واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: تفاوت آشکار هوینس با مدیران استقلال و پرسپولیس؛ جایی برای اجرای قانون نیست
همه چیز در فوتبال ایران حیرتانگیز و البته متفاوت است. دیروز یک ماجرای جدید افشا شد؛ اینکه صمد مرفاوی به دلیل طلب از باشگاه استقلال شکایت کرده و حکم کسر امتیاز گرفته اما این حکم که سال 91 صادر شده و امضای دبیرکل وقت فدراسیون فوتبال (محمد مهدی نبی) را پای خود دارد، نه تنها عملی نشده که تا امروز پنهان مانده است.
البته حیرت ما از مخفی ماندن این خبر و افشای آن پس از حدود 6 سال نیست؛ شگفتزدگی ما برای اجرا نشدن این حکم هم نیست بلکه آنچه ما را انگشت به دهان متحیر نگه داشته، بی تفاوتی به افشاگریهایی است که هر کدام آنها در فوتبال حرفهای میتواند بلوایی به پا کند و کار را به دادستان و قاضی و زندان برساند. نمونهاش ماجرای اولی هوینس مدیر باشگاه بایرن مونیخ است که به دلیل اشتباه در رد کردن مبلغ مالیات، از سوی دستگاه قضایی آلمان به زندان محکوم شد. آنها بیآنکه ملاحظه نام و آوازه اولی هوینس و جایگاه ویژه او در فوتبال آلمان که نه، بلکه جهان را داشته باشند، حکم زندان برای این مدیر عالیرتبه بایرن مونیخ در نظر گرفتند و بی هیچ جنجال و اعتراضی، اولی هوینس به زندان رفت و دوران محکومیت خود را سپری کرد. ماجرای مالیات مدیر باشگاه بایرن از گزارشی در رسانههای آلمان شروع شد و دستگاه قضایی ژرمنها موضوع را در دست بررسی قرار داد و پس از اثبات جرم، حکمی متناسب با موضوع – براساس قانون – صادر کرد که اجرا هم شد.
اما حیرت و شگفتزدگی ما؛ در فوتبال ایران انواع و اقسام افشاگریها صورت میگیرد اما آب از آب تکان نمیخورد و اتفاقی نمیافتد؛ انگار نه انگار رسانهها مساله مهمی را افشا کردهاند و برای هیچ نهادی مهم نیست که سهلانگاری و بیتوجهی در قبال این موضوعات، در آینده چه تبعات سنگینتری خواهد داشت.
هفده دوره از لیگ برتر میگذرد؛ همه دورهها به کنار، همین سالی که گذشت را مرور کنیم.استقلال از یک پنجره نقل و انتقالاتی محروم شد و فیفا حکم به پرداخت بدهی بازیکنان خارجی این تیم را داد. همزمان همین موضوع برای تراکتورسازی با محکومیتی سنگینتر – بسته شدن 2 پنجره نقل و انتقالاتی – تکرار شد. هیچکس سراغ مقصر ماجرا نرفت که دلیل این جریمه و محکومیت سنگین چه بوده است.
رسانهها درباره استقلال افشاگریهای دیگری انجام دادند؛ حدود 3 میلیارد وام گرفتن از یک موسسه مالی اعتباری برای پرداخت قرارداد 3 ساله منصوریان از دیگر موضوعات بود. در پرسپولیس هم اما همه چیز آرام نبود؛ از ماجرای بازیکنان قلابی اوکراینی که یکی اضافه وزن داشت و دیگری با چند برابر ارزش و کیفیتش با واسطه یکی از مدیران جذب شد تا دسته گل آخر که با محرومیت طارمی و محروم شدن از پنجره نقل و انتقالات تکمیل شد. این دسته گلها را مدیریت فعلی باشگاه آب داد اما گل سرسبد همه اینها، محکومیت مانوئل ژوزه بود که در یک فقره، پرسپولیس چیزی بالغ بر 7 میلیارد تومان به پیرمرد پرتغالی پرداخت کرد. از 440 هزار دلار پولی که به دستیاران ژوزه رسید بگذریم.
افشاگریهای امسال در فوتبال را میتوان یک کتاب کرد؛ کتاب قطوری که ماجرای بلیتفروشی لیگ برتر، جذابترین و خواندنیترین فصل آن خواهد بود. برنامه نود با میلیونها بیننده نیمه شب چیزهایی را افشا کرد که خواب از سر مخاطبان پرید اما آنهایی که باید بعد از این افشاگری، تازه کارشان را شروع میکردند و به تحقیق و بررسی موضوع میپرداختند، انگار صدای ترکیدن این بمب خبری را نشنیدند و یا اگر شنیدند، خودشان را به نشنیدن زدند تا باز هم آب از آب تکان نخورد و همه چیز و همه کس از فردایش سر جای خود باشند.
حیرت و شگفتزدگی ما از این بیتفاوتیهاست؛ از اینکه رسانهها هر روز یک دسته گل تازه که نشان از فساد، سوءمدیریت، سهلانگاری و... است را افشا میکنند اما دریغ از واکنش و عکسالعملی. انگار این افشاگریها به سوژهای برای سرگرمی مخاطبان فوتبال تبدیل شده و هر روز اهالی فوتبال یک موضوع را دستمایه شوخی، خنده و کنایه میکنند اما هیچکس نیست که عمق فاجعه را درک کند و موضوع را جدی بگیرد و با علل و مسببان این اتفاقات برخورد کند.
روزی که رویانیان در حال اخراج ژوزه و امضای قرارداد با یحیی گلمحمدی به عنوان سرمربی پرسپولیس بود، رسانهها – نمونهاش خود ما در ایران ورزشی – به شدت به او هشدار دادند اما رویانیان نه تنها کار خودش را کرد بلکه رسانهها را به عداوت و دشمنی متهم کرد و سرانجام همان چیزی شد که ما در ایران ورزشی نوشتیم و در کنفرانس معارفه دایی هم رودررو به رویانیان اشاره کردیم که با غضب و تهدید او مواجه شدیم. حالا پرسپولیس غرامت ژوزه و دستیارانش را که بیش از 9 میلیارد تومان میشد، پرداخت کرده اما هیچکس نمیپرسد مقصر این فاجعه کیست و کجاست و آیا پرسپولیس با این پول نمیتوانست نقشه بهتری در آسیا بکشد و مقابل تیم میلیاردر الهلال نتیجه بهتری بگیرد و بعد از سالها به حسرت قهرمانی باشگاههای ایرانی در آسیا پایان دهد؟
حیرت ما از این بیتفاوتی محض است؛ اگرچه این نوشته – که پیش از این بارها تکرار شده – هم اثری نخواهد داشت و صرفا نوشته میشود تا ما – روزنامهنگاران – که به فوتبال عشق میورزیم و با آن زندگی میکنیم، مسوولیت خود را درست انجام داده باشیم، همین! سعید زاهدیان
۱۳۹۶/۰۷/۲۴ ۰۹:۴۴:۴۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]