واضح آرشیو وب فارسی:الف: عطش شهرت، رانت پدر و استفاده پسر!
محمدصادق کلبادی/3مرداد96
تاریخ انتشار : سه شنبه ۳ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۰۸:۴۰
من از روییدن خار سر دیوار دانستم که ناکس، کس نمی گردد از این بالا نشستن ها چند سالی هست که انگیزه مفرط برای دیده شدن و تجربه شهرت در عرصه های گوناگون و البته استفاده از قدرت و نفوذ حاصل از آن، پای برخی چهره های شناخته شده ورزشی را به سینما و حتی عا لم سیاست بازکرده. هرچند فوتبالیستها یا به واقع همان هایی که جوانی خود را در مستطیل سبز دویده اند و به واسطه رسانه ها چهرهایشان دیده شده و جامه شهرت به تن کرده اند، مهاجرتشان به دنیای پر مخاطب موسیقی و سینما مسبوق به سابقه هست و موضوعی کلیشه ای و زرد! اما این همه ماجرا نیست. در سالهای اخیر برخی آقازاده هایی که همواره پشت نام و سابقه پدرانشان مخفی شده اند و با استعانت از نفوذ سیاسی حضرات پدر یا نزدیکانشان، در چشم به هم زدنی مسیرهای صعب العبور فعالیت های کلان اقتصادی را طی کرده اند، این بار وارد عرصه جذاب سینما شده اند، سینمایی که با نمایش چهره بازیگرانش ولو در قالب فیلم های عاری از محتوا و بعضا سخیف، از آنها سوپر استار می سازد و به الگویی فرهنگی تبدیل می کند. تجربه نشان داده در تصادم میان خرد ورزی و پوپولیسم، این پوپولیسم است که پیروز است بطوری که بسیاری از سیاسیون هم در میتینگ های انتخاباتی و مجالسی از این قبیل با دعوت از سلبریتی های سینما و با نشاندن آنها در جایگاه ویژه به توهم خود بزرگ پنداری برخی از این چهره ها دامن زده تا باور کنند در عالم سیاست هم صاحب نظرند و می توانند نقش آفرین باشند. هرچند اظهار نظر و ابراز عقیده برای عموم آزاد است و از حقوق شهروندی هر فرد در جامعه محسوب می شود و از این منظر حرجی بر آنها نیست اما نوک پیکان انتقاد را باید بیشتر به سمت فعالان سیاسی و اصحاب رسانه نشانه رفت که در بزنگاه های حساس وقایع سیاسی در اقدامی پوپولیستی نظرات سلبریتی هایی که نان چهره و هنرپیشگی خود را می خورند را تیتر یک رسانه های خود قرار میدهند، بطوری که گویا فخر عالم هنر و جامعه اند! اگر موضوع تکریم از هنر و هنرمند است چرا از میان هفت هنر شناخته شده فقط از سینماگران استفاده می شود؟ چرا آن خطاط و فرش باف و منبت کار و نقاش در جمع اهالی هنر جایی ندارند؟ پاسخ روشن است، آنها رسانه دارند و چهره شان دیده میشود و مابقی در کنج کارگاه یا منزلشان به واقع هنر را پیشه خود ساختند. در چنین شرایطی از استحا له فرهنگی و اپیدمی شدن شهرت طلبی از نوع کاذب، برخی آقازاده ها که از سنین پایین شهرت سیاسی با نام نزدیکانشان را تجربه کرده اند، جای تجربه شهرت سینمایی را در کارنامه خود خالی میبینند به عالم سینما ورود می کنند. اما از آنجایی که شأن نام پدر را اجل از هنرپیشگی فرزند می دانند، پشت صحنه را ترجیح می دهند و به حرفه تهیه کنندگی و سرمایه گذاری در پروژه های سینمایی روی می آورند. حرفه ای که علیرغم نیاز به توانمندی فردی و تخصص آکادمیک، تنها به واسطه قدرت نفوذ نام پدر! و بعضا رانتهای اقتصادی به سادگی به آن ورود پیدا می کنند. آنچه که در این سطور مورد نقد و نکوهش واقع شده، استفاده از رانت و قدرت نفوذ نزدیکان و وابستگان است. چرا که همین راه برای بسیاری از افراد توانمند و مستعد فراهم نیست، همانطور که فعالیت های اقتصادی خٌرد و دم دستی هم برای افراد عادی کاری بس پر مشقت و دور از ذهن است چه رسد به واردات پوشاک و شیر خشک و...! سال گذشته درحالی که بسیاری از شیفتگان و فعالان جوان مستعد سینما برای حضور در جشنواره فجر باید از هفت خان هیئت داوران عبور می کردند، آقازاده ای بی تجربه اما با ژنی سرشار از استعداد می آید و به سادگی مجوز ورود فیلم رد شده اش را به به بخش مسابقه با وساطت صاحبان نفوذ! می گیرد و جایگزین فیلمی دیگر می شود! موضوعی که حتی در ویژه برنامه «35» که به مناسبت ایام جشنواره از سیمای ملی پخش می شد از سوی یکی از نمایندگان سابق مجلس که از قضا یکی از اعضای هیئت انتخاب جشنواره فجر نیز بود رسانه ای و مطرح شد. به واقع نام چنین کاری را چیزی جز رانت می شود گذاشت؟ با مرور اتفاقاتی از این دست این فراز از نهج البلاغه در ذهن تداعی می گردد که حضرت می فرمود: «به هیچیک از اطرافیان و خویشاوندانت زمینی را به اقطاع* مده، مبادا به سبب نزدیکی به تو، پیمانی بندند که صاحبان زمینهای مجاورشان را در سهمی که از آب دارند یا کاری که باید به اشتراک انجام دهند، زیان برسانند و بخواهند بار زحمت خود بر دوش آنان نهند» حال برخی از این آقازاده ها توفیقاتشان را به اصل و نژاد خود ربط می دهنددر حالی که هنوز همگان آنها را با نام پسرِ فلانی می شناسند ! * واگذاری زمین یا منافع حاصل از آن یا محل کسب برای زمانی محدود یا نامحدود به کسی از سوی حاکم را اِقطاع میگویند
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]