تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):غذا خوردن نزد مصيبت‏زدگان و با خرج آنان، از رفتارهاى جاهليت است و سنّت پيامبر صلى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829869348




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روی سرش بنزین ریختم، با او فاصله داشتم اما تا فندک زدم آتش گرفت


واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:

گیل نگاه: پسر ناخلف که در جنایتی هولناک پدرش را آتش زده بود پس از ۴ روز با پای خود به اداره پلیس رفت.وی در بازجویی‌ها مدعی شد قصد آتش زدن پدرش را نداشته و فقط می‌خواسته به تقلید از فیلم‌ها پدرش را بترساند.به‌ گزارش «ایران»، ماجرا از این قرار بود که ۱۴ اردیبهشت مرگ مرد میانسالی در یکی از بیمارستان‌های پایتخت به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد. در بررسی‌های صورت گرفته مشخص شد که مرد میانسال ۴ اردیبهشت به خاطر سوختگی به بیمارستان منتقل شده اما بر اثر شدت سوختگی جان باخته است.با مرگ مرد ۵۰ ساله به دستور بازپرس جنایی، تیم تحقیق وارد عمل شدند. در بررسی‌های اولیه خانواده سیروس قصد داشتند با پنهان کردن واقعیت موضوع را یک حادثه نشان دهند. اما بررسی‌های تیم تحقیق نشان می‌داد که سوختگی عمدی بوده است و از زمانی که این اتفاق برای سیروس رخ داده پسرش نیز ناپدید شده است. در ادامه با توجه به مدارکی که تیم تحقیق به‌ دست آورده بودند خانواده سیروس راز این سوختگی را برملا کردند و مشخص شد که عامل این آتش‌سوزی، رامین پسر سیروس است.سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: درحالی که تحقیقات برای دستگیری رامین ادامه داشت او ۴ روز بعد از مرگ پدرش به اداره آگاهی رفته و خودش را معرفی کرد.پسر جوان که از یادآوری ماجرای مرگ پدرش خیلی ناراحت است عذاب وجدان را عامل اصلی تسلیم شدنش می‌داند.چه شد که این اتفاق افتاد؟من پدرم را دوست داشتم، اصلاً قصدم کشتن او نبود. اگر می‌خواستم او را به قتل برسانم که شب عید او را از کمپ ترک اعتیاد ترخیص نمی‌کردم.خودم خانه و زندگی دارم اما به خاطر پدرم نزد او می‌ماندم.سر چه موضوعی اختلاف داشتید؟مواد کشیدن پدرم. هر زمان که او مواد می‌کشید دچار توهم می‌شد و آدم‌های خیالی می‌دید و ما را اذیت می‌کرد.یک مغازه اجاره کردم و با پدرم داخل آن کار می‌کردیم. مغازه موتورفروشی بود اما پدرم در مغازه نمی‌ماند. به جای اینکه برای خودمان کار کند برای دیگران دلالی می‌کرد و پول کمی می‌گرفت. روز حادثه وقتی فهمیدم که پول وام‌ها و اقساط را پرداخت نکرده به سراغش رفتم و گفتم چرا پول را ندادی. پول‌ها را چکار می‌کنی. او گفت هر چه پول گیرم آمده به حسابت ریخته ام. پدرم همیشه جلوی دوست و همکارش مرا مدام تحقیر می‌کرد.سر این موضوع هم از او دلخور بودم، رفتم سراغ مادرم و به او گفتم. مادرم گفت او امروز شیشه مصرف کرده باهم صحبت نکنید ممکن است دعوایتان شود. قبول کردم و به حیاط رفتم، چشمم به موتور مشکی افتاد که پدرم آورده بود. از موتور او بنزین کشیدم تا به موتور خودم بریزم اما باران گرفت. به اتاق برگشتم. یک دفعه پایم روی لیوان رفت، شکست و پایم برید. وقتی این اتفاق افتاد پدرم گفت حقت بود و من از این حرفش عصبانی شدم و بنزین را روی او پاشیدم. بنزین روی چشم‌های پدرم ریخت و درهمین حال برای ترساندن او و به تقلید از فیلم‌ها، فندک را برداشتم و روشن کردم. با پدرم خیلی فاصله داشتم اما نمی‌دانم چه شد که یک دفعه شعله ور شد.بعد از قتل کجا رفتی؟شب‌ها در پارک می‌خوابیدم. البته قبل از مرگ پدرم، زمانی که سوخته بود چندین بار خواستم به دیدن او بروم اما خانواده‌ام مخالفت کردند و گفتند ممکن است با عموهایم بحثم شود.تحصیلاتت چقدر است؟تا دوم دبیرستان بیشتر درس نخواندم. ۱۰ سالم بود پدرم ما را رها کرد و با زن دیگری ازدواج کرد. بعد از آن هم کار می‌کردم و هم درس می‌خواندم. اما دیگر نتوانستم به تحصیل ادامه دهم.چرا متادون مصرف می‌کنی؟چند وقتی می‌شد زمانی که فشار کاری‌ام زیاد بود برای رهایی از استرس و فشار کار مجبور شدم که متادون مصرف کنم.پدرت چطور؟از زمانی که چشم باز کردم سیگار و مواد دیدم. بارها او را به کمپ ترک اعتیاد بردیم. چندین بار به خاطر اعتیادش در بیمارستان بستری شد اما فایده‌ای نداشت.
۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۷





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: گیل نگاه]
[مشاهده در: www.gilnegah.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن