واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: پاورقي
16 -در گزارش خود درخواست سامى را مطرح كردم. به گروسمان و كراكر گفتم كه كردها براى حمايت در برابر سلاحهاى شيميايى خواستار ضمانتهاى امنيتى هستند.
بهرغم وجود افراد تحصيلكرده، روابط ميان احزاب كرد نيز تنشآميز بود. پيشنهاد كردم وزارت خارجه «كنفرانس بازنگرى در اجراى توافق واشنگتن» را به منظور احياى آشتى ميان كردها برگزار كند. اين در حالى بود كه من در كردستان عراق پيامهاى ميان مسعود بارزانى و جلال طالبانى را درخصوص مجمع ملى كردستان ابلاغ كرده بودم. بدون فشار از سوى ايالات متحده، نهادهاى كرد هيچ كارايى نداشتند و پيشرفت كلى محال بود.
بارزاني، تركيه را به شدت به نقض صلح و توسعه در كردستان عراق متهم كرد. از سال 1988 ، تركيه با حزب كارگر كردستان (پ.ك.ك) – يك گروه شبه نظامى كه خواستار حقوق دموكراتيك براى 20 تا 15 ميليون كرد تركيه بود- در جنگ بود. ايالات متحده حزب پ.ك.ك را يك سازمان تروريستى در نظر مىگيرد و از تلاشهاى تركيه براى حمله به آنها در كوههاى مرزى تركيه و عراق حمايت مىكند. در هر فصل بهار، ارتش تركيه عمليات جستوجو و نابودى را از پايگاههايش در جنوب شرقى تركيه و نيز كردستان عراق عليه آنها آغاز مىكند. بارزانى با عمليات نظامى تركيه به شدت مخالفت مىكرد؛ او خاطرنشان مى ساخت كه منافع واقعى تركيه در دسترسى به ميادين غنى نفت اربيل، موصل و كركوك قرار دارد. او همچنين تركيه را به شعلهور ساختن اختلاف ميان كردها و جبهه تركمن عراق و تلاش براى تضعيف همكارى ميان گروههاى اپوزيسيون عراق متهم مىكرد.
در نشست خود به گروسمان و كراكر گفتم كه تنش ميان حزب دموكراتيك كردستان و جبهه تركمن عراق به نقطه اوج خود رسيده است. بارزانى يك نوار ويدئويى مخفى را براى من نشان داد كه در آن فيلم يك مقام ترك در دفتر رابط آنكارا در اربيل پولى را براى قاتلى پرداخت مىكرد تا يك مقام تركمن را كه با حزب دموكراتيك كردستان متحد بود، بكشد. بارزانى حق داشت عصبانى بشود اما من از او خواستم از مواجهه خوددارى كند. اگر ايالات متحده مجبور به انتخاب ميان تركيه و كردها مىشد، در هر زمان جانب تركيه را مىگرفت. گروسمان خواست تا ديدگاههاى بارزانى را در مورد اپوزيسون عراق بداند. علاوه بر كنگره ملى عراق، ايالات متحده بر «گروه چهار» نيز تمركز كرده بود يعنى حزب دموكراتيك كردستان، اتحاد ميهنى كردستان، كنگره ملى عراق و مجلس اعلاى انقلاب اسلامى عراق. من از كراكر خواستم يك سازمان معروف سنى را نيز وارد اين فهرست كند. به جاى رهيافت خارج از مركز كه بر بغداد متمركز بود مسئله دموكراسىسازى را در مناطق عراق پيشنهاد دارم. با آغاز در بخشهاى آزاد شده كشور همچون كردستان عراق، پيشنهاد دادم رهبران اجتماعى منتخب قانون اساسى در دولت محلى خدمت كنند و پيشنهاد دادم در صورتى كه ايالات متحده وارد جنگ شد، كنفرانسهاى محلى سازماندهى شده مناطق و هيئتهاى متنخب در كنفرانسهاى ملى بزرگتر وارد يك مجمع قانون اساسى بشوند. اين مجمع به نوبه خود مسئول سازماندهى انتخابات و ارائه پيشنويس قانوناساسى خواهد بود. كراكر به گراسمن همين نكتهها را گفت. ديدگاه وزارت خارجه نيز چيزى بود كه من پيشنهاد دادم. يك ماه بعد كراكر از من دعوت كرد تا به پروژه آينده عراق كمك كنم. براى اين كار سمت جديد من از دفتر وزارت خارجه در امور كانادا و اروپا به امور خاور نزديك انتقال پيدا كرد. قرارداد من نشان مىداد كه به خاطر تجربهام در همكارى با اپوزيسيون عراق به اين سمت انتخاب شدهام. پروژه عراق آينده تلاش گستردهاى بود تا استعدادها و تجربه و تخصص عراقىها در خدمت يك عراق جديد قرار گذاشته شود. اين پروژه ملهم از كنفرانسى در دانشگاه كلمبيا در پاييز سال 2001 بود كه براى اولين بار در آنجا چندين مقام نظامى سابق عراق گردهم آمده بودند تا در خصوص سناريوهايى براى اصلاح ارتش عراق بحث و تبادل نظر كنند. وزارت خارجه آمريكا نيز در اصل برنامهريزى كرده بود تا پنج ميليون دلار به موسسه خاورميانه بدهد تا در اين زمينه به تحقيق و پژوهش بپردازد. با اين حال زمانى كه نيدواكر، مدير اين موسسه اظهارات ناشايست درباره بوش كرد اين كمك حذف شد. احمد چلبى مىخواست اين پولها را به كنگره ملى عراق ببرد و با حاميانش در كنگره آمريكا در اين باره مشورت كرد. توافقهاى اعطاى كمك به كنگره ملى عراق نيازمند تصويب كنگره آمريكا بود. طورى كه كميتههاى مربوطه در اين كنگره مىتوانستند چنين مجوز پرداختى را صادر كنند. با توجه به ارتباطات چلبى در كنگره هراعانه و كمكى كه چلبى با آن مخالفت مىكرد به طور مطمئن دعواى طولانى و سختى براى تصويب در پى داشت در نتيجه وزارت خارجه تصميم گرفت پروژه عراق آينده را خودش انجام دهد. دفتر وزارت خارجه در امور خاور نزديك به همراه دفتر وزارت خارجه در شمال خليجفارس در پروژه آينده عراق همكارى كردند. تام واريك يكى از مقامات سرويس خارجى به عنوان مدير پروژه انتخاب شد. او اوضاع را به ديويد پيرس، مدير دفتر وزارت خارجه در شمال خليجفارس گزارش مىداد و او نيز به نوبه خود به كراكر گزارش مىداد. نشستها توسط وزارت خارجه اداره مىشد و از كارشناسان بيرونى نيز براى مشاوره با مقامات آمريكايى و كمك به شركتكنندگان عراقى دعوت به همكارى مىشد. هر چند پروژه عراق آينده را وزارت خارجه هدايت مىكرد اما آن يك ابتكار بين آژانسى بود كه 17 آژانس فدرال در آن همكارى مىكردند كه از جمله مىتوان به آژانس توسعه بينالملل، وزارت خزانهداري، وزارت دفاع و سازمان اطلاعاتى CIA اشاره كرد. پرسنل و روساى ستاد مشترك شوراى امنيت ملى و دفتر معاون رئيسجمهور نيز در آن شركت داشتند.
سه شنبه 18 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 317]