واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: سينما - آزادي عمل كامل براي تخيل و جنون
سينما - آزادي عمل كامل براي تخيل و جنون
ربكا موري/ ترجمه: يحيي نطنزي: بيدفاع در جهان داستان: گييرمو دل تورو ،كارگردان: چه چيزي در جهان «پسر جهنمي» وجود دارد كه شما را مجذوب خود ميكند؟ خب! عاشق شخصيت پسر جهنمي هستم؛ با او همذاتپنداري ميكنم. حتي گاهي اوقات مانند او لباس ميپوشم! بهتر است اينطور بگويم كه بخش زيادي از وجود من در «پسر جهنمي» وجود دارد. البته در فيلم «پسر جهنمي» نه در كاميك بوك آن. در برابر جذابيت جهان آبه ساپين و ليز بيدفاع هستم... زيبايي اين جهان، صداقت موجود در آن. عاشق جهان داستاني «پسر جهنمي» هستم. در «پسر جهنمي2» كاميك بوك را تا حدي تغيير دادهايد. تشخيص مسير صحيح براي كارگرداني اين فيلم چقدر سخت بود؟ خب! واقعيت اين است كه احساس ميكنم كه هنگام توليد فيلم دوم وظيفهاي جز آزادي بيشتر نداشتهايم. در عين حال پذيراي جوانب جادويي و فولكوريك كاميك بوك بوديم و برعكس فيلم اول به آنها توجه كرديم. اما نميتوان انكار كرد كه اين فيلم حاصل برداشت من از مضامين كاميك بوك است. در فيلم دوم نسبت به فيلم اول به لحاظ مضموني و بصري آزادي عمل بيشتري به خرج دادهام.
به طور كلي درباره اين مضامين و صحنهها چه فكر ميكنيد؟
رك و پوستكنده ميگويم كه فاصله گرفتن از اين چيزها برايم سخت و دشوار است. تا به حال هفت فيلم كارگرداني كردهام، شايد هم هشت تا. نميدانم! در هيچكدام از اين فيلمها براي ساختن جهاني با ويژگيهاي مورد نظرم آزادي عمل كاملي در اختيار نداشتهام.
حتي در «هزارتوي پن»؟
حتي در «هزارتوي پن». اميدارم يك روز اين اتفاق بيفتد و بتوانم جهان داستاني دلخواهم را خلق كنم. دوست دارم جنون تخيل را بر پرده سينما به تصوير بكشم.
چگونه ميخواهيد اين كار را بكنيد؟
فكر ميكنم در فيلمهاي كه آينده كارگرداني ميكنم نمونه اين جهان را خواهيد ديد. بزنم به تخته «هابيت» را در راه دارم، همينطور «كوهستانهاي جنو» و «پسر جهنمي3». اميدوارم در آينده روزي برسد كه تخيل، بودجه و ابزار كافي براي خلق اين جهان در اختيار داشته باشم.
هر چيزي را دوست داري عوض كن
مايك ميگنولا نويسنده پسر جهنمي
«پسر جهنمي» تا به حال در اشكال متنوعي در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. علاوه بر كتاب نسخههاي سينمايي آن هم طرفداران زيادي دارد و نسخه انيميشناش هم خوراك هواداران خردسال است. اين تنوع براي شما كه نويسنده كتاب اصلي هستيد عجيب نيست؟
در اين قبيل مواقع بايد اميدوار باشيد كه كتابتان دست آدم كاربلدي بيفتد. مثلا من خيلي خوش شانس بودم كه دل تورو نسخههاي سينمايي «پسر جهنمي» را كارگرداني كرد چون او خودش يكي از هوادراران دو آتشه داستان است. تاد استون كه نسخه انيميشن را كارگرداني كرده است هم مانند دل تورو علاقه زيادي به كتابها داشت. با اين حال ميدانستم كه اين دو نفر آدمهاي متفاوتي هستند و مطمئنا محصولي كه از زير دستشان بيرون ميآيد با آنچه در ذهن من وجود دارد متفاوت خواهد بود. به همين دليل وقتي هنگام فيلمبرداري فيلم اول با دل تورو ملاقات كردم به او گفتم: «هر چيزي را دوست داري عوض كن».
نظرتان درباره شيوه اقتباس دل تورو از كتابهاي شما چيست؟ فكر ميكنيد او كارش را درست انجام داده است؟
مدتها است كه دل تورو را ميشناسم و با اخلاق و روحياتش آشنايي كامل دارم. دل تورو عاشق داستانهاي فولكلور جن و پري است و در ذهنش دائما ماجراهاي عجيب و غريب تخيلي را پرورش ميدهد. يكي از چندمينباري كه با هم ملاقات كرديم حرف «هابيت» به ميان آمد و خودش به من گفت يكي از علاقهمندان جدي اين داستان فانتزي معروف است. مسلما علاقه وي به اين داستانها باعث شده است هميشه كارش را درست انجام بدهد و از پس از اين داستانهاي تخيلي سخت و دشوار بربيايد و هر بار از شخصيتهاي شگفتانگيزي استفاده كند. اگر همه كارگردانهايي كه به سراغ كاميك بوكها ميروند مانند دل تورو دلبسته كاميك بوكها باشند حاصل كار مطمئنا درخشان از كار در ميآيد و تماشاگران زيادي را به سينماها ميكشاند.
سرمايهگذاري روي كارگردان
ران پرلمن بازيگر نقش پسر جهنمي
بازگشت مجدد به «پسر جهنمي» چقدر برايتان لذتبخش بود؟
بسيار بسيار لذتبخش. اميدارم همه بهخصوص دوستان واقعيام حداقل بتوانند يك روز نقش پسر جهنمي را بازي كنند. بازي در اين نقش واقعا لذت زيادي دارد.
قبول داريد كه در فيلم دوم چون ديگر مجبور نبوديد به عقب برگرديد و داستاني اصلي را تعريف كنيد مسير چندان دشواري پيش رو نداشتيد؟ آزادي عمل بيشتر در فيلم دوم را تاييد ميكنيد؟
اينبار در عوض با فيلمنامه پيچيدهاي سر و كار داشتيم. منظورم اين است كه پايه و اساس داستان در فيلم اول بنا شده بود. همينطور جهان داستاني. اما در مقابل وسعت كار به نحو چشمگيري افزايش يافته بود. در فيلم دوم صحنههاي اكشن پر زد و خوردتر هستند و رابطه عاشقانه ميان پسر جهنمي و ليز شرح و بسط بيشتري يافتهاند.
طرفداران كاميك بوك از فيلم اول خوششان آمد و به همين دليل در فروش فيلم دوم هم مشكلي نخواهيد داشت. زماني كه فيلمنامه را ميخوانديد چقدر نگران انتظارات هواداران فيلم بوديد؟
در اينگونه مواقع فقط كافي است به گييرمو دل تورو ايمان داشته باشيد چراكه در جهان، سهامي ارزشمندتر از او پيدا نميشود. روي دل تورو سرمايهگذاري ميكنيد و با گروه همراه ميشويد و بهترين تجربه زندگيتان را به دست ميآوريد. در طول كار هم دائما ميدانيد كه در دست كارگردان ماهري هستيد و اصلا نياز نيست نگران خوب يا بد شدن فيلم باشيد و ميدانيد كه حاصل كار حداقل جذاب و حتما تماشايي از كار درميآيد.
تاكنون چندينبار با دل تو رو همكاري كردهايد. سبك فيلمسازي او در طول اين سالها چقدر تغيير كرده است؟
وي دقيقا همان آدمي است كه در سال 1990 ديدم. دقيقا همان آدم. تنها چيزي كه تغيير كرده است نوع كرباسي است كه براي تابلوي نقاشياش استفاده ميكند. وي معمولا اول فيلمهاي كوچكي مانند «هزارتوي پن» را كارگرداني ميكند و سپس به سراغ يك فيلم پرهزينه استوديويي ميرود. اين شرايط است كه عوض شده است وگرنه گييرمو هنوز هم به زيباييشناسي، هوش و اشتياق اصيل خود وفادار است.
بازي بينقاب
سلما بلر بازيگر نقش ليز
بازي در قسمت دوم «پسر جهنمي» براي شما هم لذت بخش بود؟
فوقالعاده لذتبخش. از همكاري با همكارانم در اين فيلم بينهايت لذت بردم. شخصيتي هم كه در فيلم بازي ميكنم شخصيت بيعيب و نقص و فوقالعادهاي است. هر روز با عشق سر صحنه فيلمبرداري حاضر ميشدم چون عاشق همه همكارانم در اين فيلم بودم. همگي ما عاشق گييرمو دل تورو بوديم و چون بخشي از داستان پسر جهنمي بوديم هيجان زيادي داشتيم. همگيمان ميدانستيم كه خوش شانسترين آدمهاي روي زمين هستيم.
گييرمو دل تورو تخيل قدرتمندي دارد. ارتباط با تصورات ذهني او چقدر سخت بود؟
بخشي از فيلم مانند صحنههاي ارتش طلايي با پرده سبز فيلمبرداري شده است و چون در ميان بازيگران اصلي تنها بازيگري بودم كه نقاب بر چهره نداشتم و با صورت خودم بازي ميكردم در اين صحنهها با دشواريهاي خاصي روبهرو بودم. پسر جهنمي و ديگر شخصيتها همگي صورتي پوشيده دارند و الزاما به حضور فيزيكيشان نياز نبود. فكر ميكنم غير از صحنه فروشگاه در فيلم جنگهاي ستارهاي هرگز با چنين شخصيتهايي مواجه نبودهايم. تمامي اين جهان تخيلي زاييده ذهن گييرمو دل تورو است.
من هم از آن كساني هستم كه بعد از تماشاي فيلم به سراغ كاميك بوكهاي پسر جهنمي رفتم. فكر ميكني چه چيزي در اين شخصيت وجود دارد كه اينطور تماشاگران را به هيجان ميآورد.
پسر جهنمي شخصيت عجيبي دارد؛ يك شخصيت عجيب و جذاب كه شبيه يك مرد واقعي است. پسر جهنمي عشق تمام زندگي من است. شخصيت ليز هم يك انسان واقعي است كه به مقتضاي داستان امكان آتش افروزي دارد. وي عاشق پسر جهنمي ميشود كه ظاهري اهريمني دارد كه در واقع يك آدم معمولي جذاب و متعلق به طبقه كارگر است. آدمي كه حس شوخ طبعي خوبي دارد از پس هر كاري برميآيد.
تحمل گريم سنگين
لوك گاس بازيگر نقش پرنس نادا
از بازي در نقش منفي اين فيلم پشيمان نيستيد؟
اتفاقا بايد راضي باشم كه نقش منفي فيلم را بازي كردهام كه دل تورو نويسنده آن است. بازي در اين فيلم را به دليل پول و يا شهرت قبول نكردم و صرفا به دليل جذابيتهاي شخصيت پرنس نادا قرارداد را امضا كردم. پرنس نادا در اين فيلم با چيزهاي فوقالعادهاي مانند رمانس و عشق و مسئله ارث و ميراث دست به گريبان است و به هيچ وجه شخصيت سياه و سفيدي نيست. به عنوان بازيگر آن بايد بگويم پيچيدگيهاي شخصيت پرنس نادا شگفت انگيز و رويايي است.
شما هم از آن بازيگراني هستيد كه قبلا با دل تورو همكاري كردهايد. تحربه همكاري با وي را چگونه ارزيابي ميكنيد؟
در فيلم «بليد» هم با او همكاري كردهام. وي كارگرداني است كه با اطمينان سر صحنه فيلمبرداري حاضر ميشود و كاملا ميداند چه كار ميخواهد انجام دهد و از حدس و گمان دوري ميكند. بار دومي كه با دل تورو در «پسر جهنمي» كار كردم فيلم «هزارتوي پن» در چندين رشته نامزد اسكار شده بود. دل تورو در آن زمان كمي غرور داشت اما هرگز به خودستايي نزديك نشد.
هواداران «پسر جهنمي» از قسمت اول فيلم حسابي استقبال كردند. فكر ميكنيد آنها در مواجهه با قسمت دوم چه عكسالعملي نشان دهند؟
مطمئنا رضايت بيشتري از فيلم خواهند داشت. در فيلم دوم آزادي عمل بيشتري خصوصا از جانب دل تورو اعمال شده است؛ صحنههاي اكشن بيشتري وجود دارد و رنگهاي بيشتري در آن كار رفته است. در فيلم دوم همه چيز بزرگتر است اما زرق و برقدار نيست. به تعبير ديگر قسمت دوم «پسر جهنمي» با فيلمهاي معمول تابستاني تفاوت دارد. باشكوه بهترين عنواني است كه درباره او ميتوانم به كار ببرم.
با گريم سنگين فيلم چگونه كنار آمديد؟
گريم من براي بازي در اين فيلم پنج ساعت طول ميكشيد و هر روز قبل از شروع فيلمبرداري بايد پنج ساعت پشت ميز گريم مينشستم تا ميليمتر ميليمتر و با ظرافت به نتيجه دلخواه گريمور و كارگردان برسم. در اين فيلم برعكس فيلمهاي قبلي امكان سرعت بخشيدن به فرآيند گريم نبود و چارهاي جز تحمل كردن گريم پنج ساعته نداشتم.
ملاقات با دوست قديمي
داگ جونز بازيگر نقش آبه ساپين
امشب براي اولينبار نسخه كامل فيلم را خواهيد ديد. چه احساسي داريد؟
احساسي شبيه شركت در جشن فارغ التحصيلي يا چيزي مانند آن. ميدانيد منظورم چيست؟ چهار سال به شدت منتظر فيلم دوم بودهايم و حالا بعد از مدتي طولاني به تماشاي فيلمي نشستهايم كه شش ماه و نيم وقت صرف فيلمبردارياش شده است.
صداي شما در اين فيلم متعلق به خودتان است؟
بله! به همين دليل از خوشحالي در پوست خود نميگنجم.
بعد از بازي در هزارتوي پن ديگر به هر زباني دل تورو بخواهد ميتوانيد صحبت كنيد. در واقع او مجبور بوده است به شما اجازه دهد تا از صداي خودتان استفاده كنيد.
درسته! دل تورو به خاطر آن فيلم يكي به من بدهكار بود.
از بازي مجدد در نقش آبه راضي هستيد؟
ملاقات با آبه و بازي در نقش آن مانند ملاقات با يك دوست قديمي بود كه چند سال همديگر را نديدهاند. من هم شخصيت آبه را مانند يك دوست قديمي به آغوش كشيدم و بغلش كردم. البته آبه در اين فيلم تفاوتهايي با فيلم اول دارد. رفاقتش با پسر جهنمي تقويت شده است و به رابطه خواهر و برادرياش با ليز شرمن با بازي سلما بلر بيشتر پرداخته شده است.
پس از همين الان براي قسمت سوم آماده هستيد.
آه! بله. بله. دل تورو قسمت سوم را در ذهنش آماده كرده است و از مدتها پيش با مايك ميگنولا بر سر قسمت سوم كلنجار رفته است.
ظاهرا در قسمت دوم علاوه بر شخصيت آبه نقشهاي ديگري همبازي كردهايد.
نقش فرشته مرگ را هم بر عهده دارم كه حضورش در فيلم جزء لحظات دلچسب و مفرح فيلم است. نقش كوچك ديگري هم به نام خزانهدار بازي ميكنم كه كمي احمق است. با اين حال ظاهر موجهي دارد و چيزي شبيه دربان شاه در جهان زيرزميني جن و پري است. در اين فيلم وظيفه سهگانهاي بر عهده داشتهام و به همين دليل الان به شدت خسته هستم.
شنبه 22 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 162]