واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
گیل نگاه:«نبود تعادل جمعیتی گاهی باعث میشود که جامعه دچار مشکلات متعدد اخلاقی، اجتماعی، روانی، فرهنگی و حتی جمعیتی شود.»روزنامه آفتاب یزد با این مقدمه نوشت: «نبود تعادل جنسیتی در ایران مشکلات عدیدهای را به وجود آورده است. با وجود طرحهای دولت یازدهم مانند مگا، تکاپو، کارورزی جوانان و اشتغال امید، هنوز هم نبود تعادل جنسیتی در عرصه سیاسی، اقتصادی و حتی اجتماعی وجود دارد و در برنامه ششم توسعه هم ضعفهایی در شاخص توانمندسازی اقتصادی زنان وجود دارد؛ طرحهایی که دولت یازدهم مطرح و به مرحله اجرا رسانده است، باعث ارتقای نرخ مشارکت اقتصادی زنان از ١٣ به ۱۴.۹ درصد بود.اردشیر گراوند، جامعهشناس درباره نبود تعادل جنسیتی در شهرها و استانهای مختلف ایران به آفتاب یزد میگوید: «در گذشته عدم تعادل منطقهای داشتیم که منجر به مهاجرت شده است. جنس مهاجرتها هم در مناطق و استانها متفاوت شده، یعنی بعضی از مناطق مهاجر دختر میفرستند و برخی مناطق مهاجر پسر.»او با تاکید بر این که نسبت جنسیتی در استانهای برخوردار مانند تهران، یزد، اصفهان و بخشی از خراسان و بوشهر به هم خورده است، بیان میکند: نسبت جنسی باید ۱۰۳ مرد و ۱۰۰ زن باشد. اگر این عدد بالا یا پایین شود یعنی استانها دچار گرفتاری شدهاند. در حال حاضر استانهایی مثل اصفهان، یزد، بوشهر و… نسبت جنسیشان به این معنا به هم خورده که مردهایشان زیاد شده است ولی نسبت جنسی شهر تهران بر عکس به هم خورده و نسبت زنان بیشتر از مردان است. یعنی در تهران ۹۸ مرد و ۱۰۰ وجود دارد.»گراوند با بیان این که استانهایی مانند گیلان، لرستان، کرمانشاه و کهگیلویه و بویراحمد هم نسبت جنسیشان به هم خورده است و زنان بیشتر از مردان هستند، میافزاید: «اگر نسبت جنسی به هم بخورد، اولین عارضه آن، افزایش تجرد قطعی است. به عنوان مثال اگر جایی مرد کم باشد، تجرد قطعی برای زنان به وجود میآید. یعنی زنان بالای ۴۵سال هیچگاه ازدواج نمیکنند.»او با اشاره به این که برخی استانها مانند اصفهان، یزد و بوشهر مهاجرپذیر هستند، تاکید میکند: «در این استانها به دلیل آن که تعداد مردان بیشتر است، تجرد قطعی مردان بیشتر میشود.»به گفته این جامعهشناس، غیر از مسئله افزایش تجرد، در هر دو طرف هم زمینهساز فساد میشود. یعنی هم در استانهایی که مهاجر میفرستند و هم در استانهایی که مهاجر میپذیرند، این فساد به وجود میآید. یعنی شهرستانی که تعداد مردان زیادی داشته باشند، تعادل در سنین ازدواج و اشتغال به هم میخورد.»گراوند با بیان این که با بر هم خوردن تعادل جنسیتی، زندگیهای مجردی توسعه پیدا میکند، میگوید: «در شهر تهران زندگی مجردی دختران تحصیلکرده شهرستانی و زنان هرگز ازدواج نکرده بسیار زیاد شده است. در شهرستانهایی که پسرپذیر هستند، زندگی مجردی مردان بسیار میشود که در هر دو صورت عارضههای فرهنگی، اجتماعی و روانی را در پی خواهد داشت.»او میافزاید: «ولی ریشه نبود تعادل جنسی در نبود تعادل منطقهای است که باعث میشود برخی مناطق مهاجر بفرستند و برخی دیگر مهاجرپذیرند و مهاجرتها در کشور ما همیشه متعادل نیست، تعادل جمعیت به هم میخورد. این نبود تعادل جمعیتی گاهی باعث میشود که جامعه دچار مشکلات متعدد اخلاقی، اجتماعی، روانی، فرهنگی و حتی جمعیتی شود.»جوکسازی ربطی به نبود تعادل جنسیتی نداردمدتی بود که محتوای جوکها و لطیفهها تمسخر زنان و دختران و نادیده گرفتن توانمندیهای آنها بود. بعد از مدتی زنان و دختران شروع به ساخت این جوکها کردند و با وجود گذشت چند سال هنوز هم این جدال در فضای مجازی بین دو جنس وجود دارد. گراوند در مورد تاثیر نبود تعادل جنسیتی در به وجود آمدن این لطیفهها میگوید: «من بعید میبینم. این موضوعات رفتاری مسئله زودگذر است. اگر دختری نقش پسرانه را بپذیرد و نتواند از عهده آن بربیاید، قاعدتا مورد هجوم این جوکها قرار میگیرد. به عنوان مثال این روزها مد شده که میگویند: «کودکان را به پدرانشان نسپارید.» اگر مردان بخواهند نقش مادر بودن را برای کودک ایفا کنند حتما آن نقش را خراب میکنند. هر کسی از کارکرد و بازی در نقش خودش افتاده ما شاهد این گونه مسائل هستیم. یک سری نقشها غالبا زنانه هستند و بالعکس.»به گفته این جامعهشناس «ممکن است زنی بتواند یک نقش مردانه را ایفا کند (یا بالعکس) اما به دلیل آن که با روح، روان، شخصیت و ویژگیهای جنسی او مطابقت ندارد نمیتواند به خوبی از پس آن بربیاید. ما اصرار داریم هر نقش مردانهای را زنان میتوانند انجام دهند و هر نقش زنانهای را مردان. نقش مادر بودن یک ویژگی به زن میدهد. مثلا مردان میتوانند رانندههای خوبی باشند اما زنان میتوانند تنظیمکنندههای بهتری باشند. مدتی است در ایران مشکلی به وجود آمده که میگویند یک زن میتواند نقش یک مرد را به خوبی ایفا کند. در حال حاضر در بازار کار و شغل هم مشکلاتی به وجود آمده است. به دلیل آن که شغل در ایران کم است، زنان مجبور به پذیرش کارهای مردانه میشوند و مردان مجبور به پذیرش کارهای زنانه. نه این خوب است و نه آن. این بازیای است که شرایط جامعه به وجود آورده که ما را در معرض این مسائل قرار داده است.»گراوند، با اشاره به این که نسبت جنسی شهر تهران (نه استان تهران) به هم خورده است، تاکید میکند: «مسئله ۵سال آینده کشور نبود تعادل جنسیتی خواهد بود. نظام مدیریت شهری تهران باید به طرف مدیریتی برود که شرایط جمعیتی را مدیریت کند نه کالبدی. از سوی دیگر نظام عمومی برنامهریزی کشور، باید تصمیمگیریهای اجتماعیشان را به سمتی ببرند که از مهاجرتها و جا به جاییهای گسترده پیشگیری کند زیرا این جا به جاییها باعث بروز مشکلات عدیده اجتماعی میشود.»
۲ مهر ۱۳۹۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]