واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نقش رسانه در مناقشه اتمي ايران و غرب
خبرگزاري فارس: اگر چه جمهوري اسلامي ايران تلاشهاي زيادي براي رفع ابهامات فني و حقوقي پرونده هستهاي خود كرده است اما غرب در يك بازي يكسويه با اتكا به قدرت رسانهاي خود به طرح اتهامات واهي عليه ايران ادامه ميدهد.
به گزارش خبرگزاري فارس، جمهوري اسلامي ايران از بدو تاسيس به دليل رويكرد خاص آن به جهان و طرح مباحثي چون موضوع صدور انقلاب اسلامي و حمايت از جنبشهاي آزاديبخش همواره سياست خارجي پرچالشي داشته است.
مناقشه هستهاي جمهوري اسلامي ايران با آمريكا و اذناب آن بيشك يكي از چالشهاي اساسي، سنگين، طولاني و پر تلاطم سياست خارجي جمهوري اسلامي بوده است.
اينكه اين چالش دقيقاً از چه تاريخي آغاز شده است موضوع اين نوشتار نيست اما از سال 82 بعد از اعلام سيد محمد خاتمي رياست جمهور وقت مبني بر دستيابي ايران به تكنولوژي غنيسازي اورانيوم اين مناقشه وارد فاز جديدي شد كه با فراز و نشيبهاي فراوان تا امروز عليالدوام ادامه داشته است.
فضاسازيهاي رسانهاي و تهديدهاي كاذب غرب در اوايل پاييز 1383 و متاسفانه رويكرد نادرست دولت و مجلس وقت اين مناقشه را خطرناك جلوه داد به نحوي كه اينگونه عنوان ميشد كه ما چارهاي جز پذيرش درخواستهاي غرب نداريم و حتي تعدادي از نمايندگان اين مجلس به ارائه بيسابقه طرح سه فوريتي جهت الزام دولت به پذيرش و بررسي و تصويب هر چه سريعتر پروتكل الحاقي در مجلس اقدام كردند كه خوشبختانه به نتيجه نرسيد.
دو سال اجراي داوطلبانه و بينتيجه پروتكل الحاقي ادعاي بالا در غلط بودن تحليل و اقدام نمايندگان مجلس ششم و دولتمردان وقت را اثبات كرد و در واپسين روزهاي عمر دولت هشتم به اجبار مصوبه مجلس هفتم دولت اجراي داوطلبانه پروتكل را به حالت تعليق درآورد و به ترتيب و تدريج ضمن تعليق اجراي پروتكل الحاقي فعاليتهاي هستهاي جمهوري اسلامي كه به منظور اعتمادسازي به صورت كامل به حال تعليق درآمده بود از سر گرفته شد.
وزراي خارجه تروئيكاي اروپايي زماني كه در پاييز 1383 به پشتوانه آتش تهيه رسانهاي به تهران آمدند بسيار اميدوار بودند به اينكه كار پرونده هستهاي را در همان آغاز كار يكسره كرده و شكستي مهم را در عرصه بينالملل بر جمهوري اسلامي تحميل خواهند كرد كه البته پربيراه نيز خيال نكرده بودند چرا كه با يك هجمه پر حجم تبليغاتي و رسانهاي كدهاي لازم را از تهران دريافت كرده و ديده بودند كه مجلس و دولت وقت آماده گردن نهادن بر همه خواستههاي ايشان هستند.
غربيها در همان زمان نيز با طرح مباحثي كلي از قبيل پنهانكاري جمهوري اسلامي در فعاليتهاي هستهاياش كه ادعايي كاملاً كذب و از پايه دروغ بود به جوسازي عليه كشورمان پرداختند كه در نبرد نابرابر رسانهاي پيروز نيز گشتند. ادعاي غربيها و به خصوص آمريكا مبني بر پنهانكاري جمهوري اسلامي طي 18 سال انجام فعاليتهاي هستهاي كاملاً دروغ بود چرا كه مطابق مواد پيماننامهها و معاهدات آژانس آن بخش از فعاليتها و پژوهشهاي ايران كه قبل از تزريق گاز UF6 بود و در مدت زمان 18 سال مدعايي انجام ميشد كاملاً مجاز بوده و هيچ نيازي به اطلاعرساني به آژانس بينالمللي انرژي اتمي نداشته است اما متاسفانه اين بخش از مناقشه اتمي كه به حق قاعده و محور اصلي بازي نيز هست را ما از ابتدا باختيم و هنوز نيز از همان سوراخ گزيده ميشويم و خود بيخبريم.
غرب به سركردگي ايالات متحده از ابتدا با ادعاهاي كذب و كلي در مناقشه هستهاي با مصاف جمهوري اسلامي آمده و نه تنها هيچگاه در پي اثبات ادعاهاي خود نبوده و اساساً نيازي به اين كار احساس نكرده است بلكه هر بار نيز دروغهاي بزرگتري مطرح كرده و پرحجمتر در بوقهاي تبليغاتي و رسانهاي خود بر آنها دميده است.
جمهوري اسلامي چه در دولت هشتم كه مناقشه اتمي از اواسط عمر آن وارد مرحله جديد شده است و چه در دولت نهم همواره سعي كرده است از جنبههاي حقوقي، فني و حتي سياسي بياعتباري ادعاهاي آمريكا و اذنابش را اثبات نمايد غافل از آنكه غربيها چارچوب دروازه خود را در زميني كه ايران در آن توپ ميزند نكاشتهاند.
نگاهي گذرا به موارد و مباحث مطروحه در طي حدود پنج سال اخير مناقشه اتمي ايران و غرب به خوبي گواه اثبات ادعاي بالا است كه غرب به پشتوانه آتش تهيه پرحجم توپخانه رسانهاي خود همواره سعي كرده كفه ترازو را به نفع خود سنگين كند. اين رويه در حالي جريان يافته است كه جمهوري اسلامي تمامي اقدامات براي اثبات قانوني بودن فعاليتهاي هستهاي خود را انجام داده است اما متاسفانه با غفلت ناآگاهانه مسئولان ايراني از جنبه رسانهاي مسئله همواره مجبور بوده است در پي بطلان هر ادعاي نادرست غرب عليه فعاليتهاي هستهاياش خود را مهياي پاسخ دادن به ادعا و ادعاهاي نادرست ديگر غرب كند.
پس از آنكه در سال 2001 افسران اطلاعاتي آمريكا بدون ارائه هيچ مستندي ادعا كردند كه تاسيسات هستهاي ايران به جاي نيروگاه اتمي بوشهر در اماكن نظامي قرار دارد، در دسامبر 2002 ايالات متحده ايران ره به تلاش براي توليد تسليحات هستهاي متهم و تصاويري ماهوارهاي منتشر كرد كه تاسيساتي اتمي در نطنز و اراك را نشان ميداد. رسانههاي آمريكايي ادعا كردند كه اين تاسيسات كاربرد نظامي دارد؛ ادعايي كه تا امروز هرگز اثبات نشده و از آن مهمتر اينكه آمريكاييها نيز هيچ تلاشي براي اثبات اين ادعا به عمل نياوردهاند.
وزراي خارجه اتحاديه اروپا در 16 ژوئن 2003 در حالي با اشاره به اظهارات مبهم و دو پهلوي البرادعي مبني بر اينكه "ايران برخي از مواد و فعاليتهاي اتمي خود را گزارش نكرده است" از ايران خواستند اجازه دهد بازرسيهاي سختگيرانهتري از ايران صورت گيرد كه گزارش البرادعي به هيچ وجه اعلام نكرده بود كه ايران مفاد معاهده منع تكثير تسليحات اتمي را نقض كرده است.
به سياق معمول كه تا امروز نيز ادامه يافته است پس از هر فراز از مناقشه اتمي دولتمردان آمريكايي احساس ميكنند كه با يك تهديد نظامي ميتوانند ايران را از مواضع حقطلبانهاش عقب برانند و 19 ژوئن يعني سه روز پس از موضع اتحاديه اروپا «آري فليشر» سخنگوي كاخ سفيد، توسل به گزينه نظامي در برخورد با ايران را منتفي ندانست.
14 اكتبر همين سال در پي طرح ادعاي پوچ آمريكاييها مبني بر عدم پايبندي ايران به توافقنامههاي بينالمللي منع تكثير سلاحهاي هستهاي در تاريخ 9 سپتامبر، سازمان منافقين ادعا كرد كه ايران يك كارخانه غنيسازي اورانيوم براي مقاصد نظامي در اصفهان ساخته است.
بار ديگر در حالي كه گزارش داخلي آژانس بينالمللي انرژي اتمي در تاريخ 10 نوامبر تصريح ميكرد كه هيچ مدركي در دست نيست كه ايران در حال توليد سلاح هستهاي باشد، آمريكا اين گزارش را بدون هيچ مستندي رد كرد و در 25 نوامبر با انگليس، آلمان و فرانسه قطعنامهاي تنظيم كردند كه به ايران در مورد فعاليتهاي هستهاياش هشدار ميداد.
ايران پس از حدود 2 سال تعليق كليه فعاليتهاي هستهاي خود به منظور اعتمادسازي و وقتي مكرراً با نقض تعهدات دو جانبه بين ايران و اروپا در طي اين دو سال مواجه شد با اعلام قبلي بخشي از فعاليتهاي هستهاي خود را در هشتم اوت 2005 از سر گرفت كه اين تصميم ايران با واكنش شديد غرب مواجه شد تا جايي كه جورج بوش اعلام كرد كه او گزينه استفاده از نيروي نظامي عليه ايران را رد نكرده است.
در تاريخ دوم سپتامبر اين سال عليرغم آنكه در روزهاي 22 و 23 اوت اعلام شده بود كه منشا آثار اورانيوم بسيار غني شده كه در ايران يافت شده بود ناشي از واردات اقلام آلوده بوده است خاوير سولانا اعلام كرد كه شايد ايران به خاطر فعاليتهاي اتمي خود به شوراي امنيت ارجاع شود.
جنگ رسانهاي غرب عليه ايران تا آنجا پيش رفته است كه حتي وقتي ايران به برخورد سياسي با اين كشور و ناديده گرفتن تسليحات اتمي آمريكا، كشورهاي اروپايي و اسرائيل اعتراض كرده است و رئيس جمهور ايران در تاريخ 13 سپتامبر غرب را به آپارتايد اتمي متهم كرد، آمريكا و اتحاديه اروپا در تاريخ 19 سپتامبر خواستار ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت شده و شولتي نماينده آمريكا در آژانس بينالمللي انرژي اتمي نيز ادعا كرد كه ايران با ادامه فرآوري اورانيوم در تاسيسات اصفهان مسير «مقابلهجويي» را در پيش گرفته است.
كشف «لبتاپ» هستهاي، انتشار عكسهاي ماهوارهاي تاسيسات هستهاي ايران با كاربرد نظامي، انتشار خبر اعتراف عبدالغديرخان به ايران براي ساخت تسليحات هستهاي كه چندي پيش از سوي خود وي تكذيب و عنوان شد كه آن سخنان را تحت فشار و از سر اجبار بيان كرده است و اين اواخر يافته شدن اسنادي كه ايالات متحده حتي حاضر نشده است اصل آنها را در اختيار آژانس بينالمللي انرژي اتمي به عنوان تنها نهاد متولي پيگيري اجراي معاهده منع گسترش و توليد تسليحات هستهاي در جهان فعاليت ميكند و ادعاهاي پرشمار ديگر غرب عليه فعاليتهاي صلحآميز هستهاي جمهوري اسلامي بخش كوچكي از آتش تهيه توپخانه رسانهاي نظام سلطه است كه هر كدام از پي ديگري بدون اينكه مدعاي قبلي اثبات شود مطرح شده و در ميان حجم بسيار بالاي اخباري كه هر روز منتشر ميشوند با سياستي كه خيلي دقيق طراحي شده است اثر مورد نظر توليد كنندگان اين ادعاها را بر ذهن مخاطب ميگذارد و ميگذرد.
اين رويه تا به حال ادامه داشته است و در جريان انتشار گزارش اخير آژانس بينالمللي انرژي اتمي مجددا جورج بوش بدون كوچكترين استنادي بر حتي يك كلمه از اين گزارش در مصاحبه با رسانههاي غربي ادعا كرد كه ايران بايد به ابهامات آژانس پاسخ دهد، ادعايي كه در مدت زماني كوتاه از سوي وزير امور خارجه آمريكا، مقامات كشورهاي اروپايي و در نهايت با حجم بيشتر در نشست اعضاي اتحاديه اروپا در اسلوني تكرار شد.
چنانكه در بخش ديگري از اين نوشتار نيز تاكيد شد نگاهي كوتاه به محتواي ادعاهاي مطرح شده و پيگيري خط سير آنها كاملاً گواه اين مدعاست كه غرب براي رسانه در مناقشه اتمي با ايران همچون ديگر جبههها و حوزههاي حضور و فعاليتش جايگاه اول و ويژه را در نظر گرفته است و متاسفانه كم توجهي مسئولان ايراني به نقش و اهميت رسانه در اين ميدان و ميادين ديگر و بعضاً حتي غريبه شمردن رسانههاي داخلي و كم اهميت و كم اثر ارزيابي كردن آنها از سوي مسئولان داخلي معضلي است كه به نابرابري در نبرد جمهوري اسلامي ايران با غرب در مناقشه اتمي دامن ميزند.
وحيد عسگري
انتهاي پيام/ي
شنبه 8 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 184]