واضح آرشیو وب فارسی:الف: سازمان برنامه و بودجه محل چانه زنی، دادن و گرفتن رانت است/ انجام پروژه ها در کشور براساس بهرهوری نیست/ دولت دوازدهم سازمان را متحول کند
بخش اقتصادی الف؛ 19 تیر 96
استاد اقتصاد دانشگاه تهران با بیان اینکه سازمان برنامه و بودجه به محل چانه زنی، دادن و گرفتن رانت تبدیل شده است، گفت: برای تحول در سازمان برنامه و بودجه نیاز به یک کار علمی است، نه...
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۹ تير ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۲۲
به گزارش الف؛ سازمان برنامه و بودجه را میتوان یکی از پایههای نظام اقتصادی و توسعه ایران در سالهای پس از ۱۳۳۷ دانست؛ سازمان برنامه، سازمان برنامه و بودجه، وزارت برنامه و بودجه، سازمان مدیریت و برنامه ریزی، و معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی، عناوین مختلف این سازمان در طی این سالها هستند. این سازمان پس از انقلاب چند بار دستخوش تغییرات سازمانی و ساختاری و در پایان منحل شد و به عنوان یکی از معاونتهای ریاست جمهوری در هیبتی غیرمستقل به کار خود ادامه داد. سازمان برنامه و بودجه و یا به زبان دیگر سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور خاستگاه برنامههای توسعهای بود که در سالهای قبل و پس از انقلاب به اجرا درآمده است؛ اما تغییرات در این سازمان نتوانست به روند برنامه ریزی و اجرای آن کمک کند و همچنان لنگ می زند. البته از اوایل انقلاب تا کنون نیز تغییرات داشته اما موفق به انجام نشده است. وظیفه این سازمان، برنامهریزی و نظارت توسعهای و راهبردی نظام اقتصادی و اجتماعی کشور بود. این سازمان در ۱۷ تیر ۱۳۷۹ با سازمان امور اداری و استخدامی کشور ادغام و سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور را تشکیل شد. سال ١٣٧٩، دولت با استناد به لزوم كوچكسازي دولت و تجميع تصميمگيريها در حوزههاي مرتبط با اين دو سازمان سازمان مديريت و برنامهريزي را تشكيل داد تا اینکه محمود احمدی نژاد دوباره در سال ١٣٨٦ دست به انحلال سازمان مديريت و برنامهريزي زد و معاونت برنامهريزي و نظارت راهبردي زيرنظر رييسجمهوري ایجاد کرد که انحلال اين سازمان يكي از مهمترين موضوعاتی بود که انتقاد كارشناسان و مسوولان به دولت احمدينژاد داشتند. اما بعد از روی کار آمدن حسن روحانی و پس از هفت سال، در آبان ماه سال ١٣٩٣ بود كه دولت احياي سازمان مديريت و برنامهريزي را رسما اعلام كرد و محمدباقر نوبخت نيز بر صندلي رياست اين سازمان تكيه زد. تا اینکه دوباره با برگشت به عقب، در ۴ مرداد ۱۳۹۵ و در دولت حسن روحانی، سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور مجدداً به دو سازمان برنامه و بودجه و سازمان امور استخدامی تجزیه و محمدباقر نوبخت به عنوان رییس سازمان برنامه و بودجه منصوب شد. سازمان برنامه در حالی در دولت های مختلف روی داد که این سازمان نتوانست به هدفی که برای آن ایجاد شده بوده، دست یابد و آن برنامه ریزی در جهت توسعه و پیشرفت بود و این موضوع خود را در اجرای برنامههای توسعه (یا بهتر باید گفت کتاب آروزها) نشان داد. با اینکه بعد از انقلاب 5 برنامه توسعه اجرایی شده است، اما هیچگاه تحقق این برنامهها به بیش از 50 درصد نرسید و این نشان می دهد برنامه ریزی در جایی که باید برنامه نوشته شود نقص دارد.(البته برنامه سوم تنها برنامه ای بود که نسبت به 4برنامه دیگر بهتر اجرا شد اما باز هم ایراداتی داشت). سازمان برنامه و بودجه که باید خواستگاه برنامه ریزی و تحقق آن باشد؛ در همه دولتها موفق عمل نکرده است به طوری که برخی برنامهریزی در ایران را به جای علمی، حدسی عنوان میکنند و این نقد را متوجه سازمان برنامه و بودجه میدانند. همانطور که در بالا عنوان شد برنامه ریزی در ایران همیشه ناکارآمد بوده و سازمان برنامه ریزی در این زمینه ناکارمدی نقش نخست را دارد؛ این سازمان به جای عملیاتی کردن برنامهها و برناه ریزی علمی، فقط به دنبال تخصیص و اختصاص بوجه بوده و اینکه بتواند اعدا د رقم ها را با هم همخوان کند. امروز اقتصاد ایران با چالشهای بیشماری مواجه است که حل این چالشها نیازمند برنامه ریزی دقیق و اراده برای اجرااست و این نقش سازمان برنامه و بودجه را نشان میدهد که نیازمند تحول اساسی است؛ لازم است دولت دوازد هم با توجه به کاستی های موجود بتواند با ایجاد تحول، نه تغییر این شکلی این سازمان مهم، بلکه با ایجاد تحول، سازمان برنامه و بودجه ارتقاء داده و به جایگاه اصلی خودش برگرداند. امید است این اتفاق رخ دهد اما نباید راه دوباره اشتباه رفت و نباید هرگونه تصمیم و اقدام شتابزده و غیرکارشناسی آن هم در عالی ترین سطح نظام برنامه ریزی کشور انجام داد. میثم موسایی استاد اقتصاد دانشگاه تهران در این خصوص به خبرنگار الف؛ با تاکید بر اینکه مقصر دولت قبل و این دولت نیست و باید متحوا تغییر کند، گفت: برنامه ریزی به این معنا که عملیاتی شود، تا کنون نبود و این گونه بوده است. سازمان برنامه و بودجه عمدتا جای چانه زنی دستگاه های مختلف است که هر کسی بتوان سهم بیشتری از بودجه را در اختیار داشته باشد. وی ادامه داد: بودجه بدون اینکه عملکردها و کارایی بررسی و مطالعه شود، پرداخت شده؛ امروز دهها و صدها مرکز فرهنگی و هنری در کشور وجود دارد که دهها میلیار تومان بودجه دریافت میکنند، ولی هیچگاه براساس عملکرد آنها این پول تخصیص داده نشده و نمیشود، البته دستگاههای حوزه بازرگانی، صنعت و .. نیز تقریبا همین وضعیت را دارند. این استاد دانشگاه تصریح کرد: امروز پروژههای عمرانی که توسط استانداری ها و یا خود دولت انجام می شود، براساس بهرهوری نیست که یک انجام یک پروژه سالها زمان می برد. موسایی در مورد نقش سازمان برنامه و بودجه، بیان کرد: محتوای سازمان برنامه و بودجه باید تغییر کند و با ادغام و جداسازی شود یا اینکه زیر نظر چه بخشی باشد، هیچ مسئله ای حل نخواهد شد؛ مانند موضوع آموزش پرورش است که یک روز می گویند دروان تحصلیل دو تا 6سال باشد اما یک روزی تغییر میدهند که حالا 5، 3 و 4 سال شود که این تغییرات هیچ تفاوتی در اصل قضیه که نظام آموزشی محتوا ندارد، نمیکند و مشکل همچنان باقی است. به گفته وی، سازمان برنامه و بودجه قبل از انقلاب با این هدف ایجاد شد که برای درآمدهای نفتی در جهت انجام فعالیت عمرانی برنامه ریزی انجام دهد، که این موضوع به انحراف کشیده و به دستگاهی تبدیل شد که محل چانه زنی، دادن و گرفتن رانت و... که این وضعیت هنوز هم ادامه دارد. این کارشناس مسائل اقتصادی با تاکید بر اینکه برای تحول در سازمان برنامه و بودجه نیاز به یک کار علمی است تا این سازمان هدف ها را درست تعیین و برنامه ریزی کند و در این صورت تحول اساسی رخ خواهد داد؛ گفت: این مشکل ربطی به این دولت و یا دولت قبل ندارد. موسایی اضافه کرد: سیستم بروکراسی ما یک سیستم ناکارآمد و پوشالی است؛ حالا چه فرقی می کند این دولت سرکار باشد یا دولت قبل، زیرا خود دولت به تنهایی قادر نیست، این موضوع اصلاح کند و نیازمند اراده بالاتر دارد که در اصلاح ذی نفع نباشد. وی اضافه کرد: متاسفانه هر دستگاهی و بخشی که مشکل دارد، حل مشکل را به خودش میسپاریم و میگویم مشکل را حل کند، در حالی که همین دستگاه بخشی از مشکل است و نتیجه کار که خودشان می خواهند مشکل را حل کنند، معلوم است. استاد دانشگاه تهران در باره اینکه نقص برنامه ریزی در ایران (برنامه ریزی یا اجرا) چیست و دولت دوازدهم باید چه اقدامی انجام دهد؟، گفت: برنامه ریزی در ایران باید منطقه ای باشد نه کلان؛ یعنی باید برای هر منطقه جداگانه برنامه داشته باشیم. به اعتقاد موسایی؛ باید مزیت های هر بخش و منطقه را تشخیص داده و به با توجه به مسائل بومی و محلی و مشارکت مردم برنامه ریزی شود؛ باید مردم در طراحی، اجرا و نظارت بر برنامه مشارکت وسیع داشته باشند؛ مردم باید اصل باشد که متاسفانه اقتصاد به دلیل اینکه مردمی نیست و دولت هم دوست ندارد امور را به مردم واگذار کند به همین دلیل برنامه ریزی دقیق صورت نمیگیرد. وی گفت: در واقع هر زمان به نوعی زمان تقسیم بودجه است و غنائمی که به دست می آوردند که چگونه تقسیم کنند. دولت به ضرر خودش کار نمی کند و کوچک کردن دولت به ضرر خود دولت است، به چه دلیل باید این کار را انجام دهد. استاد اقتصاد دانشگاه تهران در مورد تحول در برنامه ریزی، گفت: البته دولت به تنهایی نمی تواند کاری انجام دهد و به کمک همه دستگاه نیاز دارد؛ مثلا مجلس باید یک مجلس ملی باشد نه این مجلس؛ زیرا خواست و تمایل محلی دارد، ولی در تصمیمی گیری ملی عمل میکند و این تناقض دارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 113]