واضح آرشیو وب فارسی:گیل نگاه:
گیل نگاه:وزیر دولت اصلاحات میگوید: لفظ آتشبس تند است چند ماه پیش وقتی بحث آشتی ملی مطرح شد دوستان اصولگرا گفتند «چرا آشتی ملی، مگر قهری در جامعه وجود دارد که تعبیر آتشی را در مقابلش مطرح میکنند. قهری وجود ندارد که بخواهیم آشتیکنیم» حالا وقتی از تعبیر آتشبس استفاده شد یعنی کار از قهر گذشته و جنگ وجود دارد.آتشبس یکطرفه مفهومی نظامی که از زبان یک شخصیت سیاسی اصولگرا با سابقه نظامیگری مطرح شد اما اصلاحطلبان این تعبیر را تندتر از آشتی ملی میدانند.علی صوفی دبیر کل حزب پیشروی اصلاحات معتقد است: «اصولگرایان میگفتند در جامعه قهری وجود ندارد که بخواهد آشتی ملی مطرح شود حالا چه طور بحث آتشبس یکطرفه مطرح شد که به معنی وجود جنگ در جامعه است؟».مشروح گفتگوی نامه نیوز با وزیر دولت اصلاحات را در ادامه بخوانید؛فکر میکنید چرا آقای روحانی همچون زمان انتخابات ریاست جمهوری که ظرف دو دقیقه جواب تمام تخریبهای رقبای اصولگرایش را داد، الان به انتقادها و تخریبها پاسخ نمیدهد؟آقای روحانی جواب داد، درواقع الان انتقاد به او این است که چرا جواب تخریبها را میدهد. وضعیت امروز دیگر با فضای انتخابات متفاوت است. در آن ایام زمان محدود بود و هر نامزدی سعی داشت که حداکثر استفاده را از فرصت تبلیغات داشته باشد. در چنین اوضاعی آقای روحانی هم سعی میکرد تخریبها را در کوتاهترین زمان پاسخ دهد اما انتخابات تمام شد و حالا باید به فکر آرامش در کشور باشد و تشنج ایجاد نشود تا هم خودش برنامههایش را اجرا کند و هم زمینه برای حضور سرمایهگذاران فراهم شود بنابراین شاید آقای روحانی با این توضیح لازم بود مقداری آرامتر برخورد کند. رئیسجمهور منافعش در برقراری و حفظ آرامش در کشور است در مقابل معمولاً او پوزیسیون دولت میکوشد با به هم زدن اوضاع منافع خود را تأمین کند پس باید زمینه به هم زدن اوضاع را از مخالفان خودش بگیرد. اینکه آقای زاکانی چند روز پیش اعلام آتشبس یکطرفه با دولت کرد چقدر پیشنهاد خالصانهای بود، چون ۴۸ ساعت بعد سر عقد یک قرارداد نفتی فرمان آتش به اختیار داد و گفت آتشبس یکطرفه جایز نیست؟آقای زاکانی با لحن خیلی خیرخواهانهای این توصیهای را مطرح کرد، اگر توصیه نمیکرد خیلی مفهوم بدی داشت. البته تا وقتیکه اصل خبر را ندیده بودم احساس کردم آقای زاکانی دارد مسئولیت همهچیز را میپذیرد و عنوان میکند آتشبس یکطرفه انجام شود ولی بعد که اصل خبر را دیدم واقع قضیه آن است که آقای زاکانی میگوید شرایط اقتضا میکند وحدت داشته باشیم بنابراین بهتر است آتشبس بدهیم ولو آتشبس یکطرفه. البته لفظ آتشبس تند است چند ماه پیش وقتی بحث آشتی ملی مطرح شد دوستان اصولگرا گفتند «چرا آشتی ملی، مگر قهری در جامعه وجود دارد که تعبیر آتشی را در مقابلش مطرح میکنند. قهری وجود ندارد که بخواهیم آشتیکنیم» حالا وقتی از تعبیر آتشبس استفاده شد یعنی کار از قهر گذشته و جنگ وجود دارد.بهعبارتدیگر وقایعی که امروز در جامعه میبینیم جنگ است، پس برای رسیدن به وحدت، ترک مخاصمه و آتشبس یکطرفه ضرورت دارد. این حرف خیلی تندتر از «آشتی ملی» است. درمجموع ما نیاز به گفتگو و وفاق ملی داریم تا در چارچوبهای متعارف دموکراتیک کنار هم بنشینیم و بر اساس علایق سیاسی خط قرمزهایی را مثل امنیت ملی و منافع ملی تعریف کنیم تا اختلافات و رقابتهای سیاسی آسیبی به کشور نزند. فکر میکنید زاکانی میخواهد لیدر جریان اصولگرا شود و خودش را قطب مقابل آقای روحانی تعریف کند؟ فکر میکنید هدفش چیست؟این حرف درست است، درواقع آقای زاکانی در آن پیام ضمن بیان توصیههایش، داشت اصولگرایان را نمایندگی و لیدری میکرد؛ به این صورت که گویی او از طرف اصولگرایان این اختیار را دارد که این تصمیم را بگیرد. گفته میشود زاکانی میبیند که دیگر چهرههایی مثل آقایان قالیباف، رضایی، جلیلی و رئیسی برای انتخابات ریاست جمهوری جواب نمیدهند، درواقع از الان میخواهد برای سال ۱۴۰۰ زمینهچینی کند و بگوید من تک نامزد اصلحی هستم که جریان اصولگرا باید پشت سر من بیاید تا نماد مقابل گفتمان روحانی تعریف بشوم. آیا اصلاحطلبان آقای زاکانی را قطب مقابل خود برای رقابت سیاسی میدانند یا خیر به او را یکمهره دسته چندم میدانند که نمیتواند جای چهرههای طراز اولی همچون ناطق نوری، باهنر، توکلی و لاریجانی را بگیرد؟آقای زاکانی دومرتبه برای انتخابات ریاست جمهوری ثبتنام کرد اما صلاحیتش تأیید نشد بنابراین اولین مشکل آقای زاکانی عبور از این مانع است، آیا میتواند امیدوار باشد که برای دوره بعد تأیید صلاحیت بگیرد؟ نکته دیگر اینکه آقای زاکانی از جمنا است، جمنا یک اقلیتی در بین اصولگرایان محسوب میشود. جمنایی ها سعی کردند محور یک اجماع شوند اما در همان ابتدا شکست خوردند و به هر حال چهرههای شاخص اصولگرا همچون آقایان ناطق نوری، لاریجانی، باهنر و توکلی هیچ کدام از حرکتی که تحت عنوان جمنا انجام شد حمایت نکردند که هیچ، بلکه آن را به نوعی تخطئه کردند بنابراین بعید می دانم آقای زاکانی بتواند اصولگرایان را نمایندگی و نظرها را به خودش معطوف کند و رقیب اصلاحطلبان به حساب آید. به نظر شما حتی اگر دست به افشاگری های شدید و غلیظی بزند نمیتواند نظر جامعه را به سمت خودش جلب کند؟این روشها امتحان شد، آقای قالیباف همین نقش را ایفا کرد و جامعه استقبال نکرد. رقابتی که شکل گرفت حول آقای رئیسی بود. درمجموع روش های تخریبی که علیه کاندیدای اصلاحطلبان تا الان صورت گرفته است همه اش مواجه با شکست شد و جامعه از آن استقبال نمیکند. مردم دیگر فریب کسانی که ادعای پاکدستی دارند و می خواهند خود را منتقد وضع موجود نشان دهند نمی خورند چون احمدی نژاد را تجربه کردند. آقای زاکانی میتواند سال ۱۴۰۰ احمدی نژاد ثانی یا به مثابه احمدی نژاد ۸۴ باشد و آن تجربه را تکرار کند؟خیر، همانطور که گفتم آن روش ها و تاکتیک ها دیگر جواب نمیدهد بنابراین نمی توانند الگوی دیگری از نوع احمدی نژاد را به صحنه بیاورند و با آن بتوانند نظر مردم را جلب کنند چون مردم از آن وعده ها و شعارها رویگردان شدند.
۲۱ تیر ۱۳۹۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: گیل نگاه]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 99]