واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: ادب ايران - دوباره همديگر را پيدا كرديم
ادب ايران - دوباره همديگر را پيدا كرديم
نينف اميرخاص:ميگوييد افسرده شدهايد؟ بله افسرده شدهايم. دليلش هم خيلي عجيب نيست. ما منتظر اتفاقهاي بزرگتر بوديم. اتفاقهاي بزرگي كه براي ما افتاد و به سادگي هم افتاد و ما از خودمان پرسيديم چرا؟ از آن طرف برنامهريزي كرديم براي اين اتفاقات ولي برايمان پيش نيامد. باز هم از خودمان پرسيديم چرا؟ روزي كه آريان متولد شد، ما دلمان ميخواست كنسرت برگزار كنيم و كرديم. دلمان ميخواست آلبوم داشته باشيم و داشتيم. دلمان ميخواست كه با يك خواننده خارجي كنسرت برگزار كنيم و كرديم. تمام پلههايي كه ميشد در فضاي موسيقي پاپ مجاز بالا رفت را ما بالا رفتيم. اما حالا نميدانيم معيار سنجش موفقيت چيست. هيچ معياري وجود ندارد و همين ماجرا ما را دلسرد كرده است. در همه مقاطع زماني سعي كرديم جلوي اين حس را بگيريم و تلاشمان را بيشتر كرديم، اما نتيجه اين شد كه بيشتر خسته شديم. انگار كه هر چه ما بيشتر تلاش ميكنيم، يك نيروي مقاومت بزرگتر ميآيد و جلوي راه ما را ميگيرد. شبيه به اين است كه شما براي تدارك يك مهماني بزرگ تلاش ميكنيد ولي وقتي مهمانهايتان ميآيند كاري به كار شما ندارند و فقط به يك ماجراي كوچك و بياهميت گير ميدهند، طبيعي است كه در اين شرايط خستگي در تن شما ميماند. از آلبوم سوم به اين طرف، ما خيلي مشكل داشتيم. از پرداخت نهايي آلبوم سوم تا تور كنسرتهاي آن آلبوم تا بزرگترين كنسرتش، باشگاه انقلاب. بعد از آن هم به قول محسن رجبپور، داستان گذر بين دو دولت پيش آمد كه وضعيت موسيقي پاپ بلاتكليف شد و ما تا يك سال نميدانستيم بايد موسيقي را رها كنيم يا ادامه بدهيم. تا آنكه به جامجهاني رسيديم و به آلبوم چهارم كه ميدانستيم قرار است در كنار كريسديبرگ بايستيم و بخوانيم.
ما همه انرژيمان را جمع كرديم تا يك آلبوم متفاوت داشته باشيم. آماده كردن اين آلبوم آخر، دو سال و نيم از ما وقت گرفت و اينبار به جز خستگي روحي، خستگي جسمي هم براي ما داشت. حالا حتي آن تبليغهاي قبلي را هم نداريم. قبلا كنسرت ميگذاشتيم و روي فروش آلبوم هم تاثير ميگذاشت. ولي الان فضا، فضاي ركود است. ديگر هيچكدام از آن لحظات خوب گذشته براي ما تكرار نميشود. ما براي سادهترين كارهايي كه در گذشته انجام ميداديم، سختي ميكشيم. ناخودآگاه آدم خسته ميشود. ناشكر نيستم. وقتي ما چهارمين آلبوم را به بازار فرستاديم، همه آنهايي كه فكر ميكردند گروه آريان تمام شده، شوكه شدند. طرفدارهايمان سورپرايز شدند كه يك آلبوم برايشان آماده كردهايم با ۱۴ آهنگ و چهار ويدئو و از همه مهمتر با حضور كريسديبرگ. موزيسينها و منتقدين تعجب كردند كه ما دوباره برگشتيم و با قدرت برگشتيم. يك عده هم كه هميشه انتقاد دارند و راه قبليشان را ادامه دادند. حالا از ۳۱ تيرماه تا ششم مردادماه در كيش كنسرت داريم و به آنجا هم اميدواريم. ميدانيم كه تنها شاخصه كار مجاز در ايران، همين كنسرتهاي داخلي است. يك بخشي از مشكلات هم ربطي به ما ندارد. از فضاي سياسي و اقتصادي حاكم بر ايران ميآيد. ولي مهم اين است كه ما سعي كردهايم در تمام مقاطع زماني، از موقعيتهاي موجود بهترين استفاده را ببريم. حالا هرچقدر كه موقعيت وجود داشته باشد! اما طبيعي است كه در شرايطي كه اوضاع بد است، ما هم نااميد شويم. خسته شويم، حوصله نداشته باشيم. تازه ما گروه اكتيو و پرجنبوجوشي هستيم و وقتي در كنار هم قرار ميگيريم حال ما خوب است. هر كداممان در يك مقطعي از زمان، دچار افت روحي ميشويم كه آن هم در هر خانوادهاي وجود دارد. در اين شرايط كنار هم قرار ميگيريم تا حالمان بهتر شود. ديگر يادگرفتهايم كه وقتي از هم جدا افتاديم اوضاعمان بدتر ميشود. مثل آن دورهاي كه پيش از آلبوم چهارم گذرانديم و زياد با هم كاري نداشتيم. در همان دوره من آنقدر نابود شدم كه به محسن رجبپور گفتم ديگر ميخواهم سازهايم را بفروشم و از موسيقي فاصله بگيرم. نميدانم چقدر حرفم را باور كرد ولي از موسيقي زده شده بودم. نميدانستم چه اتفاقي براي ما افتاد كه از دوران اوج به اينجا رسيديم، همهاش از خودم ميپرسيدم چرا؟ و حتي نميدانستم از همه تلاشهايي كه در گذشته انجام داديم، اسمي باقي مانده يا نه. تا اينكه آن دوره تمام شد و ما به خاطر آهنگ جامجهاني و به خاطر آلبوم چهارم دوباره كنار هم قرار گرفتيم، از آن زمان ديگر بحران انرژي نداريم. شخص كريسديبرگ كه يك انرژي مضاعف براي ما بود. ما همديگر را دوباره در آلبوم چهارم پيدا كرديم. دقيقا زماني كه براي ويدئوها دوباره به هم بازگشتيم و در كنار هم قرار گرفتيم. حالا هم ميدانم كه با اولين كنسرت همه اتفاقهاي خوب دوباره از اول آغاز ميشوند. ميدانم كه حالمان از ايني كه هست، خيلي بهتر ميشود.
شنبه 29 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 139]