واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
روایت هاشمی طبا از روزهای قبل از انتخابات:
میخواستند به نفع رئیسی کنار بروم
حضور سید مصطفی هاشمیطبا در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، باعث شد تا یکی از مردان جمهوری اسلامی که سابقه کار اجرایی متنوعی نیز داشت، پس از نزدیک به دو دهه برای نسل جوان شناخته شود. او در دولتهای شهید باهنر و میرحسین موسوی وزیر صنایع، و در دولت دوم آیتالله هاشمی رفسنجانی و دولت اول سید محمد خاتمی (از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۰) نیزمعاون رئیس جمهور و رئیس سازمان تربیت بدنی بودهاست، موضوعی که جوانان رای دهنده در روز 29 اردیبهشت 96 کمتر اطلاعی از آن داشتند. او اما آمد و اگرچه به نفع کسی کنار نرفت،اما گفت که به حسن روحانی رای می دهد. همان کاری که همنامش در اردوگاه اصولگرایی کرده بود. سید مصطفی میرسلیم نیز اگرچه به نفع رئیسی کنار نرفت، اما در آخرین سخنرانی انتخاباتی رئیسی در مشهد در کنار او قرار گرفت.
روز نو : حضور سید مصطفی هاشمیطبا در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، باعث شد تا یکی از مردان جمهوری اسلامی که سابقه کار اجرایی متنوعی نیز داشت، پس از نزدیک به دو دهه برای نسل جوان شناخته شود. او در دولتهای شهید باهنر و میرحسین موسوی وزیر صنایع، و در دولت دوم آیتالله هاشمی رفسنجانی و دولت اول سید محمد خاتمی (از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۸۰) نیزمعاون رئیس جمهور و رئیس سازمان تربیت بدنی بودهاست، موضوعی که جوانان رای دهنده در روز 29 اردیبهشت 96 کمتر اطلاعی از آن داشتند. او اما آمد و اگرچه به نفع کسی کنار نرفت،اما گفت که به حسن روحانی رای می دهد. همان کاری که همنامش در اردوگاه اصولگرایی کرده بود. سید مصطفی میرسلیم نیز اگرچه به نفع رئیسی کنار نرفت، اما در آخرین سخنرانی انتخاباتی رئیسی در مشهد در کنار او قرار گرفت.
به گزارش روز نو :با وجود آن که نزدیکی هاشمیطبا به مواضع روحانی و جهانگیری مشخص بود، اما او میگوید که برخی در آخرین روزهای تبلیغات انتخاباتی اذ او خواستند که «به نفع رئیسی» کنار برود. «یک آدم خیلی محترمی با من تماس گرفت که به نفع آقای رییسی کنار بروم. من هم گفتم خودم صالحتر از ایشان هستم و قرار هم نیست کنار بروم...آن فرد نامه انصرافی تهیه کرده بود که من امضا کنم، اما قبول نکردم.»
سیدمصطفی هاشمیطبا در گفتگویی با ماهنامه اندیشه پویا داشت که گزیده ای از آن به دنبال می آید:
خانواده می ترسید مثل غرضی شوم
ما یک خانواده خوب داریم که مخالف (کاندیداتوری من در انتخابات) نبودند. مخالف که نه، اما پسرم نگران بود که مبادا به صحنه بیایم و فول کنم. اما بعد که ماجرا پیش رفت از نتیجه راضی بود... چون تجربه آقای غرضی در دوره قبل برایش خوشایند نبود، تصور میکرد که شاید ماجرای من هم مثل غرضی تمام شود، اما در ادامه دلش قرص شد.
حرفهایم شنیده شد
[حرفهایم در مناظرهها] شنیده شد. خوب هم شنیده شد... اتفاقا بعد از این که در پایان مناظره سوم شعر آقای یمینی شریف را خواندم، توجهها به حرفهایی که زده بودم، بیشتر شد. برای همه ما ماندن ایران مهمترین چیز است و این را همه میفهمند... هم روی سوالات دقت نشده بود و هم روش مناظره خوب نبود. اگر میخواستند مناظرهها خوب باشد باید شش نفر کاندیدا را داخل شش باکس میگذاشتند و یک سوال را از همه میپرسیدند و هیچکدام هم جواب دیگری را نمیشنید. مردم هم جوابها را با همدیگر مقایسه میکردند...تاکید میکنم که هدف من نوعی روشنگری بود. اگر مطمئن بودم که حرفهای من امکان عملیاتی شدن دارد، یقینا نوع دیگری تبلیغ میکردم که رای بیاورم. من فقط میخواستم مردم را به مشکلات توجه بدهم. میخواستم بگویم با دیدگاه خاصی جامعه را رنگ روغن زدهاند تا بگویند تحریمها اثر ندارد و همه هم نتایجش را دیدیم.
میخواستند به نفع رئیسی کنار بروم
[دریافت پیام و سفارش احتمالی از سوی تیم حسن روحانی] نه! اصلا... نه من با کسی هماهنگ کردم و نه کسی سراغ من را گرفت. خودم هم اجتناب میکردم اما طبیعتا با آقای روحانی و جهانگیری همراستا بودم... یک آدم خیلی محترمی با من تماس گرفت که به نفع آقای رییسی کنار بروم. من هم گفتم خودم صالحتر از ایشان هستم و قرار هم نیست کنار بروم... خود آقای رییسی اگر زمانی خواست به ایشان میگویم. آن فرد نامه انصرافی تهیه کرده بود که من امضا کنم اما قبول نکردم.
روحانی باید یارانه را قطع کند
آقای روحانی اگر همان روز اول که به ریاستجمهوری رسید، پرداخت یارانه را قطع و راهش را از احمدینژاد جدا میکرد هیچ اتفاقی نمیافتاد. به جایش باید آن پول را به سازمانهای کمکرسان میداد تا به نیازهای مختلف نیازمندان رسیدگی شود... شکست و پیروزی یک بحث سیاسی است اما نباید از یاد ببریم که مصلحت روحانی چه بوده... اگر ایشان فکر میکردند که با قطع یارانه شکست میخورند و وضعیت کشور هم بدتر میشود، خب همیشه ترجیح بد بهتر از بد است. شاید راهحلی که از نظر ایشان عاقلانه بوده، از نظر من عاقلانه نباشد اما به هر حال ایشان توانستند کشور را اداره کنند و دستشان درد نکند.
منتظرند روحانی توی چاه بیفتد
من اصلا دولت را مقصر نمیدانم. کاری هم به منش و روش آقای روحانی ندارم. این را هم میدانم که نیروهایی در کشور هستند که منتظرند آقای روحانی توی چاه بیفتد و توی سرش سنگ بزنند. همین الان هم مدام دارند میگویند باید به مطالبات مردم جواب بدهید. اصلا همین اصطلاح «مطالبات مردم» یک حرف ضد انقلابی است که از زمان آقای خاتمی شروع شد که ایشان با شعار توسعه سیاسی جلو آمد و بلافاصله مخالفانش گفتند، مطالبات اقتصادی مردم. متاسفانه یک عده هستند که اصلا خرابکار هستند.
مدیریت رئیسی و قالیباف از احمدی نژاد بدتر بود
نیت همه بد نیست اما به نظر من آقای قالیباف و آقای رییسی با دیدگاههایی که در تبلیغات انتخاباتیشان اعلام کردند اگر رای میآوردند، کشور از زمان احمدینژاد بدتر میشد. من تردید ندارم که آقای رییسی دوست دارد که کشور خوبی داشته باشیم، اما روش برخورد او کشور را به جای دیگری میرساند. همین که میگویند ما یارانه را سه برابر میکنیم مخرب است.. مشاور اقتصادی آقای رییسی آقای فرهاد رهبر است. آقای رهبر خوب میفهمد که این مسائل یعنی چی ولی برای این که آقای رییسی رای بیاورد، گفته شما این وعده را بدهید. خیلیها به من گفتند که حرفهای من درباره قطع یارانهها ضد رای بود. مهم نیست که ضد رای بود، آدم باید کلمه حق را بگوید.
حوزه نتوانست رئیس شورای نگهبان تربیت کند
من مخلص آقای جنتی هم هستم، اما چطور حوزه علمیه ما نتوانسته یک رییس شورای نگهبان مثلا ۶۰ ساله تربیت کند که ایشان با نود سال سن مجبور نباشند این مسئولیت را عهدهدار باشند. ۹۰ سالگی سن بازنشستگی است. انگار مدیران ما از جوانان میترسند... یک نقص بزرگ فکری است که احساس میکنند جوانان اعتقاد یا قابلیت ندارند.
روز نامه همدلي
تاریخ انتشار: ۰۷ تير ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]