واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مقدمه ای بر آسیب شناسی روابط خانوادگی در ایران ( قسمت اول)
اجتماعات انسانی در طول تاریخ، تحولات و دگرگونی های بسیاری را به خود دیده اند. نهادها و اجزای تشكیل دهنده اجتماعات نیز در این میان متحول شده و تحولات آنها با دگرگونی های ساختارهای كلان جوامع ملازم بوده است. خانواده یكی از كهن ترین و در عین حال مهم ترین نهادهایی است كه انسان اجتماعی به وجود آورده و در سایه آن زیسته است. بدون خانواده و مناسبات و روال های ناشی از آن، شكل گیری تمدن امكان پذیر نمی بود. همین نهاد عمده اجتماعی نیز پا به پای تحولات پدید آمده در اجتماعات انسانی، متحول گردیده است. به عنوان نمونه خانواده سنتی در دوران ماقبل مدرن یك واحد اقتصادی محسوب می شد؛ هم از این رو بود كه تعدد فرزندان توجیه پذیر و حتی مطلوب می نمود. كودكان علت وجودی ازدواج محسوب می شدند. در روزگار ما فرزندسالاری به ویژگی عمده خانواده ها (علی الخصوص در جوامع توسعه یافته) بدل گردیده و كودكان نه تنها به لحاظ اقتصادی مزیت محسوب نمی شوند، بلكه هزینه ای اقتصادی نیز به شمار می آیند.باری به همراه تحول شكل خانواده، كاركردهای آن نیز تغییر می كند. انتظاراتی كه افراد از ازدواج دارند رفته رفته دگرگون شده و انگیزه ها و چشمداشت های جدیدی كنشگران را به سوی تأهل می كشاند یا حتی از آن باز می دارد. نكته قابل تأمل این كه مسائل و مشكلات مبتلا به نهاد خانواده در غرب الزاماً مشابه با نواحی دیگر جهان نیست. به عنوان نمونه چه بسا كه آمار بالای طلاق در آمریكا بحران زا تلقی نگردد و آمار بسیار پایین تر طلاق در ایران نیز ضرورتاً حكایت از فقدان بحران ننماید. سخن این است كه جلوه های بحران را در هر جامعه ای باید با توجه به مقتضیات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مختص همان جامعه به تحلیل نشست.مقوله مهر و محبت، بحثی است كه در پیوند وثیق با نهاد خانواده قرار دارد. مهر و محبت را می توان موتور محرك روان آدمی تلقی كرد؛ به طوری كه نیاز به دوست داشتن و مورد دوست داشتن واقع شدن، لازمه طبیعت موجود انسانی به شمار آمده است.به رغم این كه انسان ها در طول تاریخ شناخته شده بشر به نوعی با پدیده انس و محبت آشنا گشته و آن را ابداع كرده اند، به نظر می رسد كه مفهوم جدید عشق با گستردگی شگرفی كه یافته، در دوران مدرن متولد می شود. این روند را می توان در رمان های خلق شده در دوره مزبور ردیابی كرد. اگر در دوره ماقبل مدرن سبك زندگی و شكل بندی اقتصادی- اجتماعی مجال چندانی برای ظهور روابط عاشقانه به دست نمی داده، در دوره مدرن این زمینه رفته رفته مساعد گردیده و عشق به بخش لاینفكی از فرهنگ نوین بشری تبدیل شده است. تعاملات عشقی به جای این كه چون روزگاران پیشین بیشتر سر از افسانه ها و اسطوره ها درآورند، به تجربه های ممكنی بدل شدند كه جا به جا ظهور كرده و حتی خانواده و ازدواج موفق، مشروط و منوط به وجود عشقی و مهری دانسته شدند.در جامعه ما داستان قدری متفاوت به نظر می آید. برآیند عوامل و شرایط حاكم در این دیار منتهی به این گردید كه تشكیل خانواده عمدتاً بر پایه عشق استوار نگردد. به هر روی هنوز هم شماری از عوامل دست اندركارند تا عشق ورزی در محیط خانواده همچنان دشوار باشد. هرچند كه پرده برگرفتن از عوامل مزبور به مطالعات و پژوهش های وسیع و دامنه داری نیاز دارد. در این مجال مختصر نگاهی اجمالی و مبتنی بر گمانه زنی بر علل موجده وضعیت كنونی خواهیم داشت.شیوه های سنتی انتخاب همسر كه هنوز هم تا حدودی مرسوم است به رغم این كه به یك زندگی سالم ختم می تواند شد، لیكن الزاماً ربطی به عشق ندارد. منفعل بودن زنان در این گونه انتخاب ها، واسطه ای و غیر شخصی بودن نوع آشنایی نیز در این زمینه می تواند دخیل باشد، هرچند كه منافاتی ضروری با عشق ورزیدن ندارد. عضویت افراد در حلقه های اجتماعی محدود و فقدان محیط های متعدد برای آشنا شدن دو جنس با همدیگر كه به ویژه در مناطق كمتر رشد یافته و بسته تر مشاهده می گردد، در تثبیت و حفظ شیوه های سنتی تر ازدواج و انتخاب همسر نقش به سزایی دارند.قطع نظر از نحوه آشنایی زوجین، ساختار خانواده در ایران بسیار تأمل برانگیز است. به نظر می رسد كه نابرابر بودن توزیع قدرت و اقتدار در خانواده یكی از موانع عمده ای است كه ظهور و بروز روابط توأم با عشق و مهرورزی را بسیار دشوار می سازد. البته نمی توان بدون لحاظ كردن متغیرهای دیگر در این زمینه حكم صادر كرد. به عنوان نمونه به همراه افزایش تحصیلات زنان و نیز شاغل شدن ایشان، احتمالاً نارضایتی آنان از شیوه های رایج تقسیم كار و قدرت در خانواده فزونی خواهد گرفت. شیوه عقلانی اداره خانواده می تواند میان كسانی كه پیوندی را بدون زمینه ای عشقی آغاز كرده اند مهر و محبت ایجاد كند؛ در حالی كه روال های ناعقلانی و غیرقابل دفاع حتی میان عشاق آتشین، سردی و بی مهری ممكن است پدید آورد. به هر روی برای حركت به سوی الگوی دموكراتیك از خانواده هم تمهیدات قانونی لازم است و هم به مجاهدت های فرهنگی حاجت است.عشق معجونی نیست كه چون درآید تمام موانع و مشكلات ناگهان ذوب شوند، بلكه برای جاری شدن عشق نخست باید گره ها و انسدادها را گشود.منابع:- مقدمه ای بر جامعه شناسی خانواده- تألیف باقر ساروخانی- راه سوم: بازسازی سوسیال دموكراسی؛ گیدنز، آنتونی ترجمه منوچهر صبوری- محمدرضا زمردیلینک ها انسان، خانواده ، تربیت نظام حیات خانواده در اسلام مسائل و مشكلات قانونی در خانواده مدیریت خانواده ، برنامه ای مدون برای زندگی زندگی و رسوم خانواده های اروپایی در قرون گذشته نقش خانواده در بهداشت روانی ( قسمت اول ) ، ( قسمت دوم ) ، ( قسمت سوم) ، ( قسمت چهارم) نقش ها و وظایف همسران در به وجود آوردن خانواده ای شاد و سالم ( قسمت اول ) ، ( قسمت دوم) ، ( قسمت سوم ) ، ( قسمت چهارم )، ( قسمت پنجم )کتاب های « روان شناسی » ، « خانواده » و « متفرقه » در فروشگاه اینترنتی تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 338]