محبوبترینها
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1798707500
گزارش خبرنگار اعزامی فارس به هشتمین بیمارستان صحرایی در روستای جانانلو استقرار بیمارستان صحرایی تلاش برای رفع محرومیت و خدمت صادقانه/ بیمارستان صحرایی سپاه خدمتی ماندگار
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارش خبرنگار اعزامی فارس به هشتمین بیمارستان صحرایی در روستای جانانلواستقرار بیمارستان صحرایی تلاش برای رفع محرومیت و خدمت صادقانه/ بیمارستان صحرایی سپاه خدمتی ماندگار
ایجاد و راه‌اندازی بیمارستان‌های صحرایی سپاه، آغازی بر پـایان محرومیت‌های بهداشتی، درمانی مردم دورافتاده در نقاط مختلف استان آذربایجان‌شرقی در منطقه خداآفرین بود که اشک شوق را از چشمان آنان جاری کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، بسیج جامعه پزشکی سپاه عاشورا با همکاری دانشگاه علوم پزشکی و سایر نهادهای مربوطه هفته گذشته هشتمین بیمارستان صحرایی به نام فاطمةالزهرا را در منطقه خدا آفرین شهرستان کلیبر احداث کردند تا انواع خدمات تخصصی و فوق تخصصی در رشته‌های مختلف پزشکی را به مردمان محروم این منطقه ارائه دهند. با هماهنگی مدیر روابط عمومی سپاه عاشورا اکیپی از خبرنگاران و عکاسان نیز همراه با جهادگران بسیج جامعه پزشکی شدیم تا این لحظات را ثبت و ضبط نمائیم. ساعت 6.30 دقیقه صبح قبل از سپیده‌دم آفتاب راهی شدیم و دل به جاده زدیم. مسیر حرکت‌مان تبریز تا شهرستان کلیبر و از آنجا منطقه مرزی خداآفرین بود. وقتی دل به جاده زدیم و راهی شدیم زیبایی خیره‌کننده طلوع خورشید ما را مسحور خود کرده بود و البته شاتر دوربین عکاسان آماده بود تا لحظه زیبای طلوع خورشید را که با آفتاب پرفروغش دنیا را غرق نور و روشنی می‌کند در قاب دوربین خودشان ماندگار کنند. ما تیم خبرنگاری تصوری از بیمارستان صحرایی و چگونگی احداث و ایجاد آن نداشتیم بنابراین هرکدام از ما شروع کرده بود به ذکر شنیده‌هایی که در این خصوص به گوشش خورده بود. شهرستان کلیبر می‌رسیم در این شهرستان صبحانه محلی خریده و برای صرف صبحانه در جاده توقف می‌کنیم. ساعت 10 صبح است و ما مشغول خوردن صبحانه، وقتی می‌پرسم چند ساعت دیگر باید برویم تا به منطقه برسیم؟ جواب می‌دهند اگر بدون توقف و یکسره برویم باید یک و ساعت ونیم دیگر حوصله به خرج بدهم؛ و من کم‌حوصله‌تر از این حرف‌ها هستم چراکه وضعیت نه‌چندان خوب و مناسب جاده‌ها همیشه مرا از سفر با اتوبوس آن هم به مدت طولانی باز می‌دارد و من علاقه‌ای به سفر در جاده‌های پیچ‌درپیچ و با آسفالت‌های نامناسب ندارم، اما دیگر چاره‌ای نیست تا اینجا آمده‌ایم برای دیدن محرومیت‌هایی که برخی از هموطنان ما در این خطه از میهن با آن روبه‌رو هستند. بعد از صرف صبحانه دوباره راهی می‌شویم تا بعد از یک ساعت و نیم دیگر به منطقه خداآفرین و روستای جانانلو برسیم. دقیقاً ساعت 11 و 30 دقیقه بود که پرسان پرسان خود را مقابل مدرسه بهاران که اکنون کاربری آن به بیمارستان صحرایی تغییر یافته بود رسیدیم. روستای جانانلو که بیمارستان صحرایی در آن ایجاد شده بود روستایی کم برخوردار و محروم که رنج محرومیت در سیمای تک‌تک روستانشینان و عشایر این منطقه به‌خوبی و وضوح دیده می‌شد. سخت به باور می‌نشیند که هنوز هم روستاهایی محروم و دورافتاده در این شهر و کشور وجود دارند که ساکنان این مناطق از خدمات تخصصی و فوق تخصصی بهداشتی و درمانی محروم باشند. در روستای جانانلو به مدرسه بهاران که بیمارستان صحرایی در داخل این مدرسه به ارائه خدمات می‌پردازد هدایت می‌شویم. قبل از افتتاح رسمی مراسم و خدمات‌رسانی مردم مهربان و خونگرم منطقه در صف‌های طولانی منتظر ایستاده‌اند. نیروهای هلال‌احمر در حیاط مدرسه چادر برپا کرده‌اند، چادرهایی که پزشکان عمومی در آن مستقر شده‌اند و در مرحله اول مردم منطقه را ویزیت کرده و اگر نیاز به ویزیت تخصصی و فوق تخصصی داشتند با ارائه گواهی به پزشکان متخصص که در داخل ساختمان مدرسه و در کلاس‌ها مستقر بودند ارجاع داده می‌شوند. خوشحالی مردم منطقه از این‌که می‌بینند پزشکان متخصص در روستای آنها مستقر شده‌اند قابل کتمان و چشم‌پوشی نیست. رنج محرومیت و عقب‌ماندگی در سیمای روستانشینان منطقه حاکی از وجود درد و غمی است که آنان را می‌آزارد و البته در کنار آن فقر فرهنگی و سواد نیز غمی دیگر بر غم‌های آنان می‌افزاید. مردم منطقه که باخبر شده بودند پزشکان در روستی آنان مستقر شده‌اند دو الی سه ساعت زودتر از تیم پزشکی در جلوی مدرسه بهاران به‌صف ایستاده بودند، صف‌های طولانی و البته خسته‌کننده. بعد از آغاز رسمی مراسم، ویزیت پزشکان شروع می‌شود و مأموران امنیتی به ترتیب افراد را راهی مدرسه می‌کنند. در مرحله اول افراد پذیرش‌شده و شماره دریافت کرده بعد به ترتیب به پزشکان عمومی مراجعه می‌کنند. در این میان ما خبرنگاران و عکاسان نیز تنها تماشاگر نبودیم بلکه با بیماران و همچنین با پزشکان از وضعیت منطقه صحبت می‌کردیم؛ و البته گرمای طاقت‌فرسای تابستان و آبی که پیدا نمی‌کردم برای نوشیدن مرا حسابی بی‌تاب کرده بود. از چندنفری سراغ آب آشامیدنی را گرفتم تانکر آبی که در قسمتی تعبیه شده بود نشانم دادند و من خوشحال از یافتن آب، به سراغ آن رفته و حسابی سیراب شدم و اینجا بود که انسان قدر نعمت آب را به‌خوبی درک می‌کند. بعد از رفع تشنگی سراغ بیمارانی می‌روم که برای ویزیت و معالجه در صف ایستاده‌اند در ابتدا با خانم جوانی صحبت کردم که به خاطر دندان‌درد به بیمارستان صحرایی آمده بود، وقتی می‌پرسم از امکانات بهداشتی و درمانی منطقه برایم بگو. در جوابم می‌گوید: نیازی به گفتن نیست اگر بیمارستان داشتیم، اگر کلینیک تخصصی داشتیم دیگر نیازی به بیمارستان صحرایی نبود، امکانات ما در این منطقه مرز خیلی ناچیز و محدود است. وی می‌گوید: خیلی از مردم روستاهای اطراف از آمدن پزشکان بی‌اطلاع هستند و مدت پنج روز برای این امر خیلی کم است. نسرین حضرت قلی‌پور یکی از پرستاران بیمارستان رازی تبریز است که با گروه پزشکی به این منطقه آمده است. او برای اولین بار و به‌صورت داوطلب به این اردوی جهادی آمده است تا تجربه دیگری به تجربیات خود در عرصه خدمات‌رسانی به بیماران اضافه کند. وی می‌گوید: ارزش معنوی این‌گونه کارها و خدمات است که برای انسان باقی می‌ماند، اینجا آمده‌ایم تا برخی موارد را از نزدیک دیده و لمس کنیم. البته پزشکانی که به این بیمارستان صحرایی آمده‌اند اولین باری نیست که به این مناطق می‌آیند. هستند پزشکانی که پیش از این نیز با اردوهای جهادی بسیج جامعه پزشکی همراه شده بودند. دکتر بهروز عزت‌پور جزو آن دسته پزشکانی بود که در حیاط مدرسه و در چادرهای هلال‌احمر به‌عنوان پزشک عمومی به ویزیت اولیه بیماران می‌پرداخت. او از شبکه بهداشت و درمان بستان‌آباد به این اردوی جهادی آمده بود و این بیمارستان صحرایی ششمین منطقه‌ای بود که وی برای خدمت‌رسانی در اینجا حضور یافته بود. در ادامه با دکتر احمد اخباری هم‌صحبت می‌شوم. پزشکی که رتبه 114 کنکور را کسب کرده بود تا بتواند مدرک دکترایش را از دانشگاه تهران اخذ کند. او که تا سن 18 سالگی در همین منطقه درس خوانده بود و در روستای شجاع شهرستان جلفا که در همسایگی شهرستان کلیبر قرار دارد به‌خوبی طعم تلخ محرومیت را می‌دانست. پزشکی که خاطرات خوبی از دوران تحصیل در زادگاه خود به یادداشت و به‌خوبی و خوشی از آن یاد می‌کرد. وی جزو بسیج فعال جامعه پزشکی بود و شرکت در اردوهای جهادی و اعزام به بیمارستان‌های صحرایی را باقی الصالحات می‌دانست. وی به خبرنگار فارس گفت: مادر مهربان و فداکارم به رحمت خدا رفته است، من و برادرم که چشم‌پزشک است همه‌ساله برای شادی روح مادرم و باقی‌الصالحاتی که برای او انجام می‌دهیم به این اردوهای جهادی می‌آییم. وی که برای چهارمین نوبت در بیمارستان صحرایی حضور یافته بود اضافه می‌کند: ما تاکنون با بسیج جامعه پزشکی در شهرستان‌های چاراویماق، ورزقان، نظرکهریزی رفته‌ایم و اکنون در روستای جانانلو هستیم. در حیاط بیمارستان چادرهای اورژانس هلال‌احمر به چشم می‌خورد که در داخل آن خدمات اورژانسی اراده می‌شود و نیروهای آماده‌باش هلال‌احمر به ارائه خدمات تعریف‌شده می‌پردازند.
از محوطه حیاط بیمارستان صحرایی به داخل ساختمان هدایت می‌شویم تا با انواع خدماتی که در داخل کلاس‌ها ارائه می‌شود آشنا شویم. در سر در کلاس‌ها نوع پزشکان و بخش‌های مربوطه نوشته شده است. در یکی از کلاس‌ها، با دکتر قویدل هم‌کلام شدم، پزشکی که به گفته خودش باور نمی‌کند در ایران اسلامی ما چنین مناطق محرومی نیز باشند. دکتر قویدل جزو پزشکان بدون مرز است که تجربه سفر به آفریقا، غنا و کنیا در پرونده پزشکی وی به چشم می‌خورد. وی که صدای محرومیت انسان‌های مظلوم و دردکشیده را در آن‌سوی مرزها شنیده و به یاری آنان شتافته است. او تاکنون در قالب اردوهای جهادی بسیج جامعه پزشکی در بیمارستان‌های صحرایی شهرستان‌های مناطق محروم و کم برخوردار هوراند، هشترود، سیه‌رود و نظرکهریزی حاضر شده است. قویدل انجام چنین برنامه‌هایی را برای مناطق محروم بسیار خوب، مفید و مناسب ارزیابی کرده و در کنار آن عنوان می‌کند که اجرای چنین برنامه‌هایی برای آمادگی دانشگاه علوم پزشکی و سپاه عاشورا در شرایط سخت نوعی آمادگی دفاعی نیز محسوب می‌شود. در ادامه با پاکیزه بایرامی آشنا می‌شوم که در سالن مدرسه و در طبقه دوم به دنبال پزشک و متخصص ارتوپد می‌گردد، او برای درد زانو به بیمارستان صحرایی آمده است. وی می‌گوید: ما در روستای جانانلو پزشک نداریم، درمانگاه در روستای خمارلو و بیمارستان در شهرستان کلیبر قرار دارد و ما خیلی از نظر امکانات بهداشتی و درمانی در تنگنا و مضیقه هستیم. از روی تابلوهایی که سر در کلاس‌ها نصب‌شده است کمک می‌کنم تا متخصص ارتوپد را پیدا کند. در همین کلاس با دکتر علی‌نقی لو که متخصص ارتوپد است آشنا شده و صحبت می‌کنیم. نقی‌لو ظاهراً پای ثابت اردوهای جهادی بسیج جامعه پزشکی است. او می‌گوید: چندین هزار متخصص در تبریز وجود دارند اگر یک سری امتیازات و مشوق‌هایی برای پزشکان در نظر گرفته شود مطمئناً پزشکان بیشتری در این طرح‌ها شرکت می‌کنند. نقی‌لو افزود: وقتی انسان در کنار انسان‌های خوب، مهربان ولی محروم حاضر می‌شود و رنج محرومیت و نداری آنها را از نزدیک لمس می‌کند دلش به درد می‌آید بنابراین فرهنگ‌سازی در جهت تشویق پزشکان برای استقبال از این نوع طرح‌ها ضروری به نظر می‌رسد. بخش گوش، حلق و بینی نیز یکی دیگر از بخش‌های خدمات‌دهی به بیماران بود، رعنا حسن‌زاده هم به همراه مادر برای عفونت لوزه به بیمارستان صحرایی آمده و به متخصص گوش و حلق و بینی مراجعه کرده بود که پزشکان مشکل لوزه او را تشخیص داده بودند که باید برای بستری و عمل جراحی به یکی از بیمارستان‌های تبریز ارجاع داده شود؛ و البته تمامی خدمات ارائه‌شده در این بیمارستان صحرایی رایگان بود و حتی بیمارانی که به تشخیص پزشک باید در بیمارستان‌های مجهز بستری شوند نیز به‌صورت رایگان پذیرش می‌شوند. بعد از صحبت کردن با تعدادی از پزشکان و بیماران مراجعه‌کننده و در حالت کلی بازدید از این بیمارستان صحرایی ظاهراً مأموریت خبری اکیپ خبرنگاران و عکاسان به اتمام رسیده است و باید ساز آمدن کوک کنیم. اما قبل از راهی شدن اعلام می‌کنند باید برای صرف ناهار به غذاخوری بیمارستان صحرایی رفته و در صف انتظار برای گرفتن غذا باشیم، ما هم گوش‌به‌فرمانیم و راهی غذاخوری می‌شویم، تقریباً بعد از یک ربع انتظار برای غذا، انتظار به سر می‌آید و نوبت ما هم می‌شود باعجله غذا می‌خوریم چون راه طولانی در پیش داریم و اگر با حساب آمدن بخواهیم بسنجیم دقیقاً پنج ساعت مسافت باید طی کنیم دقیقاً ساعت 2.30 دقیقه ظهر است که ما راه برگشت را در پیش می‌گیریم و البته با کلی حرف و حدیث که کدام مسیر را برای برگشت انتخاب کنیم چراکه اکثریت دوستان به راننده فشار می‌آورند که از مسیر جلفا - تبریز برگردیم که جاده‌های آن پیچ در پیچ نیست و البته مقاومت‌های آقای راننده کارساز نیست و درنهایت تسلیم می‌شود. به‌این‌ترتیب ما راهی تبریز می‌شویم با کوله باری از تجربیات جدیدی که اندوختیم و با خطه‌ای از این میهن اسلامی آشنا شدیم که آشنای درد و محرومیت و نیاز بودند و امید که دولتمردان نظام جمهوری اسلامی آنان را فراموش نکنند. آری توصیف این فضای صمیمی که بین مردم و عوامل درمانی بیمارستان تخصصی سپاه شکل گرفته بود کاری بس مشکل بود، صمیمیتی از جنس همدلی بی‌ریا و خدمت بی‌منت، خدمتی برای مردمانی بزرگ و با صفا که اگرچه از تجملات دور هستند اما صفا و گرمی کلام و نگاهشان، بسیاری از نداشته‌هایشان را جبران می‌کند و این مردمان می‌دانند در ایران اسلامی برخلاف برخی از کشورهای همسایه که معمولاً بیشتر امکانات و خدمات در مرکز کشور متمرکز شده، در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، حتی برای مردم در دورافتاده‌ترین نقاط کشور هم تا حد امکان علاوه بر صرف هزینه‌های کلان، نخواهند گذاشت.
-------------------------------- نگارنده: معصومه درخشان ------------------------------- انتهای پیام/60001/چ40
1395/05/30 :: 14:45
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 103]
-
گوناگون
پربازدیدترینها