تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بر شما باد رجوع به كتاب خدا (قرآن) ... كسى كه به آن عمل كند از همه پيشى مى گيرد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1846705709




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چگونه یک کارمند تمام‌وقت جهانگرد شد؟/سفرهای نامعمول سبک زندگی‌ام را آسوده‌تر کرده است


واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:

گیل نگاه/گروه اجتماعی:”خیلی فرد خوش‌بین و ماجراجویی هستم. تاکنون به بیش از ۱۱ کشور سفرکرده‌ام. زندگی‌ام دو وجه دارد، زندگی روزمره و کار ثابت است. وجه دیگر آن ماجراجویی، سفر و عکاسی و البته نویسندگی است. دانش‌آموخته مهندسی کامپیوتر هستم و کار تمام‌وقت دارم ”سارا لویی جهانگرد ایرانی است که عادات و روال معمول زندگی خود را در تب سفرهای ماجراجویانه متحول کرده است. دختر جوان و خویشتن‌داری که در سال‌های گذشته در فقدان ناگوار  مادرش توانست خود را در ماجراهای غیرمعمول سفرهای بیرونی و حشرونشر با مردمان شهرها و روستاها دور و نزدیک متحول کند.مصاحبه گیل نگاه با سارا لویی در حاشیه رویداد تداکس در تالار حکمت دانشگاه گیلان انجام‌ شده است.خانم لویی! انتخاب‌ها و چنین روش‌هایی برای متفاوت زندگی کردن اغلب حاصل یک فرایند است نه یک اتفاق آنی. حتی معمولاً حاصل یک اتفاق درونی است. بنابراین کمتر به‌صورت ناگهانی و بدون پیش‌زمینه اتفاق می‌افتد. در مورد شما چگونه بود؟ این اتفاق چطور و از کجا آغاز شد؟ چگونه تصور کردید که با سفر کردن می‌توانید زندگی خودتان را متحول کنید؟مطمئناً این برای من طی یک‌شب اتفاق نیفتاده است و عوامل مختلفی تأثیرگذار بوده‌اند. نوع تربیت پدر و مادرم در این ماجرا خیلی دخیل بود، چون پدرم به استقلال فرزندان خود بسیار اعتقاد داشت. من از ۱۸ تا ۲۲ سالگی در شهر دیگری زندگی کرده‌ام. بعدها وقتی به خانه بازگشتم و پس از اخذ گواهینامه از پدرم درخواست خرید خودرو کردم. پدرم به‌رغم تمکن مالی  اما من را وادار کرد که خودم با توان و درایت خودم آن را خریداری کنم. از وقتی سر کار رفتم پدرم اجازه داد استقلال مالی را تجربه کنم. برای مثال وقتی به سفر خانوادگی می‌رفتیم، سهم خودم را از هزینه‌ها پرداخت می‌کردم. الآن هم باوجود اینکه با خانواده زندگی می‌کنم، هزینه‌های زندگی شخصی خودم را پرداخت می‌کنم. بنابراین، پدرم به دلیل نوع تربیتش من را به‌سوی استقلال سوق داد و این قدم مهمی برای من بود.  اما دقیقه چطور شد که سفر کردن را برای زندگی خودتان انتخاب کردید؟دلیل علاقه‌مندی من به سفر و هیجان، ضایعه بزرگ فوت مادرم بود و دچار افسردگی شدید شده بودم. تنها راه‌حل موجود، تغییر عادات روزانه و از بین رفتن خلأ عاطفی در زندگی روزمره‌ام بود.بنابراین، از نظر من، یک راه‌حل خوب، سفر کردن به اماکن غیرمعمول بود. به دلیل اینکه از کودکی به دنبال هیجان و ماجراجویی بودم، وارد این راه شدم. به این صورت افسردگی‌ام برطرف شد و به جریان زندگی بازگشتم. این عاملی بود که حالم را خوب می‌کرد.سفر اولم به شهر یزد و کاملاً بدون برنامه بود. دختری خجالتی و کاملاً درون‌گرا بودم و ارتباط با سایر افراد برای من مشکل بود. ویژگی خوب و متناقضم علاقه‌مندی به ارتباط با افراد جدید باوجود درون‌گرا بودنم است. در اولین سفرتان چقدر طول کشید به نقطه‌ای نزدیک شوید که احساس کنید، تصمیمتان برای انجام سفر اشتباه بوده است؟ اصلا به آن نقطه رسیدید؟نه، از قضا در سفر یزد، سفر عجیب و جادویی را تجربه کردم و با تمام سفرهایم متفاوت بود. در این سفر با افرادی مرتبط شدم که هنوز هم جز بهترین دوستانم هستند. آن‌ها به من نگاهی متفاوت را آموختند و اینکه چطور خودم باشم. در سفر به یزد با توریست‌های فرانسوی و آلمانی هم‌صحبت شدیم. افرادی که سال‌ها بود، سفر می‌کردند. آنجا با هیچهایک آشنا شدم. آن‌ها سفر کوتاهی از یزد به یکی از روستاها داشتند و بدین‌وسیله باب آشنایی من با سفرهای ارزان و بدون برنامه باز شد. خیلی روی هیچهایک تکیه نمی‌کنم، چون نحوه جابجایی از نقطه A به نقطه B است و وابسته به افراد است.در این سفرها، سخت‌ترین نقطه‌ای که هم‌اکنون به ذهنتان می‌رسد، کجاست؟سفر اخیرم به نپال، من از کاتماندو به غرب نپال رفتم. در آنجا قبیله‌ای به نام تاروها وجود دارند. آن‌ها از قبایل اصیل نپالی هستند و توریست و افراد غیربومی به آنجا نمی‌روند. من پرس‌وجو کرده بودم و می‌خواستم به آنجا بروم.تنها راه رفتن به آنجا اتوبوس‌های محلی بود و حدود ۳۰ ساعت درراه بودم. شب شده بود و آن‌ها انگلیسی و من نپالی متوجه نمی‌شدیم. نگران وضعیت اسکانم بودم. ولی به‌سلامت گذشت. این‌ها را سختی نمی‌بینم، بلکه برای من بخشی از ماجراست. در سفر به‌جایی، پایم مجروح شد و ده بخیه خورد، ولی به راهم ادامه دادم. حتی در ایتالیا ساعت‌ها گم‌شده‌ام و نمی‌توانستم به جاده اصلی بازگردم. همه این‌ها جزئی از سفر است و به نظرم سختی به‌حساب نمی‌آید. اولین باری که پدرتان شما را به راه استقلال هدایت کرد، برایتان سخت و سنگین نبود؟نه، چون از دوران کودکی این موضوع برای برادر و خواهرهایم تجربه‌شده بود. اتفاق یک‌دفعه‌ای نبود. منتظر چنین چیزی بودم و حتی الآن نوع دیگری از تربیت را می‌بینم متعجب می‌شوم. این برایم عجیب است که افراد باوجود سی سال سن از پدرشان پول‌توجیبی می‌گیرند. آن راه هم نهی نمی‌کنم، هر کس شیوه زندگی خودش را دارد.چطور شد تداکس را انتخاب کردید؟اردیبهشت‌ماه، طی ایمیلی از من دعوت شد که در تداکس شرکت کنم.

 برایتان جذاب بود؟بله، مطمئناً همین‌طور است. قبلاً در موقعیت‌های دیگر، سخنرانی‌های دیگری هم داشتم. در خصوص اینکه فرمودید چطور شد تغییر کردم، درجایی خوانده بودم تغییر یک‌شبه اتفاق نمی‌افتد. وقتی کسی بخواهد به قله اورست صعود کند، ابتدا باید در کوه‌های کشور خودش صعود داشته باشد. تد یک برند است، فردی هم که بخواهد سخنران تد شود باید قبلاً یکسری تمرینات سخنرانی انجام داده باشد. برای من هم همین اتفاق افتاد. سخنرانی برایم جذاب نبود. حضور در کنار برند تد برایم افتخار بود.فکر می‌کنید فعالیت‌های شما چه ظرفیتی برای دیگران ایجاد می‌کند؟من عضوی از یک تیم متشکل از سه خانم ایرانی هستم که به همین منظور وب‌سایتی هم تدارک دیده‌ایم. خارج از تمام محدودیت‌هایی که نه‌فقط برای خانم‌های ایرانی، بلکه خاورمیانه وجود دارد، معتقدیم علاوه بر محدودیت‌هایی که وجود دارد روش‌های دیگری هم برای زندگی وجود دارد. باوجود جیب خالی و کمبود مالی هم می‌توان سفر کرد. حتی به اعتقاد ما این نوعی سبک زندگی برای سبک‌تر کردن فکر و ذهن است. جامعه شناسان معتقدند، قبل از انقلاب صنعتی چیزی تحت عنوان تفریح وجود نداشت، زندگی و تفریح جدا از هم معنایی نداشت. کسی که کار می‌کرد، به‌نوعی بخشی از تفریح بود. فکر می‌کنید کاری که می‌کنید شبیه به این است؟ تلاشتان بر این است که سفر را جزئی از زندگی کنید، نه اینکه من کار می‌کنم و یک روزی هم به سفر می‌روم.بله، دقیقه. سفر لزوماً به معنی جابجایی از مکانی به مکان دیگر نیست. به دلیل اینکه دیدم تغییر کرده است برای سفر احتیاج به جابجایی فیزیکی ندارم. هم‌صحبتی با پیرمردی در پارک سر کوچه هم برایم مهم است. به دلیل تغییر نگاهم به زندگی حتی حرکت هم برایم مهم نیست. اعتقاددارم نگاه ما به زندگی باید تغییر کند.مقصودتان این است که حتی دیدن افراد جدید، یک نوع سفر است؟بله، همین‌طور است. لذت بردن از وقتی‌که می‌گذرانیم. بعضی افراد معتقدند سفر به معنی رفتن به اروپا و یا جاهای دور است. اما گناباد یا تربت‌جام و یا مهاباد مکان‌های عجیبی هستند. وقتی می‌پرسم به این شهرها سفرکرده‌اید، جوابشان منفی است. برای اغلب عدم خروج از کشور بهانه ضعف زبان خارجی می‌آورند.الآن فقط رفتن به یک کشور خارجی اتفاق مهمی است. درصورتی‌که اتفاق باید در ذهن بیفتد. اگر یاد بگیریم از جزئیات ریز زندگی لذت ببریم، در محلمان هم با دیدی جدید قدم بزنیم خیلی چیزها عایدمان می‌شود. به‌جای قدم زدن در محله کشور دیگری بهتر است در محله خودمان بادید یک توریست قدم بزنیم، چیزهای جدید می‌بینیم.فکر می‌کنید تداکس چه چیزی را تسهیل می‌کند؟تنها کافی است پنج نفر از افراد این جمع، ایده را دریافت کرده باشند. امشب موقع خوابیدن به این فکر کنند که نوع نگاه من به زندگی پنج پنجره را برایم باز می‌کند ولی شاید پنجره ششمی هم وجود داشته باشد. شاید دلیل عدم رضایت من از زندگی‌ام در نگاه و دیدگاهی باشد که هنوز پیدا نکرده‌ام.درنهایت چه جایگاهی برای خودتان متصور هستید؟ سی سال آینده کجا هستید؟هیچ‌وقت به سی سال دیگر فکر نمی‌کنم. به الآن و این لحظه فکر می‌کنم. ممکن است فردا دوست نداشته باشم چیزی که الآن هستم، باشم. کسی نمی‌تواند تجربیاتم را از من بگیرد. هر چیزی در این سال‌ها به من اضافه‌شده است، همیشه می‌ماند و به مهارت تبدیل می‌شود. هزینه سفرتان چطور تأمین می‌شود؟کارمند هستم و کار تمام‌وقت دارم.چطور به سفر می‌روید؟این سوال افراد زیادی است. کار خیلی جدی ۹ صبح تا ۵ بعدازظهر دارم. ولی آن‌قدر سفر برایم در زندگی‌ام اولویت است، با مدیرم صحبت کرده‌ام و سختی‌های بسیاری را متحمل می‌شوم. به دلیل لذت سفر، سختی‌ها را  می‌پذیرم. منظورتان از سختی چیست؟با کوله به سر کار می‌روم و ۵ بعدازظهر به سفر می‌روم. ۴ صبح به فرودگاه می‌رسم و ۷ صبح به سرکار می‌روم. به هر کس بگویید، می‌گوید انجام چنین کاری سخت است. سفر ۱۷ روزه‌تان را چطور رفتید؟۳۰ روز مرخصی، قانون وزارت کار است. شرکتی که من در آن کار می‌کنم یک شرکت بین‌المللی است. با مدیرم صحبت کرده‌ام و او در جریان علاقه‌مندی من هست. از ایشان خواهش کردم به‌جای پاداش نقدی و اضافه‌حقوق زمان مرخصی‌ام را اضافه کند و ایشان قبول کرده‌اند. برای شرکت‌هایی که می‌خواهند پول بدهند یا برای عدم حضور در روزهای کاری حقوق کم کنند، چندان فرقی نمی‌کند.بالاخره چنین کارهایی سختی دارد. چون شرکت ما بین‌المللی است، جمعه و شنبه تعطیل است. شنبه به سر کار می‌روم، درحالی‌که هیچ‌کس در شرکت نیست. برای اینکه وقتی به مرخصی می‌روم کسی از من چیزی طلب نداشته باشد. برای انجام ندادن کارها بهانه زیاد است. بعضی افراد می‌گویند، مدیرمان اجازه نمی‌دهد و وقتی می‌پرسی اصلا در این مورد با مدیریت صحبت کرده‌ای، جواب منفی می‌دهند. می‌گویند قبول نمی‌کند.از کجا می‌دانید قبول نمی‌کند؟ مگر در ذهن فرد حضور دارید؟ حتماً قبول می‌کند وقتی مطمئن باشد کارتان را انجام می‌دهید. کارفرما چیزی جز این از شما نمی‌خواهد. کسی با شما دشمنی ندارد. اگر متعهد به کارتان باشید، آن‌ها هم اجازه می‌دهند.
۱۹ مرداد ۱۳۹۶





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: گیل نگاه]
[مشاهده در: www.gilnegah.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 120]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن