واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > اقتصاد کلان - محمد تقوی محمد تقوی*: «میزان مطالبات بانک ها 29 هزار میلیارد تومان است».این جمله را رییس کل بانک مرکزی می گوید و در واقع از ماجرایی خبر می دهد که به تنهایی گویای آشفتگی در اندیشه و برنامه ریزی در اقتصاد ایران است. البته جالب اینجا است که رییس کل بانک مرکزی می گوید،معتقدیم بدهی معوق بیشتر از این رقم است. به عبارتی می توان گفت که امروز حداقل به میزان 29 هزار میلیارد تومان بدهی معوق روی دست اقتصاد ایرانی مانده است که با توجه به آن می توان نتیجه گرفت که شبکه بانکی ایران دری دارد دروازه و به سادگی 29 هزار میلیارد تومان،معادل 29 میلیارد دلار تسهیلات از آن خارج می شود ولی راهی برای تضمین بازگشت به کیسه اصلی منابع بانکی برای ان وجو ندارد. معمولا رسم بر این است که در اقتصادهایی با حاشیه فعالیت گسترده شبکه های مافیایی، چنین اتفاقی رخ می دهد و منابع مالیه مربوط به حوزه های عمومی چنین سرنوشتی را تجربه می کنند اما جالب اینجا است که در اقتصاد ایرانی به رغم وجود شبکه های مافیای، سیاست های دولتی نیز زمینه ساز بر باد رفتن منابع بانکی را مهیا می سازند. بدون تعارف باید گفت که برای اقتصادی نظیر اقتصاد ایران هیچ اتفاق عجیبی رخ نداده است و با روند تاریخی اعطای تسهیلات تکلیفی عدم بازگشت 29 میلیارد دلار به صندوق های بانکی طبیعی ترین پروسه اقتصادی رخ داده است. منتهی یک نکته را باید در نظر داشت و آن این که در سه سال گذشته سیاست گذاری های دولتی مسیر ابتذال اقتصادی را هموار کرده اند. از آنجا که در این مدت برنامه ریزان اقتصادی با تکیه بر منابع مالی سعی در عبور از روی موانع اقتصادی را داشته اند این شکاف با عمق بیشتری در بدنه نظام بانکی قابل رویت است. سیاست هایی نظیر اعطای تسهیلات به بنگاه های زود بازده درواقع نقطه عطف این ماجرا محسوب می شوند. در سه سال گذشته بیش از 20 هزار میلیارد تومان تسهیلات در اختیار زودبازده ها قرار گرفته است اما مسوولان بانک مرکزی بر این باورند که این تسهیلات 40 درصد انحراف را تجربه کرده اند. از همین رو می توان مدعی شد که اگر بدهی های معوقه به 29 میلیارد دلار نمی رسید باید با تعجب به حرکت منحنی های اقتصادی نگاه می شد. تازه این اول ماجرا است چون هنوز دولتی ها از سیاست های خود کوتاه نیامده اند و به نظر می رسد همچنان چاله های بیشتری روی تن اقتصاد ایرانی حفر خواهد شد. دو روز پیش نیز مدیر کل بیمه بیکاری وزارت کار از پرداخت 6 هزار میلیارد تومان یارانه به بنگاه های کوچک زودبازده تا پایان سال جاری خبر داد. با این حساب باید گفت که تازه بازی آغاز شده است. منتهی یک بازی نه چندان خوشایند که در نهایت دود آن بر چشم صنایع کشور فرو می رود. برای لحظه ای فکر کنید که 29 هزار میلیارد تومان بدهی معوق بانکی در اقتصاد ایران وجود دارد، نقدینگی غیر مولد به 170 هزار میلیارد تومان رسیده است و زود بازده ها می خواهند 6 هزار میلیارد تومان یارانه جدید نیز دریافت کنند( یعنی این رقم به بنگاه هایی می رسد که آگاهان اقتصادی می گویند هیچ نقش موثری در بالا بردن ارزش افزوده صنعتی کشور ندارند و فقط ابزاری برای کنترل بحران های کارگری هستند) اما از سوی دیگر درست در مقابل این چاله های اقتصادی واحدهای صنعتی ایستاده اند و از عدم وجود نقدینگی ناله می کنند. در سه سال گذشته تعداد زیادی از واحدهای صنعتی زانو زمین بر زمین زده اند و گزارش های موجود نشان می دهد که صنعت فولاد نیز بزودی در حلقه ورشکستگی و بحران های کارگری چمبره می زند. با این تصویر از اقتصاد ایران آیا باید تعجب کرد و از شکست صنعتی متعجب شد؟ *کارشناس اقتصاد سیاسی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 304]