واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: از قدیم گفتهاند بار کج هیچگاه به منزل نمیرسد. این جمله در خیلی جاها مصداق پیدا میکند و اگر انسان خوب دقت کند برایش شکی باقی نمیماند که حتی اگر این راه کج و خطا به رنگ و لعاب متفاوتی هم باشد باز هم نتیجهای در برندارد.
یکی از این راهها که در این شماره به ذکر چند نمونه از آن میپردازیم جنایاتی است که برسر خرید و فروش عتیقه یا به بهانه آن بوده است. قتلهایی که قربانیان آن به رویای یکشبه پولدار شدن ازطریق پیدا کردن گنج یا زیرخاکیها به محل قتل رفته و هیچگاه بازنگشتهاند. قتلهای سریالی بر سر عتیقه قاتلان سریالی که به بهانه عتیقه قربانیان خود را به سر قرار میکشاندند و پولهای آنها را سرقت میکردند، یکی از پروندههای جنجالی سالهای قبل را از آن خود کردند. قاتلانی که در ادامه بررسیها مشخص شد فوتبالیست 22 ساله را نیز ربوده و به قتل رساندهاند. ماجرا با ناپدید شدن امید دربندی از 14 مرداد 92 آغاز شد. پدر امید موضوع را به پلیس گزارش داد و از سویی آدم ربایان در تماس با خانواده امید درخواست 110 میلیون تومان برای آزادی او کرده بودند. درحالیکه تحقیقات پلیس در این پرونده ادامه داشت، چند روز بعد جسد امید در چاهی حوالی امینآباد پیدا شد. تحقیقات در این پرونده ادامه داشت تا اینکه، کارآگاهان آگاهی تهران اعضای یک باند افغانی را به اتهام قتلهای سریالی در پایتخت دستگیر کردند. این باند سه مرد جوان را به بهانه فروش سکههای طلا و عتیقههای زیرخاکی از نوشهر به تهران کشاندند اما در نهایت با قتل یکی از آنها و مجروح کردن دو نفر دیگر، همه پولهایشان را به سرقت بردند. این پایان ماجرا نبود. چراکه دومین حادثه مشابه این بار در شمال شرق تهران رخ داد. قربانیان بعدی قاتلان سریالی، دوبرادر بودند که یکی از آنها به قتل رسید و دیگری تا یک قدمی مرگ رفت. پس از این جنایت بود که کارآگاهان سرنخهای مهمی از باند جنایتکاران بهدست آوردند و آنها را زمانی که با طعمه دیگری در پارکی در شمال تهران قرار گذاشته بودند محاصره و دستگیر کردند. در ادامه تحقیقات مشخص شد قاتلان سریالی که به خاطر عتیقه دست به قتل میزدند، عاملان قتل امید دربندی هستند. راز قتل خانواده 4 نفره در گندمزار یکی از هولناکترین جنایاتی که بر سر عتیقه رخ داد، مربوط میشود به قتل دو کودک و پدر و مادرشان. عامل این جنایات، اجساد را در گندمزار رها کرده و با پولهای سرقتی برای خود خودرو خریده بود. رسیدگی به این پرونده از 23 اردیبهشت سال 92 با تماس مرد جوانی به پلیس مارلیک آغاز شد. مرد جوان از ناپدید شدن برادرش مرتضی و زن و بچههای او خبر داد. در تحقیقات میدانی مشخص شد، مرتضی کارمند بانک بوده و مدتی است عتیقه خرید و فروش میکند.
همچنین مشخص شد مرد جوان آخرین بار با متهم سابقهداری به نام اصغر دیده شده است. با این احتمال که مرد سابقه دار از سرنوشت نامعلوم مرتضی و خانواده اش باخبر باشد، اصغر دستگیر شد و در بازرسی از خانه اش علاوه بر کشف سلاح کمری، مدارک هویتی مرتضی و النگوهای همسر مرد جوان نیز کشف شد. متهم در تحقیقات گفت: از آنجا که مقتول در کار خرید و فروش عتیقه بود، او را به بهانه خرید عتیقه به بیجار کشاندم و مرتضی، همسر و بچههایش را به قتل رساندم و سپس با پولهایی که از آنها سرقت کرده بودم یک خودرو خریدم. جسد قربانیان را نیز در باغ و مزارع گندم جاده بیجار به همدان رها کردیم. قتل بادیگارد تاجر عتیقه وسوسه پولهایی که از معامله خرید زیر خاکی به جان بادیگارد جوان افتاده بود باعث شد مرد جوان دست به جنایت بزند. پرونده این جنایت شامگاه 21فروردین امسال با پیدا شدن جسد مردی میانسال داخل یک خودروی 206 در کمربندی اسلامشهر ـ واوان به جریان افتاد. دستوپای این مرد با طناب بسته شده بود و رد کبودی روی گلویش حکایت از این داشت که خفه شده است. بررسیها نشان میداد مقتول کارخانهدار ثروتمندی است که در شمال تهران زندگی میکند.
ماموران به پرسوجو از خانواده قربانی پرداختند و متوجه شدند این مرد علاوه بر مدیریت کارخانه، در خرید و فروش عتیقه و زیرخاکی نیز فعالیت دارد. در ادامه مشخص شد مقتول از مدتی قبل کشتیگیر جوانی را بهعنوان بادیگارد بهکار گرفته و هنگام معامله عتیقه وی را همراه خود میبرد. کارآگاهان سراغ بادیگارد جوان رفتند و او که ابتدا منکر جنایت بود راز قتل مرد کارخانهدار را فاش کرد و گفت: هروقت مقتول قصد انجام معامله عتیقه داشت، مرا بهخاطر بدن قوی و ورزیدهای که داشتم، بهعنوان بادیگارد همراه خودش میبرد. در آخرین معاملهای که انجام داد مبلغی میلیاردی گیرش آمد اما برخلاف انتظارم پولی به من نداد. حتی چند روز بعد 40میلیون تومان از من قرض گرفت. همین باعث شد عصبانی شوم. روز حادثه به بهانه معامله عتیقه او را به خانه یکی از بستگانم کشانده و به قتل رساندم. دستنوشتههایی که هویت متهم را لو داد زن جوانی که پس از 7 روز از اعماق چاه نجات یافت، از قربانیان عتیقه بود. البته همسر او در این جریان به قتل رسید و عامل جنایت از روی یک دستنوشته دستگیر شد. شامگاه 23مرداد 92، خانواده مرد جوانی نزد ماموران پلیس سمنان رفتند و خبر از ناپدید شدن پسرشان و همسر او دادند. آنها به مأموران گفتند زوج جوان برای پیدا کردن گنج، سوار بر یک موتورسیکلت به بیابانهای جنوب سمنان رفتهاند، اما با گذشت چند ساعت خبری از این زوج نشده است.
از آنجا که احتمال میرفت زوج جوان قربانی جنایتی خاموش شده باشند، تیمی از کارآگاهان وارد عمل شدند و تحقیقات گستردهای برای کشف حقیقت آغاز شد. تیم تحقیق زمانی که در تلاش برای بهدست آوردن ردی از این زوج بود، در مغازه مرد جوان با دستنوشتهای مواجه شد که او در محلی مخفی کرده بود. وی روی کاغذ چیزهایی راجع به پیدا کردن گنج و تقسیم کردن آن با یکی از دوستانش به نام ناصر نوشته بود و با این اطلاعات شکی برای پلیس باقی نماند که زوج جوان قربانی حادثهای شوم شدهاند. تنها کسی که میتوانست رازگشای این ماجرا باشد، ناصر بود. در بررسیهای انجام شده محل زندگی ناصر شناسایی شد و مأموران وی را دستگیر کردند. متهم مدعی شد که جنایت را به دستور فرد دیگری مرتکب شده و از محل جسد قربانیان باخبر است. با اعترافات این مرد، درحالیکه یک هفته از ماجرا گذشته بود، مأموران راهی محلی شدند که چاه عمیقی در آنجا بود. در این میان نیروهای آتشنشانی نیز به این محل اعزام شدند تا اجساد قربانیان را از داخل چاه بیرون بکشند. وقتی تیمهای عملیاتی به دهانه چاه رسیدند، صدای ناله زنی را شنیدند و فهمیدند که او زنده است. زن جوان پس از گذشت هفت روز از مرگ نجات پیدا کرد اما همسرش قربانی نقشه عتیقه شد. ضمیمه تپش جام جم
جمعه 12 خرداد 1396 ساعت 00:45
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]