واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: خطای «عبور از خاتمی» را تکرار نکنیم/ ۴ دلیل که «روحانی» بهترین انتخاب بود
رویکرد این حامیان خاتمی نه تنها به روی کارآمدن یک دولت چپگرا منجر نشد بلکه راستگرایان از این فرصت تشتت و افتراق استفاده کرده و زمینه دولتی را به وجود آوردند که در منتهی الیه راست قرار داشت و برای هشت سال پروژه اصلاحطلبی را مسکوت گذاشت. به همین دلیل نیز کسانی که امروز موضوع «عبور از روحانی» را کلید زدهاند باید به این نکته توجه کنند که خطر پوپولیسم و رادیکالیسم بیخ گوش آنها است و ممکن است چهار سال بعد به جای اینکه از یک دولت میانهرو و معتدل انتقاد کنند، مجبور باشند پیامدهای اقدامات یک دولت راستگرای افراطی را تحمل کنند.
آفتابنیوز : سرویس سیاسی- در حالی که تنها چند ماه از آغاز دولت دوازدهم سپری شده است مخالفتها با دولت حسن روحانی وارد فاز جدید و البته معناداری شده است.
به گزارش آفتابنیوز، اگر در چهار سال گذشته تندروهای اصولگرا تلاش میکردند به شکلهای مختلف قطار حرکت دولت را متوقف کنند، امروز وضعیت شکل دیگری به خود گرفته و برخی حامیان روحانی در نقد دولت پیشقدم شدهاند. اقدام برخی هنرمندان و ورزشکاران حامی انتخاباتی روحانی در انتقاد از رویکرد گرانی نیز مزید برعلت شده تا موجی از مخالفتها و ناامیدیها نسبت به دولت در فضای رسانهای کشور آغاز شود.
از سوی دیگر برخی از فعالان سیاسی و روزنامهنگاران اصلاحطلب نیز بخاطر تغییرات در لایحه پیشنهادی بودجه سال ۹۷، انتقادات خود را نسبت به روحانی در مقایسه با گذشته افزایش دادهاند. انتقاد از دولت حق شهروندان و همانطور که دولت و شخص رئیسجمهور نیز بارها بر آن تاکید کردهاند، دولت پذیرای انتقادها و سخنان منتقدان هست و خواهد بود. چهآنکه اگر انتقاد و نقد مستمر نباشد، ممکن است مسئولان برخلاف خواست مردم حرکت کنند و وقتی کسی هم نباشد که خطاهای آنها را گوشزد کند، بر اشتباهات خود اصرار و کشور را دچار بحران و خسارتهای جبرانناپذیری کنند.
با این وجود به نظر میرسد منتقدان حامی دولت روحانی چند نکته مهم را فراموش کردهاند و بیشتر با نگاهی احساسی و هیجانی به رویکرد دولت نگاه میکنند. این در حالی است که در یک نگاه منطقی و دوراندیشانه حسن روحانی به چهار دلیل بهترین رییسجمهور مستقر است. نخست اینکه حسن روحانی «خیر الموجودین» جریان تحولخواه و اعتدالگرای کشور است و علاوه براینکه مورد اعتماد اغلب گروههای سیاسی قرار دارد، دستگاه حاکمیتی نیز نظر مساعدی نسبت به وی دارد. در نتیجه اگر کسی قصد داشته باشد تغییرات مهمی در رویکرد توسعه جامعه داشته باشد باید دارای چنین ویژگیهایی باشد. جامعه ایران پس از پشت سر گذاشتن دورههایی تندروی به این نتیجه رسیده که اگر قرار است تحولی در کشور رخ بدهد بدون شک این تغیرات از طریق میانهروی و اعتدال شکل خواهد گرفت. در نتیجه نمیتوان آزموده را دوباره آزمود و به جریانهایی اعتماد کرد که در ظاهر یک گام به جلو برمیدارند و در باطن دو گام به عقب. دوم اینکه باید از تاریخ عبرت گرفت. اتفاقی که امروز درباره دولت روحانی رخ داده در دولت دوم سید محمد خاتمی نیز رخ داد و برخی از حامیان خاتمی که از دستاوردهای سیاسی دولت اصلاحات سرخوش شده بودند با تئوری «عبور از خاتمی» به دنبال یک دولت رادیکال چپگرا بودند که روی مواضع اصلاحطلبی پافشاری بیشتری کند.
این در حالی است که رویکرد این حامیان خاتمی نه تنها به روی کارآمدن یک دولت چپگرا منجر نشد بلکه راستگرایان از این فرصت تشتت و افتراق استفاده کرده و زمینه دولتی را به وجود آوردند که در منتهی الیه راست قرار داشت و برای هشت سال پروژه اصلاحطلبی را مسکوت گذاشت. به همین دلیل نیز کسانی که امروز موضوع «عبور از روحانی» را کلید زدهاند باید به این نکته توجه کنند که خطر پوپولیسم و رادیکالیسم بیخ گوش آنها است و ممکن است چهار سال بعد به جای اینکه از یک دولت میانهرو و معتدل انتقاد کنند، مجبور باشند پیامدهای اقدامات یک دولت راستگرای افراطی را تحمل کنند.
نکته سوم اینکه حسن روحانی از کابینه خود از بهترین و کارآمدترین نیروهای چپ و راست استفاده کرده و بهجای انتخاب مدیران سیاسی تلاش کرده از مدیرانی در دولت خود استفاده کند که بهترین کارآیی و عملکرد را از خود نشان بدهند. در نتیجه نمیتوان یک دولت نسبتأ کارآمد را به دلیل انتخاب مدیرانی که مورد دلخواه برخی اصلانحطلبان و اصولگرایا نیست را مورد انتقاد و تخطئه قرار داد.
روحانی که با فشارهای زیادی در دولت نخست خود مواجه بود امروز به این نتیجه رسیده که برای زمینهسازی جهت تحولات مهم جامعه باید به برخی از نهادهای سنتی قدرت نزدیک شود تا در یک حالت متوازن و بالانس قدرت اهداف خود را اجرایی کنند. به همین دلیل نیز نباید با احساسات و هیجانات آب به آسیاب رقیب ریخت و از کاه، کوه ساخت و زمینه روی کار آمدن تندروها را فراهم کرد. و نکته چهارم اینکه جریان اصلاحات به عنوان مهمترین جریان سیاسی حامی روحانی با چالش جدی تغییر نسل و رویکرد مواجه شده است. در نتیجه نباید چالشهای درونی جریان اصلاحات را به دولت روحانی سرایت داد و از روحانی انتظار داشت که تماما در راستای گفتمان اصلاحطلبی حرکت کند. این در حالی است که روحانی در دولت دوم خود با چالشهای بسیار بزرگ و جدی در زمینههای بینالمللی، اقتصادی و سیاسی مواجه خواهد بود. نخبگان جریان اصلاحات باید با تجدیدنظر در ساختار تصمیمگیری این جریان راهحل جدیدی را برای تقویت رویکرد اصلاحطلبانه به معنای واقعی در نسل جدید پیدا کنند و امیدوار باشند با عملکرد موفق دولت روحانی بتوانند در سال ۱۴۰۰ با یک دولت اصلاحطلب به صورت رسمی به قدرت بازگردند.
۲۶ آذر ۱۳۹۶ - ۱۱:۴۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]