واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: هموطن سلام : تلهپاتي پديده يا قابليتي است براي برقراري ارتباط بين افراد، كه عمدتا به صورت غيرقابل كنترل و در شرايط خاص نيز به صورت كنترل شده، به وقوع ميپيوندد. اين پديده، اگرچه در مصاديق روزمره آن در عين سادگي، موضوعي قابل توجه و جالب به نظر ميرسد ولي به جهت امكاناتي كه ايجاد ميكند ميتواند به عنوان شيوهاي خاص و استراتژيك، در دسترسي يافتن به اطلاعات و انتقال آن نيز مورد استفاده قرار گيرد. اما يكي از نكاتي كه در اين موضوع بسيار حائز اهميت است، وجود اصول و قوانين بنيادين در بهكارگيري تلهپاتي به عنوان يك فن و تكنولوژي باطني است. لازم است بدانيم كه وقوع پديدههاي مربوط به جهان باطني همچون وقايع اين جهاني، داراي اصول و قوانين خاص خود هستند و پديدههاي روحي و باطني نيز اغلب بر اساس همين اصول و قوانين بنيادين و مشترك رخ ميدهند. از اين جهت قصد داريم در اين شماره به معرفي برخي از اصول پايه تكنولوژي ارتباط ذهني كه تاكنون شناخته شده است، بپردازيم. شناخت كامل هر پديدهاي، به اقتدار درآوردن و كنترل آن نتيجه ميدهد و هر گاه بر چيزي اقتدار پيدا كنيم، قدرت تسلط و تصرف بر آن چيز را مييابيم. در علم تلهپاتي نيز برخي از مفاهيم و مطالب پايهاي وجود دارند كه اطلاع از آنها در تجربه اين پديده تاثيرگذار است. نتايج تحقيقات در اين زمينه نشان داده است كه با شناخت اصول اوليه ارتباط تلهپاتيك، شرايط برقراري ارتباط موثرتري مهيا ميشود. همچنين آگاهي بر مولفههاي آن، رهنمون تجربه آگاهانه تلهپاتي ميشود و تلهپاتي را از يك پديده كنترل نشده به پديدهاي قابل كنترل تبديل ميكند. برخي از اصول " بهترين تلهپاتها كساني هستند كه به اين استعداد و هنر آدمي اعتقاد بيشتري دارند. هر قدر فردي در اين زمينه از ايمان و اعتقاد قويتري بهرهمند باشد به پيشرفتهاي بهتري نائل ميشود... " بنيادي تكنولوژي تلهپاتي از اين قرار است: فاصله: در هر تمرين يا برنامه تلهپاتيكي بين فرستنده و گيرنده پيام، فاصلهاي وجود دارد كه ميتواند از چند سانتيمتر تا چند هزار كيلومتر متفاوت است. افراد به همان ميزان از ظرفيت و قابليتي كه در فواصل نزديك كسب ميكنند ميتوانند در فواصل طولاني هم دريافت داشته باشند. بنابراين ميزان فاصله در نحوه و نتيجه ارتباط تلهپاتيكي كمترين تاثيري ندارد. زمان: زمان نيز از مولفههايي است كه در ارتباط تلهپاتيك تاثيرگذار است. مناسبترين زمان براي ارتباطات فكري، ساعات آخر شب و صبح زود است. زماني كه ما بيدار و مشغول فعاليت هستيم، خودآگاه ما فعال است. برعكس هر زمان كه ما در وضعيت سكوت و آرامش، چشمانمان را ببنديم، ناخودآگاه ما فعال ميشود. در زمان آرامش، كانالهايي كه براي فعاليت و كارآيي روحي لازم هستند، رها و آزاد ميشوند و انسان بهتر و بيشتر ميتواند با ناخودآگاه خود رابطه برقرار كند. فرستنده: فرستنده پيام تلهپاتيك كه به سوژه يا گيرنده، پيام ميفرستد بايد لحني داشته باشد كه گويي سوژه خود به اين مطالب فكر كرده و آن را با زبان خويش بيان ميدارد. براي مثال اگر هدف اين باشد كه گيرنده پيام دست راستش را بلند كند، اين پيام يا فرمان به اين صورت صادر ميشود: «حالا من دست راستم را بلند ميكنم». اگر از ضمير دوم شخص استفاده شود در اين حالت سوژه اطلاعات نادرستي را دريافت ميكند كه آن را كاملا مربوط و مرتبط با خودش نميداند و فكر ميكند منظور فرد يا شخص ديگري است. انگيزه و علاقه: در حالت كلي اگر ما عملي را انجام ميدهيم به اين دليل است كه به واسطه يك احساس يا انگيزه، براي انجام آن كار تشويق يا تحريك شدهايم. اين انگيزه ممكن است يك ارزش روحي باشد. پيام تلهپاتيكي نيز بايد آنچنان تاثير داشته باشد كه سوژه با شور و شوق درصدد انجام آن برآيد و براي آن انگيزه قوي و روشني وجود داشته باشد. تجسم و تصور: انسان، تصاوير و به ويژه سمبلها را بهتر، راحتتر و سريعتر از كلمات درك و فهم ميكند. براي انتقال بهتر پيامهاي تلهپاتيك، " راي انجام يك تجربه تلهپاتيك حداقل به حضور 2 موجود زنده نياز است... " به جاي كلمات اغلب از تصوير استفاده ميشود؛ مثلا به جاي كلمه سگ، سوژه در شرايطي تجسم ميشود كه سگي را در ذهنش مجسم ميكند. مشخصات فردي: در ارتباط تلهپاتيك، جنسيت از اهميت زيادي برخوردار است. بهترين نتايج در شرايطي فراهم ميشود كه فرستنده پيام، مرد و هدف يا گيرنده يك زن باشد. در شرايط عكس نتيجه از آنچه گفته شد كمتر است. اما برخلاف تاثير جنسيت، پژوهشهاي انجام شده نشان ميدهد سن در قدرت و قابليت تلهپاتي تاثير ندارد. باور و اعتقاد: بهترين تلهپاتها كساني هستند كه به اين استعداد و هنر آدمي اعتقاد بيشتري دارند. هر قدر فردي در اين زمينه از ايمان و اعتقاد قويتري بهرهمند باشد به پيشرفتهاي بهتري " با وجود لحاظ کردن كليه اين اصول بنيادي و البته مسائل ديگري كه در اينجا امكان پرداختن به آنها مهيا نشد، همچنان يك سوال در ذهن وجود دارد و آن اين كه آيا ميتوان روي افكار ديگران اثر گذاشت؟... " نائل ميشود. شرايط جوي: بر اساس تحقيقات جديدي كه صورت گرفته، نقش شرايط و اختلالات جوي در ميزان قدرتها و قابليتهاي روحي به خوبي نشان داده شده است. معمولا در شرايط نامناسب جوي از انجام تمرينات تلهپاتيك خودداري ميشود. هواي آرام و كمي خنك يا ابري و كمي باراني بدون رگبار، بهترين زمان براي انجام تمرينات تلهپاتيك است. تعدد افراد: براي انجام يك تجربه تلهپاتيك حداقل به حضور 2 موجود زنده نياز است. در اينجا از 2 موجود زنده صحبت شده و نه لزوما 2 سوژه انساني، زيرا تلهپاتي بين گياهان و جانوران يا بين انسان با گياهان و جانوران هم تحقق پيدا ميكند. از سوي ديگر ادراكات تلهپاتيك به صورت دستهجمعي هم تحقق پيدا ميكند. اما گاهي زماني كه به صورت گروهي اينگونه آزمايشها انجام ميشوند احتمال دريافت نادرست پيام وجود دارد. اگر گيرنده در دريافت پيام دچار اشتباه شود، امكان دارد آن را درست به همان صورت به ديگران هم منتقل سازد. «والري سانفو»، نويسنده كتاب اصول بنيادي دانش تلهپاتي در بيان تجربهاي در اين رابطه چنين عنوان ميكند: «در يك تجربه تلهپاتيك گروهي، من به همراه يك دستيار، بنا بود رنگ زرد را براي گروه مخابره كنيم. در لحظه آزمايش من به يك خورشيد پرعظمت زرد فكر كردم و دستيارم به يك قناري زرد فكر كرده بود. در تجزيه و تحليل به دست آمده متوجه اختلال و آميزش اين مفاهيم در اذهان سوژهها شديم. برخي از سوژهها به احساس رنگ زرد يا خورشيد نائل شده بودند و عدهاي هم يك پرنده، يك بال يا يك دايره را در ذهنشان دريافت كرده بودند. ذهنيت سوژه كساني كه با ريزهكاريها و محدوديتهاي تلهپاتي آشنايي ندارند، تصور ميكنند هر وقت كه بخواهند ميتوانند از تلهپاتي به جاي تلفن و تلكس استفاده كنند. اينها بد نيست به اين نكات توجه داشته باشند كه هميشه نميتوان به صورت ارادي و برنامهريزي شده به ارسال پيامهاي دلخواه اقدام كرد. همچنين در تجربيات و ارتباطات تلهپاتيك نميتوان هر پيام و دستوري را براي هر فردي ارسال كرد و اين كه تصوير ذهني هر فرد، از هر واژهاي، تصور خاصي دارد. براي مثال اگر ما به گل يا پرنده خاصي فكر كنيم و آن را از طريق تلهپاتي ارسال كنيم، اين احتمال وجود دارد كه سوژه، گل يا پرنده ديگري را به صورت متفاوتي دريافت كند. اما با وجود لحاظ کردن كليه اين اصول بنيادي و البته مسائل ديگري كه در اينجا امكان پرداختن به آنها مهيا نشد، همچنان يك سوال در ذهن وجود دارد و آن اين كه آيا ميتوان روي افكار ديگران اثر گذاشت؟ پاسخ اين سوال مثبت است. اين اصل و روش شناخته شدهاي است كه نه تنها در بسياري از تبليغات تجاري، بلكه از طرف دولتها و ايدئولوژيستها نيز مكررا مورد استفاده قرار گرفته و ميگيرد. اكثر آنها براي تاثيرگذاري و دستكاري تفكر افراد جامعه به نفع خويش از اين روش استفاده ميكنند. در واقع تلهپاتي براي برخي افراد سودجو، ابزار موثري محسوب ميشود. مكانيزم انجام اين تلقينات ذهني و برخي شيوههاي مقابله با آن مبحثي است كه در فرصتهاي آتي به آن خواهيم پرداخت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 381]