تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837523341
شهید بهشتی: بر امت واجب است تا میزان فرزندان را در حد معینی نگه دارد
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اندیشه - اگر واقعاً مطالعات کارشناسان اجتماعى مبتنی بر ایمان، بصیرت، واقعبینی و همه سونگری بوده و به این نتیجه رسیده که اگر در جامعه اسلامی تعداد فرزندان از عدد معین بالاتر رود جان این جامعه، هستی جامعه و سلامت جامعه در معرض خطر قرار میگیرد، به راحتی میتوان فتوا داد که بر امت واجب است تا میزان فرزندان را در حد معینی نگه دارد؛ چون ما با نصوص اسلامى، فراوان دریافتهایم که جان جامعه از جان فرد محترمتر است.( شهید دکتر سید محمد حسین بهشتی) یکی از مباحث جدی و مورد بحث در محافل علمی و دینی موضوع تنظیم خانواده و کنترل جمعیت است. از دیر هنگام دانشمندان مسلمان به دو گروه موافق و مخالف تقسیم شده، گروهی مشکلات اجتماعی جامعة مسلمانان و رشد نامتناسب و بیرویة جمعیت و افزایش چشمگیر زاد و ولد از یک سو، و محدودیت منابع مالی و امکانات رفاهی را از دیگر سو میدیدهاند و بر ضرورت تنظیم خانواده تأکید میکردهاند؛ و گروهی به حرکت غرب در ترویج تنظیم خانواده با چشم بدبینی نگریسته و آن را زاییدة دشمنی و نگرانی آنان از قدرت آیندة مسلمانان دانستهاند. بگذریم از این جهت که برخی در مخالفت با برخی از روشها و نامنطبق بودن آنها با دستورات اسلام، با آن مخالفت کرده و یا روی خوش نشان ندادهاند. در اوایل دهة پنجاه سازمان بهداشت جهانی توسط یکی از کشورهای اسلامی یعنی مغرب عربی تصمیم گرفت کنفرانسی را برگزار کند و دیدگاه اندیشمندان مسلمان را در زمینة تنظیم خانواده به دست آورد. از 22 کشور مسلمان دعوت کرد تا مقالاتی در این زمینه ارائه دهند. در میان دانشمندان شیعی از شهید دکتر بهشتی نیز خواسته شد که ایشان به یکی از موضوعات مورد بحث این کنفرانس بپردازد. ایشان نیز موضوع نازا کردن و سقط جنین را در فقه اسلامی به ویژه فقه شیعه انتخاب و مورد بحث و بررسی قرار داد و تحت عنوان « حکم الاجهاض و التعقیم فی الشریعه الاسلامیه» ارسال کرد.3 اما ایشان این بحث را ادامه داد، فرصتی فراهم شد تا بتواند در داخل ایران در محفلی علمی زاویههای مختلف این بحث را بکاود. همة ما شهید بهشتی را به سعة صدر و بلند نظری میشناسیم او در پی آن بود که این موضوع را در جمع علمی برگرفته از زبدهترین محققان کشور مورد نقد و بررسی قرار دهد و اگر دلیل جدی مخالفی از او پنهان مانده برملا شود. حاصل این بحثها در چهار جلسه انجام گرفت و درهر جلسه زاویهای از بحث مورد توجه موافقان و مخالفان قرار گرفت. هم اکنون نوارهای این جلسات به صورت کتابی در اختیار خوانندگان قرار گرفته است. بیگمان بحث تنظیم خانواده، تأکید بر رعایت مصالح خانواده و پیش بینی مشکلات کثرت عائله از جنبههای اقتصادی تربیتی و اجتماعی است. بهداشت و تنظیم خانواده نظمی برای توالد و تناسل و رعایت فاصلة زایمانها و پیشگیری و درمان کودک و مادر را مطرح و پیشنهاد می کند و معتقد است برای هر خانواده چه انفجار جمعیت باشد یا نباشد، چه دشمنان آن را بخواهند یا نخواهند رعایت تناسب معیشت یا تعداد عائله ضروری است. آنچه در باب پیشگیری از نگاه فردی و خانوادگی مطرح است تنها کم شدن فرزند نیست، بلکه برنامه ریزی توأم با آینده نگری برای رسیدگی به وضع اطفال و رعایت فاصله میان تولد نوزادان است. در حالی که کنترل جمعیت به جنبه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جمعیت در کشور و جهان میاندیشد و به دلیل انفجار جمعیت و قحطی، گرسنگی گسترده و فشارهای اجتماعی و سیاسی به این موضوع روی میآورد و پیشنهادات معین میدهد و تعداد معین فرزند را برای خانواده مشخص می کند. شهید بهشتی در آغاز کتاب " بهداشت و تنظیم خانواده" سخن به ضرورتهای بهداشت و تنظیم خانواده میپردازد و واقعیتهای زندگی کنونی را توصیف می کند، از قبیل مشکلات اقتصادی، سلامت روانی، ایجاد خللهایی که در اثر این مشکلات در سلامت جسم و جان پدر و مادر و فرزندان به وجود میآید یا به خاطر پایین بودن درآمد و عدم امکان فراغت در رسیدگی به فرزندان آنان دچار آسیبهای گوناگون اخلاق می شوند. به این جهت تأکید می کند در بحث تنظیم خانواده دیگر مسألة استعماری بودن و اهداف پشت پرده مطرح نیست، زیرا رعایت مصالح خانواده و توصیه به خانواده برای رعایت مصالح تربیتی، آموزشی و اقتصادی فرزندان امری معقول برای هر پدر و مادری است که به سرنوشت فرزندان خود میاندیشد. کسانی که در این زمینه کار می کنند عمدتاً تحت تأثیر روحیة انسانی و عاطفة عمومی نسبت به وضع ناهنجار و نابسامان کشورهای پرجمعیت قرار دارند، گرچه ممکن است سردمدارها انگیزه دیگری داشته باشند؛ اما این واقعیات و مشکلات خواه ناخواه وجود دارد. از سوی دیگر کشورهایی که به دنیای سوم توصیه میکنند خانوادههایشان کم فرزند باشند تقریباً بدون استثنا این توصیه را خود پیش از این اجرا کردهاند و لذا معدل فرزند داری در این کشورها بسیار پایین است. آنگاه این سؤال را مطرح می کند: آیا اصولاً فکر کم بچه داشتن برخلاف اسلام است؟ ایشان به روایتی از پیامبر اشاره می کند که فرموده است: فرزند زیاد بیاورید من فردا به شما با داشتن امت بزرگ و پر جمعیت با دیگران رقابت میکنم، اما ایشان توضیح میدهد این سنت رسول خدا یک جهت مطلب را روشن می کند، اما اگر خانواده و جامعه با مشکلاتی مواجه شد، اقتصاد، فرهنگ، تعلیم و تربیت او مورد مخاطره قرار گرفت یا زن دچار بیماری شد، دیگر پیشگیری مخالف با سنت رسول خدا نیست. اما نکتة مهم بررسی روشهای پیشگیری از باردار شدن است. یکی از روشهای تنظیم، عزل و جلوگیری از ریختن منی در رحم زن است. سابقة این نوع پیشگیری به عصر رسول الله می رسد از پیامبر و ائمه ما در این زمینه روایاتی رسیده و فقهای اسلام از قدیم الایام این مطلب را در کتابهای فقهی طرح کرده اند، لذا در زمینه عزل و جلوگیری مطلب جدیدی نداریم. مسألة مهم دربارة نازا کردن زنان و مردان به کمک ابزار پزشکی جدید است که در این باره ایشان میگوید: گرچه این مسأله به این شکل در عصر پیامبر مطرح نبوده و در کتابهای فقهی نیامده اما باید روشن شود که با مسأله احضاء و اخته کردن کاملاً تفاوت دارد. زیرا اخته یا خواجه کردن عوارض جسمانی بسیار زیاد دارد، عقده های روانی و عوارض روحی آن در مرد بسیار زیاد و خطرناک است،حتی آثاری در چهره و صورت مرد می گذارد؛ اما تعقیم طبی چنین آثار و تبعاتی ندارد و اگر ادلهای بر حرمت احضاء از زبان پیامبر رسیده هرگز نمیتواند به این موضوع تعمیم داده شود، لذا هیچ دلیلی بر حرمت آن از منابع فقه اسلامی به دست نیامده است. مهمترین فراز بحث شهید بهشتی که طولانی ترین قسمت را تشکیل میدهد، بحث سقط جنین است. زیرا از نظر متفکران و اندیشمندان مسلمان و کسانی که در این بحث علمی شرکت دارند، تنظیم خانواده و روشهای پیشگیری چون عزل و مانند آن بدون اشکال است. لذا ایشان در این جلسات میگوید: این بحثها را من اصلاً مطرح نمیکنم برای اینکه نتیجة مطالعات کامل و گسترده این شده که روشهای پیشگیری جایز است و اصولاً آن منعی که در روایات آمده، یا کراهت است یا آن طور که من خودم در این زمینه استنباط می کنم جنبه حقوقی دارد و نه جنبه تحریم یا تحلیل شرعی؛ به دلیل احترام به حقوق زن گفتهاند در پیشگیری زن هم باید راضی باشد. خلاصة بحث ایشان در باب سقط جنین این است که مهمترین نگرانی در سقط جنین در پیش از چهار ماه و پیش از آنکه روح انسانی در جنین دمیده شود شائبه قتل نفس است، در حالی که مستفاد از آیات و روایات و دلایل فقهی و عبارت برخی از فقهای بزرگ اینست که سقط جنین قبل از آنکه روح در آن دمیده شود قتل نفس نیست. شهید بهشتی بحث مبسوطی را در تعریف قتل نفس و ملاک آن مطرح می کند و می گوید اینکه می گوییم قتل نفس حرام است. قتل کدام نفس حرام است؟ آیا هر موجود جاندار کشتنش حرام است؟ مثلاً پشه جاندار است آیا کشتن پشه قتل نفس است؟ کشتن گوسفند چون جاندار است حرام است؟ در مرحلهای بالاتر اگر جنین بالقوه انسان است یا به صرف اینکه در آینده انسان خواهد شد، عنوان نفس محترمه دربارة آن صدق می کند؟ اگر نطفه (اسپرم) پیش از آنکه به رحم منتقل شود به این دلیل که بالقوه انسان میشود از بین بردن آن حرام است، آیا پس از انتقال به رحم نابود کردنش حرام است یا تا مادامی که عنوان انسان بر او صدق نکند، دلیل بر حرمت قتل او در دست نیست؟ از روایات رسیده از اهل بیت چنین استفاده میشود تا وقتی که علقه یا به صورت تکه گوشت یا حتی استخوان روییده است، وقتی خطوط عضلات او مشخص شده، موقعی که سازمان اعصاب او شکوفا شده اما روح در او ندمیده و عنوان انسان نگرفته و به تعبیر قرآن خلق دیگری پدید نیامده (ثم انشأناه خلقاً آخر) احکام انسانی ندارد، گرچه برخی از احکام مانند احکام میت یا حیوان و حقوق مالکیت به خود بگیرد. مهمترین دلیل ایشان در این زمینه روایاتی است که در بخش دیات آمده و با توجه به آیات سیر خلقت (مومنون 14-12) که جنین را پیش از نفخه، روح انسان تلقی نمی کند و دیة کامل برای آن قائل نیست. نه اینکه حیاتی و روحی برای جنین قائل نیست یا برای پدر و مادرش ارزش و احترامی ندارد، خیر قتل انسان نیست و از نظر حقوقی برای پدر و مادر مشمول قوانین قتل نفس نمیگردد. ایشان خود را در این میدان تنها نمیانگارد و به کلام کسانی چون محقق حلّی در شرایع، نجفی صاحف جواهر استشهاد می کند که گفتهاند اگر جنین پیش از نفخة روح، سقط شد مادر یا پدر یا کسی دیگر که او را سقط کرده 100 دینار دیه می دهد و دیه انسان را ندارد. البته نباید از یاد ببریم که شهید بهشتی تأکید دارد تا روشن کند که سقط جنین بدون دلیل و عذر موجه جدی در هر مرحلهای که باشد حرام است، زیرا تلف کردن است و اگر کسی جنین کسی را تلف کرد ضامن است. اما آیا اگر کسی به دلیل خاصی جنین خود را تلف کرد و با رضایت طرفین (پدر و مادر) سقط کرد باز ضامن است؟ از روایات استفادة حرمت نمیشود. در آنجا که روایات میگوید حرام و ضامن است چون خسارت به حقوق خصوصی دیگران است حرام و تجاوز و گناه و ضمانت آور است؛ اما در جایی که تجاوز به حقوق خصوصی دیگری نیست و قتل نفس هم نیست و دلیل موجه شرعی هم دارد، دیگر تجاوز نیست. یکی از نکات جالب توجه و خواندنی این کتاب مباحث و نقدهایی است که از سوی حاضران در مجلس طرح شده و بر غنای مطالب کتاب افزوده است. از آن روزها کتابها و نوشتههایی به عنوان محصول جلسات و سخنرانی و کنفرانس شخصیتهای فکری و فرهنگی به دست ما رسیده است که با حضور شخصیتهای علمی و فرهنگی و روشنفکران دینی ما برگزار می گردیده که در تحت عنوانهای انجمن اسلامی پزشکان، انجمن اسلامی مهندسان، و ... بوده است. گاهی گمانهزنیهایی در جهت نفی و تخریب آن جلسات و دوران ها به قلم ها و زبانها جاری شده است، اما چون به خوبی فضای آن جلسات و حساسیتهای سخنرانان و مخاطبان منتقل نشده قضاوت درسی نمیتوانسته انجام گیرد. خوبی این کتاب است که این فضا را روشن کرده است. این کتاب برای آشنایی تحولات و سیر مباحثات و چگونگی برخورد با مباحث علمی در آن دوران و با حضور روشنفکران دینی بسیار جالب است. شهید بهشتی بر آن است در انجمن اسلامی پزشکان یکی از مباحث مورد ابتلا و جدی را مورد بحث و بررسی قرار دهد. در این جلسه شخصیتهای بزرگی چون شهید آیت الله مطهری و استاد علامه محمد تقی جعفری شرکت دارند. از آن سو پزشکان مسلمان و متعهدی چون دکتر سامی و دکتر مولوی به طور فعال شرکت میکنند. با آنکه شهید بهشتی در جهت تجویز سقط جنین از منظر فقهی سخن میگویند، پزشکان زاویههای علمی و فرهنگی و سیاسی مسأله را باز میکنند و با کنکاشهای عالمانه خود به نقد این نظریات میپردازند. گرچه قالب بحث به شکل سخنرانی است اما آنچنان علمی و در محیط باز و با سعة صدر برخورد شده که تبدیل به میزگردی جدی شده است. میزگردی که از هر سوی نظرات منتقدانه در فضای با طراوت و دوستانه طرح میشود.مرحوم شهید مطهری و استاد جعفری با تنظیم خانواده و ضرورتهای آن با شهید بهشتی همراهی میکنند و قبول دارند پیش از انعقاد نطفه همه کار برای مانع شدن آن میتوان انجام داد، اما عمل سقط جنین را خالی از اشکال نمیدانند، بلکه میگویند حرام است. برخلاف تصور اولیه که گمان میرود جمع پزشکان از نظر علمی و اجتماعی سقط جنین را تجویز کنند، اما آنان از بعد اجتماعی و علمی انتقادهای جالبی مطرح میکنند و این چنین نیست که چون تجویز سقط جنین موافق روشنفکری است آنها هم بلافاصله این نظریه را تأیید کنند. بحث شهید بهشتی منظر فقهی و دینی دارد و برای پردهبرداری از موضع دین است که در قالب یک بحث علمی با حرارت و با بررسیهای دقیق فقهی انجام گرفته اما بدون واکنش از سوی حاضران نمانده است. شهید بهشتی سوز و احساس تعهد آنان را درک می کند و با آنان در این جهت همراهی میکند اما میگوید به هر حال من از نگاه روایات و فقه به مسأله میپردازم اما اگر عناوین دیگر در این مسأله دخیل شد و عنوان ثانوی پیدا کرد، حکم تابع آن عنوان ثانوی می شد، به هر حال هر تحقیق بدیع و ارزشمند خالی از نقص نیست و نقد این نظریه از ارزش این کار نمیکاهد، بلکه راه را برای تحقیق میگشاید، به این جهت گوشهای از این اشکالات برای خوانندگان این گزارش انعکاس مییابد. شبهات متفاوتی از سوی حضار جلسه با نگرشهای مختلف در نقد نظریه شهید بهشتی عنوان شده است. اهم شبهات به شرح زیر است: 1ـ در صورتی که سقط جنین انجام گیرد به کمال شخصیت زن آسیب می رساند. زیرا کمال زن در مادر بودن است. زنی از نظر روانی کامل و سالم است که مادر باشد. زن با وجود بچهای که در رحم دارد و با به دنیا آمدن او احساس ابدیتش را ارضا میکند. انسان میخواهد ابدی و پایدار و جاودان باشد. زن با وجود بچه در حقیقت به این میل و نیاز خودش شکل میدهد، بچه را به دنیا میآورد و در آن زمان که ما حکم به اسقاط جنین میدهیم، در واقع کمال و شخصیت زن و حس ابدیت خواهی او را نابود میکنیم؛ لذا ترویج سقط جنین پایین آوردن احترام انسان در جامعه است. 2ـ برای زن برخلاف مرد که به مجرد مقاربت و انزال هدف جنسیاش تمام میشود، مراحل مختلف جنسی او حلقة پیوسته یک زنجیز هستند. اگر این زنجیر تماماً انجام گیرد، شما میتوانید هدف جنسی او را تمام شده فرض کنید. زن با تخلیه یا انزال در ضمن مقاربت به هدف جنسی خود نمیرسد ، بلکه این عمل مقدمهای است برای رسیدن به هدف جنسی و این مقدمه وقتی تکمیل میشود که زن میزاید. 3ـ مشکل دیگر جواز برای سقط جنین، ضرر و زیانهای کورتاژ کردنهاست. در منطق پزشکی کورتاژ یک عمل خطرناک است. بلکه حتی اگر دارویی خورد که نطفه را ساقط کرد باز آسیب میرساند. تا کنون دارویی یافت نشده که سقطش برای مادر بدون ضرر باشد. 4ـ تجویز سقط جنین رواج دادن فحشاء است. زیرا وقتی زنها در برابر سقط جنین احساس یک نوع معصیت و گناه کنند یکی از عوامل محدود کننده روابط نامشروع پسر و دختر و زن و مرد خواهد شد. وقتی این احساس در آنها از بین رفت، فحشا و منکر و زنا و روابط نامشروع جنسی گسترش مییابد و این تجویز به فحشا و منکرات دامن می زند. 5ـ برخلاف نظر ایشان در این باب دو روایت رسیده که میگوید زن آبستنی میترسد از اینکه باردار شود دوا میخورد تا جنینش را بیندازد، حضرت میفرماید: جایز نیست. راوی میگوید هنوز نطفه است. حضرت میفرماید اولین مرحلة خلقت انسان همان نطفه است. روایت دیگر میگوید زنی دارویی میخورد تا جنین او سقط شود. حضرت میفرماید دیه بپردازد به پدرش و این زن از جنین ارث نمیبرد چون او بوده که جنین را کشته است.شهید بهشتی به همه این اشکالات پاسخ میدهد و مینویسد: درست است که ممکن است سقط جنین عوارض نامطلوبی داشته باشد، که اگر داشته باشد جنبة ثانوی ایجاد می کند که ما جلوی سقط جنین را بگیریم، اما در جایی که ضرورت است یا مادر بیمار است چه کنیم؟. وانگهی اگر مسأله جنبه اجتماعی و سیاسی پیدا کرد به دلیل خاصی تحریم میشود، نه حکم اولیه. البته نباید از یاد برد که روایت اول، ناظر به صورتی است که زن بدون اجازة مرد دست به سقط جنین زده،همان طور که در روایت دوم صراحت دارد (و لم یعلم بذلک زوجها) از آن طرف تعبیر به قتل صرفاً حاکی از حرمت است مانند تصرفاتی که هر کس در مال دیگران میکند. لذا این دو روایت دلیل بر حرمت مطلق سقط جنین نیست. با همة اینها شهید بهشتی در پایان و وسط بحث پس از اشکالات دکتر سامی و استاد مطهری و استاد جعفری دربارة جواز سقط جنین با صراحت تأکید میکند این اشکالات به نظریة ایشان آسیبی نمیرساند و سقط جنین پیش از ولوج روح و پیش از چهار ماه قتل انسان به حساب نمیآید و اگر میان زن و مرد توافق حاصل شد حرمت ندارد و باز میگوید: مطالب من یک فتوا نیست و این بحثها جنبة راه برد علمی ندارد، چون من در این گونه مسائل علمی، وسواس هستم و معمولاً مادامی که تحقیقم به آن حد اعلای ممکن نرسد برایم مشکل است چیزی را به عنوان فتوا عرض کنم. یا در جای دیگر میگوید: به همین جهت ما هم معتقد هستیم باید روی این مسأله بیش از این مطالعه و بررسی شود تا بتوانیم وضع خودمان را در برابر این ادله مشخص کنیم و از یاد نبریم گرایش و احتیاط امری است و بحث علمی و تحقیق مسأله دیگری است، اگر قرار باشد اسلام شناسی تابع گرایشها باشد به عدد افراد اسلام پیدا میکنیم. 1 حسینی بهشتی ، سید محمد. بهداشت و تنظیم خانواده، تهران، بقعه، 1379 2 از محققان حوزه علمیه قم 3 این مقاله در مجموعة سلسله مقالات کتاب الاسلام و تنظیم الاسره، جلد دوم از صفحات 440ـ458 به چاپ رسیده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 715]
صفحات پیشنهادی
شهید بهشتی: بر امت واجب است تا میزان فرزندان را در حد ...
شهید بهشتی: بر امت واجب است تا میزان فرزندان را در حد معینی نگه دارد نوشتاری از شیهد بهشتی اگر واقعاً مطالعات کارشناسان اجتماعى مبتنی بر ایمان، بصیرت، ...
شهید بهشتی: بر امت واجب است تا میزان فرزندان را در حد معینی نگه دارد نوشتاری از شیهد بهشتی اگر واقعاً مطالعات کارشناسان اجتماعى مبتنی بر ایمان، بصیرت، ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها