واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
سعید آقایی ملاسراییفعال سیاسی و اجتماعیاز مدتها پیش و قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ به بهانههای مختلف عدهای از دوستان اصلاحطلبم به علت ناراحتیهای بعضاً بهحق که از نوع عملکرد بعضی مدیران دولت دکتر روحانی داشتند توقعات، خواستهها و انتظارات خود از دولت را غیرقابل تحقق دانسته و از پایان ائتلاف اصلاحات و اعتدال صحبت میکردند.دوستان اعتدالی هم در بعضی مواقع مانند لیست امید مجلس و شوراها ناراحتیهایی را از اصلاحطلبان پچپچ میکردند.ائتلافی که پس از شکست ۸۴ و غائله ۸۸ و تحمیل دولت معجزهی هزاره سوم به ملت ایران و مجالس اصولگرای ۷ ، ۸ و ۹ طعم شیرین پیروزیهای ۹۲، ۹۴ و ۹۶ را با کمک همه افراد این دو جریان و خصوصاً بزرگانی مانند مرحوم هاشمی رفسنجانی، خاتمی، سید حسن خمینی، ناطق و … به مردم هوشیار و موقعیتشناس ایران چشاندند و ریل اداره کشور را بعد از دولت خاتمی عزیز دوباره به مسیر عقلانیت و تدبیر، به دکتر روحانی سپردند و ترکیب مجلس دهم هم بهاندازهی زیادی از عناصر تندرو پاکسازی شد.این دوستان خوبم احتمالاً فکر میکنند که چون خاتمی عزیز مرد محجوبی است و شاید کمی خجالتی هم باشد تعارفی با اعتدالیون کرده و از روی تعارف این ائتلاف پیشنهادشده و مدتزمان آن و کارکردهایش دیگر به اتمام رسیده است و هر دو جریان اصلاحات و اعتدال بهتنهایی خواهند توانست کار حزبی جداگانهی خود را به سرانجام برسانند.بنده بعد از سال ۹۲ در جلسات مختلفی که با جوانان و بزرگان گیلانی هر دو جریان از آقایان شجاع و محمدی و دکتر فاضلی و … از طیف اعتدال و بزرگان اصلاحطلب مثل آقایان حسینی، ربانی، رمضان پور، زالفی ، بیآزار ، راستی، رسایی، احمدیان، حساس خواه، ایزدی و … داشتهام مدام بر این امر تأکید داشتهام که نوع نگاه حاکمیت ایران به احزاب نگاه مثبتی نیست و شاید جریانات اعتدال و اصلاحات با زرنگی خودشان را به حکومت تحمیل کردهاند و ماندگاری این وضعیت شاید دائمی نباشد و مخالفان ما از هر فرصتی برای ضربه زدن به ما استفاده خواهند کرد که دیدیم چنین شد و در این چند سال بعد از ۹۲ دولت و جریانات سیاسی حامی آن از انواع تهمتها و توهینها و تخریبها و بگیروببندها در امان نبودند و دشمنی دیرینهی اصولگرایان با اصلاحطلبان به مخالفت با اعتدالیون هم کشیده شد تا جاییکه یکی از افراد جریان محافظهکار، اعتدال را از اصلاحات خطرناکتر و عامل ایجاد نفوذ و زمینهسازی برای ورود آمریکاییها به ایران قلمداد کرد.نوع ساماندهی و مدیریت ستادهای دکتر روحانی در کشور در سال ۹۶ که اکثراً به اصلاحطلبان سپرده شد و در استقرار ستادها در استانها و شهرستانها مشکلاتی بابت هماهنگیها پیش آمد، مسائل فیمابین دو جریان را ملموستر کرد و شاید عدهای منتظر بودند تا بعد از انتخابات صریحتر حرف بزنند (مانند آقای عارف) و بر جدایی زودهنگام این دو جریان اشاراتی داشته باشند.از دیدگاه این دوستان کسانی مانند خاتمی و هاشمی (زمانی که در قید حیات بود ) و ناطق و سید حسن خمینی و … و حتی کسانی مانند تاجزاده، علوی تبار، جلایی پور، بهزاد نبوی و حجاریان که مدام بر ادامه اتحاد و حمایتهای مردم و هوشیاری در برابر تفرقه بر اساس دیدگاه عقلی و با پشتوانههای متقن تأکید داشتهاند احساساتی شدهاند و یا در خجالت و تعارف امری را پذیرفتهاند که با توجه به میزان اشراف این افراد بر جریانات و اخبار و روند اداره کشور از قبل از انقلاب تاکنون این فکر صحیح به نظر نمیآید و هشدارهای مدام بزرگان از نزدیکی خطری واقعی حکایت دارد، بزرگانی که اوج حمایتهای مردمی در بعد از ۷۶ از جریان دوم خرداد و شروع اختلافات و نتیجهی آن بعد از ۸ سال و انتخاب احمدینژاد در ۸۴ را به عینه دیدند و آن ۸ سال تلخ را با تمام وجود خود حس کردند و حتی عدهای از این عزیزان مدتی از این ۸ سال را پشت میلههای زندان تجربه کردند.بقول حاج الیاس حضرتی “ما در ۹۲ نمایشی مدرن انجام دادیم”.اگر نبود حرکت ماهرانه و بدیع و نوآورانهی جریان اصلاحات و اعتدال و حمایتهای بی شایبه مردم در ۹۲ در اوج ناامیدیها و مرارتها که از کمترین فرصت، بهترین استفاده را بردند و توانستند باوجود فشار سنگین اصولگرایان در آن جو امنیتی از زندان و حصر و رد صلاحیت کاندیداها و عدم اجازه به حضور خیلی از کاندیداها برای ثبتنام و …، پیروزی دولتی که کمتر کسی فکر آن را میکرد را رقم بزنند.یک مثال کوچک از نتیجهی اختلافات را در لیست حامیان دولت برای انتخابات مجلس خبرگان در تهران دیدیم که علیرغم روی اکثریت لیست، در اثر اختلافی که بر سر یکی دو نفر پیدا شد، فقط آیتالله جنتی توانست از لیست اصولگرایان به مجلس خبرگان راه یابد و حتی به ریاست این مجلس نیز برسد. درحالیکه براثر حضور حماسی مردم کسانی مانند مصباح و یزدی از این مجلس محروم ماندند.درخواستم از همه دوستان این است که در عین حفظ شخصیت جریانی خود چه اعتدالی و چه اصلاحطلب و بیان نقدهای منصفانه از دولت و مطالبه حقوق جریانی خود (و نه منافع فردی و لجبازیهای شخصی و نرسیدن به پستها و مناصب) در به هم زدن این ائتلاف کوشا نباشند و بر تنور اختلافات ندمند و آبی بر آتشهای بعضاً مصنوعی به وجود آمده باشند که در غیر این صورت باید به تاریخ جوابگو باشند.مطمئن باشید همانطور که اصولگرایان از کوچکترین اختلافات در سال ۸۴ و چند کاندیدایی بودن ما کمال استفاده را بردهاند، الآن هم با توجه به توان اطلاعاتی، نظامی، رسانهای، اقتصادی و حاکمیتی خود، عناصر ناتوانی در بهرهبرداری از اختلافات ما نیستند.۱۶ میلیون رأی آنها را نادیده نگیریم.خطر در نزدیکی ماست.این سخنانم مصداق خودکشی به خاطر ترس نیست بلکه درخواست واقعنگری و تصمیمات عقلانی و با دور اندیسی است که بحمدالله در هر دو جریان کسانی مانند خاتمی و روحانی و ناطق از آن بهرهمندند.با روی کار آمدن اصولگرایان، دیگر نه از اعتدال اثری خواهد ماند و نه از اصلاحات!!!گيل نگاه: انتشار اخبار و يادداشت های دريافتی به معنای تاييد محتوای آن نيست و صرفا جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر میشود.
۳۰ شهریور ۱۳۹۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]