محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827736589
انسان و عالم ذر
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: انسان و عالم ذر
خبرگزاري فارس: منظور از «ذر»، ذرات نخستين وجود انسان (نطفه) است كه از پشت پدران به رحم مادران انتقال يافت و به تدريج در عالم جنين، به صورت انسان كاملي درآمد و در همان حال، خداوند استعدادهايي به او داد تا بتواند حقيقت توحيد را درك كند. از اين رو، عالم ذر، عالم جنين است.
معناي عالم ذر و تعهد انسان به خداپرستي در اين عالم چيست؟
در اين باره توجه به چند نكته لازم است:
الف) هيچ موجودي در وجود يافتنش داراي اختيار نيست و وجود انسان نيز از اين قبيل است و عالم ذر، ربطي به آن ندارد.
ب) در مورد «عالم ذر» در ميان دانشمندان، مفسران، متكلمان و محدثان، گفتوگوهاي زيادي واقع شده است و اين، نشانگر پيچيدگي موضوع (عالم ذر) ميباشد.
خداي سبحان در قرآن كريم ميفرمايد: «به خاطر بياور زماني را كه پروردگارت از پشت فرزندان آدم، «ذريه» آنها را برگرفت و آنان را گواه بر خودشان گرفت و از آنها پرسيد: آيا من پروردگار شما نيستم؟ آنان همگي گفتند: آري، ما گواهي داديم. اين كار را خداوند به خاطر آن انجام داد كه در روز قيامت نگوييد ما از اين موضوع - توحيد و معرفه الله - غافل بوديم».1
حال، اين ظهور و بروز (در عالم ذر) كه واقع شده، به چه صورت انجام گرفته است و منظور از عالم ذر چيست؟
1. محدثان در پاسخ ميگويند: در بعضي از احاديث آمده است: فرزندان آدم تا پايان دنيا به صورت ذرات كوچكي از پشت آدم خارج شدند و فضا را پر كردند؛ در حالي كه داراي عقل و شعور بودند و قادر بر سخن و تكلم بودند. خداوند از آنان پرسيد: آيا من پروردگار شما نيستم؟ همگي در پاسخ گفتند. آري و به اين ترتيب، پيمان نخستين بر توحيد گرفته شد.
2. گروهي از مفسران چنين ميگويند: منظور از «ذر»، ذرات نخستين وجود انسان (نطفه) است كه از پشت پدران به رحم مادران انتقال يافت و به تدريج در عالم جنين، به صورت انسان كاملي درآمد و در همان حال، خداوند استعدادهايي به او داد تا بتواند حقيقت توحيد را درك كند. از اين رو، عالم ذر، عالم جنين است و سوءال و پاسخ، به زبان حال صورت گرفته است.
3. منظور از عالم «ذر»، عالم «ارواح» است؛ يعني، خداوند در آغاز، ارواح انسانها را آفريد و مخاطب ساخت و از آنان اقرار بر توحيد گرفت.
4. منظور از «ذر»، اجزاي بسيار كوچك نيست؛ بلكه ذر به معناي ذريه (فرزندان) است؛ خواه كوچك و صغير باشند يا بزرگ و كبير. بنابراين، سوءال و جواب در ميان انسان و خداوند، به وسيله پيامبران و به زبان «قال» ميباشد.
5. سوءال و جواب (در عالم ذر) بين انسان و خداوند، به زبان حال، صورت گرفته است؛ آن هم بعد از بلوغ، كمال و عقل.
6. علامه طباطبائي ميگويد: موجودات داراي دو نوع وجودند؛ يك وجود جمعي در نزد خدا كه در قرآن به عنوان ملكوت از آن ياد شده است و ديگري وجودات پراكنده كه با گذشت زمان، به تدريج ظاهر ميشوند. به اين ترتيب، عالم انسانيت دنيوي، مسبوق به عالم انسانيت ديگري است كه در آن جا، هيچ موجودي از پروردگار پوشيده نيست و با شهود باطني، او را مشاهده كرده، به واحديت او اعتراف ميكند و سوءال و جواب در عالم «ذر»، مربوط به آن جا ميشود.2
آيه ميثاق، از آياتي است كه مفسران، سوءالهاي زيادي درباره آن مطرح كردهاند كه برخي به شرح ذيل است:
1. اين ميثاق الهي، در چه عالمي انجام گرفته است؟
2. اين پيمان، در چه شرايطي واقع شده است؟
3. آيا اين عهد، به صورت دسته جمعي بوده است يا تك تك انسانها حضور داشتهاند؟ پيش از آن كه به آراي صاحب نظران اشاره كنيم، لازم است توجه كنيم كه گرچه نكات مبهم و دقيقي در اين بحث وجود دارد، ولي اين آيه به روشني دلالت ميكند كه خدا با فرد فرد انسانها مواجهه داشته و به آنها گفته است: «آيا من خداي شما نيستم»؟ آنان نيز گفتهاند: «آري، تويي خدايما».
منشاء ابهام، اين است كه ما خودمان چنين چيزي به خاطر نداريم. برخي از اين مطلب روشن، نتيجه اي جالب گرفتهاند و گفتهاند كه چنين مكالمه حضوري و عذربراندازي كه خطاي در تطبيق را هم نفي ميكند، جز با علم حضوري و شهود قلبي حاصل نميشود؛ از اين رو، معرفتي كه در آيه به آن اشاره شده است، معرفتي شخصي خواهد بود و نه شناختي كلي كه با مفاهيم عقلي حاصل ميشود و تفاوت اولي با دومي در اين است كه در اولي، شخص خالق و اوصاف آن همچون يگانگي و ربوبيت او مشخص ميگردد؛ ولي در دومي، تنها نفس خالق كلي، بدون تشخص معلوم ميشود.3
آراي صاحب نظران درباره جايگاه ميثاق به قرار زير است:
1. اين نظريه عالم ذر ميگويد كه ارواح انسانها قبل از تعلق به بدن، به ذرات ريزي تعلق گرفته است و آن ذرات، با تعلق ارواح، زنده و آگاه شدند؛ پس از آن، خداوند اين مطلب را ميثاق گرفت. بر اساس نظر اين گروه، آيه، ناظر به عالم ذر است؛ يعني خداوند از صلب آدم، ذرات ريزي را استخراج كرد و با تعلق ارواح به آنها، از آنان عهد و پيمان گرفت. علامه مجلسي و آقا جمال الدين خوانساري اين نظر را پذيرفتهاند.4
نقد:
الف) اين نظريه، با ظاهر آيه مخالف است ؛ زيرا آيه ميگويد كه خدا از صلب بني آدم، ذريه آنها را گرفت و نه از صلب آدم.
ب) نظريه فوق مستلزم تناسخ است و تناسخ به حكم عقل باطل است ؛ زيرا بر اين اساس، تمام انسانها يك بار به اين جهان گام نهادهاند و پس از يك زندگي كوتاه، از اين جهان رخت بربستهاند و بار ديگر، به تدريج، به اين جهان بازگشتهاند كه اين، همان تناسخ است.5
2. برخي چون زمخشري، بيضاوي، شيخ طوسي، سيد قطب، علامه شرف الدين عاملي و ميرداماد، محمدتقي جعفري و...، قائلند كه اين آيه، در مقام بيان واقع نيست؛ بلكه از طريق تمثيل، به مسئله فطرت اشاره دارد. به نظر اين گروه، منظور آيه اين است كه خداوند با اعطاي نعمتهاي بيشمار و اعطاي عقل به انسان، گويا توقع و انتظار دارد كه انسان در مقابلش تعظيم كند، و انسان هم طبق ذات و فطرت خود، به اين خطاب مجازي خداوند لبيك گفته است.6 مهمترين اشكال اين نظريه، مخالفت آن با ظاهر كلام الهي ميباشد؛ زيرا آيه با كلمه «اذ» كه علامت گذشته ميباشد، نازل گرديده است.
3. شيخ مفيد، اصل عالم ذر را به صورت حقيقي و تكويني پذيرفته است ؛ ولي خطابهاي رد و بدل شده خدا و انسانها را به نحو حقيقي منكر شده و همه آنها را به تمثيل و مجاز حمل كرده است.7
انتقادهاي وارد بر نظريههاي اول و دوم، بر اين نظريه هم وارد است.
4. به اعتقاد علم الهدي، عالم ذر، واقعاً بوده است؛ اما تمام ذريه آدم در آن عالم حاضر نبودهاند؛ بلكه اختصاص به اولاد كفار دارد.8
1. اين نظريه با ظاهر آيه كه دلالت بر اخذ ميثاق از عموم دارد، مخالف است.
2. اگر تنها ميثاق اولاد مشركين مقصود بود، بايد به نحوي روشن ادا ميگرديد.9
5. استاد جوادي آملي معتقد است كه مراد از آيه، بيان واقعيت خارجي است و خداوند متعال به لسان عقل و وحي و با زبان انبيا، از انسان ميثاق گرفته است؛ يعني خداوند در برابر درك عقلي و رسالت وحي، از مردم پيمان گرفته است كه معارف دين را بپذيرند. وي در تاييد نظريه خود به پنج نكته اشاره ميكند و ميگويد: «اين معنا، تحميلي بر ظاهر آيه مورد بحث نيست؛ زيرا براي عقل و وحي، نحوهاي تقدم نسبت به مرحله تكليف وجود دارد؛ لذا ظاهر كلمه «اذ»، محفوظ ميماند. منظور از نحوه تقدم، اين است كه اول پيامبران ميآيند و مقدمات پذيرش را فراهم ميكنند؛ سپس تكليف حادث ميشود».10
اين نظريه، به تأويل نزديكتر است تا تفسير؛ زيرا از اذهان همگان دور است و افزون بر آن، خطابهاي آيه را طبق اين تفسير، بايد بر مجاز حمل كرد و نه حقيقت.
علامه طباطبايي هم در نقد نظريه فوق ميگويد: «اگر منظور از اخذ ميثاق، همان زبان وحي باشد، [بايد] مانند ساير احكام ميفرمود: به مردم چنين ابلاغ كن؛ نه اين كه بگويد: شما به ياد بياوريد.11
6. علامه طباطبايي معتقد است كه مقصود آيه، جنبه ملكوتي انسانهاست؛ يعني جاي شهود و اشهاد و جايگاه ميثاق، ملكوت انسانهاست؛ زيرا با توجه به ظاهر آيه كه فرمود «و اذ اخذ؛ يعني به ياد بياور»، استفاده ميشود كه اولاً، قبل از اين جايگاه محسوس، جايگاه نامحسوس ديگري وجود داشته است كه در آن جا ميثاق انجام گرفته است. ثانياً، صحنه اخذ ميثاق، بر نشئه حس و طبيعت مقدم است. ثالثاً، چون اين دو جايگاه با هم متحدند و از هم جدا نيستند، خداوند به انسان ملكي و مادي امر ميكند كه به ياد آن جايگاه ملكوتي باشد و وقتي به ياد آن جايگاه باشد، آن را حفظ ميكنند.
اين نظريه در ميان علما مورد توجه جدي قرار گرفته است و آنان، نظرهاي مختلفي درباره آن اظهار كردهاند استاد جوادي آملي، استاد جعفر سبحاني و شهيد دكتر بهشتي اين نظريه را نقد و بررسي كردهاند.
طبق نظريه علامه و تمامي كساني كه عالم ذر و گفتوگوي بين انسان و خدا را پذيرفتهاند، فلسفه وجود آن عالم اين است كه انسان با شهود باطني، خدا را مشاهده و به وحدانيت او اعتراف نموده است و اين شهود، باعث ميشود كه در عالم مادي كه موانع مختلفي سر راه دارد، آن عالم را و شهود خداي خويش را كه سرمايه اصلي هدايت و نجات اوست، فراموش نكند و تا زماني كه آن ميثاق و آن شهود فطري در درون جان انسان زنده باشد، راه انحراف را در پيش نخواهد گرفت و در واقع، آن شهود عالم ملكوت و عالم ذر، ميتواند تضمين كننده نجات انسان و ماندن بر صراط توحيد باشد؛ البته اين امكان وجود دارد كه انسان، گنجينههاي عالم ملكوت و فطرت را با آلودگيهاي گناه و حب دنيا دفن كند؛ ولي اگر به پيامبران و امامان اين امكان را بدهد كه به آنها دسترسي پيدا كنند، آن گنجينهها را از زير خروار حجابها نجات ميدهند.
امام علي عليهالسلام درباره هدف بعثت ميفرمايد: «خداوند پيامبران خود را مبعوث فرمود و هر چند گاه، متناسب با خواستههاي انسانها، رسولان خود را پي در پي اعزام كرد تا وفاداري به پيمان فطرت را از آنان بازجويند و نعمتهاي فراموش شده را به ياد آورند و با ابلاغ احكام الهي، حجت را بر آنها تمام نمايند و توانمنديهاي پنهان شده عقلها را آشكار سازند».12
از جملات بالا به حكمت و فلسفه دوم براي عالم ذر ميتوان پي برد و آن، سهولت يافتن هدايت انسانها توسط پيامبران و امامان و مصلحان است، وجود شهود عالم ملكوت و عالم ذر، اين زمينه را براي رهبران ديني آماده ميكند كه بشر را به راحتي هدايت نمايند و با زنده نمودن آن پيمان و كشف گنجينههاي فطرت، به سادگي انسانها را به راه راست رهنمون سازند.
فلسفه ديگر اين است كه مصلحان و انسانهاي متدين، از هدايت ديگران هرگز نااميد نشوند؛ زيرا خواهند دانست كه عوامل مختلفي در درون انسانها، آنان را براي اصلاح ياري ميرساند؛ عواملي مثل عقل آدمي، وجدان اخلاقي، فطرت و وجود عالم ذر و شهود ملكوتي آن.
در واقع، مجموعه اينها، عوامل ستون پنجم دروني به حساب ميآيند كه باعث ميشوند مصلحان تا آخرين لحظه، از هدايت انسانها نااميد نشوند و به همين جهت گاهي برخي افراد با يك جرقه در آخرين روزهاي عمر خود، به فطرت حقيقي و شهود ملكوتي خود برگشته، در صراط حق و توحيد قرار گرفتهاند.
براي اطلاعات بيشتر به منابع زير مراجعه كنيد:
1. فطرت در قرآن، جوادي آملي، ج 12.
2. منشور جاويد، جعفر سبحاني، ج 2.
3. تفسير الميزان، علامه طباطبايي، ج 8.
4. خدا از ديدگاه قرآن، دكتر بهشتي.
5. كيهان انديشه، شماره 58.
پينوشت:
1. اعراف(7)، آيه 172.
2. الميزان، ج 8، ص 320 - 333.
3. مصباح يزدي، معارف قرآن، ج 2 و 1، ص 47 - 37.
4. كيهان انديشه، شماره 58؛ مقاله نگاهي به عالم ذر از محمدحسن قدردان.
5. علامه طباطبايي، الميزان، ج 8، ص 327 - 325.
6. كيهان انديشه، شماره 58.
7. همان.
8. ملاهادي سبزواري، غرر الفوائد، چاپ سنگي، ج 1، ص 20.
9. منشور جاويد، ج 2، ص 80.
10. فطرت در قرآن، ج 12، ص 137 - 122.
11. الميزان، ج 8، ص 334.
12. نهج البلاغه، محمد دشتي، ص 38.
..................................................................................
منبع: ماهنامه پرسمان، شماره 46
يکشنبه 16 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 267]
-
گوناگون
پربازدیدترینها