تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خداوند عزو جل كه فرموده است: از صبر و نماز كمك بگيريد، صبر، روزه است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816888883




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شيوه هاي زمامداري و مديريت در نامه حكومتي امام علي (ع )


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: شيوه هاي زمامداري و مديريت در نامه حكومتي امام علي (ع )
بخش اول
نامه اميرمومنان (ع ) به مالك اشتر در سال 38 هجري هنگامي كه او را به فرمانداري مصر برگزيد و آن هنگام اوضاع محمد بن ابي بكر متزلزل بود از طولاني ترين نامه هاست كه زيبايي هاي تمام نامه ها را دارد. « مالك اشتر » در سرزمين « يمن » در روستاي « بيشه » چشم به دنيا گشود. از قبيله « مذحج » بود كه بعدها به مالك اشتر معروف شد و پدرش يغوث بن نخع مي باشد كه به مالك نخعي « جد پدري » نيز معروف شد مالك پس از رحلت پيامبر(ص ) در جنگ با روميان شركت كرد و از شام به كمك سعد وقاص آمده در فتح ايران شركت كرد. اول كسي بود كه با امام علي (ع ) بيعت كرد مردم كوفه را براي جنگ جمل او آماده ساخت و در جنگ جمل بود كه لياقت و شجاعت او شهره شد در صفين نقش تعيين كننده داشت نه تنها در شجاعت بلكه در عبادت و ايمان و تقوا نيز مشهور بود و در سال 38 هجري در روستاي « قلزم » بين راه مصر توسط جاسوسان معاويه با زهر مسموم و به شهادت رسيد .
اين نامه حكومتي را مرور مي كنيم .

به نام خداوند بخشنده و مهربان . اين فرمان بنده خدا علي اميرالمومنين به مالك اشتر پسر حارث است در عهدي كه با او دارد هنگامي كه او را به فرمانداري مصر برمي گزيند تا خراج آن ديار را جمع آورد و با دشمنانش نبرد كند كار مردم را اصلاح و شهرهاي مصر را آباد سازد.
ضرورت خودسازي
او را به ترس از خدا فرمان مي دهد و اينكه اطاعت خدا را بر ديگر كارها مقدم دارد و آنچه در كتاب خدا آمده از واجبات و سنت ها را پيروي كند دستوراتي كه جز با پيروي آن رستگار نخواهد شد. و جز با نشناختن و ضايع كردن آن جنايتكار نخواهد گرديد.
به او فرمان مي دهد كه خدا را با دل و دست و زبان ياري كند زيرا خداوند پيروزي كسي را تضمين كند كه او را ياري دهد و بزرگ دارد آنكس را كه او را بزرگ شمارد.
و به او فرمان مي دهد تا نفس خود را از پيروي آرزوها باز دارد و به هنگام سركشي رامش كند كه : « همانا نفس همواره به بدي واميدارد جز آن كه خدا رحمت آورد »
پس اي مالك بدان ! من تو را به سوي شهرهايي فرستادم كه پيش از تو دولت هاي عادل يا ستمگري بر آن حكم راندند; و مردم در كارهاي تو چنان مي نگرند كه تو در كارهاي حاكمان بيش از خود مي نگري ; و درباره تو آن مي گويند كه تو نسبت به زمامداران گذشته مي گويي و همانا نيكوكاران را به نام نيكي توان شناخت كه خدا از آنان بر زبان بندگانش جاري ساخت .
پس نيكوترين اندوخته تو بايد اعمال صالح و درست باشد; هواي نفس را در اختيار گير و از آنچه حلال نيست خويشتن داري كن زيرا بخل ورزيدن به نفس خويش آن است كه در آنچه دوست دارد يا براي او ناخوشايند است راه انصاف پيمايي .
اخلاق و روش برخورد با مردم
مهرباني با مردم را پوشش دل خويش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش . مبادا هرگز چونان حيوان شكاري باشي كه خوردن آنان را غنميت داني ; زيرا مردم دو دسته اند دسته اي برادر ديني تو و دسته ديگر همانند تو در آفرينش مي باشند اگر گناهي از آنان سر مي زند يا علت هايي بر آنان عارض مي شود يا خواسته و ناخواسته اشتباهي مرتكب مي گردند آنان را ببخشاي و بر آنان آسان گير آن گونه كه دوست داري خدا تو را ببخشايد و بر تو آسان گيرد. همانا تو از آنان برتر و امام تو از تو برتر و خدا بر آن كس كه تو را فرمانداري مصر داد والاتر است كه انجام امور مردم مصر را به تو واگذارده و آنان را وسيله آزمودن تو قرار داده است . هرگز با خدا مستيز كه تو را از كيفر او نجاتي نيست و از بخشش و رحمت او بي نياز نخواهي بود. بر بخشش ديگران پشيمان مباش و از كيفر كردن شادي مكن .
و از خشمي كه تواني از آن رها گردي شتاب نداشته باش به مردم نگو به من فرمان دادند و من نيز فرمان مي دهم پس بايد اطاعت شود; كه اين گونه خود بزرگ بيني دل را فاسد و دين را پژمرده و موجب زوال نعمت هاست . و اگر با مقام و قدرتي كه داري دچار تكبر يا خود بزرگ بيني شدي به بزرگي حكومت پروردگار كه برتر از تو است بنگر كه تو را از آن سركشي نجات مي دهد و تند روي تو را فرو مي نشاند و عقل و انديشه ات را به جايگاه اصلي باز مي گرداند.
پرهيز از غرور و خودپسندي
بپرهيز كه خود را در بزرگي همانند خداوندي پنداري و در شكوه خدوندي همانند او داني زيرا خداوند هر سركشي را خوار مي سازد و هر خودپسندي را بي ارزش مي كند. با خدا و با مردم و با خويشاوندان نزديك و با افرادي از رعيت خود كه آنان را دوست داري انصاف را رعايت كن كه اگر چنين نكني ستم روا داشتي و كسي كه به بندگان خدا ستم روا دارد خدا به جاي بندگانش دشمن او خواهد بود و آن را كه خدا دشمن شود دليل او را نپذيرد كه با خدا سر جنگ دارد تا آنگاه كه باز گردد يا توبه كند و چيزي چون ستمكاري نعمت خدا را دگرگون نمي كند و كيفر او نزديك نمي سازد كه خدا دعاي ستمديدگان را مي شنود و در كمين ستمكاران است .
مردم گرايي حق گرايي
دوست داشتني ترين چيزها در نزد تو در حق ميانه ترين و در عدل فراگيرترين و در جلب خشنودي مردم گسترده ترين باشد كه همانا خشم عمومي مردم خشنودي خواص (نزديكان ) را از بين مي برد اما خشم خواص را خشنودي همگان بي اثر مي كند. خواص جامعه همواره بار سنگيني را بر حكومت تحميل مي كنند زيرا در روزگار سختي ياريشان كمتر و در اجراي عدالت از همه ناراضي تر و درخواسته هايشان پافشارتر و در عطا و بخشش ها كم سپاس تر و به هنگام منع خواسته ها دير عذرپذيرتر و در برابر مشكلات كم استقامت تر مي باشند. در صورتي كه ستون هاي استوار دين و اجتماعات پرشور مسلمين و نيروهاي ذخيره دفاعي عموم مردم مي باشند پس به آنها گرايش داشته و اشتياق تو با آنان باشد.
ضرورت رازداري
از رعيت آنان را كه عيب جوترند از خود دور كن زيرا مردم عيوبي دارند كه رهبر امت در پنهان داشتن آن از همه سزاوارتر است پس مبادا آنچه بر تو پنهان است آشكار گرداني و آنچه كه هويداست بپوشاني كه داوري در آنچه از تو پنهان است با خداي جهان مي باشد پس چندان كه مي تواني زشتي ها را بپوشان تا آن را كه دوست داري بر رعيت پوشيده ماند خدا بر بر تو بپوشاند گره هر كينه اي را در مردم بگشاي و رشته هر نوع دشمني را قطع كن و از آنچه كه در نظر روشن نيست كناره گير. در تصديق سخن چين شتاب مكن زيرا سخن چين گرچه در لباس اندرزدهنده ظاهر مي شود اما خيانتكار است .
جايگاه صحيح مشورت
بخيل را در مشورت كردن دخالت نده كه تو را از نيكوكاري باز مي دارد و از تنگدستي مي ترساند. ترسو را در مشورت كردن دخالت نده كه در انجام كارها روحيه تو را سست مي كند. حريص را در مشورت كردن دخالت نده كه حرص را با ستمكاري در نظرت زينت مي دهد. همانا بخل و ترس و حرص غرائز گوناگوني هستند كه ريشه آنها بدگماني به خداي بزرگ است .
بدترين وزيران تو كسي است كه پيش از تو وزير بدكاران بوده و در گناهان آنان شركت داشته پس مبادا چنين افرادي محرم راز تو باشند زيرا كه آنان ياوران گناهكاران و ياري دهندگان ستمكارانند.
تو بايد جانشيناني بهتر از آنان داشته باشي كه قدرت فكري امثال آنها را داشته اما گناهان و كردار زشت آنها را نداشته باشند : كساني كه ستمكاري را بر ستمي ياري نكرده و گناهكاري را در گناهي كمك نرسانده باشند.
هزينه اين گونه از افراد بر تو سبك تر و ياريشان بهتر و مهربانيشان بيشتر و دوستي آنان با غير تو كمتر است . آنان را از خواص و دوستان نزديك و رازداران خود قرار ده سپس از ميان آنان افرادي را كه در حق گويي از همه صريح ترند و در آنچه را كه خدا براي دوستانش نمي پسندد تو را مددكار نباشند انتخاب كن چه خوشايند تو باشد يا ناخوشايند.
اصول روابط اجتماعي رهبران
تا مي تواني با پرهيزكاران و راستگويان بپيوندد و آنان را چنان پرورش ده كه تو را فراوان نستايند و تو را براي اعمال زشتي كه انجام نداده اي تشويق نكنند كه ستايش بي اندازه خودپسندي مي آورد و انسان را به سركشي وامي دارد.
هرگز نيكوكار و بدكار در نظرت يكسان نباشند زيرا نيكوكاران در نيكوكاري بي رغبت و بدكاران در بدكاري تشويق مي گردند پس هر كدام از آنان را براساس كردارشان پاداش ده . بدان اي مالك ! هيچ وسيله اي براي جلب اعتماد والي به رعيت بهتر از نيكوكاري به مردم و تخفيف ماليات عدم اجبار مردم به كاري كه دوست ندارند نمي باشد; پس در اين راه آنقدر بكوش تا به وفاداري رعيت خوشبين شوي كه اين خوشبيني رنج طولاني مشكلات را از تو برمي دارد پس به آنان كه بيشتر احسان كردي بيشتر خوشبين باش و به آنان كه بدرفتاري كردي بدگمان تر باش . و آداب پسنديده اي را كه بزرگان اين امت به آن عمل كردند و ملت اسلام با آن پيوند خورده و رعايت با آن اصلاح شدند بر هم مزن و آدابي كه به سنت هاي خوب گذشته زيان وارد مي كند پديد نياور كه پاداش براي آورنده سنت و كيفر آن براي تو باشد كه آنها را در هم شكستي . با دانشمندان فراوان گفتگو كن و با حكيمان فراوان بحث كن كه مايه آباداني و اصلاح شهرها و برقراري نظم و قانوني است كه در گذشته نيز وجود داشت .

شناخت اقشار گوناگون اجتماعي
اي مالك بدان ! مردم از گروه هاي گوناگوني مي باشند كه اصلاح هر يك جز با ديگري امكان ندارد و هيچ يك از گروه ها از گروه ديگر بي نياز نيست . از آن قشرها لشكريان خدا و نويسندگان عمومي و خصوصي قضات دادگستر كارگزاران عدل و نظم اجتماعي جزيه دهندگان پرداخت كنندگان ماليات تجار و بازرگانان صاحبان صنعت و پيشه وران و نيز طبقه پايين جامعه يعني نيازمندان و مستمندان مي باشند. كه براي هر يك خداوند سهمي مقرر داشته و مقدار واجب آن را در قرآن يا سنت پيامبر(ص ) تعيين كرده كه پيماني از طرف خداست و نگهداري آن بر ما لازم است . پس سپاهيان به فرمان خدا پناهگاه استوار رعيت و زينت و وقار زمامداران شكوه دين و راههاي تحقق امنيت كشورند. امور مردم جز با سپاهيان استوار نگردد و پايداري سپاهيان جز به خراج و ماليات رعيت انجام نمي شود كه با آن براي جهاد با دشمن تقويت گردند و براي اصلاح امور خويش به آن تكيه كنند و نيازمندي هاي خود را برطرف سازند.
سپس سپاهيان و مردم جز با گروه سوم نمي توانند پايدار باشند و آن قضات و كارگزاران دولت و نويسندگان حكومتند كه قراردادها و معاملات را استوار مي كنند و آنچه به سود مسلمانان است فراهم مي آورند و در كارهاي عمومي و خصوصي مورد اعتمادند. و گروه هاي يادشده بدون بازرگانان و صاحبان صنايع نمي توانند دوام بياورند زيرا آنان وسائل زندگي را فراهم مي آورند و در بازارها عرضه مي كنند و بسياري از وسايل زندگي را با دست مي سازند كه از توان ديگران خارج است . قشر ديگر طبقه پايين از نيازمندان و مستمندانند كه بايد به آنها بخشش و ياري كرد.
براي تمام اقشار گوناگون يادشده در پيشگاه خدا گشايشي است و همه آنان به مقداري كه امورشان اصلاح شود بر زمامدار حقي مشخص دارند و زمامدار از انجام آنچه خدا بر او واجب كرده است نمي تواند موفق باشد جز آن كه تلاش فراوان نمايد و از خدا ياري بطلبد و خود را براي انجام حق آماده سازد و در همه كارها آسان باشد يا دشوار شكيبايي ورزد.
سيماي نظاميان
براي فرماندهي سپاه كسي را برگزين كه خيرخواهي او براي خدا و پيامبر(ص ) و امام تو بيشتر و دامن او پاك تر شكيبايي او برتر باشد از كساني كه دير به خشم آيد و عذرپذيرتر باشد و بر ناتوان رحمت آورد و با قدرتمندان با قدرت برخورد كند درشتي او را به تجاوز نكشاند و ناتواني او را از حركت باز ندارد.
سپس در نظاميان با خانواده هاي ريشه دار داراي شخصيت حساب شده خانداني پارسا داراي سوابقي نيكو درخشان كه دلاور و سلحشور و بخشنده و بلند نظرند روابط نزديك بر قراركن آنان همه بزرگواري را در خود جمع كرده و نيكي ها را در خود گرد آورده اند. پس در كارهاي آنان بگونه اي بينديش كه پدري مهربان درباره فرزندش مي انديشد و مبادا آنچه را كه آنان را بدان نيرومند مي كني در نظرت بزرگ جلوه كند و نيكوكاري تو نسبت به آنان ـ هر چندان اند باشد ـ خوار مپندار زيرا نيكي آنان را به خيرخواهي تو خواند و گمانشان را نسبت به تو نيكو گرداند و رسيدگي به امور كوچك آنان را به خاطر رسيدگي به كارهاي بزرگشان وامگذار زيرا از نيكي اندك تو سود مي برند و به نيكي هاي بزرگ تو بي نياز نيستند.
برگزيده ترين فرماندهان سپاه تو كسي باشد كه از همه بيشتر به سربازان كمك رساند و از امكانات مالي خود بيشتر در اختيارشان گذارد به اندازه اي كه خانواده هايشان در پشت جبهه و خودشان در آسايش كامل باشند تا در نبرد با دشمن سربازان اسلام تنها به يك چيز بينديشند.
همانا مهرباني تو نسبت به سربازان دل هايشان را به تو مي كشاند و همانا برترين روشني چشم زمامداران برقراري عدل در شهرها و آشكارشدن محبت مردم نسبت به رهبر است كه محبت دلهاي رعيت جز با پاكي قلب ها پديد نمي آيد و خيرخواهي آنان زماني است كه با رغبت و شوق پيرامون رهبر را گرفته و حكومت بار سنگيني را بر دوش رعيت نگذاشته باشد و طولاني شدن مدت زمامداري بر ملت ناگوار نباشد.
پس آرزوهاي سپاهيان را برآور و همواره از آنان ستايش كن و كارهاي مهمي كه انجام داده اند بر شمار زيرا يادآوري كارهاي ارزشمند آنان شجاعان را برمي انگيزاند و ترسوها را به تلاش وامي دارد انشاالله . و در يك ارزشيابي دقيق رنج و زحمات هر يك از آنان را شناسايي كن و هرگز تلاش و رنج كسي را به حساب ديگري نگذاشته و ارزش خدمت او را ناچيز مشمار تا شرافت و بزرگي كسي موجب نگردد كه كار كوچكش را بزرگ بشماري يا گمنامي كسي باعث شود كه كار بزرگ او را ناچيز بداني .
مشكلاتي كه در احكام نظاميان براي تو پديد مي آيد و امور يكه براي تو شبهه ناكند به خدا و رسول خدا(ص ) بازگردان زيرا خدا براي مردمي كه علاقه داشته هدايتشان كند فرموده است :
« اي كساني كه ايمان آورديد از خدا و رسول و اماماني كه از شما هستند اطاعت كنيد و اگر در چيزي نزاع داريد آن را به خدا و رسولش بازگردانيد »
پس بازگرداندن چيزي به خدا يعني عمل كردن به قرآن و بازگرداندن به پيامبر(ص ) يعني عمل كردن به سنت او كه وحدت بخش است نه عامل پراكندگي .
سيماي قضات و داوران
سپس از ميان مردم برترين فرد نزد خود را براي قضاوت انتخاب كن كساني كه مراجعه فراوان آنها را به ستوه نياورد و برخورد مخالفان با يكديگر او را خشمناك نسازد در اشتباهاتش پافشاري نكند و بازگشت به حقي از آگاهي براي او دشوار نباشد; طمع را از دل ريشه كن كند و در شناخت مطالب با تحقيقي اندك رضايت ندهد و در شبهات از همه با احتياط تر عمل كند و در يافتن دليل اصرار او از همه بيشتر باشد و در مراجعه پياپي شاكيان خسته نشود در كشف امور از همه شكيباتر و پس از آشكارشدن حقيقت در فصل خصومت از همه برنده تر باشد كسي كه ستايش فراوان او را فريب ندهد و چرب زباني او را منحرف نسازد و چنين كساني بسيار اندكند!!.
پس از انتخاب قاضي هرچه بيشتر در قضاوت هاي او بينديش و آنقدر به او ببخش كه نيازهاي او برطرف گردد و به مردم نيازمند نباشد و از نظر مقام و منزلت آنقدر او را گرامي دار كه نزديكان تو به نفوذ در او طمع نكنند تا از توطئه آنان در نزد تو در امان باشد.
در دستوراتي كه دادم نيك بنگر كه همانا اين دست در دست بدكاران اسير گشته بود كه با نام دين به هواپرستي پرداخته و دنياي خود را به دست مي آوردند.
سيماي كارگزاران دولتي
سپس در امور كارمندانت بينديش و پس از آزمايش به كارشان بگمار و باميل شخصي و بدون مشورت با ديگران آنان را به كارهاي مختلف وادار نكن .
زيرا نوعي ستمگري و خيانت است . كارگزاران دولتي را از ميان مردمي با تجربه و با حيا از خاندان هاي پاكيزه و با تقوي كه در مسلماني سابقه درخشاني دارند انتخاب كن زيرا اخلاق آنان گرامي تر و آبرويشان محفوظ تر طمع ورزي شان كمتر و آينده نگري آنان بيشتر است . سپس روزي فراوان بر آنان ارزاني دار كه با گرفتن حقوق كافي در اصلاح خود بيشتر مي كوشند و با بي نيازي دست به اموال بيت المال نمي زنند و اتمام حجتي است بر آنان اگر فرمانت را نپذيرند يا در امانت تو خيانت كنند.
سپس رفتار كارگزاران را بررسي كن و جاسوساني راستگو و وفا پيشه بر آنان بگمار كه مراقبت و بازرسي پنهاني تو از كار آنان سبب امانت داري و مهرباني با رعيت خواهد بود. و از همكاران نزديكت سخت مراقبت كن و اگر يكي از آنان دست به خيانت زد و گزارش جاسوسان تو هم آن خيانت را تاييد كرد به همين مقدار گواهي قناعت كرده او را با تازيانه كيفر كن و آنچه از اموال كه در اختيار دارد از او بازپس گير سپس او را خواردار و خيانتكار بشمار و طوق بدنامي به گردنش بيفكن .
سيماي ماليات دهندگان
ماليات و بيت المال را بگونه اي وارسي كن كه صلاح ماليات دهندگان باشد زيرا بهبودي ماليات و ماليات دهندگان عامل اصلاح امور ديگر اقشار جامعه مي باشد و تا امور ماليات دهندگان اصلاح نشود كار ديگران نيز سامان نخواهد گرفت زيرا همه مردم نان خور ماليات و ماليات دهندگانند.
بايد تلاش تو در آباداني زمين بيشتر از جمع آوري خراج باشد كه خراج جز با آباداني فراهم نمي گردد و آن كس كه بخواهد خراج را بدون آباداني مزارع به دست آورد شهرها را خراب و بندگان خدا را نابود و حكومتش جز اندك مدتي دوام نياورد.
پس اگر مردم شكايت كردند از سنگيني ماليات يا آفت زدگي يا خشك شدن آن چشمه ها يا كمي باران يا خراب شدن زمين در سيلاب ها يا خشكسالي در گرفتن ماليات به ميزاني تخفيف ده تا امورشان سامان گيرد و هرگز تخفيف دادن در خراج تو را نگران نسازد زيرا آن اندوخته اي است كه در آباداني شهرهاي تو و راساتن ولايت هاي تو نقش دارد و رعيت تو را مي ستايند و تو از گسترش عدالت ميان مردم خشنود خواهي شد و به افزايش قوت آنان تكيه خواهي كرد بدانچه در نزدشان اندوختي و به آنان بخشيدي و با گسترش عدالت در بين مردم و مهرباني با رعيت به آنان اطمينان خواهي داشت آنگاه اگر در آينده كاري پيش آيد و به عهده شان بگذاري با شادماني خواهند پذيرفت زيرا عمران و آبادي قدرت تحمل مردم را زياد مي كند.
همانا ويراني زمين به جهت تنگدستي كشاورزان است و تنگدستي كشاورزان به جهت غارت اموال از طرف زمامداراني است كه به آينده حكومتشان اعتماد ندارند و از تاريخ گذشتگان عبرت نمي گيرند
در امور كارمندانت بينديش و پس از آزمايش به كارشان بگمار و با ميل شخصي و بدون مشورت با ديگران آنان را به كارهاي مختلف وادار نكن .
كارگزاران دولتي را از ميان مردمي با تجربه و با حيا از خاندان هاي پاكيزه و باتقوا كه در مسلماني سابقه درخشاني دارند انتخاب كن .
بايد تلاش تو در آباداني زمين بيشتر از جمع آوري ماليات و خراج باشد كه ماليات جز با آباداني فراهم نمي گردد و آن كس كه بخواهد خراج را بدون آباداني مزارع به دست آورد شهرها را خراب و بندگان خدا را نابود مي كند و حكومتش جز مدتي كوتاه دوام نمي آورد
 يکشنبه 30 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 110]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن