زوال عقل به طور معمول به عنوان یک «خداحافظی طولانی» توصیف میشود. این بیماری با آرامی و به شکل غیر قابل برگشتی، خاطرات و ویژگیهای هویتی فرد را از بین میبرد، هرچند که فرد هنوز زنده است.
این بیماری باعث از بین رفتن توانایی فرد برای برقراری ارتباط، خوردن و نوشیدن به تنهایی، درک مکان و شناخت اعضای خانواده میشود.
از زمان قرن نوزدهم، داستانهایی از مراقبان و کارکنان بهداشت و سلامت منتقل شده که برخی از افراد مبتلا به این بیماری به طور ناگهانی به حالت عادی برمیگردند. آنها فردی را توصیف کردهاند که در حال گفتگوی معنادار و به اشتراک گذاشتن خاطراتی که فراموش کرده بوده شوخی میکند و حتی درخواست غذا میکند.
تخمین زده میشود که ۴۳ درصد از افرادی که این پدیده «شفافیت» کوتاه را تجربه میکنند، ظرف ۲۴ ساعت پس از آن میمیرند و ۸۴ درصد نیز در عرض یک هفته از دست میروند.
زوال عقل یک بیماری است که باعث تغییرات دائمی در فرآیندهای روانی و زوال عصبی فرد میشود. این بیماری معمولاً با تغییرات در شخصیت، حافظه، داوری و اندیشه همراه است و میتواند حالت حاد یا مزمن داشته باشد. بیشترین شیوع در نوع آلزایمر دیده میشود، اما عوامل دیگری مانند سکته مغزی و بیماریهای نادر میتوانند نیز زوال عقل را ایجاد کنند.
متخصصان پزشکی و روانپزشکی این بیماری را به دلیل تخریب کارکردهای شناختی که در زمینهی هوشیاری کامل بروز میکند، توصیف میکنند. زوال عقل شامل اختلالاتی در حافظه، توجه، زبانپریشی، تغییرات روانشناختی و دشواری در انجام فعالیتهای روزمره است.
یکی از پدیدههای جالب این بیماری «شفافیت نهایی» است که به یادآوریهای بیماران مبتلا به زوال عقل در زمانهای آخر عمرشان اتفاق میافتد. این شفافیتها معمولاً اندکی قبل از مرگ بیمار رخ میدهند، اما باید توجه داشت که همه این حالتهای شفافیت نشانهی مرگ نیستند و گاهی این پدیده در شرایطی مانند مننژیت یا آسیب مغزی نیز مشاهده میشود.
از طرفی، تحقیقات نشان میدهد که بسیاری از بیماران مبتلا به زوال عقل پیش از مرگشان به شکلی موقت به حالت قدیمیشان بازمیگردند، اما این وضعیت بهبودی در روند بیماری نیست و تنها محدود به لحظاتی است که بیمار در آن شفافیت دارد.
اینکه چرا شفافیت نهایی رخ میدهد، همچنان یک معمای بزرگ برای دانشمندان است. برخی از شفافیتها در حضور عزیزان گزارش شدهاند، حتی برخی گفتهاند که موسیقی ممکن است بهبود بخشد. اما بسیاری از این شفافیتها دلیل مشخصی ندارند.
یک تیم تحقیقاتی فرضیهای داشت که تغییراتی در فعالیت مغز قبل از مرگ ممکن است به شفافیت نهایی منجر شود، اما این فرضیه همه جوانب را توضیح نمیدهد. مطالعه شفافیت متناقض و نهایی بسیار پیچیده است، و برخی افراد مبتلا به زوال عقل پیش از مرگشان شفافیت را تجربه نمیکنند.
از آنجایی که شفافیت نهایی میتواند برای کسانی که شاهد آن هستند، مسرتبخش و خاطرهانگیز باشد، برای دانشمندان استفاده از آن برای تحقیقات غیراخلاقی است. در زمان مرگ هم، برای دانشمندان دشوار است که با پزشکان و پرستاران درباره هر لحظهای از شفافیتی که ممکن است رخ داده باشد، مصاحبه کنند.
شفافیت نهایی ممکن است راهی برای فرد در حال مرگ باشد تا خداحافظی نهایی کند و دوباره ارتباط برقرار کند، و برخی فکر میکنند که این نشان دهنده ارتباط فرد با زندگی پس از مرگ است.
اطلاعات درباره شفافیت نهایی میتواند به خانواده و دوستان کمک کند تا درک کنند که این بخشی از فرآیند مرگ است و فرد مبتلا به زوال عقل دیگر بهبود نمییابد. همچنین میتواند به آنها کمک کند تا از زمانی که بیمار دچار شفافیت نهایی میشود، بهترین استفاده را ببرند.