واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: بخت آزمایی کور ، کارنامه سیاسی ترامپ در آستانه صدمین روز ریاست جمهوری نیویورک-ایرنا-چهره ای که دونالد ترامپ در آستانه رسیدن به صدمین روز ورود خود به کاخ سفید به جهانیان نشان داده،چهره کاسب کار عاری از تجربه سیاسی است که تلاش دارد با رجزخوانی ها ، تهدید دیگر کشور ها و فرافکنی مشکلات، ضعف های شخصیتی و ناتوانی های اجرایی را بپوشاند.
ترامپ در طول نزدیک به صد روزی که از ورود او به کاخ سفید گذشته بجای برخوردی منسجم و هدفمند با مسائل داخلی و خارجی همه تلاش خود را به کسب محبوبیت از دست رفته و یا نداشته اش معطوف کرده و واضح است که در این راستا به پی آمد های زیانبار این رویکردها نیندیشیده است.نگاهی گذرا به وعده های انتخاباتی و عملکرد ترامپ در اجرای آن نشان می دهد که وی در تصمیم گیری ها و سیاست های دخلی و خارجی دچار سرگردانی و ضعف راهبردی است.از جمله وعده هایی که ترامپ در طول نزدیک به 20 ماه کمپین انتخاباتی به مردم کشورش داده و چه بسا بسیاری از آن ها را از این طریق به حمایت خود بر انگیخته بود، می توان به حل مساله مهاجرت لاتینی ها با کشیدن دیوار مرزی میان آمریکا و مکزیک و با این ادعا که پول آن را از دولت مکزیک خواهد گرفت، لغو اوباماکر و جایگزین کردن آن با قوانین تازه بیمه و بهداشت با این توجیه که مردم کشورش تاکنون از بیمه های درست بهداشتی برخوردار نبوده و هزینه های سنگینی را تحمل می کنند، لایروبی کردن باصطلاح "باتلاق واشنگتن " که به ادعای او مانع اجرای سیاست ها و تصمیم گیری های عام المنفعه برای آمریکایی ها بوده است و مهمتر از همه مقابله با تروریسم و بازگرداندن امنیت به کشورش با جلوگیری از ورود مهاجرین و پناهجویان به خاک آمریکا اشاره کرد.یک نگاه کوتاه به کارنامه ترامپ درآستانه صدمین روز این تصدی بوضوح نشان می دهد که او تاکنون نه تنها در به تحقق رساندن هیچ یک از این وعده ها موفق نبوده بلکه کوچکترین نشانه ای از تحقق آن ها در آینده را نیز ارائه نداده است.دیوار مرزی ترامپ با هزینه ای نزدیک به 70 میلیارد دلار به معضلی تبدیل شده که نه تنها امیدی به تامین این هزینه به چشم نمی خورد بلکه سرنوشت لایحه بودجه او که این هزینه ها بخشی از آن است را به مخاطره انداخته و مهمتر از همه در صورتی که کنگره آمریکا تا روز جمعه آینده بر سر این لایحه به توافقی نرسد دولت آمریکا را به تعطیلی و ورشکستی خواهد کشاند.موضوع مهاجرت و وعده های دهان پرکن ترامپ در این رابطه نیز به لکه ننگ و شکستی در کارنامه رییس جمهوری آمریکا تبدیل شده است و او که به امید حمایت سیستم قضایی کشورش در فاصله کوتاهی بعد از ورود به کاخ سفید فرمان محدودیت های مهاجرتی خود را صادر کرد بلافاصله با مقاومت دستگاه قضایی روبرو شد و اولین و دومین نسخه این فرمان با حکم دادگاه های ایالتی کشورش بطور سراسری به حالت تعلیق و بلاتکلیفی در آمد.یکی دیگر از وعده های دهان پرکن ترامپ در طول کمپین های انتخاباتی دگرگون کردن قانون بیمه های بهداشتی کشورش بود که او مصرانه و بدون ذره ای آگاهی از سازو کار های آن گفته بود که در نخستین روز های ورود خود به کاخ سفید با قوانین تازه ای را جایگزین آن خواهد کرد.اما در این رابطه نیز طرح پیشنهادی او و حامیانش در کنگره کشورخریداری پیدا نکرد و در شرایط خفت باری به دلیل ضعف حمایت قانونگذاران هر دو حزب حتی فرصت رفتن به صحن مجلس آمریکا برای رای گیری را هم پیدا نکرد.ادعای دیگر رییس جمهوری بی تجربه آمریکا این بود که در بدو رسیدن به قدرت با فساد و تباهی تشکیلات سیاسی و اقتصادی حاکم بر کشورش مبارزه و باصطلاح "باتلاق واشنگتن " را لایروبی و تمیز خواهد کرد.در شرایطی که انواع اتهامات سنگین از قبیل خیانت به کشور، سود جویی های مالی و توطئه علیه منافع آمریکا، او و اطرافیان او را احاطه کرده ترامپ طبعا به این اندیشه افتاده است که با عرض اندام در حوزه باصطلاح سیاست خارجی از نابودی وجهه روبه افول خود در میان مردم کشورش جلوگیری کند.از جمله این عرض اندام ها می توان به حمله موشکی به یک پایگاه هوایی سوریه که در پی یک چرخش 180 درجه ای و بهت آور صورت گرفت ، گسیل کشتی های جنگی کشورش به نزدیکی آب های کره جنوبی بمنظور مقهور کردن رهبران کره شمالی، ورود به یک مناقشه تجاری با کشور همسایه خود کانادا و تعیین تعرفه های سنگین مالیاتی در مورد تولیدات چوب این کشور و تغییر لحنی بدون مقدمه در مورد ایران و توافقنامه هسته ای اشاره کرد.ترامپ که در سخن پراکنی های انتخاباتی خود تهدید کرده بود به محض ورود به کاخ سفید برجام را پاره خواهد کرد و بار دیگر ایران را به پای میز مذاکره خواهد کشید با ورود به کاخ سفید این تهدید را با لحن ملایم تری جایگزین کرد و گفت که در اندیشه بازنگری در این توافقنامه است و به این ترتیب چه خود او و چه سایر گردانندگان سیاست های خارجی او کوشیدند تا با احتراز از بر سر زبان انداختن این موضوع بلوای دیگر بر سایر بلواهایی که کاخ سفید را تسخیر کرده است، نیافزایند.درست است که ترامپ در ماه فوریه امسال از طریق مشاور مستعفی امنیتی خود به بهانی واکنش نسبت به آزمایشات موشکی به ایران هشدار داد اما این هشدار چیزی جز گرفتن موضعی ظاهرا نیرومند در مقابل ایران با راضی نگاه داشتن کرکس های کنگره کشورش نبود و در همین حد هم باقی ماند.هفته گذشته دولت ترامپ بنا بر یک الزام قانونی گزارش سه ماهه ای را در رابطه با نحوه اجرای برجام از سوی ایران به کنگره کشورش ارائه داد که در آن بصراحت اذغان شده است که ایران همچنان به تعهدات خود در قبال این توافقنامه پایبند بوده است.اما تقریبا بلافاصله پس از این گزارش گردانندگان کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا به اظهارات و اتهاماتی علیه ایران روی آوردند که با ان چه که در همان گزارش به آن اشاره شده مغایرت کامل داشت و چرخشی آشکار نسبت به مواضع نیم بندی که تا کنون در مورد برجام اتخاذ کرده بودند به نظر می رسید.وزیر خارجه ترامپ که همراه با وزیر دفاع آمریکا و برخی دیگر از دست اندرکاران دولت وی اوائل هفته گذشته اذعان کرده بود که ایران به تعهدات خود در قبال برجام عمل کرده 5 روز پیش در گیرو دار سخن پراکنی هایی در مورد کره شمالی، ایران را با این کشور مقایسه کرد و مدعی شد که اگر کشورش مراقب ایران نباشد ایران هم مسیر کره شمالی را دنبال خواهد کرد و رییس جمهوری آمریکا نیز یک روز پس از آن بدون ارائه دلیلی مدعی شد که ایران روح برجام را نقض کرده است.این اظهارات ترامپ و اطرافیان او در حالی مطرح می شود که در 16 ژانویه سال 2017 یوکیا آمانو مدیر کل آژانس بین المللی انرژی هسته ای بدنبال گزارش های پیشین خود در بیانیه ای اعلام کرد که ایران سانتریفیوژهای اضافی و شالوده تاسیسات فوردو را از رده خارج کرده است و در نشست هیات حکام آژانس در ماه مارس نیز بار دیگر پایبندی کامل ایران به تعهدات خود در قبال برجام از ژانویه سال 2016 تا کنون مورد تایید مسئولین این آژانس قرار گرفت.این چرخش غیر منطقی در حالی که از ابتدای امضا این توافقنامه تا کنون هیچ سند و گزارشی دال بر عدم پایبندی ایران به این توافقفنامه بین المللی دیده نشده طبعا ذهن را به جستجوی دلائل محتمل چنین تناقضی در موضع گیری های کاخ سفید وادار می کند.دولت ترامپ که بوضوح می داند با استناد به مفاد برجام قادر به توجیه هیچ اتهامی مبنی بر نقض این توافقنامه از سوی ایران نیست به تعبیری گنگ و قابل تفسیر یعنی "روح توافقنامه " متوسل می شود که می تواند از سوی هر یک از طرفین این توافقنامه از جمله ایران علیه سایر طرفین از جمله آمریکا مورد استفاده قرار بگیرد.تنها بهانه ای که ترامپ و اطرافیان او برای توجیه این اتهام به آن متوسل شده اند موضوع آزمایشات موشکی ایران است که همانطور که بار ها از سوی مقامات ایرانی تصریح شده حق مسلم کشور در اتخاذ سیاست های دفاعی محسوب می شود و هیچ ربطی به مفاد توافقنامه هسته ای ندارد.علاوه بر این به گواه مستندات 2 قطعنامه 1929 و 2231 شورای امنیت سازمان ملل ایران تنها در صورتی از انجام آزمایشات موشکی و استفاده از فن آوری های موشکی منع شده است که چنین موشک هایی قابلیت حمل کلاهک های هسته ای را داشته باشند که رهبران واشنگتن تا کنون هیچ سندی دال بر چنین کیفیت و قابلیتی در موشک های آزمایش شده ایرانی ارائه نداده اند و صرفا به حرف و ادعا بسنده کرده اند.ولو این که این حرف و ادعا های بی اساس بتوانند فقط مصرف داخلی و برای پاسخگویی داخلی منجر شوند باید دید که ترامپ و سیاستگذاران خارجی او چه اهداف دیگری را با چنین تبلیغات و تهدید هایی دنبال می کنند و آیا این اظهارات در راستای استراتژی مشخص و هدف مندی از سوی آن ها صورت می گیرد که در نگاه اول این طور به نظر نمی رسد.در نتیجه می بینیم که در غیاب یک استراتژی قانونمند، ترامپ تاکنون همه توان خود را در رجز خوانی ها ، تهدید و گردن کشی بدون پشتوانه سیاسی و اجرایی متمرکز کرده است.چنین رویکردی در سیاست های خارجی چه در رابطه با بحران های عدیده جهانی از جمله بحران سوریه ، کره شمالی ، تنش های روبه تزاید با روسیه و غیره و چه در برخورد با مسائل و مشکلات بی شمار داخلی از اقتصاد گرفته تا امنیت و مهاجرت، بازی خطرناکی است که می تواند در درجه اول به سقوط کامل خود او بعنوان منفورترین رییس جمهوری کشورش و به بی اعتباری غیر قابل ترمیم دستگاه سیاسی این کشور و بویژه شان و اعتبار مقام ریاست جمهوری آمریکا که مایه فخر و مباهات گردانندگان واشنگتن محسوب می شود، منجر شود.اما ترامپ تاجر پیشه همچنان به این امید دل بسته است که با رجز خوانی ها و تهدید و ارعاب، کره شمالی را به تمکین ، با اتهامات بی اساس سوریه را به سرفرود آوردن در مقابل خواست های خود ، مردم فلسطین را به ننگ پذیرفتن سیطره صهیونیسم در منطقه و ایران را به دست کشیدن از حقوق حقه خود که از تایید کامل جامعه بین المللی برخوردار است، وادار کند که همه این امید ها چیزی نیست جز امید به برنده شدن در یک بخت آزمایی که عدم تحقق آن می تواند به فجایعی عظیم در درون این کشور و سراسر جهان منجر شود.شبک **اروپام-4-541 **1917**انتشار دهنده: سید محمدباقر نوربخش
05/02/1396
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]