واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: ممنوعيتها در عالم مجازي
تقريبا همه"، به اين خاطر كه ايبي در مورد "زندگي دوم" (Second Life) (با تقريبا 4 ميليون فرد شركتكننده) اين ممنوعيت را اجرا نكرده است.
دكتر علي ملائكه :آيا تفاوتي ميكند كه شما زمان آنلاين خود را در كدام سناريوي مجازي بگذرانيد؟ به نظر "ايبي" (eBay) تفاوت ميكند.ايبي در ژانويه سال قبل حراجيهاي "تقريبا همه" داراييهاي مجازي را از فهرستهاي خود خارج كرد.
به اين ترتيب ديگر كاربران نميتوانند اجزاي مورد استفاده در " بازيهاي آنلاين ايفاي نقش با تعداد فراوان بازيگر" (MMORPGs) مانند "دنياي واركرافت" (World of Warcraft) (بابيش از 8 ميليون بازيگر) و "EverQuest" (تعداد دقيق بازيگران آن نامعلوم است، اما احتمالا در اوج خود به ميليونها نفر ميرسد) براي مثال زره، اسلحه، شخصيتها يا "نئوپوينت"ها در بازي Neopets (با بيش از 70 ميليون صاحب حيوان مجازي) را به فروش برسانند.
"تقريبا همه"، به اين خاطر كه ايبي در مورد "زندگي دوم" (Second Life) (با تقريبا 4 ميليون فرد شركتكننده) اين ممنوعيت را اجرا نكرده است.
"زندگي دوم" دنيا و جامعهاي مجازي (نه يك بازي!) است كه در آن افراد (آنها را بازيگران نخوانيد) هويتها ("آواتارها") و واقعيتهاي خاص خودشان را ميآفرينند، و اين داراييهاي مجازي مانند خانه و زمين را ميخرند و ميفروشند.
وضعيتي عجيب و غريب است. زرهي در "دنياي واركرافت" يا يك خانه در "زندگي دوم" از ارقام، كدهاي كامپيوتري "صرف"، ساخته ميشوند، بنابراين چرا رفتارهاي متفاوتي با آنها ميشود؟
زيرا بر اساس اعلام ايبي تفاوتي در پسزمينه وجود دارد: بازيهاي صرف در يك طرف قرار ميگيرند و جوامع مجازي اصيل در طرف ديگر.
به نظر ميرسد كه زمان آن فرا رسيده است كه تمايزهاي هستيشناختي ظريف تا ته جيب شما را بتكانند.
اين ممنوعيت موثر واقع نميشود، يا شايد به طور واقعي اعمال نميشود. يك جستجوي سريع بر روي ebay.co.uk نشان داد كه در 24 فوريه 1710 فقره از بازي "دنياي واركرافت" به فروش گذاشته شده است، از جمله يك "جنگاور ناميراي سطح 70 قابل معامله" (Level 70 Undead Warrior Open to Trades) كه تنها به قيمت 15000 پاوند (بله، پانزده هزار پاوند) واگذار ميشود.
اين وضعيت اطمينانبخش است، زيرا استدلال حاضر ايبي در مورد تمايز هستيشناختي ميان "مجازهاي" (virtualities) رده اول و رده دوم مشكوك است.
يقينا همه ارقام (digits) به يكسان متولد نميشوند. تصور كنيد شخصي استدلال كند كه همه تصاوير خوب هستند، زيرا همه آنها به هر حال از مجموعهاي از پيكسلها تشكيل شدهاند.
اما كاملا روشن نيست كه چرا "زندگي دوم" را هم نبايد يك بازي به حساب آورد، يا چرا "دنياي واركرافت" را هم نبايد يك جامعه مجازي خواند.
هر دوي اينها محيطهاي ساختهشدهاي هستند كه در آنها عوامل/افراد/ آواتارها در فعاليتهاي ايفاي نقش شركت ميكنند.
آيا ممكن است يك ارزشگذاري پنهاني متعصبانه (بازي=بد) وجود داشته باشد كه انگيزه چنين تبعيضي باشد؟ اگر چنين باشد، اين تفاوتگذاري حتي بيشتر غيراقناعكننده است.
اما انواع ديگري از ارزشها هم ممكن است در معرض خطر باشند. در سال 2004 "ليندن لب"(Linden Lab)، خالق "زندگي دوم"، در يك مورد سرمايهگذاري 8 ميليون دلاري به سرپرستي Benchmark Capital و مشاركت "شبكه اميديار"( Omidyar Network)، سازماني به سرپرستي پير اميديار، كه اتقافا بينانگذار ايبي است، با اين شركتها به توافق رسيد. عجب.
اثرات اين تبعيض منفي خواهد بود. هنگامي كه افراد ميخواهند كالاهايي را معامله كنند، ممنوع كردن امكان تبادل قانوني اغلب به ايجاد بازارهاي سياه ميانجامد، كه در آن همه ضرر ميكنند: شركتهاي توليدكننده و مديريت نرمافزار و محيط هاي مجازي (بدون كنترل و بدون درآمد، به علاوه مايه ركود "بازي كردن" بنابراين سرمايهگذاري كمتر به نفع مشتريان)، ايبي (عدم درآمد)، و بازيگران، چه فروشنده باشند (كه يا صداقت را كنار ميگذارند يا ضرر ميكند) و خريداران (همين دلايل، به علاوه اين حقيقت كه آنها بوسيله رقابت عادلانه در صورت وجود قيمتهاي باز محافظت نميشوند).
همچنين حفظ مرزهاي ميان مجازهاي "خير" و "شر" مشكل خواهد بود. براي مثال بازي بازار آزاد (Gaming Open Market) سايتي بود (اكنون معلق شده است) كه در آن امكان تبادل پول ميان بازيها وجود داشت.
بالاخره به نظر ميرسد كه اين ممنوعيت از لحاظ اجتماعي غيرمسئولانه باشد. يك اقتصاد زندگي واقعي بر اساس دنياي مجازي به محيطها و جوامع ديجيتال مرتبط است (به آن با عنوان "انتقال پول واقعي" RMT اشاره ميكنند). افرادي كه از طريق RMT زندگي خود را ميگذرانند، با بازي كردن، خريد و فروش كالاهاي مجازي.
همه اين اقدامات حكايت از نوعي"حمايتگرايي" (protectionism) (به نفع زندگي دوم) و منعگرايي (prohibitionism) ميكند.
ممنوع كردن برخي و در عين حال مجاز دانستن برخي از خريد و فروشهاي مجازي دخالتي شديد و خودسرانه در اقتصاد آزاد است كه بايد معاملات بر اساس قواعد آن صورت گيرد. تاريخ مجبور خواهد شد درس خود را تكرار كند. بنابراين چشمانتظار نشانههاي "قاچاق محصولات مجازي" “webbot-legging” باشيد: افراد دخيل در جرائم سازمانيافته به زودي توجهشان به توزيع غيرقانوني كالاهاي مجازي احتمالا به طور غيرقانوني توليد شده جلب خواهد شد.
نوييسنده اين مطلب،لوچيانو فلوريدي، فلوي كالج سنت كراس آكسفورد و رئيس انجمن بينالمللي كامپيوتر و فلسفه (www.ia-cp.org) است.
دوشنبه 17 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 430]