محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829602430
خطر جایگزین شدن روشهای احساسی بهجای تحقیقات جرمشناسی/ باید به اخبار جنایی نگاهی علمی و کاهش زمینههای جرم داشت
واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
گیل نگاه/سیده مرضیه میرمعصوم نژاددکترای حقوق کیفری و جرمشناسیطی ماههای گذشته خبر قتل دختر خردسالی بانام آتنا اصلانی (بیشتر بخوانید) در رسانههای گروهی و در فضای مجازی بهصورت گسترده منتشرشده است. این خبر در کنار تاثیر عاطفی و غمانگیز خود قابلبررسی از جنبههای مختلف جرمشناسی، جامعهشناسی و علمشناسی است. این نوشتار درصدد است تا به تحلیل گفتمان رسانهای این پرونده بپردازد و آن را از حیث کیفیت بازنمایی رسانهای آن موردبررسی قرار دهد.علاقه مردم به طرح موضوعات جنایی باعث میشود رسانهها برای جلب مخاطب بیشتر و تأثیرگذاری بر آن به راهکارهای مختلفی تمسک جویند. برجستهسازی حوادث جنایی از مهمترین راهکارهای مورداستفاده رسانهها است. برجستهسازی شیوهای است که رسانهها با استفاده از آن موضوعی را (با پوشش وسیع، درشتنمایی و تکرار) پراهمیت جلوه میدهند.تحلیل محتوا نیز عبارت است از روش مطالعه و تحلیل ارتباطات به شیوهای نظاممند، عینی و کلی باهدف سنجش متغیرهای پیامی خاص.مردم اطلاعات خود را از مبادی گوناگونی کسب میکنند، در این میان رسانههای گروهی یکی از مهمترین واصلیترین منابع کسب اخبار و اطلاعات به شمار میرود. تحقیقات بسیار زیادی در خصوص نقش رسانههای گروهی در تغییر و یا اثرگذاری بر عادات رفتاری و طرز تفکر مردم انجامشده است، هرچند این تحقیقات هیچگاه از گزند ایرادات روش-شناختی، چه از منظر تحلیل محتوای رسانههای گروهی و چه از منظر در نظر نگرفتن سایر عوامل مؤثر در امان نبوده است. با توجه به بررسی نظریات تئوری در باب مدلهای تأثیر رسانه جای آن دارد که در اینجا به بحث تحلیل محتوای اخبار عدالت کیفری در رسانههای گروهی بپردازیم.تحلیل محتوا، روش تحقیق مفیدی است، که در آن، اقلام یا موارد مهم محتوای پیام همهی رسانههای همگانی، شناسایی و شمارش و با اقلام و موارد دیگر مقایسه میشوند؛ سرانجام با سایر آمار و ارقام مشابه گردآوریشده و از کل جامعه مقایسه میگردند. به دیگر سخن تحلیل محتوا، روشی از مطالعه و تحلیل ارتباطات به شیوههای سیستمی، عینی و کمی باهدف اندازهگیری برخی متغیرهای پیام است. البته تحلیل محتوای رسانههای گروهی در خصوص اطلاعات عدالت کیفری با چالشهای زیادی روبرو است.مهمترین چالش فراروی تحلیل محتوای اخبار کیفری، آن است که در انجام این مهم پژوهشگر تصور خود از پیام مندرج در رسانه را منعکس میکند، حالآنکه ادراک افراد از تصاویر رسانهای بسته به سواد رسانهای و یا تجارب قبلی بزه دیدگی آنها میتواند باهم متفاوت باشد. همچنین گونههای متفاوت روایتگری ازجمله، اخبار، فیلم وسترن، فیلم جنگی یا فیلمهای پلیسی رایج، میتواند معانی مختلفی را افاده نماید. از سوی دیگر در این نوع تحلیل محتوا نوعاً تفاوتی میان انواع خشونت بازتاب شده در رسانه گذارده نمیشود. بهعنوان نمونه، درک مخاطب از اعمال خشونت توسط قهرمان و ضدقهرمان فیلم معانی یکسانی نخواهد داشت. بنابراین با توجه به چالشهای روششناختی فراروی پژوهشهای تحلیلهای محتوا، نتایج این تحقیقات را میبایست بااحتیاط پذیرفت.گفتار اول: میزان بازنمایی پدیده مجرمانه در رسانههای گروهیتحلیل محتوای رسانههای گروهی در خصوص پدیده مجرمانه از دو منظر قابلتوجه است: نخست میزان و سطح پوشش اطلاعات عدالت کیفری در رسانههای گروهی و در گام بعد توجه به کیفیت بازنمایی پدیده مجرمانه در رسانههای گروهی. به دیگر سخن در ابتدا باید ببینیم که رسانههای گروهی چه حجمی از فضای خود را به مباحث مرتبط با عدالت کیفری اختصاص میدهند و در گام بعد میبایست ببینیم که جرائم پوشش دادهشده دارای چه ویژگیهایی هستند.میزان بازنمایی انحراف در رسانههای گروهیاطلاعات مربوط به جرم همواره بخش مهمی از محتوای تمامی رسانههای جمعی را به خود اختصاص داده است. بسیاری از مطالعات در مورد این مسئله بوده است که چه حجمی از محتوای رسانه شامل تصاویر مربوط به پدیده مجرمانه بوده و گاه این مسئله بهصورت مقایسهای میان رسانهها در دورههای زمانی مختلف صورت گرفته است. البته درصدی از محتوای رسانه که با موضوعات مربوط به جرم پر میشود به معنایی که از واژه “جرم” مستفاد میشود، بستگی دارد. برخی از پژوهشهای تحلیل محتوا، بررسی خود را حول پدیده مجرمانه متمرکز میکنند. به دیگر سخن، برخی از پژوهشگران به بررسی میزان بازتاب جرم و انحراف در رسانههای گروهی میپردازند.انحراف یا کجروی در حقیقت یک مفهوم جامعهشناختی است و در حقوق کیفری جایگاهی ندارد؛ ازنظر جامعهشناسی انحراف رفتار مجرمانه نیست بلکه رفتار خلاف عرف گروه است و ازآنجاکه جامعه خود، متشکل از گروههای مختلف و با هنجارهای متفاوت است، انحراف هم مفهومی نسبی است. بدیهی است، اگر این تعریف موسع از جرم (جرم به معنای پدیده مجرمانه) را در پژوهشهای تحلیل محتوا دخیل کنیم، میزان یافتهها افزایش چشمگیری خواهد داشت. در میان پژوهشهای مربوط به تحلیلی محتوای اخبار کیفری، شاید ریچارد اریکسون گستردهترین تعریف از پدیده مجرمانه را در کار خود لحاظ کرده باشد. موضوع پژوهش وی پدیده مجرمانه بوده است. آنها به دنبال پاسخ این پرسش اساسی بودهاند که اصحاب رسانه چگونه در تعریف کردن و شکل دادن به پدیده مجرمانه مشارکت میجویند. جای تعجب نیست که با این نگاه وسیع، اریکسون و همکاران به یکی از بالاترین میزان تخمین در خصوص اخبار جنایی دست یافتند. بر اساس محاسبه آنها، میزان اطلاعاتی که تحت عنوان انحراف و جرم قرار میگرفتند رقمی حدود ۴۷ درصد در روزنامههای عادی، ۶۰ درصد در شبکههای رادیویی پر شنوده و ۲ درصد در روزنامههای معتبر، ۵ درصد در شبکههای رادیویی عادی را به خود اختصاص میدادند. بنابراین هم نوع رسانه و هم میزان مقبولیت آن بر درصد اخبار مربوط به انحراف تأثیر دارد.بهعنوان نمونه در این پژوهش بهجای متمرکز شدن به خشونت در جرائم علیه اشخاص، خشونت دولتی و تروریسم دولتی نیز موردمحاسبه قرارگرفته است. همچنین خطرات ناشی از تصادفات رانندگی و محیطهای ناامن کاری نیز در این پژوهش لحاظ شده است. اریکسون و همکارانش، مفهوم وسیعی از انحراف “اقتصادی” را نیز پذیرفتند. این پدیده نهتنها شامل جرائم علیه اموال و مالکیت است، بلکه فعالیتهای سؤالبرانگیز تجاری، مناقشات حقوقی در مورد اموال و مسائل اجتماعی مرتبط با مشکلات اقتصادی را نیز دربر میگیرد.میزان بازنمایی جرم در رسانههای گروهیاغلب تحلیلهای محتوایی مربوط به نمایش رسانهای جرم بر مفهوم مضیق آن و نه مفهوم موسع جامعهشناختی انحراف و پدیده مجرمانه که از سوی اریکسون و همکاران بیان گردید، تکیهدارند. بااینوجود، حدسهای موجود در خصوص دامنه ماجراهای جنایی بر اساس تعاریف دقیقی که در این زمینه انتخاب میشوند، متفاوتاند. برخی مطالعات فقط به بررسی اخبار جرائم واقعی میپردازند، اما برخی دیگر، مواردی همچون داستانها، مقالات یا نوشتههای مربوط به وضعیت عمومی جرم، عدالت کیفری و نقض حقوق کیفری در ارتباط با منازعات سیاسی و اجتماعی مانند تروریسم را موردتوجه قرار میدهند. به دلیل همین تفاوتهاست که تخمین درصد کل اخبار پوششدهنده جرم در تحقیقات مختلف از ۵ تا ۲۵ درصد در نوسان است.در خصوص مطبوعات قبل از جنگ جهانی اول، اخبار حوادث تنها ۶ درصد حجم کلی مطالب روزنامهها بودهاند. تحقیقی دیگر در مورد ۱۳۰ روزنامه قطع کوچک و متوسط آمریکایی در فاصله زمانی سالهای ۱۹۳۹ تا ۱۹۵۰ ، حکایت از وجود ۵ درصد اخبار مربوط به جرائم بزرگ و کوچک داشت.افزودنی است میزان اخبار عدالت کیفری در رسانه، بهصورت مستقیم با نوع رسانه در ارتباط است و رسانهها و مطبوعات زرد، حجم بیشتری از اطلاعات عدالت کیفری را منتشر میکنند. بهعنوان نمونه روزنامه نیویورکتایمز ۷درصد از فضای خود را به مطالب مربوط به جرم اختصاص میدهد، درحالیکه این رقم در دیلی نیوز به ۲۸ درصد بالغ میشود. همین مسئله در پژوهشهای انجامشده در انگلیس مورد تائید قرارگرفته است: در انگلستان پایینترین درصد ۳۰ درصد است.مطالعات جدیدتر، نسبتهای بالاتری از موضوعات مرتبط با جرم را در اغلب رسانهها نشان میدهند. بههرحال، در سالهای اخیر علاقه رسانههای گروهی به اخبار جنایی بهشدت افزایش داشته است. بررسی اخبار حوادث یکی از روزنامههای کانادا مبین آن است که انعکاس اخبار حوادث در خلال سالهای ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۸، ۳۷ درصد رشد داشته است. از این رهگذر، خانم گرابر به مطالعه اخبار مربوط به جرم در سال ۱۹۷۶ در سه شبکه تلویزیونی، دو برنامه تلویزیونی محلی و سه روزنامه شیکاگو پرداخت. او دریافت که عناوین مرتبط با جرم و عدالت، ۲۲ تا ۲۸ درصد موضوعات روزنامهها، ۲۰ درصد موضوعات اخبار تلویزیونهای محلی و ۱۲ تا ۱۳ درصد اخبار شبکههای تلویزیونی ملی را به خود اختصاص میداد. وجود درصد بالاتر از اخبار مربوط به جرم، الزاماً بازتابی از تغییر در طول زمان نیست، چرا که در این تحقیق از طبقهبندی گستردهتری از ماجراهای جنایی نسبت به مطالعات قبلی شامل یادداشت سردبیر، نامه به سردبیر و موضوعات مرتبط با عدالت کیفری یا جرم سیاسی و همچنین گزارشهای مربوط به حوادث جنایی خاص موردمحاسبه قرارگرفته است.با توجه به کارهای مختلف مطالعاتی که با دامنهای بسیار متفاوت در مورد مفاهیم مربوط به جرم صورت گرفته و همچنین انجام پژوهشها در روزنامهها و رسانههای گوناگون، نمیتوان نتیجه گرفت که افزایش میزان اخبار مربوط به جرم از روند خاصی پیروی میکند یا خیر. اگرچه مطالعات بعدی، میزان بیشتری از وقایع و ماجراهای جنایی را نسبت به قبل گزارش میدهند، اما تعاریف جرم در این تحقیقات دستخوش تغییر شده و شاید افزایش یادشده، بیش از آنکه بازتابی از تغییر در رسانهها تلقی شود، محصول روشهای اندازهگیری باشد .از سوی دیگر، برخی از محققین به بررسی میزان پوشش اخبار جنایی در رسانهها در بازههای زمانی طولانی انجام دادهاند. این پژوهشها از ایراد روششناختی فوق مبری بوده و درعینحال بیانگر افزایش پوشش اخبار جنایی درگذر زمان هستند. بهعنوان نمونه یک پژوهش دادههایی را از “دیلی میرر” و “تایمز” در فاصله زمانی سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۱ موردبررسی قرار داده است. در روزنامه “دیلی میرر”، این میزان در فاصله سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۸۵ ، عدد ۹ درصد را نشان میدهد درحالیکه این رقم برای روزنامه “تایمز” ۷ درصد است. این ارقام در فاصله سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۱ به ۲۱ درصد در هر دو روزنامه بالغ شد.در کل میتوان نتیجه گرفت که تخمینهای مربوط به گستره اخبار مرتبط با جرم، ربطی وسیع با تعاریفی دارند که از سوی محققان مختلف پذیرفتهشدهاند. بااینوجود، ماجراهای مربوط به ارتکاب جرائم خاص در اخبار “عامیانهتر”، رایجتر است و درصد اخبار مربوط و جرم و حتی مربوط به عدالت کیفری در طی ۵۰ سال گذشته، افزایشیافته است.گفتار دوم: کیفیت بازنمایی پدیده مجرمانه در رسانههای گروهیمیزان بازنمایی پدیده مجرمانه در رسانههای گروهی نیست که چالش میآفریند، بلکه کیفیت این بازنمایی و نحوه چینش اخبار حوزه عدالت کیفری است که مسبب آثار سوئی چون ترس از جرم دانسته میشود. البته پژوهشهای تحلیل محتوا الگوی رسانهای جرم را با آمارهای رسمی جرم مقایسه میکنند و در این کار ناخواسته اطلاعات بیانشده در آمار رسمی را بدون هیچ تردیدی پذیرفته و صحت آنها را مفروض میانگارند. آمار رسمی در این پژوهشها بیانگر دنیای واقعی جرائم و اطلاعات حاصل از تحلیل محتوا بیانگر دنیای رسانهای جرم تلقی میشوند. این پژوهشها نوعاً به چالشهای فراوان فراروی آمار رسمی جرم، نظیر آمار سیاه بزهکاری و بزه دیدگی گزارش نشده، توجهی ندارند.معمولاً فرضیهای ضمنی در این پژوهشها به چشم میخورد که بر اساس آن، وجود شکاف میان ارائه رسانهای جرم و واقعیت برملا شده از سوی آمار رسمی، مشکلآفرین است. اغلب اوقات، رسانهها متهم به بزرگنمایی خطرات جرم و ارائه تصویری وحشتناک و بد از دنیا هستند. افزون بر این، چنین ادعا میشود که تأکید بیشازاندازه رسانهها بر خطر جرم، حمایت سیاسی برای ارائه راهحلهای اقتدارگرایانه در مقابل بحران نظم و قانون که عمدتاً ساختهوپرداخته ارائه نادرست رسانهای است را فراهم میآورد.بههرروی نتایج اکثر پژوهشها در خصوص نوع جرائم منعکسشده در رسانهها نوعاً یکسان است. از زمان انجام نخستین تحقیقات تاکنون، تحلیل گزارشهای خبری نشان داده است که جرائم خشونتبار در مقایسه با ارائه آنها در آمار رسمی جنایی یا مطالعات مربوط به بزه دیدگان، فاقد تناسب است.بیان یافتههای تحقیقی که به بررسی ۳۶ تحلیل محتوا از اخبار جنایی که در فاصله سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۸در آمریکا منتشرشده بودند و ۲۰ تحقیق در ۱۴ کشور دیگر در فاصله سالهای ۱۹۶۵ تا ۱۹۸۷ انتشار پیداکرده بودند، خالی از فایده نخواهد بود. در تمامی این تحقیقات نمایش بیشازاندازه خشونت و جرائم علیه اشخاص در مقایسه با آمار رسمی و پرداختن کمتر از حد معمول به جرائم علیه اموال مورداشاره واقعشده بود. در آمریکا، نسبت جرائم خشونتبار به جرائم علیه اموال ۸ به ۲ بود، درحالیکه بهموجب آمار رسمی نسبت جرائم علیه اموال به جرائم خشونتبار را چیزی بیش از ۹ به ۱ در طی دوره تحقیق نشان میداد. الگویی مشابه در تحلیل محتواهای انجامشده مربوط به کشورهای دیگر نیز به چشم میخورد.مطالعات انگلیسی انجامگرفته در دهه ۱۹۹۰ ، حکایت از الگویی مشابه در نمایش بیشازاندازه خشونت و جرائم علیه اشخاص (بهویژه جرائم جنسی) داشت. این تمایل از برخی جهات در حال فزونی است. در فاصله سالهای ۱۹۵۱ تا ۱۹۸۵ شمار دادرسیهای مرتبط با تجاوز به عنف، نزدیک به ۴ برابر افزایش یافت و از ۱۱۹ مورد به ۴۵۰ مورد بالغ گردید. در همین مدت، تعداد تجاوزهای گزارششده در نشریات به بیش از ۵ برابر افزایش یافت و از ۲۸ مورد به ۱۵۴مورد رسید.نکته شایان توجه آن است که روزنامهها و رسانههای زرد نهتنها میزان بیشتری از جرائم را پوشش میدهند، بلکه میزان پوشش جرائم خشونتبار در این دسته از رسانهها در مقایسه با رسانههای باکیفیت میزان بالاتری را نشان میدهد.درحالیکه از یکسو، روزنامههای ایندیپندت، گاردین و تایمز، ۳ تا ۴ درصد از فضای خبری خود را به جرائم خشونتبار اختصاص میدادند، این میزان در روزنامههای سان و استار به بیش از ۱۹ درصد میرسید.عدم وجود رابطه منطقی میان جرائم واقعی و جرائم بازتاب دادهشده در رسانه حتی در محدوده جرائم خشونتبار که بیشترین میزان انتشار را به خود اختصاص میدهد هم به چشم میخورد. در تحقیقی جدید، بیش از ۴۰ درصد موارد موجود در اخبار مربوط به جرم در تمامی شبکههای رادیویی بی.بی.سی به مرگ و قتل مربوط میشد. پیامد غیرمستقیم دیگر از الگوی جرائم گزارششده از سوی رسانهها، بزرگنمایی موفقیت پلیس در حل مسئله جرم است، که این امر تا حد زیادی به وابستگی رسانهها به پلیس در کسب اطلاعات در خصوص جرائم دارد. بههرحال، در جمعبندی حدود ۵۶ مورد تحلیل محتوا از ۵۰ کشور مختلف در فاصله سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۸ ، اکثر ماجراهای جنایی خشونتبار به نفع پلیس تمامشده بود. علت این امر را میتوان در موفقیت بیشتر پلیس در حل جرائم خشونتبار در مقایسه با جرائم علیه اموال و مالکیت جستجو کرد.بهموجب پژوهشهای تحلیل محتوا تبعیض قومی، جنسیتی و فرهنگی در بازتاب اطلاعات عدالت کیفری در رسانهها کاملاً مشهود است. بزهکاران بازنمایی شده در رسانه نوعاً مسنتر و دارای موقعیتی بالاتر از آنهایی هستند که عملاً در دستگاه عدالت کیفری تحت تعقیب قرار میگرفتند. همچنین بهموجب یافتههای اکثر پژوهشها، جرائم اقلیتهای قومی با اقبال بیشتری در رسانههای گروهی مواجه است. همچنین بخشهای خبری، در مورد بزهدیده واقعشدن سفیدپوستان بزرگسال اغراق میکنند. در خصوص تبعیض جنسیتی نیز نتیجه از پیش معلوم است: جنسیت بزهکاران رسانهای اغلب مرد است.مطالعات تحلیل محتوا بیانگر آن است که رسانههای گروهی اغلب به بیان ماجرا تمایل دارند تا تحلیل الگوهای جرم یا دلایل وقوع جرم. در جمعبندی یکی از تحقیقات این حوزه، چنین نتیجهگیری شده بود که ماجراهای مربوط به جرائم در روزنامهها، اساساً شامل بحثی مختصر در مورد حوادثی جدا از یکدیگر با اندکی جزییات و پیشینهای کم در خصوص آن حوادث است. درواقع رسانهها تلاشهای بسیار اندکی برای بحث در خصوص دلایل وقوع یا راههای پیشگیری از جرم به عمل میآورند.البته توجه به دلایل ارتکاب جرم در میان گونههای مختلف رسانه متفاوت است. روزنامههای مکتوب بهویژه روزنامههای معتبر دارای کیفیت و صفحات سردبیری، اغلب دارای تحلیلهای بیشتری هستند، رادیو دارای کمترین تحلیل و تلویزیون در حد وسط است. روزنامهها و شبکههای معتبرتر و باکیفیتتر رادیویی و تلویزیونی دارای رویکرد انتقادیتر نسبت به عملکرد مقامات مسئول هستند و امکان اظهارنظر برای مخالفان در مقابل مقامات رسمی را فراهم میآورند. بهعلاوه در سالهای اخیر، زمینه دسترسی گروههای منتقد و مخالف به رسانهها فراهمشده است که بخشی از آن را میتوان به دلیل افزایش فضای مربوط به اخبار در همه رسانهها دانست.گفتار سوم: کیفیت بازنمایی رسانهای پرونده موسوم به آتناپرونده آتنا از منظر تحلیل گفتمان رسانهای و کیفیت بازتاب آن دارای موارد قابلبررسی به شرح زیر است.ارائه اخبار اغراقآمیز و مبهمبرخی از صاحبنظران معتقدند که خبرهای مربوط به بزه دیدگی اطفال هم دارای ارزش خبری هستند و هم تعهد رسانهها را به آنچه جنبشهای پایبندی به اخلاق نامیده میشود محقق میسازد در اخبار مربوط به پرونده آتنا نیز توصیههایی برای آگاه ساختن والدین از وضعیت ناامن خیابانها و مراقبت از کودکان مشاهده میشود. همچنین تفاوت سنی میان بزه دیدگان و بزهکار باعث بالا رفتن ارزش خبری آن به دلیل عجیب بودن و غیرقابلپیشبینی بودن آن شده است. بهعلاوه باید از تأثیر جنبشهای دفاع از حقوق کودکان در حساس کردن افکار عمومی و دولتمردان نسبت به جرم علیه کودکان سخن به میان آورد. برخی از رسانهها تحت تأثیر فعالیتها و نشستهای اعتراضآمیز و افشاگریهای این انجمنها و نهادها، اخبار جنایی مربوط به جرمهای علیه کودکان را که عموماً جرمهای خشونتآمیز میباشند بهطور گسترده منتشر میکنند[۱] . همچنین به دلیل وجود فضای مذهبی در ایران از کاربرد لفظ آزار جنسی در خصوص بزهدیدگان در مواردی خودداری شده و اصطلاح استفادهشده در برخی اخبار چاپشده این پرونده «آزار و اذیت» بوده است درحالیکه از این اصطلاح اطلاقهای گوناگونی همچون آزار جسمی، روحی و جنسی قابلبرداشت است.با توجه به نظریه انتقادی مارکسیستی در خصوص وظیفه رسانهها برای انتشار اخبار صحیح و شفاف و آگاهسازی مخاطبین و عموم مردم، چاپ اخبار اغراقآمیز و مبهم در خصوص پرونده آزار و اذیت جنسی و آدمربایی متهم نمیتواند رسالت مطبوعات را در اجرای این وظیفه بهدرستی محقق نماید. همانطور که در بررسی نظریه جرمشناسی خبرساز به تعامل میان جرم و انصاف در خبرسازی پرداختهشده است چاپ اخبار مربوط به جرائم باید بهصورت شفاف و منصفانه صورت گیرد و بهدوراز اغراقهای ژورنالیستی باشد. البته با توجه به شفافسازی و در برخی موارد رویکرد افراطی اخبار در فضاهای مجازی این عدم آگاهی تا حدی مرتفع شده است. اگرچه باید دانست شفافسازی یک رسانه باید تا جایی پیش برود که رنگ زرد اغراق را به خود نگیرد.
بهرهگیری از گفتمان احساسی و عاطفی بهجای تحلیل علمیایراد اصلی که بر رویکرد رسانهها وارد است فقدان نگاه علمی آنها به جرم است. بدین معنا که بهجای تحلیل علمی جرائم تنها به توصیف آنها و البته همراه با بزرگنمایی اقدام میکنند. در بسیاری از موارد رسانهها اطلاعات و نظراتی که از طریق مقامهای رسمی مانند مقامهای پلیس بیان میشود را منتشر میکنند و در مقابل بهندرت از دیدگاهها و اندیشههای محققان و کارشناسان در تحلیل حوادث جنایی استفاده میکنند. ازآنجاییکه مقامهای رسمی پاسخهای واکنشی را بر راهکارهای کنشی اجتماعی ترجیح میدهند احتمال انتشار تحلیلهای علمی و راهکارهای کارشناسی برای پیشگیری و مقابله با جرم بسیار اندک است. در بسیاری از موارد تحت تاثیر حوادث جنایی مهم رسانهها همسو با سیاستمداران، به تحریک احساسات عمومی اقدام کرده و باعث میشوند دیدگاههای مخالف هرچند علمی و منطقی باشند، شنیده نشوند. در چنین شرایطی هرگونه مخالفت سیاستهای عوامگرا بهمثابه مخالفت با منافع اکثریت اجتماع تلقی شده و بهشدت سانسور، محکوم و تخطئه میشود.طرفداران نظریه صنایع فرهنگی معتقدند که رسانهها از رسالت حقیقیشان بهعنوان نهادهای آموزشدهنده فاصله گرفته و به نشر مطالبی با محتوای سرگرمکننده و هیجانانگیز و تخدیر کننده اذهان میپردازند.به دلیل تلاش خبرنگاران برای جذابیت مطالب چاپشده و جذب مخاطب بیشتر، اخبار جنایی معمولاً به شکلی توصیفی و بهصورت تراژدی بیان میشود و این امر باعث میشود تا تحلیل علمی و منطقی مطالب مربوط به اخبار جنایی به دلیل کم طرفدار بودن آن مورد بیتوجهی قرار گیرد. همچنین استفاده از متخصصان جرمشناسی و علوم اجتماعی برای تحلیل اخبار جنایی در روزنامهها میتواند در این امر دخیل باشد. همانطور که یکی از اصولی که در جرمشناسی خبرساز بر آن تاکید شده است لزوم تلاش برای از بین بردن تحریف اخبار توسط رسانهها و بیان ماهیت اصلی جرم است.در اخبار منتشرشده در خصوص پرونده موردبررسی فضای توصیف و تلاش برای برانگیختن احساسات عموم بهوضوح به چشم میخورد. برای مثال در خبری در روزنامه معین آمده است: “ آتنا دختری ۷ سالهای که سه هفته قبل خانه را برای دیدار با پدر خود ترک کرده بود، دیگر با مانتوی مدرسه و کولهپشتی بر دوشش در محله دیده نشد. آری پای سوءاستفاده در میان بود و سرانجام آن اتفاقی که همه از آن میترسیدند به وقوع پیوست و پیکر بیجان دختر دوستداشتنی شهر که در مدت نزدیک به بیست روز در راس دلمشغولی مردم قرار داشت، در گوشهای آرام و تاریک از انبار یک مغازه به خواب ابدی فرورفته بود.” همانطور که مشاهده میشود جنبه داستانی و توصیفی متن خبر تمام فضای آنرا به خود اختصاص داده و جنبه تحلیلی و آگاهسازی در آن به چشم نمیخورد. همچنین استفاده از واژه “سوءاستفاده” بهجای “آزار جنسی” یا “تجاوز” فرضیه موجود در خصوص تحلیل کیفیت رسانهای اخبار جنایی را که پیشتر بیان شد تائید میکند.امروزه بهندرت میتوان گرایش جنایی را یافت که در آن علل و عوامل وقوع حادثه و راههای پیشگیری از آن مورد تحلیلهای کارشناسی قرارگرفته باشد. روش توصیفی و اغراقآمیز ارائه خبر نهتنها باعث افزایش اطلاعات عمومی مردم از جرائم و آمار واقعی آن نمیشود بلکه تصویری احساسی و بزرگنمایی شده را به آنها ارائه میدهد که در بسیاری از موارد میتواند باعث ایجاد احساس ناامنی در شهروندان و ترس از فضاهای عمومی و افراد بیگانه شود. این روش پخش خبر که متأثر از عوامگرایی کیفری است و به کرات حقوق مردم، منافع مردم، مطالبه عمومی و خواست عمومی استناد مینماید و عدم موافقت با آنها هرچند علمی و منطقی بهمثابه تقابل با مطالبات عمومی تلقی میشود.همچنین ایجاد فضای احساسی در توصیف عملکرد پلیس در جایگاه یک قهرمان و القاء احساس امنیت موجود در فضاهای پلیسی نکته دیگری است که در این اخبار به چشم میخورد. بهعنوانمثال در خبر منتشرشده در سایت فرارو آمده است: “یکی از بازجوها پرسید: ما روزهایی که در جستوجوی آتنا کوچه به کوچه میگشتیم تو را هم در میان جمعیت میدیدیم….در خصوص ایجاد فضایی برای پیشداوری و تعیین مجازاتی که خواست مردم و رسانههاست چندین مورد اخبار چاپشده به چشم میخورد برای مثال در خبر مورخه ۲۲/۴/۹۶ آمده است: “پدر آتنا اصلانی نه اشک میریزد و نه فریاد میزند. فقط یک کلمه از دهانش بیرون میآید و آن اعدام است… امیدوارم هرچه زودتر پیگیری پرونده را تمام کنند و قاتل دخترم را به سزای اعمالش برسانند.”(بیشتر بخوانید)یا در خبری منتشرشده در ایسنا آمده است: “خواسته ما این است که قاتل سریع اعدام شود. امیدوارم هر چه زودتر پیگیری پرونده را تمام کنند و قاتل دخترم را به سزای اعمالش برسانند.”تأثیر فضای ایجادشده توسط رسانهها در نظرات مردم و پیشنهاد نوع مجازات برای متهم نمود پیدا کرد. نمونهای ازنظرت مردم در ذیل آمده است:* باید در جمع به او تجاوز کرد.* باید پوستش را زندهزنده کند.* باید این مرد شیطانصفت را سنگسار کرد.* باید سریعاً او را درملأعام اعدام کرد.مشاهده میشود که همانطور که در نظریه مشروط رسانهها بیانشده است رسانههای جمعی سعی در چاپ اخبار همسو باذوق و خواسته مخاطبان دارند تا بتوانند از این طریق تائید آنها را به دست آورند.درمجموع رویکردهای عوامگرایانه باعث شده است نظامهای تحت تأثیر آن، از اجرای سیاستهای علمی و مبتنی بر تحقیقات جرمشناسی دوری گزیده و به سمت سیاستهای احساسی و تبلیغاتی و تلاش برای استناد به خواست و مطالبه عمومی گرایش پیدا کنند.توصیف مرتکب با اوصاف شیطانیبه دلیل سود آوری چاپ اخبار جنایی، بهتدریج شمارگان و تعداد روزنامههای عامهپسند که اصطلاحاً روزنامههای زرد نامیده میشوند افزایش چشمگیری پیداکرده است. طرفداران نظریه جرمشناسی خبرساز بر این باورند که سازمانهای خبری بهشدت با یکدیگر رقابت میکنند تا سهمی از بازار به دست آورند و تصمیم میگیرند که در بازار سرمایهداری منافع خود را دنبال کنند. ازآنجاییکه نظارت دقیقی نسبت به این روزنامهها صورت نمیگیرد، آنها برای جذب مخاطب بیشتر به ارائه نامهای مستعار و اهریمنی برای معرفی متهمین اقدام مینمایند و طبق تحقیقات صورت گرفته اکثر مخاطبان این روزنامهها افرادی با تحصیلات متوسط هستند بنابراین بهراحتی تحت تأثیر مطالب غیر مستند این روزنامهها قرار میگیرند.در سیاستهای کیفری ایران ادبیات تبعیضآمیز نسبت به مجرمان متجلی شده است. برای معرفی مجرمان از عبارات و استعارههایی استفاده میشود که موجب تحریک مردم نسبت به آنها شده و حس تنفر را در میان مردم علیه اقدامات آنها برمیانگیزد. «اراذل و اوباش»، «مروجان فساد»، «گروههای انگل» و «شیطانصفتان» متداولترین اصطلاحاتی هستند که در ادبیات سیاست کیفری عوامگرایی استفاده میشوند.قاتل این پرونده هنوز نام مستعار اهریمنی مشخصی از طرف رسانهها دریافت نکرده است و ظاهراً پرونده در اکثر خبرها موسوم به نام بزه دیده یعنی «آتنا» است. بااینحال در اخبار از اصطلاحاتی مانند مرد شیطانصفت، رنگرز جنایتکار، مرد موزی با چشمهای زردرنگ استفاده شده است.از آنجایی که خبرسازیهای مبتنی بر عوامگرایی کیفری مبنای علمی نداشته و کارآمد نیستند تلاش میکنند تا با ترسیم دشمنی فرضی و ایجاد تصویری اهریمنی از او بار شکست دولتها در ایجاد امنیت شهروندان بر دوش وی بگذارند و مسئولین را از زیر بار پذیرش مسئولیت شکست فراری دهند.درمجموع به نظر میرسد که باوجود خبرهای منتشرشده در فضای مجازی و آگاهی دادن والدین در خصوص روشهای پیشگیری از چنین جرائمی آگاهی مردم و صاحبان رسانه اخبار جنایی را به سمت کاربردی و علمی شدن پیش میبرد و نقش نشریات زرد را کمرنگ مینماید. این امر امید اینکه بتوان با تحلیل علمی و تخصصی اخبار جنایی قدمی در پیشگیری و آگاهسازی افراد جامعه برداشت را تقویت مینماید.[۱] – فرجیها، محمد، بازتاب رسانهای جرم، فصلنامه علمی پژوهشی رفاه اجتماعی، سال ششم، شماره ۲۲، ص
۷ آذر ۱۳۹۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[مشاهده در: www.gilnegah.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]
صفحات پیشنهادی
جزئیاتی از نحوه جایگزینی مجازات اجتماعی بهجای زندان و شلاق
گیل نگاه ملکشاهی جزئیاتی از نحوه جایگزینی مجازات اجتماعی بهجای زندان و شلاق را تشریح کرد به گزارش تسنیم اللهیار ملکشاهی رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی با اشاره به لایحه جایگزینی مجازاتهای اجتماعی بهجای زندان اظهار داشت با توجه به حجم طرحها و لوایح در کمیسیبرج میلاد در خطر«کج شدن» و فروریختن؟
برج میلاد در خطر کج شدن و فروریختن عضو کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر از احتمال ریزش و یا کج شدن برج میلاد در پی عدم ایمنی گود مجاور خبر داد روز نو محمد مهدی تندگویان درباره گود رها شده جنب برج میلاد با بیان اینکه فاز ۲ برج میلاد شامل مرکز تجارت جهانی مجتمع تجاری پارکیبرج میلاد در خطر«کج شدن» و فروریختن
برج میلاد در خطر کج شدن و فروریختن عضو کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر از احتمال ریزش و یا کج شدن برج میلاد در پی عدم ایمنی گود مجاور خبر داد آفتابنیوز محمد مهدی تندگویان در گفتوگو با ایسنا درباره گود رها شده جنب برج میلاد با بیان اینکه فاز ۲ برج میلاد شامل مرکز تجارتبرترینهای حوزه علمیه خواهران استان بوشهر تجلیل شدند
برترینهای حوزه علمیه خواهران استان بوشهر تجلیل شدند شناسهٔ خبر 3967153 - دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۱۵ ۳۹ استانها > بوشهر jwplayer display inline-block; بوشهر - جشنواره برترینهای حوزه علمیه خواهران استان بوشهر با حضور نماینده ولی فقیه در استان برگزار شد به گزارش خبرگزبدن دختر ۱۳ ساله قابلیت بارداری ندارد/کامل شدن بلوغ تا ۵ سال زمان میبرد/ازدواج زودهنگام جان کودک را به خطر می
رییس انجمن زنان و مامایی ایران در گفتوگو با ایلنا بدن دختر ۱۳ ساله قابلیت بارداری ندارد کامل شدن بلوغ تا ۵ سال زمان میبرد ازدواج زودهنگام جان کودک را به خطر میاندازد رئیس انجمن متخصصان زنان و مامایی ایران با تاکید براینکه بدن دختر ۱۳ ساله قابلیت بارداری ندارد نسبت به خطر افتاخبار جدید از مذاکرات مدیرعامل استقلال با مربی آلمانی/ تنها شرط برای نهایی شدن قرارداد
اخبار جدید از مذاکرات مدیرعامل استقلال با مربی آلمانی تنها شرط برای نهایی شدن قرارداد روز نو بعد از استعفای علیرضا منصوریان مدیران این باشگاه هنوز نام سرمربی خارجی که به هواداران قول داده بودند را اعلام نکرده اند البته در این بین فاتح تریم ترکیه ای و والترزنگای ایتالیایی تا آسبرج میلاد در خطر«کج شدن» و «فرو ریختن»؟
برج میلاد در خطر کج شدن و فرو ریختن تاریخ انتشار دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۰۶ ۴۱ عضو کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر از احتمال ریزش و یا کج شدن برج میلاد در پی عدم ایمنی گود مجاور خبر داد به گزارش ایسنا عضو کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر از احتمال ریزش و یا کج شدن بدریاچه بهشهر زیر موج خشکسالی/خطر شکسته شدن سد 400 ساله
دریاچه بهشهر زیر موج خشکسالی خطر شکسته شدن سد 400 ساله اگر این عبور ومرورها به ترک خوردن سد منجر شود پیامدهای بعدی آن میتواند روستاهای پایین دست را با مخاطرات جدی رو به رو کند میراث فرهنگی مازندران مصوبه استانی را گرفته است تا عبور و مرور خودروها از روی تاج سد را ممنوع کند اماجدی شدن خطر محرومیت استقلال بهخاطر شکایت کاوه رضایی
جدی شدن خطر محرومیت استقلال بهخاطر شکایت کاوه رضایی روز نو پرونده شکایت آندرانیک تیموریان و کاوه رضایی از باشگاه استقلال به کنفدراسیون فوتبال آسیا ممکن است کار دست این باشگاه بدهد و تبعات بد و سنگینی به همراه خود داشته باشد هرچند اخیراً مدیران تیم بحرانزده استقلال درخطر گران شدن خانه های کم متراژ!
خطر گران شدن خانه های کم متراژ مشاور وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه با توجه به افزایش تقاضا برای خانههای کم متراژ در بازار مسکن خطر گرانی این واحدهای مسکونی وجود دارد گفت بعید است که سقف وام خرید مسکن در سال جاری افزایش یابد علیرضا سلامی در گفت و گو با خبرنگار ایلنا با-
گوناگون
پربازدیدترینها