واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
آرزوی یک بانوی سیاسی ؛ کاش میشد برویم استادیوم «آزادی»
دلش میخواست که بازی ایران- کرهجنوبی یا بازیهای تیم ملی فوتبال با کشورهای عربی را در استادیوم ببیند. مثل صدهزار مرد دیگر که شعار میدادند، تشویق میکردند و بالاوپایین میپریدند.
روز نو : پروانه سلحشوری طرفدار دوآتشه فوتبال است و دوست دارد که بهعنوان تحلیلگر فوتبال شناخته شود. خودش میگوید از خیلی از میهمانان برنامه نود بیشتر از فوتبال سر درمیآورد. عضو فراکسیون زنان مجلس درباره ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاه، حس تحقیرشدن دارد و میگوید: «این جای ناراحتی دارد که زنان باید خودشان را شبیه به مردان کنند و مویشان را بتراشند تا به استادیوم بروند. جلوگیری از ورود زنان یک وسیله شده است که حس تحقیرشدن را به زنان تحمیل میکند». او که اسم بازیکنان فوتبال ایتالیا را از زمان بازی روبرتو باجو تا امروز حفظ کرده، میگوید ممکن است دیگر نخواهد مانند قبل به استادیوم برود اما حق انتخاب سرگرمی باید برای همه انسانها برابر باشد.
برای اولینبار در سال ۶۰ ورود زنان به استادیوم فوتبال ممنوع شد. با توجه به اینکه شما آن زمان ۱۸ ساله بودید چیزی از آن زمان را به یاد دارید؟
من حافظه ضعیفی دارم ولی قبل انقلاب یک بار با پدرم به استادیوم رفتم. آن زمان اهواز زندگی میکردم؛ بعد از آن دیگر هرگز به استادیوم نرفتم. آن تجربه هم نه برای تماشای یک بازی فوتبال بلکه برای دیدن یک مراسم بود.
آیا مسابقهای بوده که دوست داشتید در ورزشگاه بودید اما به خاطر زنبودن محروم شدید؟
حضور در استادیوم یک چیز است و تماشای بازی از تلویزیون چیزی دیگر. در سالهای گذشته برای بازیهای ملی- بازی با کره یا کشورهای عربی - دلم میخواست به استادیوم بروم. بازیهای استقلال یا گاهی بازیهای باشگاهی آسیا هم همینطور. چرا نباید این سرگرمی برای همه انسانها برابر باشد؟ ممکن است من انتخاب کنم که در خانه یک بازی را ببینم ولی باید این تصمیم را خودم بگیرم. بحث بر سر حق انتخاب و حق حضور زنان است. این جای ناراحتی دارد که آنها باید خودشان را شبیه به مردان کنند و مویشان را بتراشند تا به استادیوم بروند. جلوگیری از ورود زنان یک وسیله شده است که حس تحقیرشدن را به زنان تحمیل میکند. شاید زنان اصلا به استادیوم نروند یا شاید من دیگر نخواهم فوتبال را در استادیوم ببینم. بعضیها هم اصلا به این حوزه علاقهمند نیستند اما وقتی کسی این حق را از شما میگیرد آزاردهنده میشود. برای شخصی مثل من تعیینتکلیفکردن و تشخیص مصلحت توسط دیگری سنگین است. مثلا فضای استادیوم تبریز بهگونهای است که زن و مرد بهراحتی و مجزا میتوانند وارد استادیوم شوند.
شما هم طرفدار فوتبال هستید و هم نگرش جنسیتی دارید، چرا در نطقهای مجلس یکبار به این موضوع اشاره نکردهاید؟
ببینید ما چند نوع نطق داریم: نطق سالانه -تذکر خارج از دستور- بحث بر سر لوایح و طرحها. سالانه یک بار نوبت ما میشود که نطق اول را داشته باشیم. تذکرهای پنجودو دقیقهایمان هم هر دو ماه یکبار با قرعهکشی انتخاب میشود. تا به حال یک نطق پنج دقیقهای هم به اسم من انتخاب نشده است.
چرا در جلسه رأیاعتماد آقای سلطانیفر حتی یک نماینده هم به این موضوع اشاره نکرد؟
من بهشخصه برای موافقت و مخالفت با هیچکسی ثبتنام نکردم. آقای سلطانیفر هم دغدغه ورود خانوادهها به ورزشگاه را دارد. او اولین وزیری است که اصلا این بحث را مطرح کرده است. چنانچه دیدید در مسابقات والیبال اردبیل امکان حضور سه هزار زن را فراهم کرد. قبل از اینکه تروریستهای داعشی به مجلس حمله کنند من نطقی را آماده کردم و میخواستم درباره ورود فرمایشی زنان به استادیوم صحبت کنم. حتی این موضوع را به معاونت پارلمانی وزارت ورزش اطلاع دادم و گفتم من که این نطق را بکنم شما از نظر بینالمللی تحت سؤال قرار میگیرید ولی با علم به این تبعات میخواستم نطق برگزار شود. ایشان قول دادند که تا پایان سال مشکل را حل میکنند. اما وقتی داعش حمله کرد من در شأن خودم ندیدم که در این شرایط این موضوع را مطرح کنم. در همین حوزهها خانم سیاوشی باز هم این تذکر را داد اما وزارتخانه هم به قولش عمل کرد. نمایندههای مجلس قبل دائم میگفتند زنها باید در خانه بنشینند. اگر ما هیچ کاری هم نتوانیم انجام دهیم حداقل این است که نگاهمان با شما یکی است.
تا به حال پیش آمده که دغدغه رفتن خانوادهها به ورزشگاه دغدغه سطح پایینی در نظر نمایندههای مجلس به نظر بیاید؟
نه. برای مثال آقای جعفرپور اصولگراست و گفته که برای ورود خانوادهها به ورزشگاه تلاش میکند. برخی از همکاران من که مرد هستند میگویند سلحشوری، ما جرئت نمیکنیم به استادیوم برویم، تو چرا این نکته را مطرح میکنی؟ و من به آنها جواب میدهم که در خارج از کشور امکانات تفریحی ارزانقیمت برای خانوادهها وجود دارد در کشور ما هم میتوان خانوادهها را به استادیوم برد و تخلیه انرژی را با خانوادهها در استادیوم انجام داد. اگر زنان در استادیوم باشند رفتارهای نابهنجار به صفر میرسد. حضور زنان در ورزشگاه چرا باید با مخالفت روبهرو شود وقتی ما خانه خدا را به همراه مردان طواف میکنیم؟ مگر ورود زن به سینما ممنوع است؟ کسی که با ورود زنان به ورزشگاه مخالفت میکند به دنبال تحقیر زنان است.
برخی از زنان در حوزه مديريت كلان میگویند دغدغه ورزشگاه همهگیر نیست. بههمیندلیل میگویند دولت نباید در این راه هزینه کند.
اوایل ورودم به مجلس در مصاحبهای من هم همین حرف را زدم. به خبرنگار زن گفتم که برای تو مهمتر است که ورزشگاه بروی یا شغل داشته باشی؟ او دومی را انتخاب کرد. اما الان گمان میکنم این دو هیچ منافاتی با هم ندارند. زن ما باید شغل داشته باشد اما اوقات فراغتش را هم داشته باشد. من بهعنوان نماینده باید متوجه همه این جنبهها باشم. فرض را بر این میگیرم که ممکن است دیگر فرصت کنونی برایم تکرار نشود؛ پس هرکاری را که از دستم بر میآید باید در همین زمان ممکن انجام دهم.
اگر فدراسیون امکان ورود خانواده را برای بازی ایران و سوریه فراهم نکند، نظرتان چیست که زنان به جای مردان تماشاچی این بازی باشند؟
چه فکر خوبی. مردان مگر میگذارند؟ (میخندد) ایده خوبی است اما ما باید بتوانیم که نقص این مسئله را حل کنیم.
ما زنان وقتی به ورزشگاههای زنان هم میرویم، باز «گشت ارشادی» در جایگاه تماشاچی ایستاده و مدام بابت تشویقکردن و حتی نوع نشستنمان تذکر میدهد. یعنی محدودیتها فقط مربوط به بازی مردان نیست.
دقیقا همینطور است. مبنای ذهنشان اینطور شده که زنان نباید شادی کنند و در استادیوم بالا و پایین بپرند. زمانی به ما میگفتند زشت است که دختر بخندد و البته همه عکسهای کودکیام در حال خندیدن است. امروز هم در بیشتر عکسهایم در مجلس بهجای اینکه تصویر مسلط از زن شستهرفته و عبوس باشد، در حال خندیدن هستم.
ظاهرا اطلاعات شما در فوتبال بالاست، دوست داشتید تحلیلگر فوتبال میشدید؟
خیلی زیاد. من هر وقت برنامه نود را میدیدم با خود میگفتم من از برخی از ميهمانهایشان بیشتر بلدم فوتبال را تحلیل کنم. لالیگا، بوندس لیگا، لیگ برتر انگلیس و همه تیمها و بازیکنها را تا سال ۸۸ دنبال میکردم. بعد از آن دیگر خیلی فوتبال ندیدم. شوهرم گاهی شوخی میکرد که بهجای اینکه اسم این همه فوتبالیست را حفظ کنی، برو کار دیگری کن. ما خانوادگی فوتبالی بودیم.
طرفدار چه تیمی بودید؟
من عاشق فوتبال بودم. آنزمان که روبرتو باجو در تیم ملی ایتالیا بازی میکرد، بازیها را با دقت دنبال میکردم. البته قدیم طرفدار لیورپول بودم. استیون جرارد و استیو مک منمن را خیلی دوست داشتم. غیر از آن هم بقیه ورزشها را خیلی جدی دنبال میکردم. الان فقط میرسم اخبار را گوش بدهم.
از تیمهای داخلی طرفدار چه تیمی هستید؟
استقلالی بودم اما خب من خوزستانیام و تعصبی روی نفت آبادان و فولاد دارم.
تاریخ انتشار: ۱۲ شهريور ۱۳۹۶ - ۱۱:۵۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]