محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826206918
گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: گزيده سرمقاله روزنامههاي امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: ژست آمريكايي «ژست آمريكايي» عنوان يادداشت روز روزنامهي جام جم به قلم كتايون مافي است كه در آن ميخوانيد؛فردا 15 مرداد ماه (6 آگوست) روزي است كه همهساله به ياد قربانيان بمباران هستهاي هيروشيما در پارك يادمان صلح اين شهر مراسم بزرگي برپا ميشود و حاضران در اين مراسم خواستار حركت به سمت جهاني عاري از سلاحهاي هستهاي ميشوند. آمريكا كه تاكنون به خاطر بمباران اتمي هيروشيما و ناكازاكي و قتلعام صدها هزار ژاپني از مردم اين كشور و جامعه بينالمللي عذرخواهي نكرده است، امسال در نظر دارد تا در ژستي صلحدوستانه و بهمنظور حمايت از خلع سلاح هستهاي ، «جان روس» سفير خود در توكيو را به نمايندگي از ايالات متحده براي شركت در اين مراسم اعزام كند. با اين حال همه ميدانند كه عنوان متمردترين كشور جهان در مساله هستهاي شايسته آمريكاست و از زمان پايان جنگ سرد ايالات متحده همه پيمانهاي مهمي را كه براي جلوگيري از جنگ با سلاحهاي كشتارجمعي، مخصوصا سلاحهاي هستهاي، طراحي شده، لغو، رد يا در طراحي آنها خرابكاري كرده است. اين كشور كه اين روزها ايران را به خاطر تلاش در جهت استفاده از انرژي صلحآميز هستهاي با فشارهاي بينالمللي مواجه ساخته، با حمايت از رژيم صهيونيستي، خود عامل نقض پيمان ان.پي.تي است و لازم است كه به خاطر بيتوجهي به اصول مهمي همچون خلعسلاح و عدم اشاعه تحت فشارهاي بينالمللي قرار گيرد. آمريكا اولين كشوري است كه از سلاحهاي هستهاي استفاده كرده و اسنادي كه بعد از سالها از حالت محرمانه خارج شدند ، نشان ميدهد كه اين كشور، حداقل در 3 موقعيت نزديك بوده تا بار ديگر از سلاح اتمي استفاده كند. 2 بار در دهه 1950 در طول جنگ كره و در هندوچين (عليه نيروهاي هوشيمين كه در حال غلبه بر نيروهاي اشغالگر فرانسوي بودند) و در طول جنگ 1973 اعراب ـ اسرائيل. همچنين در دهه 1980 رونالد ريگان تهديد كرد به طور محدود از سلاحهاي اتمي استفاده كند و در زمان جورج بوش پسر، علاقه ارتش آمريكا (و انگليس) به استفاده از سلاحهاي هستهاي بار ديگر رو به افزايش نهاد. اما در جديدترين تخلف بينالمللي تهديد به استفاده از تسليحات هستهاي از سوي اوباما و دكترين جديد دولت وي مطرح شده است و اساس اين دكترين بر ادامه داشتن اين سلاحها و نوسازي آنها تاكيد ميكند. آمريكا در حالي ايران را به فعاليتهاي غيرصلحآميز متهم ميكند كه خود ضمن تهديد ايران به استفاده از اين سلاحها، داراي يكي از بزرگترين زرادخانههاي اتمي جهان است. ابتكار:چشمانداز فروپاشي اسرائيل «چشمانداز فروپاشي اسرائيل»عنوان سرمقالهي روزنامهي ابتكاراست كه در آن ميخوانيد؛در مباحث براندازي نرم سعي بر آن سعي بر آن است كه با هدفگيري نقاط آسيبپذير مانند گستهاي داخلي و تهديدپذيريها و با تعريض و تعميق اين گسستها، فرايند واگرايي از درون و بحرانهاي مختلف اقتصادي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي و مذهبي كشور دچار هرج و مرج گرديده و در نهايت آمادگي براي برپايي شورشها و جنبشهاي فراگير به وجود آيد. در اين جا با برشماري نقاط ضعف و تهديدپذيريها رژيم غاصب صهيونيستي به گسستهاي داخلي و شكافهاي محيطي آن اشاره مينماييم. گسستهاي اجتماعي طي سالهاي اخير، حوادث خشونت بار در ميان جوانان دختر و پسر افزايش چشمگيري يافته و حوادثي چون تجاوز جنسي، آواز و اذيت جنسي، چاقوكشي در مدارس، حمله دانشآموزان به معلمانشان و همچنين انصراف از خدمت به همراه بحران اقتصادي، از جمله عواملي هستند كه جامعه رژيم صهيونيستي را در منجلابي از بيثباتي اجتماعي و تمردها فرو برده است. در زير به صورت مختصر به برخي از اين نابهنجاريها اشاره ميگردد. *افزايش استعمال مشروبات الكلي و مواد مخدر: دادههاي منتشره از سوي انجمن سلامتي كودك در رژيم صهيونيستي،نشان ميدهد كه طي سال 1999 تا 2005، تعداد جوانان اسرائيلي كه به اتهام حمل و فروش مواد مخدر دستگير شدهاند، به 30درصد حتي بيشتر افزايش يافته است همچنين طبق نظر سنجياي كه در وزارت كار و رفاه اجتماعي رژيم صهيونيستي انجام داده است، درصد بالايي از دانشآموزان مدارس رژيم صهيونيستي به مشروبات الكلي اعتياد دارند. * ميانگين بالاي خشونت: اشتغالگري صهيونيستها نقش مهمي در تعميم و گسترش پديده خشونت دارد، چرا كه موجب تحكيم اين ايده ميشود كه تنها راه حل بيرون آمدن از مشكلات، استفاده از ابزار زور است از اينرو فرهنگ زورمدارانه در جامعه تعميم مييابد كه در صورت بروز مشكلات داخلي امكان افزايش درگيري و تنازع قابل پيشبيني است. *سست شدن پايههاي زندگي خانوادگي: پايههاي زندگي خانوادگي در جامعه رژيم صهيونيستي، به شدت متزلزل شده است، بنابر اعلام روزنامه هاريف، از هر سه ازدواج، يك مورد به طلاق منجر ميشود و اين نشان دهنده افزايش ميزان طلاق در اسرائيل، از سال 1990 است. در ضمن تلآويو در صدر ليست طلاق قرار دارد از ديگر موارد ميتوان به افزايش تجاوز جنسي كودكان در خانواده، افزايش موارد جنايات و جرايم جنسي كه افراد كوچك جامعه در خارج خانواده در معرض آن قرار ميگيرند و بالا رفتن ميزان تولد فرزندان نامشروع اشاره كرد. *مهاجرت معكوس: پديده مهاجرت معكوس در اسرائيل پديدهاي است كه از زمان شروع انتفاضه دوم و به خصوص در سالةاي اخير و طي دو جنگ 33 روزه لبنان و 22 روزه غزه كه كمربند تهديدات امنيتي اسرائيل در شمال و جنوب كامل گشت، تشديد گشته است. يكي از ابعاد خطرناك اين پديده، مهاجرت نخبگان يا همان فرار مغزها و همچنيني بدنه فعال جامعه اسرائيلي است. *تبعيض سياسي اجتماعي: يهوديان مهاجر به سرزمينهاي اشغالي را ميتوان به دو دسته يهوديان غربي (اشكنازيها) و يهوديان شرقي (سفارديها) تقسيم كرد. موج اول و يا به تعبيري ديگر شهروندان درجه يك اسرائيل را يهوديان غربي تشكيل ميدهند از اينرو اين دسته از شهروندان كه غالبا يهوديان مهاجر از اروپاي غربي ميباشند بيشتر پستهاي كليدي و حساس را در اختيار دارند و يهوديان شرقي كه عمدتا مهاجران آسيايي آفريقايي و اروپاي شرقي هستند در رتبه بعدي براي رشد سياسي و در اختيار گرفتن مسئوليتها قرار دارند. براساس گفتمان مدرنيستي صهيونيستي، يهوديان سفاردي داراي نقص تكاملي هستند. براساس اين گفتمان اشكنازيها متمدن و مدرن هستند و سفارديها، اهل خرافه، سنتي و غيرمتمدن از اين رو حتي سفارديها به عنوان ابزار تحقق خواستههاي اشكنازيها نيز نگريسته ميشود. *كاهش اميد به زندگي: جامعه اسرائيل به دليل اين كه دائما در شرايط امنيتي و پليسي به سر ميبرد و همچنين به دليل فشارهاي بالاي رواني ناشي از اين خطرات امنيتي محيطي و ضربات اقتصادي ناشي از جنگها و به ويژه دو جنگ 33 روزه و 22 روزه و در نتيجه افزايش نرخ بيكاري و تورم، اميد چنداني به آينده ندارد. گستهاي سياسي *بحران مشروطيت:رژيم غاصب صهيونيستي عليرغم تلاش فراواني كه نمود، تا در ميان افكار عمومي دنيا و دولتهاي منطقه و جهان به رسميت شناخته شود هنوز به عنوان رژيمي اشغالگر شناخته ميشود كه تشكيل آن مبتني بر زور و تجاوز و تحميل بوده است. و تنها كشور جهان است كه در موجوديت آن مناقشه است لازم به يادآوري است كه رژيم صهيونيستي هنوز فاقد يك قانون اساسي مدون و جامع است. *منازعات حزبي: از آن جا كه احزاب در ساختار سياسي اسرائيل نقش اصلي را بازي ميكنند. فهم نحوه فعاليت آنها در تحليل شرايط سياسي اسرائيل نقش بسزايي دارد احزاب اصلي و صاحب رأي اسرائيل را ميتوان به پنج حزب كار حزب موسوم به چپ، ليكود حزب راست افراطي، كاديما حزب راست ميانهرو، اسرائيل خانه ما حزب مليگراي افراطي و شاس كه حزبي مذهبي ميباشد تقسيم كرد. به دليل اين كه اين احزاب از حيث آماري چندان برتري قابل توجهي بر يكديگر ندارند و همچنين از رويكردهاي سياسي متفاوت و بعضا متعارضي برخوردارند مسئله انتخابات پارلماني و سپس تشكيل كابينه ائتلافي هميشه يكي از مهمترين كشمكشها و تضادهاي داخلي اسرائيل را تشكيل ميدهد در اين راستا حتي شيمون پرز رئيس جمهور فعلي نيز آينده محتوم اسرائيل را آيندهاي شبيه به كشورهايي مانند يوگسلاوي و چكسلواكي دانست كه سرنوشتي جز تجزيه از درون را تجربه نكردند. *افزايش بياعتمادي مردم به رهبران: ريشه اين بياعتمادي را ميتوان در دو مسئله دانست اول اين كه رواج زياد فسادهاي مالي و اخلاقي در بين مسئولان عاملي بر افزايش اين بياعتمادي گشته است. دوم اين كه نسل رهبران قوي و قابل اعتماد اسرائيل با مرگ آريل شارون از بين رفتهاند و تقريبا بحران عدم وجود رهبران كاريزما و قابل اعتماد هر چه بيشتر اعتماد مردم را از مسئولان برداشته است. *شكلگيري و گسترش پساصهيونيسم: واژه پست صهيونيسم يك اصطلاح سياسي است كه براي اولين بار “يوري رام “ جامعهشناس اسرائيلي به گروهي از نخبگان اسرائيل اطلاق كرد. اين واژه دو گروه را دربرميگيرد: 1- مورخين جديد 2- جامعهشناسان منتقد. تعبير پست صهيونيسم بر تمامي كساني اطلاق ميشود كه در كارهاي علمي و تحقيقاتي خود اعمال و اقدامات اسرائيل را از آغاز تاكنون مجددا مورد بررسي قرار داده و از آن انتقاد ميكنند. اين دو گروه پست صهيونيست به بازخواني تاريخ جعلي اسرائيل و همچنين تحليل انتقادي جامعه صهيونيستي روي آوردند به طوري كه تصويرپردازي غلط از تاريخ تشكيل اسرائيل كه بر اساس دروغ پردازيها و مظلومنماييهاي مبتني بر منافع اسرائيل بود را زير سوال برده و همچنين پردههاي خوشبينانه از جامعه اسرائيل را كنار زده و به تحليل انتقادي جامعه صهيونيستي روي آوردند. گسستهاي فرهنگي *بحران هويت: اسرائيل به دليل اين كه هنوز نتوانسته است به دوران تثبيت خود برسد و دائما درگير كشمكشها و ماجراجوييهاي گوناگون بوده است. هميشه با پديده مهاجرت معكوس و جايگزين مهاجران جديد مواجه بوده است از اين رو اين سياست فرهنگي باعث گرديده است تا شهروندان اسرائيلي تعريف دقيق از هويت يا كيستي خود نداشته باشند و امتداد و وابستگيهاي فرهنگي سابق و يا اميد به مهاجرت در آينده و همچنين آينده مبهم و تيره و تار اسرائيل به آنها فرصت و يا انگيزه كافي براي پذيرفتن هويتي اسرائيلي را به مرحله تثبيت تعريف دقيق از اسرائيليت نتوانسته ارائه بدهد. همچنين كشمكشهاي تعريف يهوديت به عنوان قوم يا دين نيز بر شدت اين بحران افزوده است. *چند پارگي فرهنگي: جامعه اسرائيل به دليل اين كه از كشورهاي مختلف جهان مهاجر پذيرفته است با توجه بحران هويتي كه در بالا به آن اشاره شد هنوز نتوانسته اين چندگانگي قوميتي فرهنگي را به وحدت برساند كه نتيجه طبيعي آن تبديل شدن جامعه اسرائيل به جامعهاي چندپاره است كه خود به عنوان تهديدي برجسته در تشديد واگرايي داخلي است. گسست نظامي *انصراف از خدمت در ارتش: از جمله مهمترين عوامل اين پديده افزايش ميانگين امريكايي شدن و گرايش به سوي لذت و رفاه طلبي است. از ديگر عوامل رد خدمت نظام، درك سربازان از ميزان وحشيگري صهيونيستها در مقابل فلسطينيهاست. اسرائيل همچنين با پديدهاي به نام جنبش انصراف از خدمت نظام روبروست اين جنبش در زماني كه جنبش مقاومت به اوج خود برسد، خطر واقعي عليه توان نظامي رژيم صهيونيستي به شمار ميآيد، چرا كه ارتش اسرائيل را از درون مسموم ميكند و موجب كاهش مشاركت در فعاليتهاي نظامي ميشود. تهديد پذيريهاي اسرائيل *تهديدات محيطي: اسرائيل از نگاه جغرافيايي سياسي از زمره كشورهاي ذرهاي به حساب ميآيد كه از تهديدپذيري امنيتي بالا رنج ميبرند. رژيم صهيونيستي در بدو تأسيس خود شعار تشكيل حكومت از نيل تا فرات را سر ميداد اما پس از عقبنشيني اسرائيل از جنوب لبنان در سال 2000 روند تنگتر شدن دائره تهديدات امنيتي اين رژيم شدت يافت و همچنين شكستهاي دوگانه اين رژيم در جنگهاي 33 روزه و 22 روزه و عدم دستاوردي خاص در نابودي توان موشكي حزبالله و حماس به ويژه جنگ 22 روزه جنگ را به داخل مرزهاي سرزمينهاي اشغالي كشاند تا استراتژي امنيتي اسرائيل كه دفاع در عمق بود به شكست بيانجامد و اين خود آغازي بود بر تكميل كمربند تهديدات امنيتي شمال جنوب در اراضي اشغالي. بدون شك بالا رفتن ميزان تهديدات اسرائيل به طور مستقيم بر مهاجرت معكوس، فرار سرمايه و نخبگان، كاهش نرخ و... تأثير ميگذارد كه خود عوامل بسيار مهمي در بحراني شدن اوضاع اقتصادي اسرائيل هستند. *انزواي منطقهاي: رفتار وحشيانه اسرائيل باعث گرديده تا چهرهاي منفور از اين رژيم ضدبشري در اذهان ملتهاي منطقه و جهان نقش بندد. از اينرو هيچگاه اين رژيم نتوانسته براي خود جذابيت و گيرايي لازم به خصوص در سطح منقطه دست و پا نمايد همين مسئله باعث گرديده تا اسرائيل در سطح منطقه از انزواي سياسي، فرهنگي، اقتصادي و حتي ورزشي رنج ببرد كه در صورت بالا رفتن همگرايي كشورهاي اسلامي در افزايش ميزان انزواي منطقهاي اسرائيل و تحريم همه جانبه اسرائيل و حاميانش و قطع كامل روابط سياسي موجبات زوال اسرائيل را فراهم ميآيد. *افزايش ميزان نفرت از اسرائيل در غرب: اسرائيل هميشه يكي از نقاط قوت خود را حمايت بيچون و چرا و همه جانبه غرب به ويژه آمريكا از خود ميدانسته كه اين حمايت يكي از عوامل بنيادي حفظ و استمرار اين رژيم استعمار ساخته بوده و خواهد بود. اما دو عامل باعث گرديده تا مسئله حمايتهاي غرب از اسرائيل دستخوش بازنگري شود. اول انزجار افكار عمومي غرب از اسرائيل دوم شريك جرم بودن غرب در جنايات اسرائيل و كاهش جذابيت خود و يا محكوميت اسرائيل را برگزينند. از اين رو يكي از جهتگيريهاي مبارزه با اسرائيل ميبايست تبديل كردن فرصت حمايتهاي غرب از اسرائيل به تهديدي براي اين رژيم باشد. كيهان: تأديب تل آويو فقط در چند ساعت «تأديب تل آويو فقط در چند ساعت»عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن ميخوانيد؛درگيري چند ساعته ارتش لبنان با رژيم صهيونيستي كه در پي تجاوز آشكار صهيونيست ها به خاك لبنان به وقوع پيوست سوالات و گمانه زني هاي مختلفي را در بر داشته است. از دو روز پيش كه اين اتفاق رخ داد بازتاب آن درصدر اخبار رسانه ها و مطبوعات كماكان رو به افزايش است. در اين ميان، سوال كليدي اين است كه آيا اين رخداد از جنگ احتمالي در منطقه خبر مي دهد؟ آيا صهيونيست ها با حمله به روستاي العديسه در جنوب لبنان و شليك گلوله به يك پايگاه ارتش اين كشور، درصدد هستند تا شيپور جنگ را به صدا درآورند؟ اينكه پشت پرده تجاوز صهيونيست ها به مناطق مرزي لبنان چيست و آيا رژيم صهيونيستي قادر به تدارك يك جنگ نظامي هست يا نه؟ از ديگر سوالاتي است كه پيرامون اين مسئله وجود دارد. اما قبل از ورود به بحث ناگزير بايد به صحنه اين درگيري نگريست. در اين ماجرا رسانه هاي غربي- و از جمله خبرگزاري رويترز وابسته به محافل صهيونيستي- به مانند هميشه به صحنه آمدند و دقايقي پس از درگيري با پيش دستي وانمود كردند كه شروع كننده درگيري و تنش ارتش لبنان بوده است! اين ادعاي واهي در حالي است كه نظاميان صهيونيست تلاش مي كردند با قطع درختان داخل اراضي لبنان در منطقه العديسه دوربين هايي براي نظارت و جاسوسي نصب كنند و پس از مواجه شدن با نيروهاي نظامي لبنان بسوي يك پايگاه ارتش اين كشور در منطقه هجير واقع در وادي سلوكي گلوله شليك كردند. بنابراين با توجه به موقعيت سوق الجيشي روستاي العديسه و همچنين پايگاه نظامي ارتش لبنان، آنچه در بدو امر به نظر مي رسد اين است كه نظاميان صهيونيست چشم طمع به تصرف العديسه و آن پايگاه نظامي داشتند. با نگاه دقيق و موشكافانه به صحنه درگيري و در نظر داشتن تحولات منطقه اي و تحركات رژيم صهيونيستي در چندماه گذشته ذكر نكاتي دراين باره قابل اعتناست: 1- نظاميان صهيونيست در درگيري دو روز پيش با مقاومت ارتش لبنان روبرو شده و پاسخي دندان شكن دريافت كردند به نحوي كه پس از چند ساعت از شروع درگيري نظاميان صهيونيست از طريق بلندگو از ارتش لبنان درخواست آتش بس مي نمايند تا جنازه يك افسر اين رژيم و زخمي هاي خود را از كارزار جنگ بيرون كنند. به نظر مي رسد رژيم صهيونيستي دراين درگيري به دنبال تست زدن توان نظامي ارتش لبنان و محك سربازان لبناني بود كه البته واكنش غيرمنتظره اي را دريافت كرد. صهيونيست ها براي اولين بار پي بردند كه ارتش لبنان قادر است به قوت پاسخي در خور به جنايات و تجاوزات آنها بدهد. رژيم صهيونيستي پس از جنگ 33 روزه 2006 با حزب الله لبنان و جنگ 22روزه 2008 با گروه هاي جهادي فلسطين اين بار در جنگي يك روزه مغلوب ارتش لبنان مي شود از همين روي، با توجه به اينكه درگيري دو روز پيش صهيونيست ها با ارتش لبنان- و نه حزب الله- بود و بيش از يك روز هم به درازا نكشيد نشان از آن دارد كه از يك طرف توان دفاعي اين رژيم كاهش يافته و از طرف ديگر با به صحنه آمدن ارتش لبنان در كنار حزب الله، توان و قدرت جريان مقاومت افزايش يافته است؛ اتفاقي كه صهيونيست ها آن را در ارزيابي هاي خود برآورد نكرده بودند و يا در پي ارزيابي و آزمون آن بودند. 2- شايد رژيم صهيونيستي به دنبال فشار محكوميت هاي بين المللي در جريان محاصره غزه و حمله به كاروان آزادي، در پي آن بود تا به نحوي پاي حزب الله را به جنگي ناخواسته باز كند، كه البته در درگيري دو روز پيش نتوانست از اين ترفند طرفي ببندد. حزب الله با اشراف بر اوضاع و احوال به گستاخي و تجاوز رژيم صهيونيستي هشدار داد و با حمايت از ارتش كشورش، اين بار صبر كرد تا ارتش لبنان به تجاوزگري صهيونيست ها پاسخ قاطعي بدهد. اين در حالي است كه ناظران و تحليلگران با توجه به دو جنگ قبلي رژيم صهيونيستي طي 4 سال گذشته معتقدند اين رژيم در موقعيتي نيست كه بتواند جنگ جديدي را سر و سامان دهد. تحليل غالب كارشناسان اين است كه شايد طي روزهاي آينده اوضاع متشنج و ناآرام باشد اما اين مسئله سبب بروز جنگ از سوي اسرائيل نخواهد شد. 3- مقامات تل آويو با تجاوز به خاك لبنان، پازل اشتباهاتشان را تكميل كردند و در ادامه جنگ و محاصره غزه و حمله به ناوگان آزادي بار ديگر طي دو سال گذشته ماهيت تجاوزطلبانه شان را ناخواسته و براساس ارزيابي ها و تحليل هاي غلط به رخ افكار عمومي جهان كشيدند. البته صهيونيست ها مي پنداشتند با به راه انداختن يك درگيري مرزي با ارتش لبنان به خواسته اوليه شان يعني انحراف افكار عمومي نسبت به سخنان اخير سيدحسن نصرالله دست مي يابند، چرا كه دبير كل حزب الله لبنان چندي پيش در سخناني افشاگرانه سناريوي جديد صهيونيست ها در خصوص اتهام حزب الله لبنان در ترور رفيق حريري را نقش برآب كرد. اما خروجي اين درگيري نتيجه معكوسي داشت چون اولاً اين درگيري آنطور كه صهيونيست ها مي خواستند پيش نرفت و آنها بصورتي عجزآلود خواستار آتش بس شدند، ثانياً سيد حسن نصرالله سه شنبه شب در سخناني پس از اتمام درگيري ميان تل آويو و ارتش لبنان بار ديگر نسبت به توطئه صهيونيست ها كه سعي دارند از طريق يك رأي دادگاه به اصطلاح بين المللي حزب الله را به ترور حريري متهم نمايند، هشدار داد. 4- جالب اينجاست مقامات صهيونيستي درحالي تلاش داشتند كه با به راه انداختن يك درگيري مرزي با ارتش لبنان، اوضاع داخلي را به سود خودشان تغيير بدهند و از شرايط پرفشار خارجي رها شوند كه به محض پاسخ ارتش لبنان به تجاوزگري اين رژيم، ساكنان مناطق صهيونيست نشين در شمال سرزمين هاي اشغالي با مشاهده شليك موشك هاي لبنان از شدت ترس و رعب و وحشت به پناهگاه ها سرازير شدند و اوضاع بلبشويي در داخل سرزمين هاي اشغالي بوجود آورد اما در ديگر سو، مردم جنوب لبنان علي رغم خبر درگيري ارتش اين كشور با نظاميان صهيونيستي خود را آماده شنيدن سخنان سيدحسن نصرالله كرده بودند كه قرار بود در جشن چهارمين سالگرد پيروزي لبنان در جنگ 33 روزه سخنراني كند كه همين طور هم شد. از بعد بيروني و فراتر از سرزمين هاي اشغالي هم اوضاع به زيان اسرائيل چرخش پيدا كرد و مقامات تل آويو نه تنها بر نفرت جهاني خود افزودند بلكه از سوي ديگر اتحاد حزب الله و ارتش لبنان آنطور به نمايش آمد كه نشان داد اسرائيلي ها در توطئه تفرقه و درگيري ميان گروه هاي لبناني و تضعيف نقش حزب الله ناكام مانده اند. 5- رژيم صهيونيستي در جنگ 33 روزه 2006 قصد داشت «جريان مقاومت» را ترور نمايد و با حذف اين جريان آنچه كه «خاورميانه بزرگ» نام نهاده بود نشانه برود اما درگيري دو روز پيش نشان داد كه نه تنها جريان مقاومت حذف شدني نيست بلكه امروز ارتش لبنان مشي مقاومت را برگزيده و در كنار حزب الله، بيش از پيش اين توان و قدرت را يافته اند كه رژيم صهيونيستي را به چالش جدي و مضمحل كننده بكشانند. دبيركل حزب الله نيز در سخنان دو روز پيش خود، افسران و نظاميان ارتش لبنان را برادران حزب الله در معناي انساني، و نمادي از كرامت لبناني ها در معناي ملي توصيف و تاكيد مي كند: «من با صراحت مي گويم در هر مكاني كه دشمن صهيونيستي به ارتش تجاوز كند و دست مقاومت به آن برسد، مقاومت كوتاه نخواهد آمد و دستي كه براي تجاوز به ارتش دراز شود را قطع خواهيم كرد.» 6- و بالاخره بايد گفت؛ رژيم صهيونيستي در باتلاقي از چالش ها و بحران ها دست و پا مي زند كه هر روز بيشتر در آن فرو مي رود و عنقريب است كه ملت هاي آزاده و مستقل در اقصي نقاط عالم، جهان پس از اسرائيل را تجربه كنند. خيزش و خروش افكار عمومي دنيا عليه صهيونيست ها كه از پس از جنگ غزه هر روز بر دامنه آن افزوده مي شود، محكوميت هاي بين المللي سران كودك كش تل آويو كه از جمله گزارش قاضي گلدستون بر آن دلالت دارد، اختلافات داخلي مقامات صهيونيستي و احزاب آنها با يكديگر، بحران عدم مشروعيت رژيم صهيونيستي در صحنه تصميم گيري ه� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 301]
-
گوناگون
پربازدیدترینها