محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829403867
اتحاديه مديترانهاي؛ تاريخچه راهبردها و چالشها - كريم جعفري
واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: اتحاديه مديترانهاي؛ تاريخچه راهبردها و چالشها - كريم جعفري
پس از روي كار آمدن نيكلا ساركوزي به عنوان رئيسجمهور فرانسه، وي در برنامههاي متعددي كه براي خود طرح كرد، طرحي به نام امنيت جمعي در درياي مديترانه قرار داشت كه از همان ابتدا مورد استقبال و يا رد كشورهاي ساحلي اين دريا قرار گرفت. اينكه رئيسجمهور تازه به قدرت رسيده فرانسه چه هدفي را از ارائه اين طرح دنبال ميكرد و چه انديشهاي در پشت آن قرار داشت هنوز هم مورد بحث بسياري از كارشناسان و آگاهان به مسائل درياي مديترانه است. اينكه ساركوزي داراي ذهني امنيتي است و همه چيز را در اين ذهنيت دنبال ميكند بر همه روشن شده است.
او در جريان زد و خوردهاي سال گذشته پاريس بر خلاف پيشينيان خود گفت كه تظاهراتكنندگان پاريس عدهاي شورشي هستند كه برخلاف قانون عمل ميكنند و او براي سركوب آنها بار ديگر دستگاه امنيتي فرانسه را احيا خواهد كرد و به پليس دستور داد تا با تمام توان به مقابله با خشونتها بروند. به گفته برخي از كارشناسان كسي كه در كشور خود بدينگونه رفتار ميكند بايد در عرصه بينالمللي هم طرفدار چنين رويكردي باشد و براي انجام آن بكوشد. چندي ديگر پايتخت فرانسه شاهد جشنهاي انقلاب خواهد بود، مراسم بزرگي كه در آن بسياري از سران و رهبران جهان دعوت شدهاند تا علاوه بر شركت در آن، برنامههاي جانبي ديگري هم داشته باشند كه يكي از اين برنامهها كنفرانسي با شركت سران و رهبران كشورهاي ساحلي درياي مديترانه براي بحث و بررسي چگونگي اجراي طرح پيشنهادي ساركوزي خواهد بود. در اين نوشته قصد داريم به بررسي فرآيندهاي اين طرح و مشكلات و مسائل پيش روي آن بپردازيم.
پيش از آنكه وارد بحث اصلي شويم، به معرفي بيشتر درياي مديترانه ميپردازيم. اين دريا بزرگترين درياي داخلي دنياست. درياي مديترانه به مساحت 000/966/2 كيلومتر مربع، در بين قارههاي آسيا و اروپا و آفريقا قرار گرفته است. عميقترين نقطه آن 330/4 متر است. در عربي به آن بحرالابيضالمتوسط و همچنين درياي وسط - ميانه- ميگويند و از آن رو درياي مديترانه نام گرفته كه درست در ميانه قطب شمال و استوا واقع شده است، البته در يوناني به آن دريايي ميگويند كه ميان سرزمينها واقع شده است. مديترانه هر چند خود دريايي داخلي به شمار ميرود، اما در خود نيز چند درياي داخلي و خليج دارد كه مهمترين آنها درياي آدرياتيك، درياي سياه، درياي اژه و درياي مرمره هستند. كشورهايي كه با اين دريا مرز مشترك دارند در سه قاره پراكنده شدهاند و اين خود بر اهميت راهبري آن ميافزايد. در اروپا از غرب به شرق كشورهاي بريتانيا - در تنگه جبلالطارق- اسپانيا، فرانسه، ايتاليا، موناكو، مالت، اسلووني، مونتهنگرو، كرواسي، بوسني و هرزگوين، آلباني، يونان، قبرس و تركيه؛ در آسيا و از شمال به جنوب كشورهاي سوريه، لبنان و فلسطين اشغالي؛ در آفريقا و از شرق به غرب كشورهاي مصر، ليبي، تونس، الجزاير و مراكش با آن مرز مشترك دارند كه اگر كشورهاي ساحلي درياي سياه كه از درياهاي متصل به مديترانه به شمار ميروند را به آن اضافه كنيم، تعداد آنها افزايش خواهد يافت. سه نقطه استراتژيك در اين دريا وجود دارد كه آن را به سرزمينها و درياها و اقيانوسها مرتبط ميكند. در منتهياليه غربي آن و در تنگه جبلالطارق كه هنوز مستعمره بريتانيا به شمار ميرود با اقيانوس اطلس، در گوشه جنوب شرقي از طريق آبراه سوئز با درياي سرخ و از آنجا اقيانوس هند و در شمال شرقي خود هم با استفاده از دو تنگه مرمره و داردانل كه در داخل آبهاي سرزمين تركيه قرار دارد با درياي سياه و كشورهاي اروپاي شرقي و قفقاز مرتبط است. آب و هوايي كه موسوم به مديترانهاي است تمام سواحل آن را در برگرفته و زيتون نماد اين دريا به شمار ميرود.
نگاهي تاريخي به مساله
در دوره باستان روميها توانستند تمام سواحل اين دريا را تحت سيطره خود درآورند و آن را عملا دريايي داخلي سازند. روميها براي اين امر بيش از 250 سال جنگهاي خونيني راه انداختند و با سرنگوني قدرتهايي چون كارتاژ - باقيمانده فينيقيها در تونس امروزي- تصرف مصر و برانداختن سلسله بطلميوسيان، در سواحل شرقي آن نيز با برداشتن بازمانده سلوكيان و بعدا درگيري با ايرانيان در زمان سلسه اشكاني و همچنين سركوبي دولت- شهرهاي آسياي مركزي و يونان به اين مهم دست يابند. مسلمانان در قرن اول هجري موفق شدند سواحل جنوبي آن را در آفريقا تصرف كرده و خود را تا اندلس - اسپانياي امروز- و سواحل فرانسه برسانند و تمام جزاير آن را هم تصرف كنند. اين سير تاريخي با روي كار آمدن امپراتوري عثماني در آناتولي روندي ديگر يافت و آنها از قرن شانزدهم ميلادي تا پايان قرن هفدهم موفق به تصرف سواحل شمالغربي، شرقي و جنوبي آن گردند و براي چند قرن قدرت دريايي مستحكمي را در اين پهنه آبي تشكيل دهند.
با شروع دوره استعمار ابتدا مسلمانان از اسپانيا بيرون رانده شدند و پس از آن همزمان با ضعف دولت عثماني براي اولين بار فرانسويهاي انقلابي به فرماندهي افسر جواني به نام ناپلئون بناپارت در سالهاي آخر قرن هجدهم به مصر يورش آوردند و از اين زمان دوره جديدي در حيات اين دريا شروع شد.
در اين نگاه استعمارگرايانه بود كه مديترانه براي سالها عرصه رقابت ميان فرانسه، انگليس و بعدها آلمان و همچنين اسپانيا و در مراحلي ايتاليا شد. فرانسه در نيمه اول قرن نوزدهم مراكش، تونس و الجزاير را پس از جنگهايي خونين و با سركوب نيروهاي مبارز در آن سركوب كرد و استعماري خشن، خونين و فرهنگي را در آن نقاط بنيان گذاشت. در اواخر همين قرن هم بود كه با ضعف دولت خديوان مصر و دولت عثماني، پاي انگليسيها و فرانسويها با حفر آبراه سوئز بيش از پيش به مصر بازگشت و اين كشور هم رسما تحت قيموميت انگليسيها قرار گرفت و آنها تا سال 1956 عملا در اين كشور ماندند. در ابتداي قرن بيستم چند حادثه اين دريا را تا آستانه جنگ پيش برد كه مهمترين آن بحران اول و دوم طنجه و همچنين بحران اغادير بود كه در آن ويلهلم دوم امپراتور آلمان با اعزام كشتيهاي جنگي خود خواستار مستعمراتي براي آلمان شده بود و طنجه در مراكش را بندري آزاد اعلام كرد. اين بحران با وساطت انگليسيها و دادن مستعمراتي در كامرون و موزامبيك و تانزانيا مرتفع شد.
جنگ جهاني اول تكليف سرزمينهاي جديد در اين دريا را بهگونهاي ديگر رقم زد، در حالي كه هيچيك از كشورهاي مستعمره به استقلال نرسيدند. با متلاشي شدن عثماني، كشورهاي تازه متولد شدهاي در آن شكل گرفتند كه هر يك تحت قيموميت كشوري درآمدند. فلسطين و قبرس ازآن انگليسيها شد و لبنان و سوريه هم ازآن فرانسويها. ليبي هم كه سرزمين بيآب و علفي بود بيصاحب ماند تا بازماندگان خاندان سنوسي براي چند دهه ديگر در آن حضور يابند. در سال 1921 فاشيستها در ايتاليا به قدرت رسيدند؛ آنها كه به مانند آلمانيها جايي زير آفتاب تابان ميخواستند وقتي ليبي را بدون رقيب ديدند به آنجا حملهور شدند كه داستان مقاومت عشاير اين كشور بهخصوص عمرمختار قهرمان ملي آنها زبانزد است. در دوره جنگ جهاني دوم نيز سواحل درياي مديترانه شاهد درگيري خونين ارتشهاي فرانسه و انگليس با آلمانها و ايتالياييها در صحراي بزرگ بود كه با پايان جنگ بار ديگر هژموني پاريس- لندن در جنوب دريا مستقر شد.
فرانسويها هرچند بعد از پايان جنگ جهاني دوم حاضر شدند به مراكش و تونس استقلال دهند، ولي حاضر نبودند به سادگي از الجزاير دست بردارند. الجزايريها زماني موفق به استقلال شدند كه يك ميليون شهيد در راه آزادي دادند و فرانسويها را خارج كردند، اما اين هم پايان بازيهاي قدرت در اين دريا نبود.
دور جديد
با حضور دو ابر قدرت آمريكا و شوروي در عرصه سياسي جهان، بازيها در اين منطقه شكل تازهتري به خود گرفت. شورويها توانستند با كمكهاي نظامي به انقلابيون الجزايري - البته نبايد نقش چين را در اين مورد دستكم گرفت - كشور مصر انقلابي به رهبري ناصر كه در حال جنگ با اسرائيل بود و همچنين كشور ليبي كه افسري 27 ساله به نام معمر قذافي در آن سنوسيها را برانداخته بود، عملا خود را به سواحل جنوبي اين دريا بكشاند و چالشهاي عمدهاي را برابر بلوك غرب قرار دهد. اين چالشها تا فروپاشي قدرت شرقي ادامه داشت و پس از اين فروپاشي بود كه اين بار نوبت به خود غربيها رسيد تا در اين آبراه به رقابت بپردازند. آمريكاييها كه جهان را براي خود تكقطبي تعريف كرده بودند به شدت فرانسويها را تحت فشار گذاشتند تا از دخالت در الجزاير خودداري كند، اين خواسته و فشار كه با بمبگذاري آمريكاييها در جزيره كرس فرانسه روند سختي را طي كرده بود باعث شد تا در سال 1991 جبهه نجات اسلامي در الجزاير پيروز انتخابات شود كه اينبار تمام سرويسهاي اطلاعاتي غربي به كمك نظاميان كودتاگر الجزايري آمدند تا انتخابات را ملغي و حكومت نظامي اعلام كنند؛ چالشهايي كه همچنان در اين دريا ادامه دارد.
فرانسه به دنبال چيست؟
با نگاهي به آنچه در بالا آمد به خوبي مشخص است كه دولتمردان فرانسوي به اين دريا به عنوان قلمرو امنيتي و تاريخي خود نگاه ميكنند و از اين رو تلاش دارند تا خود به عنوان مجري اين طرح رهبري آن را برعهده بگيرند. فرانسه عملا در داخل اتحاديه اروپا با مشكلات عمدهاي روبهرو است و ميكوشد تا رقيبي براي اين اتحاديه درست كند. از يك طرف فرانسه از نظر اقتصادي به شدت از آلمان عقب افتاده است و از طرف ديگر انگليسيها هم چندان رغبتي ندارند خود را به عنوان عضوي از اين اتحاديه معرفي كنند. فرانسويها پس از راي منفي مردم هلند و فرانسه دريافتند نميتوان بر اساس ايدههاي موجود، قانون اساسي اتحاديه اروپا را پيش برد و اين را راي منفي مردم ايرلند به قانون جديد اتحاديه يا همان قانون ليسبون ثابت كردند، از اين رو به دنبال راهكاري بودند تا بتوانند در يك پيمان مشابه اتحاديه اروپا اتحاديه كشورهاي درياي مديترانه را شكل دهند و لذا به نظر ميرسد قصد دارند با استفاده از بارسلونا (طرح همكاري اتحاديه اروپا- كنفرانس مديترانه در سال 1995 در اسپانيا آغاز و در حال حاضر بيش از 37 عضو دارد و ليبي عضو ناظر آن است) اين طرح را با موفقيت اجرا كنند.
مشكلات پيشرو
هر چند رئيسجمهور فرانسه در نشست اواخر تيرماه سعي خواهد كرد رهبران كشورهاي دعوت شده را راضي به پذيرش اين طرح كند، اما به نظر ميرسد طرح اتحاديه مديترانهاي جمع اضداد است. هنوز برخي از كشورهاي ساحلي آن مشكلاتي با هم دارند و در بعد ديگر مساله، رژيم صهيونيستي قرار دارد كه با حضور كشورهايي چون سوريه، لبنان و ليبي و همچنين الجزاير براي شركت در اين اتحاديه مشكل خواهد داشت. اگر اين اتحاديه را جايگزيني براي اتحاديه اروپا فرض كنيم، تركيه با عضويت در آن ميتواند به خواستههاي خود - بهزعم فرانسويها - برسد، اما مقامات آنكارا تاكيد كردهاند اين امر به هيچ عنوان نميتواند جايگزين حضور آنها در اتحاديه اروپا شود. در زير به برخي از مشكلات و اختلافات موجود ميان كشورهاي ساحلي آن اشاره ميكنيم:
1- اختلاف ميان اسپانيا و مراكش بر سر دو شهر سبته و مليله كه همچنان ادامه دارد و هر چند وقت يكبار روابط دو كشور را تيره ميكند.
2- اختلاف ميان بريتانيا و اسپانيا بر سر كنترل تنگه جبلالطارق. در حالي كه اسپانياييها خواستار تحويل اين نقطه به خود هستند، ساكنان آن همچنان خواستار ادامه حضور نيروهاي انگليسي در اين منطقه ميباشند.
3- اختلاف ميان كشورهاي متولد شده از يوگسلاوي سابق. هنوز مشكلاتي ميان صربستان با همسايگانش وجود دارد.
4- اختلاف ميان يونان و مقدونيه و همچنين آلباني.
5- اختلاف ميان يونان و تركيه. هرچند اين اختلافات اكنون به مرحله آرامش رسيده است، اما يونانيها به همراه قبرس مانع عمده تركها براي پيوستن به اتحاديه اروپا هستند.
6- اختلاف ميان دو بخش يونانينشين و تركنشين قبرس.
7- وجود حالت جنگي ميان سوريه و اسرائيل و اشغال بخشهايي از سوريه توسط اسرائيل.
8- رژيم صهيونيستي همچنين با تهديد مداوم لبنان و اشغال بخشهايي از اين كشور به ادامه چالش در اين نقطه ادامه ميدهد. ساركوزي در سفر اخير خود به لبنان با دعوت از ميشل سليمان رئيسجمهور اين كشور براي شركت در نشست سران كشورهاي ساحلي درياي مديترانه، تلويحا از وي خواست تا مخالفتي با حضور اسرائيل در اين اتحاديه نكند.
9- عدم تشكيل كشور مستقل فلسطيني و درگيريهاي روزانه ميان فلسطينيها و نظاميان اسرائيلي. فلسطينيها هم خود اكنون به دو بخش غزهنشين و راماللهنشين تبديل شدهاند.
10- مخالفت صريح ليبي با حضور اسرائيل در تركيب اين اتحاديه در صورت تشكيل. ليبي همچنين چندي پيش نشستي را با حضور برخي از سران كشورهاي حاشيه اين دريا برگزار كرد و مخالفت صريح خود را با تشكيل آن اعلام كرد.
11- الجزاير به عنوان پهناورترين كشور ساحلي و همچنين داشتن منابع بزرگ نفت و گاز، سياستي مانند مقامات ليبي دارد. البته بايد اين موضوع را هم يادآوري كرد كه برخي از كارشناسان منطقهاي هدف تشكيل اين اتحاديه را برطرف كردن مشكلات امنيتي و خارج كردن رژيم اسرائيل از انزواي سياسي در منطقه ميدانند. وزير امورخارجه الجزاير هم با اشاره به اين موضوع تاكيد دارد كه ايده تشكيل آن منجر به عاديسازي روابط با اسرائيل نخواهد شد. مراد مدلسي اين سخن را در هجدهم خردادماه در نشست وزراي خارجه 16 كشور ساحلي درياي مديترانه در الجزيره اعلام كرد. به باور مدلسي جايگاه موضوع عاديسازي روابط با اسرائيل در قالب اتحاديه مديترانهاي يكي از نكات پيچيده اين طرح است كه كشورهاي عربي از جمله الجزاير خواستار روشن شدن آن هستند؛ موضع ما در برابر اين نقطه از طرح همچون طرح روند بارسلون است كه در آن طرح نيز مشاركت الجزاير به عاديسازي روابط با اسرائيل منجر نشد.
مخالفان اروپايي
هر چند برخي از كشورهاي اروپايي موافقت خود را براي پيوستن به اين اتحاديه اعلام كردهاند، اما آلمانها در اين مورد موضع آشتيناپذيري گرفتهاند. آنگلا مركل صدراعظم آلمان، اخيرا نگراني خود را از ايده تشكيل اتحاديه مديترانه توسط آقاي ساركوزي اعلام كرده و گفته كه تشكيل اين اتحاديه ميتواند موجوديت و اهداف اتحاديه اروپا را دچار ضعف كند. از سويي ديگر فرانك والتر اشتاين ماير، وزير امورخارجه آلمان اعلام كرد كه اين اتحاديه نبايد با اهداف و برنامههاي اتحاديه اروپا و پيمان بارسلونا مغايرتي داشته باشد. اين واكنش تند از سوي آلمان به دليل دور ماندن اين كشور از نقش محوري همانند فرانسه در اين اتحاديه است و ساركوزي را مجبور كرد تا براي همراه كردن كشور قدرتمند اتحاديه اروپايي با اين ايده با خانم مركل ملاقات كند و ضمن ارائه جزئيات طرح و واگذاري سهم مناسب و رايزني با مقامات آن كشور، آلمان را متقاعد كند كه با تشكيل اجلاس اتحاديه مديترانه در پاريس موافقت كند.
البته هنوز موضع ديگر كشورهاي اروپايي در اين مورد به صورت شفاف بيان نشده است. بهطور قطع ميتوان گفت كشورهايي كه در شمال اروپا قرار دارند و از اين رويكرد سهم كمي را دريافت ميكنند با آن به مخالفت خواهند پرداخت.
نتيجهگيري
در پايان اين مبحث با توجه به آنچه در بالا گفته شد، طرح اتحاديه مديترانهاي ريشه در استعمار تاريخي كشورهاي شمال آفريقا دارد. منابع عظيم انرژي و معادن غني كشورهاي شمال آفريقا به سرعت در طرحهاي سرمايهگذاري اروپاييها وارد خواهد شد و آنها دورهاي جديد از استعمارنو را آغاز خواهند كرد.
در حالي كه با اين طرح عملا ناتو به عنوان بازوي نظامي آمريكا - اروپا وارد اين كشورها خواهد شد، ليبي به عنوان كشوري كه داراي سياستهاي چند وجهي است توسط اين اتحاديه كنترل خواهد شد و همين امر هم مخالفت صريح معمر قذافي را در پي داشته است.
ديگر آنكه در قالب اين اتحاديه، اسرائيل با دشمنان خود مانند سوريه و لبنان و همچنين ليبي دور يك ميز خواهند نشست و اين رژيم در قالب طرحهاي امنيتي اتحاديه تضمينهايي دريافت خواهد كرد و از انزوا بيرون خواهد آمد. هر چند آقاي ساركوزي تلاش دارد تا اين امر را به نتيجه برساند، اما به نظر ميرسد اين امر به اين زوديها اتفاق نخواهد افتاد؛ چالشهاي پيش روي كشورهاي ساحلي آنچنان بسيار است و اختلافاتي كه هنگام تدوين اساسنامه روي خواهد داد هم مزيد بر علت خواهد شد تا اين اتحاديه در آيندهاي نزديك شكل نگيرد؛ اتحاديه اروپا تا به اين شكل درآمد دههها زمان صرف آن شد.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
مشاهده خبر بعدي
------------
يکشنبه 16 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 155]
-
گوناگون
پربازدیدترینها