واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: یکی بود، یکی نبود. در روزگاران قدیم حیرت انسان در مقابل همه پدیدههای جهان را فقط قصهها و افسانهها پاسخ میدادند؛ آن زمان که هنوز علم ناتوان بود یا شاید ما ناآگاه.
در آن روزگار، آسمان جولانگاه خیالبافیها و قصهپردازیهای ما بود و زیر گنبدکبود، شبها به قصهگویی میگذشت و رسیدیم به امروز؛ به حالایی که آسمان با تمام شکوهش زیر انگشتان تشریح بشر، خالی از رمز و راز شده و رویاها دیگر مانند گذشته پرواز نمیکنند اما مادرها و مادربزرگها سنت قصهپردازی و قصهگویی را سینه به سینه تا امروز کشاندهاند. حالا قصهگویی به یک سنت بدل شده و به آیینی که تلاش میکنیم حفظش کنیم و یکی از این تلاشها، برگزاری جشنواره قصهگویی است که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزارش میکند و تا چند روز دیگر بیست و دومیندورهاش برگزار میشود. مریم سعادت، بازیگر تلویزیون تئاتر و سینما یکی از داوران این جشنواره در بخش منطقهای است و به ما از دیدهها و شنیدههایش در این جشنواره میگوید: قبل از داوری این جشنواره چه انتظاری از آن داشتید و بعد از دیدن آثار به چه برداشتی رسیدید؟
برای اولین بار بود که به عنوان داور در این جشنواره حضور داشتم و واقعا از آنچه دیدم به وجد آمده بودم. اجراهایی از شرکت کنندگان دیدم که بسیار جذاب بود؛ آثاری فوقالعاده و به یادماندنی. کارهای خوب و قوی که دیدم فراتر از تصور و انتظارم بود.
فکر نمیکنید اتفاقی که در جشنواره رقم میخورد، همان جا میماند و به یک جریان بدل نمیشود؟
به نظرم برگزاری این جشنواره فی النفسه میتواند باعث جذب مخاطب شود. اگر آرشیوی از اجراها را تهیه کنیم و به شکل تصویری در اختیار علاقهمندان قصهگویی قرار دهیم باعث میشود در آینده با استقبال خیلی بیشتری نیز رو به رو شویم. این آرشیو میتواند گنجینه ارزشمندی شود برای آیندگان و حتی کسانی که تا به حال به قصهگویی فکر نکردهاند هم با دیدن این اجراها علاقهمند میشوند که با دنیای قصهها ارتباط برقرار کنند. برگزاری جشنواره قصهگویی حرکت خوبی است برای برقراری ارتباط قویتر نسل امروز با قصه و قصهگویی. اتفاق جالب دیگری که دیدم استقبال پرشور و فوقالعاده دانشآموزان از جشنواره بود. سالن اجرا مملو از جمعیت بود و این نشان میداد بچهها از هر نسلی و در هر دورهای که باشند قصه شنیدن را دوست دارند و از آن استقبال میکنند.
در دنیای امروز قصهگویی چقدر قدرت جذب آدمها را دارد؟
قصه به تنهایی کار زیادی پیش نمیبرد. قصهگو هم در کنار آن نقش مهمی در تاثیرگذاری روی مخاطب دارد. شنیدن قصه برای همه افراد در هر گروه سنی جذاب است. بعضی قصهها با این که تکراری است اما وقتی قصهگو با بیانی متفاوت و شیرین آن را تعریف میکند، شما باز هم دوست دارید تا انتها دنبالش کنید و اینجاست که میتوانید اهمیت نقش قصهگو را در جذب مخاطب درک کنید.
قصهها ابعاد گستردهای دارند اما معمولا جنبه آموزشی آنها همیشه پررنگتر بوده. از نظر شما کدام ابعاد قصهگویی اهمیت دارد؟
امید، همذات پنداری با شخصیتهای قصه و چیزهایی از این دست جنبههایی است که جذابیت ایجاد میکنند. باید طوری قصه را تعریف کرد که جذاب باشد و بعد از جلب نظر شنونده و بیننده، این قصه است که میتوان چیزی را به او آموخت. این کار نیازمند مهارتی است که هم پیام منتقل شود و هم مخاطب دلزده نشود و حس نکند چیزی به او تحمیل شده است.
ابزارهای قصهگویی چطور میتوانند به قصهگوها کمک کنند؟
قصه، ابزاری است در دست قصهگو و این دو میتوانند نقش مکمل را برای یکدیگر داشته باشند و همدیگر را تکمیل کنند. اگر قصه جذاب نباشد یا قصهگو آن را جذاب تعریف نکند، استفاده از دیگر ابزارها هم کارایی زیادی نمیتواند داشته باشد و در نتیجه آن تاثیرگذاری که دنبالش هستیم، حاصل نمیشود. مثلا بعضیها از چنان ظرفیت بالایی برخوردارند که وقتی یک موضوع ساده را تعریف میکنند، آنقدر شیوه روایتشان شیرین و جذاب است که همه دلشان میخواهد آن را بشنوند. این موضوع یک دلیل دارد و آن این است که آن فرد در کنار بیان قوی، موضوعی را که تعریف میکند، کاملا درک کرده و بر تمام ابعاد آن مسلط است. جشنواره قصه گویی سالهاست به صورت بینالمللی برگزار میشود. در دیگر کشورها هم قصه همان ارزشها و اعتباری را دارد که ما و در فرهنگ ما داریم؟
یکی ازدلایلی که باعث میشود درکشورهای دیگر به قصهگویی اهمیت دهند، موضوع اثرگذاری قابل توجه آن است، چرا که قصهگویی به سادهترین شکل در یک فضای صمیمی به اجرا در میآید و این فضای صمیمی بهترین فرصت برای انتقال مفاهیم مورد نظربه مخاطب را فراهم میآورد.
ما برای قصههای خودمان و توسعه آنها چه میتوانیم بکنیم؟
در شاهنامه، بوستان و گلستان سعدی، اشعار مثنوی و... داستانهای ارزشمندی داریم که میتوانیم با استفاده از تکنیکهای پویانمایی که امروز پیشرفت چشمگیری هم داشته، آثار خوبی برای کودکان و نوجوانان تولید کنیم که هم در داخل کشور مورد استقبال قرار بگیرد هم از مرزها خارج شود و به گوش مردم جهان برسد. آذر مهاجر - ادبیات و هنر / روزنامه جام جم
پنج شنبه 21 آذر 1398 ساعت 00:05
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 125]