واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: حكمراني بر اقليمي كه از آن ديگري است
حسين معززي نيادر يادداشت هفته گذشته به اين نكته اشاره كردم كه عملكرد وزيران فرهنگ و ارشاد اسلامي در سي سال اخير به وضوح نشان مي دهد كه مهم ترين تدبير هر وزير براي تاثيرگذاري بر عرصه فرهنگ و هنر، استفاده از امكان مميزي و نظارت بوده است؛ وزيري كه به تساهل و تسامح اعتقاد داشت، براي تبديل فرهنگ به زينت كابينه، فضا را باز كرد و مميزي را كاهش داد، و وزيري كه به سختگيري و عدم انعطاف اعتقاد دارد براي اعتلاي فرهنگ فضا را بسته است و سختگيري در مميزي را به بالا ترين سطح ممكن رسانده است. وزراي دولت هاي گذشته نيز بر همين سياق عمل كرده اند. آرمان مشترك همه وزيران گذشته و حال هم به تصريح خودشان بالا بردن مرتبه و جايگاه فرهنگ است، و گفتم كه ما هم در اين سوي ماجرا عادت كرده ايم با همين نوسان شدت مميزي در وزارت ارشاد هر دولت، عملكرد اين وزارتخانه را بسنجيم و ملاك ديگري براي قضاوت نداريم. اما گذشته از اين بحث، نكته بنياني تري ناگفته مانده كه فكر مي كنم توجه به آن بسيار ضروري است؛ استفاده از مميزي به عنوان امكاني براي كنترل افكار عمومي و تنظيم ارتباط محصولات فرهنگي با مردم يك جامعه، به تدبيري كهنه و ناكارآمد تبديل شده است. وضعيت انتقال اطلاعات و نحوه استقرار رسانه ها در دنياي امروز ديگر اين امكان را به يك اداره دولتي با ساختار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي نمي دهد كه بتواند كنترلي روي محصولات فرهنگي رايج بين مردم اعمال كند. بنابراين فارغ از اينكه ما در حال حاضر عملكرد وزارت ارشاد فعلي را بپسنديم يا نپسنديم و فارغ از اينكه با مشي عمومي دولت فعلي موافق باشيم يا دولتي با روش ها و ايده هاي ديگر را بپسنديم، بايد توجه داشته باشيم كه ساختار كنوني وزارت ارشاد تناسبي با نحوه گردش اطلاعات در دنياي امروز ندارد و هر دولتي با هر سليقه يي بر سر كار بيايد، نبايد وزارت ارشاد را مكاني براي فيلتر كردن توليدات فرهنگي و هنري جامعه فرض كند كه بسته به سياست هاي عمومي اش ترجيح دهد سختگيري كند يا نكند. وزارت ارشاد با ساختار كنوني اش قدرت كنترل درصد ناچيزي از تبادلات فرهنگي رايج در كشور را دارد. در حال حاضر بسياري از توليدات فرهنگي از طريق موبايل بين مردم رد و بدل مي شود، بخش عمده يي از توليدات فرهنگي از طريق سايت هاي اينترنتي در اختيار مخاطبين شان قرار مي گيرند، بسياري از برنامه هاي تلويزيوني و فيلم هاي سينمايي از طريق شبكه هاي ماهواره يي تماشاگران خود را پيدا مي كنند، افراد ناپيدا و پركاري مشغول زيرنويس كردن همه نوع فيلم و سريال براي مردم هستند و ديسك هاي تكثير شده را با نازل ترين قيمت ممكن در همه نقاط شهر از پياده روها گرفته تا داخل خانه به دست مشتري شان مي رسانند و گروهي هم مشغول توليد انواع و اقسام سي دي هاي تصويري و صوتي شامل فيلم هاي قديمي سينماي ايران، كنسرت هاي مجاز و غيرمجاز، فيلم هاي هندي، سريال هاي قديمي يا فيلم هاي جديد در حال اكران هستند و آنها را بسيار ارزان و به سادگي در اختيار مشتري هاي خودشان قرار مي دهند. در چنين بلبشويي، محدوده تحت كنترل وزارت ارشاد بسيار كوچك و شامل كمتر از ده درصد محصولات مصرفي توسط مردم است، يا شايد هم كمتر. وزارت ارشاد مديريت اوقات فراغت مردم را كاملاً از دست داده است؛ در حوزه سينما كه چيزي حدود ده درصد مردم مشتري توليدات داخلي هستند، در حوزه نشر كتاب، تعداد مخاطبين شايد به دو سه درصد برسد و در عرصه هاي ديگر مثل تئاتر و موسيقي وضع از اين هم بدتر است. نكته قابل تامل اين است كه حتي در همين عرصه هاي محدود و كم اهميت هم ديگر نمي شود گفت كه كنترل قطعي وجود دارد. يعني مثلاً نسخه يي از يك كتاب يا موسيقي توقيف شده مي تواند در بيست و چهار ساعت روي اينترنت قرار گيرد و به راحتي خوانده يا شنيده شود. نسخه يي از يك فيلم توقيف شده مي تواند طي يكي دو روز به دست مخاطباني برسد كه چه بسا در شهرشان سالن سينما ندارند و در شرايط طبيعي نمي توانند همان فيلم را در سالن تماشا كنند. اين وضعيت را مقايسه كنيد با اقتدار وزارت ارشاد در دهه شصت كه اگر مي گفت فيلمي را نبايد ديد يا كتابي را نبايد خواند، دسترسي به آن فيلم يا كتاب واقعاً دشوار بود. مثلاً وقتي باشو غريبه كوچك غيرقابل نمايش تشخيص داده شد، جز چند نفر معدود كسي نتوانست فيلم را ببيند تا سال ها بعد كه بالاخره مجوز نمايش عمومي اش صادر شد، اما حالا سنتوري را فرداي همان روزي كه وزارت ارشاد توقيف شده اعلام مي كند، مردم سراسر كشور مي بينند. يا نسخه يي از كتاب اخير ماركز كه تجديد چاپش ممنوع اعلام شده، در هر سايتي موجود است.مي خواهم بگويم در شرايط فعلي معنا ندارد كه وزير ارشاد اعلام كند ما فرهنگ كشور را پاك و منزه و متعالي كرده ايم و مخالفان هم عصباني شوند و بگويند شما فقط داريد سانسور را شديدتر مي كنيد. به اين دليل كه وزارت ارشاد مدت هاست از اساس، امكان كنترل و نظارت بر توليدات فرهنگي را از دست داده است، بنابراين دعواي فعلي بيشتر يك دعواي صنفي است؛ منازعه يي است بين سه چهار هزار نفر اهل فرهنگ و هنر اين كشور كه از راه توليد فيلم، كتاب، موسيقي و نظاير اينها امورات شان را مي گذرانند و با سختگيري هاي وزارت ارشاد دچار تنگناهاي ذهني و معيشتي مي شوند، از كارشان دست مي كشند يا عصبي و خسته و كلافه خودشان را با شرايط تطبيق مي دهند. وزارت ارشاد فعلي مكاني است براي سر و كله زدن با همين چند هزار نفري كه اعضاي صنوف مختلف فرهنگي و هنري هستند، نه مكاني براي كنترل وضعيت فرهنگي كل كشور. بنابراين وزير فعلي و وزراي آينده بهتر است توجه داشته باشند زماني كه درباره ارتقا و اعتلاي فرهنگ سخن مي رانند، درباره قلمروي صحبت مي كنند كه عملاً به آنها تعلق ندارد و تصاحب اين قلمرو هم ربطي به شدت و ضعف سانسور ندارد.
چهارشنبه 19 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 77]