واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: هاشمیطبا: احمدی نژاد حالت تهاجمی به خود گرفته است
مصطفی هاشمی طبا به روزنامه اعتماد گفت: من قبول ندارم مردم تندروی را کنار گذاشته و اعتدال را انتخاب کردهاند. رای مردم قابل پیشبینی نیست کمااینکه ممکن است مانند احمدینژاد بازتولید شود .
سید مصطفی هاشمیطبا این روزها در دفتر کوچک خود مشغول انجام امور روزانه شخصی است و از سپهر سیاسی ایران فاصله گرفته است. هاشمیطبا از تصمیم خود برای درخواست از هوادارانش برای رای دادن به روحانی راضی است معتقد است روحانی رییسجمهور عاقلی است. هرچند میگوید شرایطی بر کشور حاکم است که اگر هر دولتی بر سرکار باشد سعی خواهد کرد وضع موجود را حفظ کند. عملکرد دولت دوازدهم درچند ماه اخیر را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا دولت توانسته دستاوردهایش را برای مردم تشریح کند؟ در ابتدای پاسخ به این سوال، باید نکته مهمی را گوشزد کنم. یک اشکال بزرگ در همه ما وجود دارد و این است که ما فکر میکنیم دولت میتواند دستاورد مهمی داشته باشد یا بعضیها اعلام میکنند ما دستاورد بزرگی خواهیم داشت درحالی که این موضوع اصلا امکانپذیر نیست. شرایط کشور به گونهای نیست که دولتی بتواند دستاورد بزرگی داشته باشد. اما روحانی یک دستاورد بزرگ داشت و آن برجام است. برجام به تنهایی مجموعهای از دستاوردهایی است که توانست کشور را از تنگناهایی که در آن گیر کرده بود، رها کند. اما اینکه ما توقع داشته باشیم هردولتی که روی کار میآید بتواند دستاورد بزرگی داشته باشد، غلط است. حتی اگر دولتی واقعا بخواهد به مردم و کشورخدمت کند باید تنگناهای شدیدی برای مردم پیش بینی کند. بنابراین باید برای خدمت به مردم فشار زیادی را وارد کرد. منظورتان از اینکه میگویید هیچ دولتی نمیتواند دستاورد بزرگی داشته باشد یا برای خدمت باید مردم در تنگنا قرار بگیرند چیست؟ آیا ساختار با مشکل مواجه است؟ اجازه دهید با مثال توضیح دهم. به عنوان نمونه مشکل آب رادر نظر بگیرید. کمبود آب باعث شده است کشاورزان به راههای مختلف مانند حفر چاه جدید یا غیرمعقول یا آبکشی از رودخانهها دست بزنند و این باعث تشدید کمبود آب میشود. چارهاش این است که تمهیداتی از سوی دولت برای مقابله و اصلاح این سیستم آبیاری اتخاذ شود. اصلاح روش آبیاری باعث میشود کشاورزی در یک دورهای افت کند و کشاورزان با مشکل مواجه شوند. این موضوع در همه زمینهها وجود دارد. یک مثال دیگر میزنم. درباره سرمایهگذاری نیز مشکلی مشابه داریم. برای امر توسعه نیاز داریم بخش زیادی از ارز کشور را سرمایهگذاری کنیم در حالی که بخش زیادی از ارز کشور صرف واردات میشود چون دولت پول نیاز دارد. در نتیجه واردات باید کم شود. واردات کم شود کمبود کالا رخ میدهد. کمبود کالا سبب گرانی میشود و به مردم فشار میآید. درنتیجه رو به رو شدن با این مسائل ساده نیست. از ابتدای انقلاب متصور بودیم باید دستاوردهای بزرگی داشته باشیم که مردم بتوانند آن دستاوردها را حس کنند و برای مردم ملموس باشد اما همین طرز فکر اشتباه سبب شد مشکلات مردم در طول زمان بیشتر شود. اگر به جای روحانی رقیب اصلی او رای میآورد امروز کشور به کدام سمت میرفت؟ تفاوت چندانی نداشت. اجبارهایی وجود دارد که دولت باید به آنها تمکین کند. به عنوان مثال کافی است نگاهی اجمالی به واردات کالای لوکس در زمان احمدینژاد داشته باشیم. احمدینژاد شعار سادهزیستی داد اما بیشترین واردات کالای لوکس در زمان او رخ داد. دولتها تسلیم وضع موجود میشوند. ممکن است مقدار کمی تغییرات داشته باشند اما در دید اجمالی تفاوتی نمیکند. دولتهای مختلف تنها حرفهای جدیدی میزنند اما این حرفها هیچوقت جامه عمل به خود نمیپوشاند و دولتها تسلیم وضع موجود میشوند. به عنوان مثال ما از دولت تدبیر و امید انتظار داشتیم یارانهها هدفمند شده و یارانه افراد پر درآمد حذف شود اما به هردلیلی این اتفاق رخ نداد. بنابراین اصلاح امور در چنین شرایطی کار بسیار سختی خواهد بود. تسلیم وضع موجود شدن یعنی چی؟ یعنی دولتها برای حفظ خود، خودرا تسلیم وضع موجود میکنند مگر اینکه دولت شجاعی بر سرکار قرار گیرد. هجمهها و حملات به دولت روحانی در مقایسه با دولت خاتمی را چطور ارزیابی میکنید؟ به نظر من هجمه به دولت اصلاحات بیشتر بود زیرا تمام جریان اصولگرا به صورت متحد و یکپارچه علیه دولت آقای خاتمی فعالیت میکردند اما امروز گروههای کوچک و خاصی هستند که به روحانی هجمه میکنند اما صدای زیادی دارند. دلیل بلندی این صدا در اختیار داشتن تریبون است. از لحاظ عده و عده زیاد نیستند اما صدای بلندی دارند. مانند روزنامهای که سی هزار تیراژ دارد و مخاطبی جز برخی دولتیان ندارد، تیترهای بزرگی برای وارد کردن اتهام به دولت میزند و این عنوانها در همه جا مطرح میشود و همه متصور میشوند صدای این اقلیت بسیار بلند است. اگر به زمان انتخابات برگردیم بازهم از هواداران خود میخواهید به روحانی رای دهند؟ بله! موضع من فرقی نکرده است. یکی از مهمترین ویژگیهای روحانی آن است که با موضوعات مختلف عاقلانه برخورد میکند. برخورد عاقلانه با موضوعات مختلف مهمترین نیاز امروز کشور است. نظر شما درباره اقدامات و صحبتهای اخیر احمدینژاد چیست؟ ایشان مسیری را انتخاب کرده است که خود را حفظ کند. در زمان ایشان اتفاقات سیاسی و مالی زیادی در کشور رخ داد. اگر هرکدام از این پروندهها پیگیری قضایی شود تبعات زیادی برای احمدینژاد به همراه خواهد داشت. ایشان مثل همیشه حالت تهاجمی به خود گرفته است تا پوششی بر گذشته خود باشد. چرا اصولگرایان نسبت به این اقدامات یار دیروز خود سیاست سکوت را اتخاذ کردهاند؟ دلیلی ندارد هرکسی به پای دیگری حتما بسوزد. من فکر نمیکنم آدمهایی که در راه مبارزه با نا حقی خود را فدا کنند، زیاد باشند. مگر آنکه نفعی برای این افراد به همراه داشته باشد. دوستان آقای احمدینژاد احساس میکنند اگر به این موضوع ورود کنند نه تنها منفعتی برایشان نخواهد داشت بلکه خود نیز درگیر این ماجرا میشوند. این افراد به دلیل تخلفات و سیاستهای غلط احمدینژاد است که در این موضوع سکوت پیشه کردهاند. مردم از تندروی عبور کردهاند یا امکان بازتولید دولتی نظیر دولت احمدینژاد همچنان وجود دارد؟ من قبول ندارم مردم تندروی را کنار گذاشته و اعتدال را انتخاب کردهاند. بعد از خاتمی چه اتفاقی افتاد؟ آیا خاتمی را قبول نداشتند؟ رای مردم قابل پیشبینی نیست کمااینکه ممکن است مانند احمدینژاد بازتولید شود حتی ممکن است خاتمی دیگری بازتولید شود. جامعه ایران قابل پیشبینی نیست بنابراین نمیشود پیشبینی کرد که دیگر احمدینژادی ظهور نخواهد کرد.
دریافت عناوین آخرین خبرها در تلگرام
چهارشنبه, 08 آذر 1396 ساعت 11:48
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 73]