسيارى از هيئتهاى عزادارى به ناچار در چند خيابان منتهى به حرم توقف کردند واز دور نظارهگر اين وداع تاريخى و تلخ بودند.اين موضوع در نگاه اول ارادت و محبت بىبديل ملت ايران به جايگاه عظيم مرجعيت را مىرساند اما از منظرى عميقتر نشان دهنده عمق نفوذ فرهنگ شيعى در جامعه ايرانى است.به طور قطع خاستگاه اوليه تشيع مدينه بوده است و نخستين شيعيان از ميان اصحاب پيامبر در همين شهر مىزيستند. در قرن اول هجرى عمده مراکز تجمع شيعيان عبارت بود از : مدينه، يمن،کوفه، بصره،مدائن و جبل عامل . در قرن دوم علاوه بر اين مناطق سرزمينهايى چون قم، خراسان، طبرستان، بغداد و آفريقا نيز محل تجمع شيعيان بود.اما در اين ميان انس و علاقه فزاينده ايرانيان به اهل بيت (ع) به حدى است که ايران را از اين منظر در جهان تشيع ممتاز نموده است . شهرهاى قم، رى ،طبرستان و .... مامن ارادتمندان به اهل بيت (عليهم السلام) بوده و ايرانيان وجوهات شرعى خود را به طور پنهانى به خدمت ائمه اطهار (ع) مىرساندند. قم به عنوان مرکز تشيع ايران در طول تاريخ به عنوان پناهگاه اهل بيت (ع)، سادات و علويان مطرح بوده است.شهيد مرتضى مطهرى در کتاب خدمات متقابل اسلام و ايران مىنويسد: “ايرانيان بيش از هر ملت ديگر، نيروهاى خود را در اختيار اسلام و اهل بيت (عليهم السلام) قرار دادند و بيش از هر ملت ديگر در اين راه صميميت و اخلاص نشان دادند،در اين دو جهت هيچ ملتى به پاى ايرانيان نمىرسد.در اين بين جريان سنتى اجتهاد و تقليد با پشتوانه فرهنگ شيعى در1400 سال گذشته جايگاه بىنظيرى را در جامعه ايرانى يافته است. شيعيان ايران خود را مقلدان مجتهدانى مىدانند که در زمان غيبت وليعصر (عج) وظيفه تفقه در دين را به عهده دارند. اما در صد سال گذشته به موازات اين جريان ريشهدار و مبتنى بر فقه سنتى ،پديدهاى با عنوان روشنفکرى دينى نيز در جامعه ايرانى ظهور و بروز يافته که البته هيچگاه نتوانست به پيوندى که بين مردم و مرجعيت وجود دارد، دست پيدا کند. پس زنش اجتماعى در مشروطه، تنها ماندن مصدق در جريان ملى شدن صنعت نفت، حذف مردمى بازرگان از قدرت و فراموشى سريع انديشههاى افرادى چون سروش در ميان افکار عمومى تنها بخشى از ناکامىهاى جريان به اصطلاح روشنفکرى دينى در کشور طى صدسال گذشته است. اين پديده که مبتنى بر جريان “دين گزيني در غرب مروج قالببندى براى دين است، در برههاى دين را در کالبد سوسياليسم براى جامعه تبيين مىکرد و در برهه کنونى در قالب ليبراليسم. روشنفکرى دينى خود را وامدار جريانات عصرى مىداند و معتقد به عصرى کردن دين است.روشنفکرى دينى در اين تفسير،ريشه در دين و خاک خود ندارد و لذا مردم دليلى بر پيوند بين خود و آنها نمىبينند.اما مرجعيت شيعى وفقه سنتى مبتنى بر منابع اصيل و خالص دينى است که بدون هيچگونه آرايش و پيرايش به جامعه عرضه مىشود. مردم ما دين دارند و در پى اسلام ناب محمدى هستند. گوهرى که در دکان هيچ روشنفکرى يافت نمىشود. اسلام ناب، دين اعصار مختلف است . اجتهاد در فقه سنتي، بابى است براى زندگى دينى متناسب با شرايط زمان و مکان و مجتهد کسى است که مردم به او اعتماد دارند، دين را بى کم و کاست صيانت مىکند. فلسفه اين اعتماد رمز پيوند ديرينه مردم ايران با مرجعيت شيعى است. جامعه ايرانى هيچوقت به جريان روشنفکرى اعتماد نکرده و نخواهد کرد. اساسا خود روشنفکران دينى نيز مىدانند که در مباحث اصيل اسلامى قادر نخواهند بود مرجعيتى به دست آورند و مورد وثوق ملت قرار گيرند. مضاف بر اين بحث بايد گفت که مرجعيت شيعى بيدار و سياسى پس از انقلاب اسلامى توانسته جايگاه رفيعترى نسبت به گذشته پيدا کند. مصاديق اين محبوبيت پس از انقلاب مراجع عظامى چون حضرت امام خميني(ره) ، مرحوم آيت الله گلپايگانى ،آيت الله فاضل لنکرانى و مراجع انقلابى که هم اکنون در قيد حيات هستند ،مىباشد.موضعگيرىهاى سياسي، انقلابى و بجاى اين مراجع باعث شده که ميزان اعتماد عمومى نسبت به آنها افزوده شود و عمق نفوذ اجتماعى اين مراجع بيش از پيش باشد.ملت ايران روز گذشته يکى از مراجع انقلابى و بيدار خود را بدرقه کرد. اين ضايعه براى حوزههاى علميه و جامعه ايران بسيار سنگين بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 469]