تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 22 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):صدقه بجا، نيكوكارى، نيكى به پدر و مادر و صله رحم، بدبختى را به خوش بختى تبديل و...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828448599




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ترفند احمدی‌نژادی با جامعه ایرانی چه کرد


واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: ترفند احمدی‌نژادی با جامعه ایرانی چه کرد

ترفند احمدی‌نژادی با جامعه ایرانی چه کرد



احمد غلامی در سرمقاله شرق نوشت: در رمان هولناکِ «کوری» اثر ژوزه ساراماگو، نویسنده پرتغالی، مردمِ یک شهر به کوری مبتلا می‌شوند. برخلاف کوری واقعی که همه‌چیز سیاه است، در رمان «کوری» همه‌چیز سفید است. بیماری از بیماران یک مطب چشم‌پزشکی آغاز می‌شود و به‌تمامی شهر سرایت می‌کند. تنها کسی که بینا باقی می‌ماند همسر چشم‌پزشک است، کسی که دست‌آخر منجی جامعه می‌شود و علیه کوری سفیدی که شهر را فراگرفته به پا می‌خیزد و بینایی را به مردم بازمی‌گرداند. او در پایان این پرسش را پیش می‌کشد که «ما چرا کور شدیم؟» شوهر جواب می‌دهد، «نمی‌دانم اما شاید روزی بفهمیم!». زن می‌گوید: «می‌خواهی نظر مرا بدانی، فکر می‌کنم ما کور نشده‌ایم. ما کور هستیم؛ کور اما بینا؛ کورهایی که می‌توانند ببینند و نمی‌بینند». حالا این حکایت ما است: «اهریمنی که از آن می‌ترسیم نتیجه اعمال خود ما است». احمدی‌نژادی که قد کشیده و در برابرمان ایستاده، یکی از نزدیک‌ترین‌ها به ما است. مردی که مبدعِ نوعی سنت اخلاقی در دوران معاصر و تجلی آن است. او با آگاهی بر روح زمانه خود، اخلاقی را پایه‌گذاری کرد که با آن بر مسند قدرت نشست. اغراق نیست اگر بگوییم او فرزند زمان خویش است. محمود احمدی‌نژاد توانست در دوره هشت‌ساله دولتش، این سنت اخلاقی را به تمام ارکان زندگی اجتماعی و سیاسی جامعه ایران تسری دهد: «کوری سفید». ویروسی که به‌ظاهر خطرناک بود، با استقبال برخی از مردم و سیاست‌مداران روبه‌رو شد. آنچه احمدی‌نژاد مبدع آن شده بود، گذشتن از خط قرمزهای اخلاقی بود که آبشخور آن سنتی‌ هزارساله است. او با عبور از این خطوط قرمز، آنها را به خطوط فرضی و نسبی تقلیل داد و بر همگان اثبات کرد که می‌شود فرضیات اخلاقی را زیر پا گذاشت. اینک گرچه برخی احمدی‌نژاد را سرزنش می‌کنند، بسیاری راه و رسمش را در زندگی روزمره و سیاست پیشه‌ کرده‌اند. تئوری احمدی‌نژاد برخاسته از دو ایده اصلی است: بی‌تعهدی و فراموشی. او اثبات کرده است که در برابر هیچ‌کس و هیچ‌چیز تعهد ندارد، جز خودش و قدرت برای خودش. مبنای این ایده را «فراموشی» سامان می‌دهد. فراموشی تعهد در برابر دیگران. فراموشی درباره آنچه گفته و کرده‌ایم. فراموشی فجایعی که به بار آورده‌ایم. احمدی‌نژاد می‌تواند فراموش کند، چون در طول هشت سال بسیاری را دچار فراموشی (کوری سفید) کرده است. برتری او نسبت به دیگران شجاعتش در بهره‌برداری از بی‌تعهدی و فراموشی است. همان فراموشی‌ای که در تمام سطوح جامعه رسوخ کرده است. مردمی نالان از بدعهدی‌ها، رودست‌خوردن‌ها و سوءاستفاده مکرر از آمال و رؤیاهاشان. مردمی که یاد گرفته‌اند احمدی‌نژادبودن هم چیز بدی نیست، دست‌کم با پیشه‌کردنِ سنت اخلاقی او شاید بتوانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند. گفته‌اند سیاست، مردم را می‌سازد و مردم، سیاست را. کدام‌یک از سیاست‌مداران ما به حرف‌هایی که می‌زنند باور دارند و پای آن می‌ایستند! به‌جز تعداد انگشت‌شماری که به گفته‌های خود معتقد و متعهدند، مابقی هر آنچه می‌گویند فراموش می‌کنند و به آن عمل نمی‌کنند؛ و مهم‌تر اینکه پس از مدتی خلاف آن را می‌گویند؛ چون باور دارند مردم هم آن را فراموش کرده‌اند و هم این را فراموش خواهند کرد. گویا مردم با سیاست و سیاست‌مداران به توافقی نسبی رسیده‌ بودند؛ اما این توافق چندان پایدار نخواهد بود؛ ازاین‌رو احمدی‌نژاد هرازچندگاهی بازمی‌گردد و بعید است تا ساکتش نکنند، ساکت شود. او فقط به خودش تعهد دارد. درست مانند برخی از فعالان سیاسی، برخی از نمایندگان مجلس و حتی برخی از مردم. آن زمان کار از دست در رفته است که مفاهیمی چون فرهنگ و سیاست از بین برود. وجه غالب سیاسیون و اهالی فرهنگ، از نویسندگان و روشنفکران، به سنت اخلاقی احمدی‌نژاد خو کرده‌اند. از منتهی‌الیه راست به منتهی‌الیه چپ می‌روند و برعکس. گاه هم فریادی برمی‌آورند: ما سیاسی نیستیم، هرچه می‌کشیم از سیاست است. هیچ‌کس نه‌تنها از این حرف‌ها متحیر نمی‌شود بلکه از آن استقبال هم می‌کند. جامعه‌ای این‌چنینی، سنت اخلاقی احمدی‌نژاد در تمام سطوح آن رسوخ خواهد کرد. برای رهایی از این فراموشی تاریخی، کارِ وجدان‌های آگاه سنگین است؛ وجدان‌هایی که هنوز به انسان‌بودن و انسان‌شدن باور و تعهد دارند. آنچه امروز ما وارث آن هستیم آغازگاهش از بی‌اعتنایی به تعهد است. چه کسانی به تعهد بی‌تعهدی‌کردند تا آن را خواسته یا ناخواسته خنثی کنند؟ چه کسانی ریشه تعهد را آگاهانه زدند؟ چه کسانی تعهد را به سخره گرفتند و آن را از منظر انداختند؟ چه کسانی بستر را برای احمدی‌نژاد آماده کردند و چرا انتظار دارند از پس این چراها، مبدع اخلاق فراموشی و بی‌تعهدی کنار برود. آن‌هم در زمانه‌ای که بیش از هر زمان دیگر بی‌تعهدی در سیاست جا باز کرده است و ترفندهای احمدی‌نژادی گاه برای فریب مردم و گاه برای زدن دولت روحانی به کار گرفته می‌شود. با اندکی دستکاری در داستان دیگری از ساراماگو همه‌چیز عیان می‌شود: «واقعه‌ای را برایتان نقل خواهم کرد که در یکی از روستاهای فلورانس در چهارصد سال پیش اتفاق افتاد. مردم روستای مورد بحث یا در خانه‌هایشان بودند و یا در کشتزارها سرگرم کار، که ناگهان صدای ناقوس کلیسا را شنیدند... صدای نابهنگامِ ناقوس مرگ بود، به همین جهت زن‌ها به کوچه ریختند، مردها کار کشتزارها را رها کردند و در زمان کوتاهی در میدان کلیسا جمع شدند تا ببیند چه کسی مرده است و باید برای چه کسی زاری کنند. دهقانی از کلیسا بیرون آمد و گفت: کسی نمرده است که نام و ظاهری انسانی داشته باشد. مردم پرسیدند: پس چرا ناقوس را به صدا درآورده‌ای؟ دهقان گفت: من ناقوس مرگِ تعهد [عدالت] را به صدا درآورده‌ام. چون تعهد مرده است». ناقوسِ بی‌تعهدی برای ما نیز به صدا درآمده است. مخالفان دولت و آنان که به ‌سودای قدرت با اتکا بر اخلاق احمدی‌نژادی بر طبل تفرقه دولت و مردم کوبیدند، صدای این ناقوس را نشنیده بودند. این است که گرفتار تبعات ناخواسته بازی قدرت خود شدند؛ زیرا مردم از پسِ تجربه هشت ‌سال دولت احمدی‌نژاد و چند صباحی که او نقش معترض و منتقد را ایفا می‌کند، دیگر کلک‌ و فریب‌های احمدی‌نژادی را شناخته‌اند و از این‌رو درصددند تا سیاستی را که قرار است علیه آنان به کار افتد، در راستای مطالبات خود به‌کار گیرند.  
 

دریافت عناوین آخرین خبرها در تلگرام


شنبه, 09 دی 1396 ساعت 09:52





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[مشاهده در: www.akharinnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 18]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن