محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827928949
نويسنده: محمدرضا اقاربپرست و حجتالله همتي امنيت در خليج فارس
واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: نويسنده: محمدرضا اقاربپرست و حجتالله همتي امنيت در خليج فارس
خبرگزاري فارس: هدف اصلي اين مقاله در وهله نخست شناسايي عوامل و ويژگيهايي است كه شكل گيري مجموعه يا زير مجموعه امنيتي منطقهاي را در خليج فارس باعث گرديده است و در مرحله بعد بدنبال تبيين اين فرضيه است كه مقابله با تهديدات و چالشها و نيز تامين امنيت در سطح منطقهاي تنها در قالب مديريت دسته جمعي چند جانبه از سوي اعضاي اين مجموعه ميسر خواهد بود.
مقابله با تهديدات و چالشهاي منطقه اي، ضرورت اقدام دسته جمعي
ويژگيها، ساختارها و بهم پيوستگيهاي امنيتي در منطقه خليج فارس، باعث شكل گيري شبكه اي از روابط امنيتي ميان كشورهاي اين منطقه گرديده است. بر اين اساس، امنيت اين كشورها را نمي توان جدا از يكديگر تصور نمود به گونه اي كه هر گونه تغيير و تحول در وضعيت يكي از كشورها باعث مي گردد موقعيت سايرين نيز تحت تاٌثير قرار گيرد. اين مسئله به نوبه خود تشكيل يك مجموعه يا " زير مجموعه امنيتي منطقه اي" در اين منطقه را باعث مي گردد. از سوي ديگر اين امر، منجر به ايجاد "وابستگي متقابل امنيتي" ميان اعضاي اين مجموعه گرديده است. بدين ترتيب و در صورت پذيرش مسئله فوق، بايد پذيرفت كه مقابله با تهديدات و چالشها در سطح منطقه نيز نخست بايد با حضور همه اعضاي اين مجموعه صورت پذيرد و در مرحله بعد حل اين چالشها تنها با يك اقدام دسته جمعي از سوي تمامي اعضاي مجموعه و در قالب مديريت امنيتي دسته جمعي امكان پذير خواهد بود.
بر اين اساس هدف اصلي اين مقاله در وهله نخست شناسايي عوامل و ويژگيهايي است كه شكل گيري مجموعه يا زير مجموعه امنيتي منطقه اي را در خليج فارس باعث گرديده است و در مرحله بعد بدنبال تبيين اين فرضيه است كه مقابله با تهديدات و چالشها و نيز تاٌمين امنيت در سطح منطقه اي تنها در قالب مديريت دسته جمعي چند جانبه از سوي اعضاي اين مجموعه ميسر خواهد بود.
مقدمه
بر اساس تعريف، يك «مجموعه امنيتي منطقه اي» گروهي از كشورها را شامل ميگردد كه وابستگي متقابل امنيتي ميان آنان به حدي است كه امنيت ملي آنان را نمي توان جدا از يكديگر فرض نمود. (1) اين تعريف دو نتيجه در پي دارد: نخست وابستگي هاي متقابل امنيتي در يك مجموعه امنيتي به گونه اي است كه باعث شكل گيري شبكه اي از روابط امنيتي ميان اعضاي آن مجموعه مي گردد و ديگر اينكه اين وضعيت به شكلي است كه هر گونه تغيير و تحول در موقعيت هر يك از اعضا، موقعيت ساير اعضا را نيز تحت تاٌثير قرار ميدهد. اين مسئله نيز به نوبه خود دو پيامد مهم در بر دارد: نخست در يك مجموعه امنيتي منطقه اي امنيت تمامي اعضا به هم وابسته است و ديگر اينكه اين مسئله باعث خواهد شد تا اعضاي مجموعه براي تاٌمين امنيت و مقابله با تهديدات پيش روي، ناگزير از تعامل و همكاري باشند.
اشاره به مفهوم وابستگي متقابل امنيتي نيز ناظر بر وجود شبكه اي از تعاملات و روابط امنيتي بين اعضاي يك مجموعه امنيتي منطقهاي است كه باعث ايجاد احساس مجموعه بودن ميان گروهي از كشورها ميگردد و از طرف ديگر بدين معناست كه وجود يك مجموعه امنيتي منطقهاي امكان دارد لزوما با خواست و ارداه كشورهاي عضو اين مجموعه انطباق نداشته باشد. بنابراين خواست و ارداه جمعي كشورها براي تشكيل يك مجموعه منطقه اي عنصر اصلي نمي باشد. به بيان ديگر همان گونه كه كارل دويچ نيز اشاره ميكند تعامل بازيگران در گذر زمان سبب شكل گيري انگاره هاي هويتي مشتركي در ايشان ميشود. اين چيزي است كه معمولا در بين اعضاي يك اجتماع قابل رويت است. البته بازيگران ممكن است خود نسبت به اين مساله اشراف نداشته باشند.
منطقه خليج فارس را از اين جهت ميتوان يك مجموعه يا زير مجموعه امنيتي منطقه اي دانست. با اينحال هدف اصلي در اين مقاله بحث در خصوص تبيين منطقه خليج فارس به عنوان يك مجموعه يا زير مجموعه امنيتي منطقه اي نيست. هر چند به درستي منطقه خليج فارس را بايد جزء مجموعه امنيتي منطقه اي خاورميانه به حساب آورد زيرا تحولات امنيتي اين منطقه آشكارا از تمام منطقه خاورميانه تاٌثير ميپذيرد و همچنين بر آن تاٌثير گذار است. به عنوان مثال منازعه ميان مردم فلسطين و رژيم صهيونيستي آشكارا بر هرگونه ترتيبات امنيتي در منطقه خليج فارس اثر گذار خواهد بود. با اين وجود هدف عمده در استفاده از مفهوم مجموعه امنيتي منطقه اي استفاده از برخي ويژگيهاي اين نظريه مانند "وابستگي متقابل امنيتي" و نيز وجود الگوي دوستي و دشمني ميان اعضا است، كه در جهت تبيين يك مجموعه امنيتي منطقهاي به كار ميرود. اين ويژگيها همچنين باعث شكلگيري يك مجموعه امنيتي ميان كشورهاي همسايه خليج فارس ميگردد و بنابراين ما را در تجزيه و تحليل تهديدات و چالشهاي منطقه اي و چگونگي برخورد با آنان كمك مينمايد.
از سوي ديگر در صورت تعيين منطقه خليج فارس به عنوان يك مجموعه يا زير مجموعه امنيتي منطقه اي، اين امر ما به اين مسئله رهنمون ميكند كه اعضاي اين مجموعه از يك سو در جهت تنظيم روابط امنيتي ميان خود و از سوي ديگر در جهت مقابله با تهديدات و چالشهاي درون و برون منطقه اي ناگزير از تعامل، همكاري و اقدام دسته جمعي با مشاركت تمامي اعضا ميباشند. زيرا در يك مجموعه امنيتي منطقه اي مشاركت تمامي اعضا در جهت مديريت و تاٌمين امنيت لازم و ضروري است.
بدينگونه تلاش عمده در اين مقاله پاسخ به اين سوال است كه چه نوع ويژگي و عواملي باعث ميگردد كه منطقه خليج فارس را به عنوان يك مجموعه يا زير مجموعه امنيتي منطقه اي در نظر بگيريم؟ پس از آن و در جهت تبيين اين مسئله كه تنها راه حل مقابله با تهديدات و چالشها در سطح منطقه¬اي اقدام دسته جمعي با مشاركت همه اعضاست، تلاش خواهيم نمود.
خليج فارس به عنوان يك مجموعه امنيتي منطقه اي
تعيين و شناخت مجموعه هاي امنيتي منطقه اي ناشي از ويژگيهايي است كه در جهت تشريح و توضيح تعاملات امنيتي دسته اي از كشورها بكار ميرود. باري بوزان نظريه پرداز مجموعه امنيتي منطقه اي در جهت شناخت يك مجموعه امنيتي منطقه اي ويژگيهايي را لازم و ضروي ميداند. وي بر اين باور است كه يك مجموعه امنيتي منطقه اي داراي عناصري بدين شرح است:
1. وجود وابستگي متقابل امنيتي ميان اعضا
2. وجود الگوهاي دوستي و دشمني
3. نزديكي و مجاورت جغرافيايي
4. وجود حداقل دو بازيگر موثر
5. استقلال نسبي از ساير مجموعه ها. (2)
اولين و مهمترين ويژگي براي شناخت يك مجموعه منطقهاي، وجود "وابستگي متقابل امنيتي" يا آنگونه كه خود بوزان اظهار ميدارد وجود احساس تهديد يا ترس متقابل ميان دو يا چند دولت مقتدر است.(3) اين مسئله را ميتوان در وجود نگرانيهاي عمده امنيتي كشورهاي همجوار خليج فارس جستجو نمود. با اين حال وجود اين نگرانيها همچنين از جمله عوامل اصلي ايجاد وابستگي متقابل ميان اعضاي يك مجموعه امنيتي منطقه اي نيز ميباشد. اين عنصر ويژگي كليدي در نظريه مجموعه امنيتي منطقه اي است.
ديگر ويژگي يك مجموعه امنيتي منطقه اي، وجود الگوهاي دوستي و دشمني است. اما شايد بهتر باشد در جهت تطبيق اين ويژگي با منطقه مورد بحث يعني خليج فارس، از واژه تعديل يافته دوستي و سوءتفاهم به جاي دشمني ميان كشورهاي اين منطقه استفاده نماييم. اين ويژگي عمدتا ناظر بر وجود اختلافات ميان كشورهاي عضو يك مجموعه امنيتي منطقه اي ميباشد. برخي از اين اختلافات در حال حاضر به عنوان مثال به اختلافات ارضي و مرزي كشورهاي منطقه خليج فارس اشاره دارد. اختلافات مرزي ميان عراق و كويت كه در حال حاضر حل شده فرض ميشوند، اختلاف عربستان و كويت بر سر جزاير قارو و ام المرادم، اختلاف عربستان سعودي و قطر بر سر برخي نواحي مرزي، اختلاف بحرين و قطر بر سر مجمع الجزاير حوار، اختلاف عربستان سعودي و امارات متحده عربي(ابوظبي) بر سر مناطق بوريمي و ليوا، اختلافات امارات متحده عربي و عمان بر سر نواحي منطقه ديبا. اين اختلافات حتي در پاره اي از مواقع به بروز تنشهاي ميان دولتهاي منطقه نيز منجر گرديده است كه از آن جمله برخوردهاي مرزي ميان عربستان سعودي و قطر در سال 1992 و اختلافات ميان بحرين و قطر كه از سال 1998 در ديوان بين المللي دادگستري مورد بررسي قرار گرفته است.(4) و در نهايت ادعاهاي امارات متحده عربي در خصوص جزاير سه گانه ايراني تنب بزرگ و كوچك و ابوموسي و در گذشته نيز اختلافات ميان ايران و عراق بر سر اروند رود بود كه منجر به عقد قرارداد 1975 الجزاير گرديد.
اما سومين ويژگي مجموعه امنيتي منطقه اي يعني مجاورت جغرافيايي محل اختلاف مي باشد. هرچند اين ويژگي يك عامل لازم در تشكيل يك مجموعه امنيتي منطقه به حساب مي آيد اما همانگونه كه ليك و مورگان(5) استدلال مي كنند داراي اشكال ميباشد. بر اين اساس ايالات متحده در حال حاضر به عنوان يك قدرت خارجي اما تاٌثير گذار بر مجموعه امنيتي منطقه اي در خليج فارس عمل مينمايد در حاليكه از لحاظ جغرافيايي جزء اين مجموعه محسوب نميگردد.
ديگر ويژگي مهم يك مجموعه منطقه اي وجود حداقل دو بازيگر موثر در آن ميباشند. ايران، عربستان و عراق از ديرباز از جمله بازيگران مهم و تاٌثير گذار در منطقه خليج فارس محسوب ميگردند. بدينگونه ملاحظه ميگردد كه منطقه خليج فارس تمامي ويژگيها و خصوصيات يك مجموعه امنيتي منطقه اي را در خود دارا مي باشد و از اين لحاظ اطلاق نام مجموعه امنيتي منطقه اي كاملاً با شرايط منطقه انطباق دارد.
مسئله ديگر در خصوص تهديدات امنيتي ، گستردگي موضوعات امنيتي در سطح منطقه ميباشد. اگر امنيت را در شكل موسع آن آنگونه كه مورد نظر مكتب كپنهاك ميباشد تعريف نماييم، در اين صورت ملاحظه ميگردد كه عليرغم وجود برخي تهديدات امنيتي دائمي در منطقه كه از گذشته وجود داشته است، در حال حاضر ضروري است تا به ديگر ابعاد امنيت در سطح منطقه نيز توجه بيشتري گردد. ابعاد اقتصادي، زيست محيطي و اجتماعي نيز علاوه بر ابعاد نظامي و سياسي به خصوص طي سالهاي اخير در خور توجه بيشتري ميباشند. به عنوان مثال بعد زيست محيطي امنيت در منطقه خليج فارس با توجه به آلودگيهاي شديد اكولوژيكي منطقه و تشديد بحران آب در طي سالهاي اخير لزوم توجه بيشتري از سوي كشورهاي منطقه را مي طلبد. نشت نفت در طول جنگهاي خليج فارس از طريق ميدان نفتي نوروز و ورود بيش از 11 ميليون بشكه نفت در جريان حمله عراق به كويت و نيز نشت سالانه 5/1 ميليون تن نفت به آبهاي خليج فارس و درياي عمان، تاٌثير بسزايي در افزايش آلودگي آبهاي خليج فارس داشته به طوريكه در حال حاضر آلودگي خليج فارس و درياي عمان 47 بار بيش تر از متوسط جهاني آن است. (6) افزون بر اين بررسيهاي اخير نشان داده است كه در اين دريا، ميزان كادميوم و نيكل هزار برابر، كبالت و روي?300?برابر و سرب بيش از 20 هزار برابر بيشتر از آبهاي پاك است. (7) از ديگر چالشها و تهديدات امنيتي در سطح منطقه ميتوان به قاچاق مواد مخدر اشاره نمود. سال گذشته(1386) مقامات ايراني از كشف بيش از 60 تا 70 تن مواد مخدر در خليج فارس خبر داده اند.(8) اين مسئله نيز از جمله نگرانيهاي مشترك تمامي كشورهاي منطقه به حساب مي آيد. به خصوص مجاورت مرزي ايران با كشور توليد كننده مواد مخدر يعني افغانستان، باعث ميگردد تا ساير كشورهاي منطقه نيز از اين ناحيه مورد تهديد واقع گردند. بنابراين پاره اي از مسايل و مشكلات ديگر وجود دارند كه عليرغم محو شدن در سايه ساير تهديدات، از جمله مسايل مهم تهديد كننده امنيت ملي كشورهاي منطقه به شمار مي روند.
بنابراين ملاحظه ميگردد كه با گسترش ابعاد امنيت در منطقه و توجه به ساير ابعاد و چالشهاي امنيتي، نگرانيهاي امنيتي بيشتري شناسايي ميگردند كه به احتمال زياد جزء نگرانيهاي مشترك تمامي كشورهاي منطقه خواهند بود. در حال حاضر در سطح منطقه خليج فارس تهديدات بسياري وجود داردند كه جزء نگرانيهاي اوليه و مشترك كشورهاي منطقه ميباشند. اين تهديدات همچنين به عنوان عوامل بيثبات كننده امنيت در منطقه، به عنوان مانعي در جهت شكل گيري هر گونه نظم امنيتي جديد نيز عمل مينمايند. تهديدهاي فراملي و منازعات ميان دولتي، افراط گرايي، جنايات سازمان يافته، پولشويي، تكثير سلاحهاي كشتار جمعي، بلاياي بهداشتي و زيست محيطي مانند بحران آب، قاچاق دارو و مهاجرتهاي غيرقانوني از جمله اين عوامل محسوب ميگردند.
حضور نيروهاي فرامنطقه اي نيز جز نگرانيهاي اصلي كشورهاي منطقه ميباشد. خروج اين نيروها ميتواند به رفع سوءتفاهمات ميان كشورهاي منطقه و فراهم نمودن زمينه هاي همگرايي و تعامل بيشتر ميان اعضا كمك نمايد. زيرا نفوذ و رسوخ قدرتهاي خارجي در منطقه و در بسياري موارد با مداخله در امور منطقه اي، بر گزينه هاي پيش روي كشورهاي منطقه تاٌثير گذاشته است و انتخابهاي آنان را محدود نموده است.(9) اين مسئله به طور اساسي از جمله عوامل ايجاد چالش ميان برخي از كشورهاي منطقه به خصوص ايران با ساير كشورها محسوب ميگردد. در صورت خروج و يا كاهش نيروهاي فرامنطقه اي، محرك نيرومندي در اختيار برخي از كشورهاي منطقه (به خصوص ايران) در جهت ورود به هر گونه ترتيبات امنيتي جديد در منطقه قرار خواهد گرفت. (10) زيرا تنها در اين صورت است كه كشورهاي معترض به اين نتيجه خواهند رسيد كه نگرانيهاي آنان نيز از سوي ديگر كشورهاي منطقه به رسميت شناخته شده است. بنابراين از لحاظ رواني نيز فضاي لازم براي ايجاد حس همكاري و تعامل ايجاد گرديده است.
تاٌمين امنيت منطقه اي در چهارچوب سيستم امنيت دسته جمعي
اكنون و پس از تعيين خليج فارس به عنوان يك مجموعه، براي تنظيم روابط امنيتي ميان كشورهاي عضو از يك سو و مقابله با تهديدات و چالشهاي درون و برون منطقه اي از سوي ديگر، به يك سيستم امنيتي كارآمد نياز است. بنابراين فارغ از هرگونه برداشت و ادراكي از سوي كشورهاي عضو مجموعه، تعامل و همكاري آنها در چارچوب يك نظم امنيتي بيش از آنكه تابع اراده و خواست آنها باشد، برخاسته از يك ضرورت و نياز مشترك خواهد بود. بر اين اساس كشورهاي اين منطقه در يك سيستم امنيتي به هم پيوسته و به عنوان يك مجموعه، متاثر از وابستگي متقابل امنيتي ميان همديگر به سر ميبرند. اين امر بيش از هر چيز ديگر بيانگر اين مسئله است كه تنها راه مقابله با تهديدات و چالشهاي موجود و نيز تاٌمين امنيت و حفظ ثبات در منطقه، استفاده از سازوكاري است كه در آن تمامي اعضا و با مشاركتي همه جانبه حضور داشته باشند. استفاده از سيستم امنيتي دسته جمعي اين فرصت و امكان را در اختيار كشورهاي منطقه قرار خواهد داد. (11)
الگوي پيشنهادي مبتني بر مشاركت و همچنين مسئوليت امنيتي چند جانبه است. بر اساس اين الگو به هر ميزان، بازيگران منطقه اي در شكل بندي ساختار امنيت خليج فارس نقش مؤثري داشته باشند، بي ثباتيهاي موجود كاهش يافته و زمينه براي ايجاد ثبات منطقه اي فراهم ميگردد. (12) تاكيد در جهت استفاده از اين سيستم بيش از هر چيز نشان دهنده ناكارآمدي ترتيبات امنيتي در گذشته ميباشد. سيستمهاي گذشته از دو نقيصه مهم برخوردار بودند. نخست يا به مانند شوراي همكاري خليج فارس اتحادي عليه ديگر كشورها(ايران) بودند و يا به مانند استراتژيهاي امنيتي ايالات متحده آمريكا در سطح منطقه، از ويژگي هژمونيك برخوردار بودند.(13)اين دو نقيصه به همراه اين مسئله كه دو كشور ايران و عراق همواره از ترتيبات منطقه اي كنار گذاشته شده اند، از جمله عوامل ناكارآمدي سيستمهاي تاٌمين امنيت در منطقه خليج فارس درگذشته به حساب مي آيند. اين در حالي است كه در يك سيستم امنيتي دسته جمعي، امنيت تنها از طريق همراهي و مشاركت تمامي اعضا ميسر خواهد بود. چرا كه اساس استراتژي امنيت دسته جمعي در اين است كه امنيت بايد در كنار ديگر كشورها جستجو گردد و عليه آنها نباشد در اين صورت اگر تمامي كشورهاي منطقه به آهستگي در يك شبكه از روابط امنيتي در هم تنيده اقتصادي و نظامي مبتني بر وابستگي متقابل امنيتي، با هم به تعامل بپردازند، آينده خليج فارس اميدواركننده خواهد بود.(14)
بنابراين مديريت دسته جمعي چند جانبه هنگامي شكل ميگيرد كه دريابيم اقدامات مربوط به مديريت، تاٌمين و حفظ امنيت و صلح در يك مجموعه امنيتي نه تنها منحصر به قدرتهاي بزرگ نيست بلكه همچنين اين اقدامات بايد از موافقت ساير اعضاي كوچكتر نيز برخوردار گردد. (15) بدين ترتيب دريك نظام امنيتي دسته جمعي حقوق همه كشورها حتي كشورهاي كوچك نيز به رسميت پذيرفته ميشود.(16) اين مسئله بيانگر اين مطلب است كه موفقيت يك سيستم امنيت دسته جمعي در اين است كه مشاركت همه جانبه و حضور تمامي اعضاي يك مجموعه فارغ از سلسله مراتب قدرت، براي تاٌمين و ثبات كل مجموعه ضروري خواهد بود.(17)
از سوي ديگر نظام امنيت دسته جمعي ميكوشد تا توجه كشورهاي درگير در مجموعه را به برخورداري از منافع بيشتر در صورت همكاري در خصوص موضوعات و مسايل مشترك مورد نظر كشورهاي عضو سيستم جلب نمايد. زيرا هدف اصلي در يك نظم امنيتي دسته جمعي، تعامل در مورد مسايل مشترك و قابل توجه تمامي طرفها است و تلاش دارد كه اعضا در خصوص ادراكات خود در زمينه تهديدها و فرصتهاي موجود در جهت ايجاد تغييرات مثبت در جهت نيل به منافع بيشتر به اجماع و توافق برسند.(18) بنابراين كشورهاي منطقه فارغ از برخي اختلافات، ميتوانند به منافع مثبت حاصله از همكاري و همگرايي در جهت مقابله با تهديدات و چالشها در سطح منطقه بينديشند. بدين ترتيب ملاحظه ميگردد كه مجموعه امنيتي خليج فارس متشكل از كشورهايي است كه عليرغم وجود برخي اختلافات، در خصوص بسياري از تهديدات و چالشهاي منطقه اي نگرانيهاي مشتركي دارند.(19) ثبات در منطقه، حل بحران عراق، تاٌمين و تضمين جريان آزاد انتقال انرژي، همكاريهاي اقتصادي و تجاري ميان كشوري، مبارزه با تروريسم، مقابله با بنيادگرايي و افراطي گري، جرايم سازمان يافته، مهاجرتهاي غير قانوني، قاچاق مواد مخدر و حفظ محيط زيست از جمله نگرانيها و دغدغه هاي مشترك كشورهاي منطقه مي باشند.
بنابراين و در واقع امنيت دسته جمعي بر اين فرض استوار است كه حتي با وجود رقابت و خصومت؛ دشمنان نيز مانند دوستان وجود محدوديتها و موانعي را در رفتارهاي خود خواهند پذيرفت.(20) اين بدان معناست كه صرف وجود اختلاف ميان برخي از كشورها نميتواند مانعي در راه رسيدن به همكاري و تعامل ميان آنها در يك نظام امنيتي دسته جمعي باشد. بر همين اساس ملاحظه ميگردد كه وجود پارهاي از اختلافات ميان دو كشور ايران و امارات، نتوانسته مانع از روابط نسبتا بالاي تجاري و اقتصادي ميان دو كشور گردد.
ديگر ويژگي ترتيبات امنيتي منطقه درگذشته هژمونيك بودن آنهاست. استراتژي ايالات متحده در طي سالهاي اخير در منطقه همواره يك استراتژي هژمون محور بوده است. اين مسئله هر چه بيشتر سبب خواهد شد تا نظم امنيتي موجود هموراه در معرض خطر گسست قرار بگيرد. اين استراتژي همچنان نيز در دستور كار ايالات متحده قرار دارد. بنابراين احتمال شكست سياسي آن بسيار بيشتر است و از سوي ديگر توافقات دوجانبه اين كشور در منطقه نيز نميتواند به حل كشمكشهاي سياسي موجود كمك نمايد.(21) استراتژي امنيتي آمريكا همواره بر اين اساس استوار بوده كه دو كشور ايران و عراق از ترتيبات موجود در منطقه بيرون نگه داشته شوند. اين در حالي است كه همانگونه كه ذكر گرديد در يك مجموعه منطقه اي و در يك سيستم امنيت دسته جمعي موفقيت تاٌمين امنيت تنها در گرو مشاركت تمامي اعضا ميباشد. بنابراين هر گونه تلاش از سوي آمريكا براي بنا نهادن يك سيستم جديد امنيت براي خليج فارس بعنوان اتحادي عليه ايران با استفاده از شوراي همكاري خليج فارس و متحدان عراقي پس از صدام، بسيار شكننده خواهد بود كه به مانند سيستم هاي گذشته با شكست مواجه خواهد شد.(22) اين مسئله مطلوب ساير كشورهاي منطقه خليج فارس نيز نميباشد. حتي كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس نيز بهترين گزينه براي ايالات متحده آمريكا را گفتگو با ايران ميدانند. به باور آنها همكاري با ايران بسيار اثر بخش تر از سياست سد نفوذ در برابر آن خواهد بود. آنها همچنين خواستار اين مسئله هستند كه واشنگتن نگرانيهاي امنيتي ايران را مورد توجه قرار دهد و مانع از همكاريهاي سياسي، اقتصادي و استراتژيك ايران با كشورهاي منطقه نگردد. بعلاوه خواهان اين مسئله هستند كه آمريكا به تحريمهاي اقتصادي خود عليه ايران خاتمه دهد. از نظر كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس ايران و عراق آني ترين خطر محسوب نميگردند و آنها بر اين باورند كه ايالات متحده بايد راهبردهايي را در جهت همكاري مثبت با ايران در پيش بگيرد.(23)
اما مسئله ديگر در خصوص شكل گيري نظام امنيت دسته جمعي در يك منطقه تا حد زيادي به برداشتها و ادراكات كشورهاي منطقه به خصوص قدرتهاي بزرگ در خصوص اين سيستم مربوط خواهد بود. بدين ترتيب موفقيت يك سيستم امنيت دسته جمعي تا حد زيادي در گرو به رسميت شناختن منافع بازيگران درگير از سوي همديگر خواهد بود. بنابراين اقدامات مشروع براي دفاع از خود براي برخي از اعضا بايد به رسميت شناخته شود. به عنوان مثال حق ايران براي دفاع از خود مانند برخورداري از ارتشي قدرتمند، به رسميت شناخته شود و از سوي ديگر محدوديتها در خصوص سلاحهاي كشتار جمعي حتي بايد شامل كشورهايي چون آمريكا، اسرائيل، پاكستان و هند نيز به اجرا درآيد.(24)
در آخر اينكه نظام امنيت دسته جمعي ميتواند از سوي ايران نيز پذيرفته شود. سابقه ايران در خصوص تاٌمين امنيت منطقه اي اين مسئله را تاٌييد ميكند. سيستم امنيت دسته جمعي در واقع جزء اولين خواسته هاي ايران بوده است. پس از خروج نيروهاي انگليسي از منطقه خليج فارس ايران بر اين باور بود كه هر سيستم امنيتي براي منطقه كه حتي بدون مشاركت يكي از كشورهاي ساحلي باشد افزون بر ناقص بودن، به عنوان تهديدي عليه كشور يا كشورهاي غير عضو اين سيستم تبديل خواهد شد.(25) حتي ميتوان ادعا نمود كه مسئله امنيت در خليج فارس اصولاً يك نگراني و دغدغه ايراني است زيرا حيات اقتصادي ايران در زمينه صادرات نفتي و غير نفتي و واردات به طور كلي به آبهاي خليج فارس وابستگي بسياري دارد.(26) بنابراين حفظ ثبات و تاٌمين امنيت در خليج فارس هميشه جزء نگرانيهاي اوليه امنيتي ايران بوده است و خواهد ماند.
نتيجه گيري
در حال حاضر كشورهاي حوزه خليج فارس در شبكه اي از تعاملات و وابستگيهاي متقابل امنيتي به هم پيوند خورده اند. اين مسئله شكل گيري يك مجموعه امنيتي منطقه اي در خليج فارس را سبب گرديده است. بنابراين كشورهاي منطقه از لحاظ امنيتي به شدت تحت تاٌثير اقدامات همديگر خواهند بود. از سوي ديگر اين كشورها عمدتا نگرانيهاي مشتركي در خصوص تهديدات و چالشهاي امنيتي در سطح منطقه دارند. اين مسئله بيش از هر چيز ديگر بيان كننده اين مطلب مي باشد كه مقابله با اين چالشها تنها از طريق اقدام دسته جمعي با مشاركت تمامي كشورهاي منطقه ميسر خواهد بود. بدين ترتيب سيستم امنيت دسته جمعي در منطقه خليج فارس سيستمي بر پايه مشاركت تمامي اعضا خواهد بود و به عنوان محلي مناسب براي طرح مسايل و دغدغه هاي امنيتي و نگرانيهاي مشترك اعضا و همچنين مكاني براي شكل گيري الگوهاي اعتماد ساز ميان اعضا عمل خواهد نمود. با اين حال اين مسئله تا حدود زيادي به برداشتها و ادراكات كشورهاي منطقه از اين واقعيت بستگي خواهد داشت. بنابراين فارغ از هرگونه پيش زمينه هاي ذهني گذشته يك برداشت واقع گرايانه از سوي كشورهاي حوزه خليج فارس مطمئناً سودمندي هاي بسياري در جهت مقابله با تهديدات و چالشهاي موجود در سطح منطقه به همراه خواهد داشت.
منابع:
1. باري بوزان.مردم، دولتها و هراس. ترجمه پژوهشكده مطالعات راهبردي. تهران: پژوهشكده مطالعات راهبردي، 1378، ص 216.
2 . علي عبداله¬خاني. نظريه¬هاي امنيت. تهران: موسسه فرهنگي مطالعات و تحقيقات بين¬المللي ابرار معاصر تهران،1383، صص282-279.
3 . باري بوزان، پيشين، ص 219.
4. پيروز مجتهد زاده. امنيت و مسايل سرزميني در خليج فارس: جغرافياي سياسي دريايي. ترجمه امير مسعود اجتهادي. تهران: مركز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، 1380، صص 13-12.
5. براي مطالعه بيشتر ر.ك:
ديويد اي.ليك و پاتريك ام. مورگان، نظمهاي منطقه¬اي: امنيت سازي در جهاني نوين. ترجمه سيد جلال دهقاني فيروز آبادي. تهران: پژوهشكده مطالعات راهبردي، 1381صص54-51.
6. فعاليتهاي نظامي تهديد كننده محيط زيست خليج فارس:
http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=39880 (23/02/1387(
7. تنگناهاي محيط زيست در خليج فارس:
http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=53228 (25/02/1387(
8. ايران بيش از 60 تن مواد مخدر در خليج فارس كشف كرده است:
http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8610200063 (14/02/1387(
9. ديويد اي.ليك و پاتريك ام. مورگان. نظمهاي منطقه¬اي: امنيت سازي در جهاني نوين. ترجمه سيد جلال دهقاني فيروز آبادي. تهران: پژوهشكده مطالعات راهبردي، 1381، ص 373.
10. شهروز ابراهيمي. "سيستم جديد قدرت در خليج فارس". گزارش پژوهشي. تهران: پژوهشكده مطالعات راهبردي، چاپ مجدد1386، ص 22.
11.Joseph McMillan, "Toward a new regional security architecture", The Washington Quarterly, Summer 2003, Vol. 26, pp. 161 -163.
12 . "با ثبات¬سازي منطقه¬اي و اجتماع امنيتي در خليج فارس". ويژه نامه همشهري ديپلماتيك. ترجمه ابراهيم متقي از:
Http://www.did.ir/document/index.fa.asp?cn=PP00020050202002617 (22/02/1387(
13. Michael Kraig, "assessing Alternative security framework for the Persian gulf", Middle East Policy, Fall 2004, Vol. 11, pp. 145-147.
14. مايكل كريگ." بررسي چهارچوبهاي امنيتي جايگزين در خليج فارس"، ترجمه خديجه حيدري. گزارش پژوهشي. تهران: پژوهشكده مطالعات راهبردي، چاپ مجدد1386، ص 31.
15. ديويد اي.ليك و پاتريك ام. مورگان، پيشين، ص 59.
16. علي عبداله خاني، پيشين،ص 370.
17. Joseph McMillan, op cit, p. 165.
18 . مايكل كريگ، پيشين، ص 28.
19. Kenneth M Pollack, "Securing the Persian Gulf", The Brookings Review, Fall 2003, Vol. 21, p. 18
20. مايكل كريگ، پيشين، ص 12.
21. مايكل كريگ، پيشين، ص 30.
22. Andrew Rathmell, Theodore Karasik, and David Gompert: "A New Persian Gulf Security System", 2003, p.10 available at:
http://rand.org/pubs/issue_papers/IP248.retrieved (01/05/2008)
23. جوديس اس. يافه. "استراتژيهاي امنيتي خليج فارس". ترجمه سيد مجتبي عزيزي. گزارش پژوهشي. تهران: پژوهشكده مطالعات راهبردي، چاپ مجدد1386، ص 21.
24. مايكل كريگ،همان.
25. پيروز مجتهدزاده، پيشين، ص 5.
26. پيروز مجتهدزاده، پيشين، ص 8.
* اين مقاله توسط حجت اله همتي گل سفيدي و محمدرضا اقارب پرست نوشته شده و در هجدهمين همايش بين المللي خليج فارس در دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت امور خارجه در تاريخ 27 خرداد 1387به صورت سخنراني ارائه گرديده است.
.........................................................................
منبع: باشگاه انديشه
شنبه 29 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 188]
-
گوناگون
پربازدیدترینها