تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 12 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام جواد (ع):مؤمن نيازمند سه چيز است: توفيقى از پروردگار، پند دهنده اى از درون خويش و پذيرش از نصيح...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836711351




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزارشي از سخنراني دكتر ابراهيمي ‌ديناني هنر؛ جلوه‌اي از عالم غيب


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گزارشي از سخنراني دكتر ابراهيمي ‌ديناني هنر؛ جلوه‌اي از عالم غيب
جام جم آنلاين: از مجموعه سلسله نشست‌هاي تبيين ماهيت هنر اسلامي، روز سه‌شنبه 11 تيرماه، نشست رويكرد حكمي فلسفي اشراقي نسبت به هنر اسلامي با سخنراني دكتر غلامحسين ابراهيمي‌ديناني در موسسه پژوهشي نقش جهان برگزار شد. دكتر ديناني در اين نشست، بحث از هنر را با بحث انسان مرتبط كرد و تعريف‌‌ناپذيري هنر را ناشي از تعريف‌ناپذيري انسان به عنوان تنها مخلوق هنرمند دانست. دكتر ديناني در بيان چيستي هنر، آن را نازل شدن امري از عالم غيب دانست. آنچه مي‌خوانيد گزارشي از اين نشست است.


اگر از همه عالم بخواهيم تعريفي كامل از هنر ارائه كنند تعريفي بهتر از اين آيه قرآن نمي‌توانند عرضه دارند كه: «و ان من شيء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم» هيچ چيز در عالم هستي نيست مگر اين‌كه مخزن آن پيش خداوند است و خداوند به قدر معلوم فرو مي‌فرستد و ظاهر مي‌كند. همه هنر همين است، يعني ظهور غيب به اندازه معلوم و بحث امروز من حول همين موضوع است.

در باب هنر، همانند زيبايي، تعاريف زيادي وارد شده است و يك تعريف جامع و مانع كه همه متفكران آن را بپذيرند، وجود ندارد و به نظر من وجود نخواهد داشت.

حال پرسش اين است كه چرا چنين است و چرا نمي‌توان از هنر تعريف تام و كاملي ارائه كرد؟ علت اين است كه هنر از انسان است و انسان آن را به وجود مي‌آورد و در عين حال خود انسان هم هنر است. حال تعريف جامع و مانعي از خود اين موجودي كه آفريننده هنر است، وجود ندارد؛ بنابراين از هنر نيز نمي‌توان چنين تعريفي ارائه كرد. فلاسفه بسياري در طول تاريخ قصد داشتند تعريف كاملي از انسان ارائه كنند، ولي موفق نشدند؛ چرا كه ديگراني آمدند و تعريف آنها را نپذيرفتند. ارسطو مي‌گفت انسان، حيوان ناطق است، ديگري مي‌گويد انسان حيوان صنعتگر است و...

همچنين خود انسان، هنر است و عجيب اين است كه خدا هم آفرينش انسان را هنر مي‌داند. خداوند كه تعجب نمي‌كند. اصلا تعجب چيست؟ فقط انسان است كه در ميان همه موجودات، تعجب مي‌كند؛ اما خداوند در مورد آفرينش انسان جمله‌اي دارد كه به نظر مي‌آيد معناي شگفتي و تعجب را به خود نسبت مي‌دهد: «فتبارك الله احسن الخالقين» خود خدا به خودش مي‌گويد تبريك عرض مي‌كنم. اين چه مخلوقي بود كه خود خدا به خاطر خلق آن به خود تبريك گفت؟ اين انسان بود و انسان هنر خداست.

نكته مهم ديگر اين‌كه هيچ مخلوقي غير از انسان هنرمند نيست و توانايي خلق هنر را ندارد. حتي فرشته‌ها هنرمند نيستند. حيوانات ممكن است به واسطه شرطي شدن حركات موزوني از خود نشان دهند، ولي آنها هنرمند نمي‌شوند، چون در حين اين‌كه آن اعمال تقليدي و شرطي شده را از خود نشان مي‌دهند، كار خلاقانه ديگري نمي‌توانند بكنند، برخلاف مثلا يك هنرپيشه كه در حين بازي با خاراندن گوشه صورتش هزاران معني را به تماشاگر القا مي‌كند.

پس هنر مخصوص خدا و انسان است. بحث ديگر اسماءالله و مظاهر آن‌ها است. اسماءالله توقيفي هستند. يعني اسماء الله بايد از ناحيه خود خدا صادر شده باشند و ما نمي‌توانيم اسمي را به خدا نسبت دهيم؛ مثلا ما مي‌دانيم كه خدا واجب الوجود است، ولي نمي‌توانيم واجب الوجود را به عنوان يك اسم به خدا نسبت دهيم، چرا كه خود خدا اين اسم را به خود نسبت نداده است. مثلا اگر در نماز به خدا بگوييم واجب‌الوجود، نماز باطل است. خداوند اسماء زيادي دارد و اسماء زيادي را از خود براي ما ذكر كرده است. مثلا خالق، عالم، لطيف، بصير، سميع و... و به ازاي هر اسم، مظهري در عالم دارد. پادشاهان مظهر شاهي حق، عالمان مظهر علم خداوند و... هستند. اما هنرمندان مظهر كدام اسم خداوند هستند؟ هنرمندان مظهر اسم «بديع» هستند. بديع بر وزن مبالغه است و خداوند خود را بديع السماوات و العرض معرفي مي‌كند. اما بديع به چه معناست؟ بديع خالق هم است ولي فقط خالق نيست. بداعت خلق خاصي است. بداعت خلق تازه و آفرينش است. به عبارتي، بداعت همان نوآوري است و خداوند نوآوري دارد.

انسان، ابداع خداوند است و اين آفرينشي ويژه به‌حساب مي‌آيد چرا كه صفت ذاتي انسان خلاقيت است. چه ويژگي‌اي در انسان است كه باعث شده او مظهر اسم بديع باشد. وقتي خداوند انسان را خلق كرد او را به يك صفت نيافريد. مثلا خداوند ملائكه را به حيث تنزيه آفريد، اما انسان را به چه حيثي آفريد؟ آفرينش انسان به حيث همه صفات خداوند است. خدا در آفرينش انسان، هم كمال تجلي و هم تجلي كمال كرد. خداوند، هم به حيث رحمت و هم به حيث قهاريت انسان را آفريد.پس انسان همه صفات خدا را منعكس مي‌كند. هم عالم است و هم توانا. اصلا بگوييد در هستي چه چيز هست كه در انسان نيست؟ امروزه مي‌گويند زبان انسان، مرز هستي را تعيين مي‌كند؛ ولي چرا اين گونه است؟ چرا زبان انسان مرز هستي را تعيين مي‌كند؟ چرا انسان مي‌تواند همه چيز را منعكس كند؟ انسان هم رحيم است و هم جبار. هم شقي است و هم سعيد. هم شيطان است و هم فرشته. هنر انسان در همين جا ظاهر مي‌شود، يعني در همين تقابل.

هنرمند نيز با همين تقابل مرتبط است. اصلا موضوع كار هنرمند چيست؟ موضوع كار فيلسوفان موجود بماهو موجود است. موضوع كار فيزيكدان ذرات است. اما موضوع كار هنرمند چيز‌هايي كه موجود است نيست، بلكه چيزهايي است كه مي‌توانند باشند ولي نيستند. آنچه بايد باشد و آنچه مي‌تواند باشد چيست؟ مي‌شود فرض كرد خداوند غير از اين عالم، عالم ديگري را هم مي‌آفريد. باز مي‌شود فرض كرد كه در آينده عوالم ديگري به وجود آيند كه اكنون نيستند. اما چند عالم را مي‌توان اين‌گونه فرض كرد؟ جواب اين است كه بي نهايت عالم. قدرت تصور ما بي نهايت است و هنر همين است، يعني چيزهايي كه مي‌تواند باشد و نيستند. نقاشي پيكاسو همين است. شايد از نگاه كسي كه از هنر چيزي نمي‌داند، اين تابلو‌ها با پاشيدن لجن روي ديوار فرقي نكند. ولي چيزي در ذهن پيكاسو است و عالمي را او تصور مي‌كند كه وجود ندارد و او آن را به تصوير مي‌كشد.

حال به تبع بحث از هنر، بحث زيبايي مطرح مي‌شود. چرا كه هنر با زيبايي مرتبط است. ما چه چيز را زيبا مي‌ناميم؟ مثلا در تابلوي لبخند ژكوند چيست كه آن‌را زيبا مي‌كند؟ در مجسمه حضرت داوود ميكل‌آنژ چيست كه آن را زيبا مي‌كند؟ يك چشم تيزبين و هنربين لازم است كه پاسخ اينها را بدهد.

من مي‌خواهم بگويم هنر در همه چيز هست و به نقاشي، تئاتر و... خلاصه نمي‌شود. مي‌توان هنرمندانه نشست يا غيرهنرمندانه نشست. مي‌توان هنرمندانه راه رفت همان طور كه مي‌توان غير هنرمندانه راه رفت.

اما آيا مي‌توان جهاني را بدون هنر تصور كرد؟ من مي‌گويم شايد بشود ( و با احتياط هم مي‌گويم)، اما اگر هم بشود آن جهان ارزش زيستن ندارد. عالم منهاي هنر ارزش زيستن ندارد.

مفهوم ديگري كه در بحث هنر قابل تامل است، مفهوم غيب است. اما غيب چيست؟ غيب درون همه انسان‌ها هست به نحوي كه خود انسان از غيب درون خود مطلع نيست. مي‌خواهم به همان آيه‌اي كه اول اشاره كردم باز گردم و به عبارت «ننزله» تاكيد كنم. يعني هنر از مخزن غيب شما نزول مي‌كند و مثلا‌ روي صفحه كاغذ به صورت شعر ظاهر مي‌شود.

البته بايد تاكيد كنم كه اينجا منظورم از غيب ضمير ناخودآگاه فرويدي نيست و من از آن نظريه اصلا خوشم نمي‌آيد. غيب چيزي است وراي عقل.

براين‌اساس هنر خيلي گسترده مي‌شود. و حتي وحي و نبوت و پيغمبري را در بر مي‌گيرد. و هنري ديگر از اين بالاتر نيست. ميرفندرسكي در قرن يازدهم گفته است كه پيغمبري هنر است.

اما براي اين‌كه آن دريچه غيب باز شود و ما هنرمند شويم، چه بايد كرد؟ راهش اين است كه از بدي‌ها پرهيز كنيم (تنزيه). خود را از آلودگي بپيراييم. هنرمند هر چه از آلودگي دورتر باشد، هنرش پاك‌تر است. بايد زوائد را از خود دور كنيم و اصلا هنر همين است، يعني اين‌كه زوائد را برداريم.

مثلا مجسمه‌اي كه ميكل آنژ ساخته چيست؟ اين مجسمه قطعه سنگي است كه زوائد آن زدوده شده است. شعر حافظ چرا زيباست؟ زيرا زوائد را از كلام زدوده است. هنرمند هم بايد چيزهايي را كه نبايد داشته باشد از خود دور كند؛ چيزهايي مثل حسد، كبر و....

سلمان اوسطي‌
 چهارشنبه 19 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 318]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن