واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: صد روز از شروع رسمی آغاز ریاست جمهوری دونالد ترامپ (20 ژانویه) در آمریکا سپری شد. به منظور ارزیابی واقعبینانه از دستاوردهای این بازه زمانی باید توجه کرد که وی در دوران رقابتهای انتخاباتی چه وعدههایی را برای جلب نظر رایدهندگان مطرح کرده بود.
البته باید توجه داشت صد روز فرصت مناسبی برای تحقق وعدههای اجرایی و سنجش میزان موفقیت آن محسوب نمیشود، ولی بهعنوان یک نماد سمبلیک نکاتی قابل ذکر خواهد داشت که نشان میدهد اقدامات انجام گرفته در همان مسیر وعدههای انتخاباتی بوده است یا خیر. سیاست داخلی اصلیترین و شاید اولویت اول برنامه ترامپ در فضای داخلی آمریکا، بهبود و به تعبیری ساماندهی وضعیت نامناسب اقتصادی این کشور بود. با توجه به شخصیت تاجر مسلک رئیسجمهور و سابقه فعالیت کارآفرینانه وی، اهمیت این رویکرد بیش از پیش قابل توجه است. ترامپ وعده اجرای برنامههای حمایتگرایانه را به منظور ایجاد شغل برای کارگران آمریکایی مطرح کرده بود، اما تاکنون این برنامه نتیجه ملموسی در بر نداشته است. نکته دیگر موضوع «رشد اقتصادی» بهعنوان یک شاخص ارزیابی مهم است. اما آمارها حکایت از این دارد که وضعیت این شاخص در سه ماهه گذشته چندان مطلوب نبوده است. در زمینه اصلاح نظام مالیاتی هم در این دوران صد روزه اتفاق خاصی رخ نداده است. برنامه دوم، حوزه اجتماعی است که در ذیل آن موارد متعددی قرار میگیرد از جمله: 1ـ مقابله با ورود مهاجران غیرقانونی و ممنوعیت ورود مسلمانان به آمریکا. در این رابطه بعد از مدتی این فرمان کلی به عدم صدور ویزا و ممنوعیت اتباع هفت کشور مسلمان اختصاص پیدا کرد که بعد از چندی یک کشور هم از این فرمان خارج شد. در ادامه این دستورات با صدور احکام دادگاههای فدرال آمریکا نافرجام ماند و شکستی دیگر را در کارنامه رئیسجمهور به ثبت رساند. البته در زمینه ورود و فعالیت مهاجران غیرقانونی در خاک آمریکا مقداراندکی، اوضاع به نفع این کشور بهبود پیدا کرد، اما همچنان با وعدههای ترامپ فاصله قابل ملاحظهای دارد. 2ـ لزوم ساخت دیوار در مرز مکزیک که تاکنون بهعلت اختلاف در تامین هزینه آن و عدم اختصاص بودجه با بنبست روبهرو شده است. 3ـ اصلاح طرح بیمههای درمانی گسترده و ارزانقیمت دوران اوباما معروف به «اوباما کر» که تاکنون در این رابطه موفق نشده است. اینها در شرایطی است که ترامپ در این دوران با چالشهای عمدهای روبهرو بوده که از جمله میتوان به تقابل او با رسانههای قدرتمند این کشور و همچنین حاشیههای ایجاد شده در رابطه با ارتباط پنهانی برخی از افراد نزدیک به وی با مقامات روسیه، اشاره داشت. در جمعبندی باید توجه داشت دونالد ترامپ با توجه به ویژگیهای شخصیتی و اینکه وی از سیاستمداران کهنهکار واشنگتن محسوب نمیشود، برخی از وعدههای تبلیغاتی که مطرح کرده، قابلیت اجرایی نداشته و شتابزده بوده است. سیاست خارجی در زمینه دیپلماسی و سیاست خارجی، دونالد ترامپ از هیچگونه سابقه و تجربه کارآیی برخوردار نبود و به همین دلیل ما شاهد بروز رفتارهایی شتابزده در این زمینه بودیم. بعلاوه اینکه شخصیت وی هم به نوعی تند مزاج و پرخاشگر است. باید توجه داشت که وی با شعار ایجاد تغییرات ساختاری به صحنه انتخابات وارد شده بود و تعابیری ناخوشایند و عوامانه از جمله «ما سیفون را در واشنگتن میکشیم» مطرح ساخت. یک جنبه از این تغییرات هم در سیاست خارجی اعمال میشود. شاید علت صحبتهای متناقض تصمیمات خلق الساعه چند هفته اول ریاست جمهوری وی هم ناشی از کمتجربگی او باشد. از جمله اشاره به این نکته که چه دلیلی دارد آمریکا هزینه هنگفتی در غرب آسیا بپردازد یا در موضوع ایجاد جنگ تشکیک ایجاد میکرد، اما به مرور زمان مجبور شد خود را در قالب چارچوبهای کلان سیاست خارجی آمریکا قرار دهد و این موضوع قابل پیشبینی بود. صحبتهای ترامپ در رابطه با منسوخ شدن ناتو، نزدیکی به روسیه و برخورد با چین مواردی بود که ظرفیت تداوم نداشت. دستگاههای اطلاعاتی آمریکا، جریانهای اصلی رسانهای و کنگره آمریکا، ترامپ را مجبور کردند در رابطه با روسیه تجدید نظر کند. همچنین در رابطه با چین به علت وجود منافع سرشار در روابط دو کشور، باعث شد رئیسجمهور آمریکا از موضع پیشین خود کوتاه بیاید. رئیسجمهور در ایجاد تغییرات در سیاست خارجی از قدرت بسیار کمتری نسبت به سیاست داخلی برخوردار است و وی مجبور است در چارچوب ساختاری که دههها از شکلگیری آن میگذرد و منافعی که برای این کشور تعریف شده، حرکت کند. بسیاری از روسای جمهور آمریکا از پرهیز از جنگ صحبت کرده بودند از جمله اوباما، ولی در دوران زمامداری خود مجبور به اقدامات نظامی و جنگهای نیابتی شدند. البته در پایان باید گفت کابینه آقای ترامپ بیشتر رویکرد نظامی و امنیتی دارد. اگر لیبرالها و دموکراتهای واشنگتن تمایل به استفاده از قدرت نرم و دیپلماسی عمومی دارند، محافظهکاران و نئومحافظهکاران به استفاده از قدرت سخت و نظامی آمریکا گرایش دارند و معتقدند که این کشور از این برتری مطلق خود باید نهایت استفاده را ببرد و قدرت نظامی را در عرصه جهانی به نمایش بگذارد تا دنیا در برابر آن تمکین کند. تا حدودی هم این رویکرد در حمله موشکی به سوریه و تشویق برخی کشورها اتفاق افتاد. پیشبینی میشود ترامپ مانند جورج دبلیو بوش، رئیسجمهور پیشین آمریکا به ساختار نظامی و امنیتی توجه و بودجه بیشتری اختصاص دهد. امیرعلی ابوالفتح کارشناس مسائل آمریکا
دوشنبه 11 اردیبهشت 1396 ساعت 06:50
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]