تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 2 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):امّتم همواره در خير و خوبى اند تا وقتى كه يكديگر را دوست بدارند، نماز را برپا دارند،...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1832015543




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اعتراف تازه داماد به رها کردن نوعروس در جاده شهریار / دختر دانشجو ناپدید شد تا اینکه!!!+عکس


واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: اعتراف تازه داماد به رها کردن نوعروس در جاده شهریار / دختر دانشجو ناپدید شد تا اینکه!!!+عکس
ختر جوان دانشجو که چندی قبل با یک تحصیلکرده رشته حقوق پای سفره عقد نشسته بود، در جریان مشاجره شدید خانوادگی، به دست تازه داماد خشمگین از پا درآمد.
آفتاب‌‌نیوز : ختر جوان دانشجو که چندی قبل با یک تحصیلکرده رشته حقوق پای سفره عقد نشسته بود، در جریان مشاجره شدید خانوادگی، به دست تازه داماد خشمگین از پا درآمد.


اعتراف تازه داماد به رها کردن نوعروس در جاده شهریار / دختر دانشجو ناپدید شد تا اینکه!!!+عکس



عامل قتل پس از کشتن همسرش، جسد او را در بیابان‌های اطراف شهریار رها کرد و در ادامه همراه خانواده نوعروس به جست‌و‌جوی همسرش پرداخت. اما سه روز بعد به خاطر عذاب وجدان راهی اداره آگاهی شد و اعتراف کرد. صبح چهارشنبه 19 مهر امسال مرد میانسالی به کلانتری 151 یافت آباد رفت و با تسلیم شکایتی از ناپدید شدن دختر 18 ساله‌اش خبر داد. او گفت: «دخترم دانشجوی دانشکده پیراپزشکی دانشگاه تهران است که ساعاتی قبل خانه را برای رفتن به دانشگاه ترک کرده اما دیگر بازنگشته است.»به دنبال شکایت مرد میانسال، کارآگاهان پایگاه پنجم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و تحقیقات تخصصی برای یافتن زیبا آغاز شد.نخستین بررسی‌های کارآگاهان حکایت از آن داشت که «زیبا» ساعت 9 صبح 18 مهر برای رفتن به دانشگاه تهران از خانه خارج شده و در کلاس درس نیز حضور یافته است، اما ساعاتی بعد از دانشگاه خارج و ناپدید شده است. آنها همچنین پی بردند دختر جوان چهار ماه قبل به عقد پسری به نام محمدرضا درآمده است. اعتراف به جنایت محمدرضا در تحقیقات مقدماتی منکر اطلاع از سرنوشت همسرش بود اما صبح جمعه 21 مهر، او راهی پلیس آگاهی تهران شد و راز جنایت خاموش را افشا کرد.به دنبال اعتراف متهم جوان، موضوع به بازپرس محسن مدیرروستا، بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد و بلافاصله تیمی از کارآگاهان همراه متهم، راهی محل رها کردن جسد در حوالی شهریار شدند. سرهنگ کارآگاه احمـد نجفی، رئیس پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ دراین باره گفت: «پس از تماس با همکاران‌مان در پلیس آگاهی شهریار مشخص شد جسد زن جوان ناشناس در حوالی جاده سعید آباد کشف و به پزشکی قانونی منتقل شده است.» مطمئن نیستم او مرده باشد مضطرب و نگران است، با آنکه به قتل اعتراف کرده اما هنوز امیدوار است که همسرش زنده باشد و تمام این اتفاقات کابوسی بیش نبوده باشد. گفت‌وگو با عامل جنایت چطور با زیبا آشنا شدی؟ پدرم ماشینش را برای تعویض روغن و سرویس به مغازه پدر زیبا می‌برد. در این بین من هم چند باری به آنجا رفتم. پدر زیبا از من خوشش آمده بود که به پدرم پیغام داده بود اگر برای پسرت دنبال دختر خوب هستی، زیبا می‌تواند او را خوشبخت کند. ما هم خیلی رسمی به خواستگاری زیبا رفتیم و خرداد امسال او را به عقد خودم درآوردم. با همسرت چه مشکلی داشتی؟ ما با هم هیچ مشکلی نداشتیم و همدیگر را دوست داشتیم، اما خانواده او با من مشکل داشتند. زمانی که فهمیدند من وضع مالی خوبی ندارم با این ازدواج مخالفت کردند. آنقدر در گوش زیبا از من بد گفتند که او را تحریک کردند با من بد باشد.تحت همین شرایط رفتارهای او تغییر کرده بود. خواسته‌هایش همین طور. او مدام دنبال بهانه بود و هر روز یک ایراد می‌گرفت. برایش طلا می‌خریدم می‌گفت چرا برلیان نیست. در ماه دو مانتو می‌خریدم می‌گفت کم است. هزینه دانشگاه و کتاب‌هایش را می‌دادم ولی بی‌فایده بود. خانواده زیبا طلاق او را می‌خواستند ولی ما همدیگر را دوست داشتیم. روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟ فردای آن روز می‌خواستم بروم محل خدمت. برای همین با زیبا در میدان آزادی قرار گذاشتم. او از دانشگاه آمد و من هم سوار ماشین سمند مادرم به محل قرار رفتم. وقتی رسید دوباره شروع کرد به غر زدن و اینکه چرا برایش خانه نمی‌خرم و سند خانه را به نام او نمی‌کنم. هر بار سعی می‌کردم او را آرام کنم تا از هم جدا نشویم.ولی زیبا دست‌بردار نبود. یک دفعه عصبانی شد و با چنگ به جانم افتاد، من هم او را هل دادم و گردنش را گرفتم. چند لحظه بعد که گردنش را رها کردم متوجه شدم او حرکت نمی‌کند. نمی‌دانم زنده بود یا مرده اما خیلی ترسیده بودم. زمانی که این اتفاق افتاد در جاده قدیم کرج بودم و ناگهان چشمم به تابلو شهریار افتاد. ناخودآگاه به سمت شهریار رفتم و او را در بیابان انداختم و به خانه برگشتم. با ناپدید شدن زیبا کسی از تو سراغ او را نگرفت؟ هیچ کسی نمی‌دانست که زیبا با من قرار دارد. خانواده‌اش می‌گفتند به خاطر فشارهایی که به دخترشان آورده‌اند او خانه را برای چند روز ترک کرده است.حتی در این مدت من همراه آنها دنبال زیبا می‌گشتم. عذاب وجدان نداشتی؟ عذاب وجدان؟ یک لحظه آرامش، خواب و خوراک نداشتم. مدام کابوس می‌دیدم و صحنه درگیری‌مان یک لحظه از جلوی چشم‌هایم کنار نمی‌رفت. آنقدر اذیت شدم که تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم. صبح روز جمعه به پدر و مادرم گفتم که می‌خواهم خودم را به پلیس معرفی کنم. آنها نمی‌دانستند ماجرا از چه قرار است و نگران بودند.بالاخره خودم را به اداره آگاهی تهران رساندم و گفتم که قتلی مرتکب شده‌ام. الان هم نمی‌دانم واقعاً زیبا زنده است یا اینکه بی‌هوش شده. طی این مدت به محلی که زیبا را رها کرده بودی نرفتی؟ نه، جرأتش را نداشتم. تحصیلاتت چقدر است؟ فوق دیپلم حقوق هستم. می‌خواستم لیسانسم را بگیرم که به خاطر فشارهای خانواده زیبا مجبور شدم ترک تحصیل کنم و به خدمت بروم. شغلت چیست؟ پیک موتوری بودم و خودتان می‌دانید که درآمد پیک موتوری ناچیز است. با این حال همیشه برای زیبا طلا می‌خریدم و سعی می‌کردم به خواسته‌هایش عمل کنم.




۲۳ مهر ۱۳۹۶ - ۰۷:۴۲





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 123]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن