واضح آرشیو وب فارسی:الف: قاتل آتنا پا روی همه اعترافاتش گذاشت/ پدر آتنا: حرفهای قاتل دروغ است/ همسر اولش بهخاطر تجاوز به یک بچه 9ساله طلاق گرفت
بخش حوادث الف، 1 شهریور 96
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۱۷:۴۸
28 خرداد امسال بود که خبر گم شدن دختربچه 7سالهای بهنام آتنا میان مردم شهرستان پارسآباد اردبیل پیچید؛ خبری که از همان روز اول بین مردم شهر پیچید و همه برای پیدا کردن آتنا بسیج شدند.نهایتاً جسد بیجان آتنا، 20 روز بعد از پرسوجوی مردم و پلیس، از منزل فردی که در پنجمین روز مفقودی دستگیر شده بود کشف شد و طبق نظریه اولیه پزشکی قانونی استان زمان فوت آتنا اصلانی به روز مفقود شدن او برمیگردد. اما قاتل آتنا اصلانی در تازهترین سخنانش، تمام اعترافات قبلیاش را پس گرفت. «اسماعیل» قاتل آتنا 6ساله پارسآبادی که پیش از این در مراجع انتظامی و قضایی به قتل این دختربچه اعتراف و حتی صحنه قتل را بازسازی کرده بود، پس از گذشت حدود 2 ماه از این حادثه تلخ، منکر تمام اعترافات قبلیاش شده و حتی نتایج آزمایشات پزشکی قانونی مبنی بر تجاوز به این دختر خردسال را انکار میکند. «اسماعیل» که این روزها در سلول انفرادی یکی از زندانهای اردبیل است بعد از حدود ۲ ماه منکر تمام اعترافاتش شده و حرفهای جدیدی میزند. او درباره روز وقوع حادثه می گوید: « توی مغازه در حال رنگرزی بودم؛ عرق کرده بودم؛ جلوی مغازه نشستم تا عرقم خشک شه؛ وقتی بلند شدم و رفتم داخل مغازه دیدم دختر بهنام از داخل سرویس، داره بطری آب معدنی پر میکنه؛ بهش گفتم "دختر، داری چهکار میکنی؟" یهو دیدم افتاده جلو دستشویی؛ از پله افتاده و داره از بینی و دهانش خون میاد؛ نمیدونم سکته کرده بود یا هر چی؛ منم از ترس پدر و فامیلشون که قرهداغلیان و از ترس اینکه اگه میفهمیدن منو میکشتن، پا و دهانش رو گرفتم که خون زمین نریزه. چون مغازه باز بود و ما کار میکردیم، توی مغازه مشتری میومد و برای اینکه مشتری نفهمه بردمش اتاق پشتی قایمش کردم اونوقت دیدم مرده؛ نمیدونم از افتادن مرده یا سکته کرده یا تو دست من مرده به هر حال داخل مغازه من اتفاق افتاده بود».
قاتل آتنا اصلانی درباره اعترافات اولیه خود می گوید: «من توی فشار بودم؛ سرم باد کرده بود؛ همه بدنم سیاه بود؛ گفتم توی پارس آباد هرچی کشته شدن به گردن من بیاندازید و منو راحتم بذارید؛ اعدام بشم از این عذاب و شکنجه راحت میشم. دو ماهه خانوادهام رو ندیدم به خدا من هم آدمم؛ منم اشتباه کردم ولی اشتباهم فقط این بود که به پدرش نگفتم». او در پاسخ به این سوال که «یکی از بستگانت که در سیستم قضایی پارسآباد سمت مهمی داشته توی پروندههای قبلیات کمکت میکرده» می گوید: نه به خدا اینها همه دروغ است؛ ما حدود 25 سال است که با او قهریم و رفت و آمدی هم نداریم و او هم تبریز است نه پارسآباد. هرچی میگن دروغه. پدر آتنا: حرفهای قاتل آتنا دروغ است/آرزو داشتم آتنا معلم شود/خاطرههای دخترم نمیگذارد به خانه برگردیم در پاسخ به صحبت های جدید قاتل، بهنام اصلانی پدر آتنا که در غم از دست دادن دخترش به سوگ نشسته می گوید که همه حرفهای قاتل آتنا دروغ است. بهنام اصلانی درباره روز حادثه گفت: ساعت 11 بود که آتنا پیش من آمد. ساعت 12:30 بود که پسر برادرزنم آمد و آتنا با پسرداییاش بازی میکرد و به من هم کمک میکرد. همانجا ناهارش را خورد و همانجا هم گوشیام را دادم بازی کرد. حول و حوش ساعت 4 بود که قاتل آتنا یک مقدار ترشی برایم آورد. من بالای سر بساط بودم و دخترم هم کنارم بود. ترشی را که آورد گفت "این ترشیها را در ییلاق درست کردهایم. اگر خوشت آمد باز هم برایت میآورم". ترشی را گرفتم و گذاشتم داخل وانت. دخترم گفت "نیاز نبود بگیری، در خانه ترشی داریم. ما که ترشی نمیخوریم و آنهایی را هم که داخل خانه داشتیم به مادربزرگ دادیم". حدود یک ساعت بعد از این ماجرا، آتنا ناپدید شد. خانهمان نزدیک بود. فکر کردم خانه رفته است. با خانه تقریباً 50 متر فاصله داشتیم. با خودم گفتم "حتماً خانه رفته است". یکی دو ساعت بعد دیدم خانه نرفته است. با خودم گفتم کجا میتواند رفته باشد. به خانه زنگ زدم. به خانه مادرزنم زنگ زدم. گفتند آنجا نیامده است. بساط را سریع جمع کردم و همه جا را گشتیم.
پدر آتنا می گوید: در صورتی میتواند از ما رضایت بگیرد که من، همسرم و دختر دیگرم مرده باشیم. اصلاً امکان ندارد رضایت بدهیم. الآن راضی هستم دختر دیگرم بمیرد ولی رضایت ندهم. اصلاً امکان ندارد. در فضای مجازی پیشنهادهای زیادی دادهاند اما دروغ است. بهنام اصلانی در ادامه گفت: همسر اولش بهخاطر تجاوز به یک بچه 9ساله طلاق گرفت. خانواده قاتل اصلاً به ما احترام نگزاردند و حداقل یک پارچه سیاه جلوی مغازهشان نزدند تا عزای ما را نگه دارند. کینه دارم و راضی نیستم خانواده او در این شهر زندگی کنند. خانواده قاتل هرچه میگویند دروغ است. راحت زندگیشان را میکنند، بهراحتی خرید و فروششان را انجام میدهند و مغازهشان را هم باز کردهاند. همهاش دروغ است. فکر کنم حدود دو روز مغازهشان بسته بود اما بقیه دروغ است. آنها نمیدانستند که پسرشان قبلاً 7 پرونده داشته؟ حتی همسر اول اسماعیل بهخاطر تجاوز او به یک بچه 9ساله، طلاق گرفت. همه خانوادهشان خبر داشتند که اسماعیل چطور آدمی است. پدر آتنا می گوید: از دستگاه قضایی درخواست دارم این پرونده را هرچه سریعتر رسیدگی کنند و قاتل را به اشد مجازات برسانند تا ما هم راحت شویم. الآن چند روز است که بلاتکلیفیم. نمیتوانیم به خانه خودمان برویم. خاطرههایی از او در خانه خودمان داریم که نمیتوانیم برگردیم و آنجا زندگی کنیم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 78]