محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829234041
گفتوگوی فارس با همبند سید آزادگان ابوترابی شوک الکتریکی بدترین شکنجه عراقیها بود/ سید آزادگان ابوترابی، پناهگاه اسرا بود
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفتوگوی فارس با همبند سید آزادگان ابوترابیشوک الکتریکی بدترین شکنجه عراقیها بود/ سید آزادگان ابوترابی، پناهگاه اسرا بود
رئیس شورای اسلامی شهر قزوین در خصوص خاطرات خود از 80 ماه اسارت در زندانهای بعثی گفت: بدترین شکنجه عراقیها وصل کردن شوک الکتریکی به اسرا بود.
به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین، هر ساله بیست و ششم مرداد ماه یادآور خاطره شورانگیز ورود نخستین گروه از آزادگان سرافراز به میهن اسلامی است؛ یاد آن روز و روزهای پس از آن، شور و شعف وصفناپذیری بین افرادی که این رویداد را دیدهاند به ویژه آزادگانی که سالها درد و رنج اسارت و شکنجههای روحی و جسمی دشمن را بر تن داشتند، ایجاد میکند. این مناسبت بهانهای شد تا سراغ جانباز 55 درصد و آزادهای برویم که در عملیات بزرگ خیبر با مجروحیت شدید در جزیره مجنون به محاصره دشمن درآمده و 80 ماه در اردوگاههای رژیم بعثی سپری کرده تا گوشهای از خاطرات خود را برایمان بازگو کند. * فارس: خودتان را معرفی کنید؟ فرجالله فصیحیرامندی فرزند حبیبالله معروف به فصیحرامندی در فروردین ماه سال 1339، شهر دانسفهان از توابع شهرستان بویینزهرا به دنیا آمدم، دوران کودکی خود را در خانواده مذهبی و با علایق دینی فراوان پشت سر گذاشتم و در همین دوران حوادث تلخ و سختی از جمله زلزله معروف بویینزهرا در سال 1341 و غم از دست دادن پدر در سال 1344 را تجربه کردم. هماکنون رئیس شورای اسلامی شهر قزوین هستم. * چه شد که وارد جبهه شدید؟ اردیبهشت سال 59 وارد سپاه شدم و قبل از شروع جنگ یک بار اعزام به مناطق جنگی یعنی قصر شیرین داشتم، تا اینکه با شروع جنگ تحمیلی همانند دیگر رزمندهها که برای دفاع از اسلام و انقلاب اسلامی سر از پا نمیشناختند به جبهههای حق علیه باطل شتافتم و از رده رزمندگی و تک تیراندازی شروع و تا معاونت گروهان، فرماندهی گروهان و نهایتاً فرماندهی گردان محمد رسولالله (ص) قزوین پیش رفتم. * فارس: نخستین بار چه زمانی به جبهه اعزام شده و در چه عملیاتهایی حضور داشتید؟ نخستین بار بهار سال 1359 با عنوان رزمنده به جبههها، زمستان سال 1359 به منطقه میمک با عنوان تک تیرانداز، زمستان سال 1360 به دارخوین، با عنوان فرمانده نخستین گروهان اعزامی از قزوین اعزام شدم. پاییز سال 1361 در منطقه عملیاتی محرم با عنوان معاون گردان امام حسنمجتبی(ع)، زمستان سال 1361 در عملیات والفجر مقدماتی با عنوان فرمانده گردان محمدرسولالله(ص) و بهار 1362 خط پدافندی پاسگاه زید فرماندهی گردان محمدرسولالله(ص) حضور داشتم. همچنین تابستان سال 1362 در عملیات والفجر3 با عنوان فرمانده گردان محمدرسول الله(ص)، پاییز سال 1362 عملیات والفجر 4 با عنوان فرمانده گردان محمدرسولالله(ص) و پاییز سال 1362 نیز در عملیات خیبر با عنوان فرمانده گردان محمدرسولالله(ص) حضور داشتم. تا اسفند سال 62 حدود 28 ماه در جبههها حضور داشته و حتی خانواده خود را نیز به شهر اهواز منتقل میکنند و خاطرات ایشان از آخرین روزهای حضور در جبههها این طور است. * فارس: چی شد که اسیر شدید؟ عملیات بزرگ خیبر که در آن برهه از جنگ اهمیت بالایی داشت، سرنوشت مرا طوری رقم زد که با مجروحیت نسبتاً شدیدی به محاصره دشمن افتاده و سرانجام در جزیره مجنون جنوبی به اسارت دشمن در آمدم، اسارتی که روزها و سالهای سختی را برایم رقم زد. 80 ماه اسارت در اردوگاههای مختلف دشمن، زندان دژبانی بغداد و غیره خاطرات خوش و ناخوش زیادی را برایم به دنبال داشت. در عملیات خیبر با عنوان فرماندهی طی مجروحیت شدید به اسارت نیروهای عراقی درآمدم از ناحیه ران پا زخمی شدم و دیگر قادر به حرکت نبودم و به اسارت دشمن درآمدم. عراقیها هم شروع به پاکسازی منطقهای که گرفته بودند، کردند یک عده را اسیر میکردند و عدهای را نیز تیر خلاص میزدند ولی قرعه اسارت به نام من شد، اسیر شدم و به پشت جبهه منتقل شدم. * فارس: چند سال اسارت شما طول کشید؟ نزدیک به 80 ماه، به عبارتی میشود 6 سال و 7 ماه. * فارس: بعد از اسارت شما را کجا بردند؟ ابتدا به بیمارستان بصره منتقل شده و هشت روز بستری بودم بعد از این مدت به بیمارستان بغداد انتقال یافته و 48 ساعت در سالن بزرگ دژبانی بغداد بودم و از آنجا منتقل به موصل، اردوگاه اسرا کمپ 2 شدم. قبل از اینکه اسیر شوم اسرای بیشماری را در اردوگاه جمع کرده بودند و وقتی وارد اردوگاه شدم، دیدم اردوگاهی بزرگ و یکدست و همه از اسرای خیبر بودند. هر رزمندهای که در عملیات خیبر اسیر شده بود نزدیک به یک هزار و 600 نفر در آن اردوگاه طی یک پروسه زمانی از سوم اسفند سال 62 تا دهم اسفند سال 62، همه را داخل اردوگاه جمع کرده بودند. * فارس: فکر میکردید اسیر شوید؟ خوب، جنگ صحنههای متفاوت را برای انسان خلق میکرد ولی همه چیز را انسان پیشبینی نمیکرد، بنده به مجروحیت جانبازی و یا شهادت فکر میکردم، ولی اسارت را خیلی فکر نمیکردم، اما وقتی در محاصره درآمد مجروح شده و قادر به حرکت نبودم، قرعه اسارت برایم رقم خورد. * فارس: نیروهای عراقی با اسرا چه رفتاری داشتند؟ ابتدا همه اسرا را مجبور کردند سر و صورتها را بتراشند و بعد هم شروع به آزار و اذیت کردند. سربازان عراقی با توجه به اینکه زخم خورده بودند، فشار و آزار و اذیت شدیدی روی بچهها اجرا میکردند، با کابل میزدند و شکنجههای مختلف انجام میدادند و بنده نیز چند مورد در بازجوییها و بررسیها مورد آزار و اذیت قرار گرفتم. * فارس: بدترین شکنجه عراقیها چه بود؟ بدترین شکنجه که عراقیها انجام میدادند، شوک الکتریکی به اسرا وصل میکردند به نوک انگشتان اسیرها همانند گیرههای نوار قلب گیره وصل میکردند و سپس دستگاه را میچرخاندند تولید برق میکرد و همین موجب لرزیدن تمام اندام اسرا میشد و یا اینکه اسیرها را وارونه از پنکه آویزان میکردند و پنکه را میچرخاندند. * فارس: بدترین و بهترین دوران اسارت شما؟ طی دوران اسارت بهترین حالت را نمیشد تعریف کرد اما بدترین دوران که برایم سختترین لحظه و بدترین زمان ممکن بود، شنیدن خبر ارتحال حضرت امام خمینی(ره) بود که خبرش را رادیو و تلویزیون عراق پخش کرد. از آنجایی که مشتاق دیدار امام خمینی (ره) بودیم، خبر ارتحال ایشان بدترین خبر در دوران اسارت بود. * فارس: اسرا در اردوگاه چه کارهایی انجام میدادند؟ اسرا برای حفظ روحیه و سلامت جسمی فعالیتهای مختلفی را انجام میدادند از جمله کلاسهای متعددی را در اردوگاه برگزار میکردند. به عنوان مثال اسرایی که قرآن کریم و زبان عربی، انگلیسی و آلمانی مسلط بودند به دیگران آموزش میدادند، عدهای نیز با ورزش خودشان را مشغول و سرگرم میکردند. عدهای که سواد نداشتند در کلاسهای سوادآموزی حضور پیدا میکردند برخی نیز در کلاسهای عقیدتی و سیاسی، علوم دینی، تاریخ اسلام، احکام عملی، مباحث سیاسی تاریخ معاصر، تاریخ انقلاب، آموزش و تعلیم قرآن و ترجمه نهجالبلاغه شرکت میکردند تا به نوعی وقتشان پر شود. در مجموع رزمندگانی که نسبت به دیگر آزادهها به حرفه و هنری مسلط بودند به دیگران درس آموزش میدادند. * فارس: با شخصیتهایی مانند سید آزادگان، سید علیاکبر ابوترابیفرد همبند بودید؟ بله در آخرین اردوگاه کمپ 17، 13 و 14 ماه توانستم در حضور ابوترابی باشم. * فارس: حجتالاسلام ابوترابی سید آزادگان را چطور دیدید؟ سید آزادگان ابوترابی پناهگاه، ملجأ و مأمن آرامش اسرا و هدایتگر آنها بود. * فارس: خاطرهای از ایشان برایمان بازگو میکنید؟ خاطرم هست، شخصی به نام محسن برای عراقیها جاسوسی کرده و همین منجر شده بود که 56 اسیر متحمل سختترین شکنجهها به مدت دو ماه شوند، این شخص وقتی وارد اردوگاه شد اسرا میخواستند تلافی کنند، به شدت بزنند حتی قصد قتل او را داشتند. حجتالاسلام ابوترابی آمد جلوی اسرا را گرفت و گفت اگر بخواهید به محسن حرفی بزنید باید اول به من بگویید بعد بروید به او بگویید، ایشان در واقع با شیوهها و راهکارهایی صلح و دوستی را در اردوگاه ایجاد و تقویت میکرد. به جرأت میتوانم بگویم اگر هدایتهای سید آزادگان، حجتالاسلام ابوترابی نبود شاید بسیاری از اسرا سلامت روحی و روانی در اسارت را از دست میدادند. * فارس: در طول اسارت خانواده از اسارت شما مطلع بودند؟ مدت یک سال من مفقود بودم حتی مراسم شهادت، سوم، هفتم و چهلم مرا برگزار کرده بودند، اما بعد از یک سال که صلیب سرخ به اردوگاه آمد، امکان مکاتبه برای اسرا فراهم شد و نامهنگاری بنده نیز به خانواده شروع شد. * فارس: نخستین نامهای که به دستان رسید، چه حسی داشتید؟ نخستین نامه که به دستم رسید، بسیار موجب مسرت و خوشحالیام شد زیرا فهمیدم خانواده سلامت هستند، چون موقعی که اسیر شدم از وضعیت همسرم بیخبر بوده و از فرزندی که قرار بود در همان زمانی که اسیر شدم به دنیا بیاید، خبری نداشتم و همین موضوع مرا نگران کرده بود. وقتی نامه به دستم رسید و از خبر سلامتی همسر و فرزندم مطلع شدم، آرامش پیدا کردم و موجب خوشحالیام شد. * فارس: اسارت چه نتایجی برای شما داشت؟ اسارت یک دانشگاه بود یعنی کسی که میخواست در هر زمینهای رشد یابد، از دوران اسارت که یک فرصت و مأمنی بود، استفاده میکرد. بنده نیز همانند دیگر اسرا توفیقات زیادی در اسارت داشتم همه نماز و روزه قضا را ادا کردم حتی بخشی از کفارههایی که بر گردنم بود گرفتم، زبان عربی را آموختم، ترجمه قرآن را از ابتدا تا انتها به صورت مداوم کار کردم و با نهجالبلاغه آشنا شدم. تعداد بیشماری از اسرا بودند که در طول اسارت نماز شب آنها ترک نشد، یعنی سالیان سال یک ساعت قبل از اذان صبح بلند شده و تا طلوع آفتاب به نماز مشغول میشدند، بنده نیز در زمینه خودسازی توانستم خودم را بسازم. همچنین سجدههای طولانی در اسارت توفیقی و موارد مطرح شده فرصتهایی بود که در اسارت پیش آمد، من نیز از این فرصت مانند دیگر اسرا توانستم استفاده بهینه کنم. * فارس: چه چیزی روحیه شما و آزادگان را در اسارت حفظ کرد؟ اعتقادات و پایبندی به اصول و ارزشها، محبت اهلبیت(ع) و امیدوار به اینکه سختیها، رنجها و مشقتها ذخیرهای برای انسان است و میتواند او را پایدار و مقاوم کند، روحیه خودمان را در اسارت حفظ میکردیم. *فارس: فکر میکردید آزاد شوید؟ به هر حال امید به آزادی همیشه در همه انسانها وجود دارد، بنده نیز مانند دیگر اسرا امیدوار به آزادی بودم ولی کیفیت و زمان آن را نمیتوانستم پیشبینی کنم تا وقتی که صدام به کویت حمله کرد. شنیدن این خبر مرا و دیگر اسرا را امیدوار کرد زیرا احتمال دادیم وقتی صدام یک جبهه را شروع کرده ممکن است جبهه ایران را ببندد، همین موجب شد تا امید به آزادی در دل اسرا بیشتر شود. * فارس: بزرگترین آرزوی شما در طول اسارت چه بود؟ روحیه همه اسرا و بنده این بود که پیروزی اسلام و سربلندی نظام از همه چیز برای بنده و اسرا با اهمیت بود و بیشتر به فکر اسلام بودیم تا خودمان، البته آزادی هم جزو آرزوهای بزرگ اسرا بود که فرصتی پیش بیاد تا آزاد شویم. * فارس: خدا را در اسارت چگونه دیدید؟ در لحظه لحظههای عمر انسان و سختترین شرایط خداوند همراهم بود، طی اسارت به ویژه مدتی که نزدیک به 15 روز در زندان انفرادی اسیر بودم، در شرایطی که یک وعده غذا میدادند و نور و روشنایی وجود نداشت در آن لحظات سخت تنهایی که در سلول گذراندم با تمام وجودم همراهی و عنایت خداوند به خودم را حس میکردم. * فارس: چطور فهمیدید که آزاد میشوید، خاطره آن روز را برایمان بگویید؟ روز سهشنبه 23 مرداد ماه سال 69 بود، بنده به همراه دیگر اسرا خارج از اردوگاه در قسمت شرقی اردوگاه مشغول کار دیوار چینی بودیم، حدود ساعت 11 صبح ناگهان برنامه عادی رادیو قطع و سرود نظام و مارش ارتش پخش شد گویی دوباره عملیات آغاز و جنگ دوباره شروع شده است. همه بچهها دست از کار کشیده و منتظر خبر شدند، سربازان عراقی آشفته بودند و رنگ باخته از هم میپرسیدند چه شده است، دقایقی با نواختن سرود و مارش نظامی گذشت ناگهان گوینده رادیو اعلام کرد بیانیه مهم سید رئیس صدام حسین به فرماندهان ایرانی صادر شده است. خوب ما منتظر بودیم که بیانیه چیست، دلشوره و اضطراب از یک طرف و لحن شادمانهی رادیو از طرفی دیگر ما را دچار سردرگمی کرده بود و نمیدانستیم چه کنیم، سربازان عراقی که نگهبان بودند وضعی بهتری نسبت به اسرا نداشتند، به هر حال کار تعطیل شد و به داخل اردوگاه بازگشتیم. همه منتظر بودند تا بیانیه مورد نظر پخش شود تا ساعت 2 بامداد همه فالگوش بودند تا ببینند چه خبر میشود اما رادیو عراق فقط سرود پخش کرد و مارش نظامی مینواخت این تکرار همه را کلافه کرده بود. * فارس: بالاخره بیانیه چه زمانی قرائت شد و متن آن چه بود؟ بیانیه صبح چهارشنبه، ساعت 9 صبح خوانده شد در پایان بیانیه بعد از بیان مسائل جنگ یک جمله قرائت شد، ما قطعنامه 598 پذیرفتیم و با این پذیرش هر آنچه شما میخواستید محقق شد و ما برای اینکه اثبات حسن نیت خود را داشته باشیم از روز جمعه نخستین گروه از اسرا را آزاد میکنیم. * فارس: با خواندن بیانیه اسرا چه حسی داشتند؟ هلهله و شادی اردوگاه را فرا گرفت اسرا همدیگر را در آغوش گرفته و به هم تبریک میگفتند اشک شوق بر چشمان همه نشست، بنده به محض شنیدن خبر و دیدن آن صحنههای شادمانی به دوستان گفتم با بوجود آمدن ماجرای کویت و باز شدن جبهه دیگری به روی صدام، رفع مشکل جبهه ایران از سوی صدام بسیار روشن است اما درصدی هم احتمال عدم پایبندی وی به تعهداتش را در نظر بگیرید، صبر کنید تا ببینیم جمعه چه میشود. * فارس: روز جمعه مبادله اسرا صورت گرفت؟ دو روز باقیمانده به مبادله اسرا، بدون آزار و اذیت، ضرب و شتم و کنترلهای دقیق روزانه گذشت، روز جمعه تلویزیون عراق انتقال و تبادل نخستین گروه از اسرا را نمایش داد و امید در دلها پدیدار آمد و روزهای رنج و مشقت به پایان رسید. روز قبل از تبادل به هر یک از اسرا یک دست لباس آستین کوتاه به رنگ کرم تحویل داده شد، ساعت 9 صبح مسؤولان تبادل اسرا از جمله فرماندهی کل اسرا به اتفاق گروهی از افراد خود وارد اردوگاه شدند و ضمن دادن دستوراتی برای تبادل و فراهم کردن زمینههای انتقال دوباره بازگشت. ساماندهی و تقسیم اسرا به تعداد اتوبوسها انجام شد، ناگهان یکی از سربازها آمد و در جمع اسیرها چند نفر را که از نظر جسمی مشکلاتی داشتند انتخاب کرده و گفت یک هواپیما از بغداد به تهران امشب پرواز میکند آنهایی که مجروح و یا مشکل جسمی دارند با این پرواز میروند، هنگام انتخاب افراد من نیز برگزیده شدم. اردوگاه دو قسمت بود یک هزار و 500 نفر که 3 هزار اسیر در اردوگاه کمپ 17 وجود داشت، هر روزی حدوداً یک اردوگاه را میآوردند و یک هزار و 300 نفر را با 30 اتوبوس آزاد میکردند ولی من جزو آزادشدگان اتوبوس نبودم بنده از بغداد به تهران با هواپیما آمدم. * فارس: سید آزادگان ابوترابی که همبند شما بود، با شما آزاد شد؟ خیر، زیرا عراقیها 22 نفر از اسرا از جمله حاج آقای ابوترابی را جدا کردند و به اردوگاه دیگری انتقال دادند، این اقدام موجب اعتراض اسرا شد ولی افسر عراقی گفت اگر به اعتراض خود ادامه دهید همه اسرا را نگه داشته و کسی را آزاد نمیکنیم. البته بعد از مدتی به اسرا گفت، نگران نباشید این 22 نفر بعد از مدتی آزاد میشوند و به وطن باز میگردند. * فارس: چه روزی به منزل رسیدید؟ ساعت 10 شب در فرودگاه مهرآباد به زمین نشستیم، مراسم استقبال به عمل آمده و پس از آن به پادگان لویزان برای ثبتنام، معاینه و تجهیز و اعزام منتقل شدیم، دو روز طول کشید و هفتم شهریور ماه سال 69، ساعت 10 صبح وارد قزوین شدیم. پس از حدود یک ساعت مراسم پایان یافته و به سمت دانسفهان حرکت کردیم مراسم استقبال پرشکوه دیگری نیز در این جا برگزار شد. این چنین بود که دوران اسارت 80 ماه بنده به پایان رسیده و زندگی جدیدی برایم شروع شد. ****************** گفتوگو از: زهرا محبی ****************** انتهای پیام/77009/چ40
95/05/26 :: 09:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]
صفحات پیشنهادی
مجموعه «یک بغل «گلسرخ» خاطرات شهدای مدافع حرم به روایت مادر و همسر در انتشارات تقدیر به چاپ رسید. - پایگاه اطل
این مجموعه شرح ساده و بی آلایشی از زندگی شهدای مدافع حرم است که مطالب خانوادگی و شخصی شهدا را فارغ از پرداختن به شرح فعالیت های نظامی مورد بررسی قرار می دهد در واقع پنجره ایست رو به شهدا از منظر خانواده به منظور الگو سازی برای مخاطبین مخصوصا نسل جوان و نوجوان مهدی گودرزی نویسنباورم نمی شد به دیدار رهبر انقلاب مشرف می شویم/حضرت آقا پرستاری ام از سید نورخدا را کار بسیار “بزرگ و عظیمی” د
برگزیده شدن سیده زهرا موسوی فرزند شهیده زنده لرستان در نخستین جشنواره طرح ملی ایثار بابی شد تا آرزوی زهرا و مادرش بار دیگر برآورده شود و به صورت غیرمنتظره به دیدار مقام معظم رهبری مشرف شوند دیداری که برایشان باورنکردنی بود و هرلحظه بافکر کردن به آن خود می بالیدند سیدنورخدا موپالایشگاه میعانات گازی نفت ستاره خلیج فارس به بهره برداری رسید
با حضور رئیس جمهوری پالایشگاه میعانات گازی نفت ستاره خلیج فارس به بهره برداری رسید بندرعباس - ایرنا - مرحله نخست پالایشگاه میعانات گازی 360هزار بشکه ای ستاره خلیج فارس یکشنبه با حضور رئیس جمهوری به بهره برداری رسید به گزارش ایرنا فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء ص درمراسمحمایت دانشگاه آزاد اسلامی از پایان نامه های مرتبط با مفاخر و مشاهیر ایران / آثار پرجوهر محتشم کاشانی، مایه فخر
دکتر حمید میرزاده که برای شرکت در نخستین کنگره بین المللی محتشم کاشانی و جلسه شورای استان اصفهان صبح امروز به کاشان سفر کرده محتشم کاشانی را یکی از مفاخر ارزنده و ماندگار ادبیات آیینی و عاشورایی ایران نامید به گزارش ایسکانیوز دکتر میرزاده در ابتدای سخنان خود ضمن تسلیت ایام شهاگزارش خبرنگار اعزامی فارس از ریو مدال طلای ۸۵ کیلوگرم کشتی فرنگی به حریف اخلاقی رسید
گزارش خبرنگار اعزامی فارس از ریومدال طلای ۸۵ کیلوگرم کشتی فرنگی به حریف اخلاقی رسید فرنگیکار وزن ۸۵ کیلوگرم روسیه مدال طلای بازی های المپیک 2016 ریو را از آن خود کرد به گزارش خبرنگار اعزامی خبرگزاری فارس از ریو در ادامه رقابتهای کشتی فرنگی بازیهای المپیک 2016 ریو و در فینالرتبه نخست بازدید مسافران نوروزی از آثار تاریخی به فارس رسید
رتبه نخست بازدید مسافران نوروزی از آثار تاریخی به فارس رسید شیراز- ایرنا- روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری فارس اعلام کرد بر اساس اعلام معاونت میراث فرهنگی کشور استان فارس رتبه نخست بازدید کنندگان نوروزی کشور از آثار تاریخی را به خود اختصاص داد به گزارششعب ویژه برای رسیدگی به تخلفات چهارشنبه آخر سال در فارس اختصاص می یابد
رئیس کل دادگستری استان فارس از اختصاص شعب ویژه در دادسرا و دادگاه های شیراز و حوزه های قضایی استان برای رسیدگی سریع و خارج از نوبت به جرائم متخلفان حوادث چهارشنبه پایان سال خبر دادبه گزارش خبرگزاری تسنیم از شیراز به نقل از روابط عمومی دادگستری استان فارس علی القاصی مهر با تأکیدپیشی گرفتن سپاهان در تعداد برد از ذوب آهن/ نوبت به دربی اصفهان رسید - فارس نیوز اصفهان
سپاهان و ذوب آهن در شرایطی دربی فوتبال اصفهان را برپا می کنند که در 59 دیدار قبلی زردها با 20 برد از 17 برد سبزها پیشی گرفته اند و 22 بار نیز دو تیم به تساوی رضایت داده اند به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان هفته بیست و سوم لیگ برتر فوتبال که از روز جمعه آغاز شده فردا یک شنبه نیگزارش خبرنگار اعزامی فارس از ریو فرنگیکار ایرانی آذربایجان به مدال برنز المپیک رسید
گزارش خبرنگار اعزامی فارس از ریوفرنگیکار ایرانی آذربایجان به مدال برنز المپیک رسید نماینده وزن 130 کیلوگرم کشتی فرنگی آذربایجان مدال برنز بازی های المپیک ریو را از آن خود کرد به گزارش خبرنگار اعزامی فارس از ریو در ادامه رقابتهای کشتی فرنگی المپیک 2016 ریو و در دیدار رده بندیسید یونس موسوی سرچشمه و جمعی دیگر از فعالان استان فارس؛ حجت الاسلام رییسی را دعوت به کاندیداتوری کردند + اسامی
سید یونس موسوی سرچشمه نماینده ی دو دوره ی مردم فراشبند در مجلس شورای اسلامی و جمعی از فعالان سیاسی فرهنگی و رسانه ای استان فارس طی نامه ای از حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی برای کاندیداتوری در دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری دعوت کردند به گزارش نخل بیدار به نقل از شیرازه جمعی ا-
گوناگون
پربازدیدترینها