محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829668273
حمایت از روحانی بر اساس منافع ملی است، نه اهداف جناحی
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: انتخابات در نگاه روزنامه ها/ بخش دوم حمایت از روحانی بر اساس منافع ملی است، نه اهداف جناحی تهران- ایرنا- روزنامه های پنجشنبه 24 فروردین محورهای اصلی خود را به موضوع های «حمایت از روحانی بر اساس منافع ملی است، نه اهداف جناحی»، « تخریبگران نمیتوانند آگاهی مردم را تغییر دهند» و «جای خالی یک کاندیدای اصلاحطلب» اختصاص دادند.
**حمایت از روحانی بر اساس منافع ملی است، نه اهداف جناحیروزنامه «ایران» در مطلبی با عنوان «حمایت از روحانی بر اساس منافع ملی است، نه اهداف جناحی» در گفت وگو با حسن رسولی عضو شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان به بررسی انتخابات 96 پرداخت و به نقل از وی نوشت: مهمترین مؤلفهای که باعث شد در سال 92 آقای عارف به نفع آقای روحانی کنارهگیری کند، ترجیح داشتن منافع ملی کشور برای اصلاحطلبان در مقایسه با منافع حزبی و جناحی بود. آن زمان اصلاحطلبان بر این باور بودند که روحانی با توجه به جمیع جهات خواهد توانست در جهت پیشبرد منافع ملی کشور مؤثر باشد. این حمایت در حالی در ماههای پایانی سال 95 از سوی شورای عالی اصلاحطلبان به صورت صریح و واضح مطرح شد که هنوز اصولگرایان به عنوان جریان رقیب ما و روحانی در میانه راه اجماعسازی قرار داشتند. بنابراین تکیهگاه اصلی تداوم این راه حمایتی در سال 96 بیش و پیش از آنکه متأثر از محاسبه تاکتیکهای رقابتی با رقیب باشد برخاسته از مواضع خردگرایانه و کارآمد و نیز کارنامه عملکردی قابل دفاع دولت یازدهم است.**تخریبگران نمیتوانند آگاهی مردم را تغییر دهندروزنامه «ایران» در مطلبی با عنوان « تخریبگران نمیتوانند آگاهی مردم را تغییر دهند» در گفت وگو با محمود واعظی عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه و معصومه ابتکار رییس سازمان حفاظن محیط زیست به بررسی بررسی تخریبهای انتخاباتی دولت یازدهم پرداخت و به نقل از آنها نوشت: اما برخی به جای اینکه به مردم برنامه بدهند و بگویند که خودشان برای اداره کشور چه خواهند کرد، تنها عملکرد دولت را تخریب میکنند. با این اقدامات دولت زیر سؤال نمیرود، زیرا مردم آگاه و فهیم هستند. مردم میبینند افرادی که خودشان در هشت سال دولتهای نهم و دهم، یا در دولت بودند یا حامی دولت بودند، اما هیچ چیز غیر از گرفتاری برای مردم باقی نگذاشتند، باید پاسخگو باشند، نه اینکه فرار به جلو داشته باشند. حتی در مواردی شاهد هستیم که برخی برای بهتان زدن، برای خود حجت شرعی هم پیدا میکنند که طرف مقابل را به هر قیمت و با هر اتهام موجود در ذهن مردم تخریب کنند، اما حتی آنان نیز باید بدانند که مردم آگاه هستند و از طریق شبکههای ارتباطی گسترده امروز، در جریان همه وقایع قرار دارند و قضاوت خود را از این وقایع نیز دارند.**جای خالی یک کاندیدای اصلاحطلبروزنامه «شرق» در یادداشتی با عنوان «جای خالی یک کاندیدای اصلاحطلب» به قلم هیرش سعیدیان، نوشت: حمایت از روحانی در انتخابات پیشرو یک الزام سیاسی بلاشک برای اصلاحطلبان است. او باید از حداکثر حمایت بدنه جوان و تئولوگهای جریان اصلاحطلبی برخوردار باشد. جمعبندی بزرگان این جریان سیاسی مردمی کشور نیز بر همین است. روحانی در هر حالتی بر رقیب اصولگرایش ارجح است. اصلاحطلبان اگر روزی هزاربار بر حمایت مجدد از روحانی تأکید کنند باز هم کم است. هزاران دلیل برای این حمایت مجدد وجود دارد و یکی از آنها «واقع سیاسی جاری» است که شاید مطلوب نباشد، اما واقعیت دارد، ولی همانگونه که از نام انتخابات معلوم است، این یک انتخاب است بین چند گزینه و در یک انتخاب ایرانی پرالتهاب و دقیقه نودی ممکن است نام هر یک از کاندیداها از صندوق بیرون آید و مردم از پیش به هیچکس چکی سفیدامضا ندادهاند. نامزد پوششی اصلاحطلب میتواند برای حمایت از روحانی در مناظرههای سخت و پرفشار تلویزیونی و کمک به قوام آرای عمومی بسیار کمککننده و حتی حیاتی باشد. این نامزد حتما باید حضور یابد و هر روز با تیم روحانی در تماس باشد.**بازآفرینی شوراهاروزنامه «شرق» در یادداشتی با عنوان «بازآفرینی شوراها» به قلم فیروزه صابر، نوشت: نسیم انتخابات شوراها که میوزد، طیفی از کاندیداها با دیدگاههای فکری، سیاسی و اجتماعی و تیپهای شخصیتی و اخلاقی متفاوت قد علم میکنند که میتوان در یک دستهبندی به سه گروه از آنان اشاره کرد: گروه نخست افرادی جاهطلب هستند که فارغ از هر مشرب فکری و سیاسی، خود را در همه حال محق برخورداری از موقعیتهای سیاسی و اجتماعی میدانند و وقتی در قوای سهگانه جایگاهی ندارند، برآناند که حداقل در شوراها سهمی برای حضور داشته باشند و برای این منظور چنان از نسیم انتخابات به وجد میآیند که گویی انواع ویتامینهای انرژیزا را یکجا تزریق کردهاند. گروه دوم حضور در شورا را فرصتی برای کسب موقعیت فردی و اجتماعی خود میدانند، قصد، یا بهرهمندی از رانتهای اطلاعاتی و ارتباطی بهتر است، یا کسب موقعیتهای بیشتر اقتصادی یا رسیدن به سکویی برای پرتاب به موقعیتهای برتر سیاسی.گروه سوم اندک نیروهای مردمی هستند که مسئولیت اجتماعی برای حضور، حساسشان کرده است. هرچند از این اندک هم هستند کسانی که پس از مدتی با استناد به محدودیتهای ساختارهای سیاسی میگویند کاری نمیتوان کرد. شوراها در این هویت واقعی میتوانند به وظایف تصویبی، نظارتی و مراقبتی، قانونگذاری و سیاستگذاری و برنامهای عمل کنند. نشانی از برنامهریزی برای مشارکت مردم در انجام خدمات اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، فرهنگی، آموزشی و امور رفاهی با دستگاههای ذیربط (بند پنج وظایف شورای شهر) نمایان خواهد شد. جلب همکاری انجمنها و نهادهای اجتماعی، امدادی و ارشادی در خدمات شهری (بند هفت) نه در شعار و گرماگرم انتخابات که در صحنه عمل محقق خواهد شد. این مسیر با بازیهای سرگرمکننده و هیجانهای لحظهای به مقصد نمیرسد، انسانهایی صاحب درک و دانش و تجربه مثبت میطلبد، تفکری توسعهگرا و آیندهنگر همراه با سلامت و جسارت و دغدغه اجتماعی میخواهد. غربالگری چنین افرادی از خیل داوطلبان سخت است اما هماینان میتوانند نقش واقعی شوراها را بهعنوان نهاد تأثیرگذار اجتماعی احیا و مفهوم آن را بازآفرینی کنند.**تخلفات احمدینژاد و مراجع چهارگانهروزنامه «آرمان» در یادداشتی با عنوان «تخلفات احمدینژاد و مراجع چهارگانه» به قلم نعمت احمدی حقوقدان و فعال سیاسی، نوشت: نامنویسی محمود احمدینژاد درانتخابات ریاستجمهوری باید از زوایای مختلفی مورد بررسی قرارگیرد. نخستین موضوعی که بعد از این اقدام از اذهان عمومی میگذرد، توصیه و نهی مقام معظم رهبری مبنی بر عدم حضور درانتخابات است. ایشان به احمدینژاد توصیه کردند که جامعه را دوقطبی نکرده و درانتخابات حضور پیدا نکند. اما در چند روز اخیر احمدینژاد وقتی متوجه حضور رئیسی درانتخابات و ایجاد دوقطبی در فضای سیاسی شد، احساس تکلیف کرد؛ احساس تکلیف از این منظر که اگر نظر مقام معظم رهبری بر این بود که جامعه دوقطبی نشود، اما عملا با حضور رئیسی جامعه دوقطبی شده است، بنابراین این احتمال وجود دارد که احمدینژاد با این نگاه وارد انتخابات شده باشد که چون جامعه عملا دوقطبی شده، در این صورت میتواند در انتخابات حضور پیدا کند! اما به هر روی احمدینژاد از توصیه عبورکرده است و برخی از جریانهای حامی احمدینژاد باید در این رابطه پاسخگو باشند، زیرا وقتیآیتا...هاشمی در مورد مسائل و مشکلات کشور سخن میگفت، برخی از جناحها درمقابل تهمت و انگ به ایشان میزدند و حتی تا به امروز نیز همچنان پس از رحلت ایشان به تخریب وی میپردازند. به منظور بررسی صلاحیت کاندیدای ریاستجمهوری چهار مرجع وجود دارد و این چهار مرجع در هر شرایطی باید پاسخگو باشند که آیا این فرد دارای سابقه است یا خیر. بنابراین اگر سخنان محسن افتخاری، رئیس دادگاه کیفری استان تهران، مبنی بر وجود پرونده کیفری احمدینژاد در دادسرا را ملاک عمل قراردهیم و هیات اجرایی در مورد صلاحیت او استعلام بگیرد، آنگاه یکی از نخستین دستگاههایی که هیات اجرایی باید از آن استعلام بگیرد، دادگستری است که در این دستگاه احمدینژاد پرونده دارد. بنابراین از آنجا که مراجع چهارگانه باید در رابطه با صلاحیت کاندیداها پاسخگو باشند و این فرد پروندههایی در دادگستری و دیوان محاسبات دارد، به همین دلیل، احتمالا صلاحیت وی تایید نشود.روزنامه «اعتماد» در گزارشی با عنوان «شوک احمدینژاد در رسانههای جهانی»، آورد: همزمان با داغ شدن بازار انتخابات ریاستجمهوری در ایران، رسانههای جهان نیز به پوشش گسترده این رویداد مهم و حواشی آن پرداختهاند. در طول چند هفته گذشته رسانههای مختلف با انتشار تحلیل و گزارشهایی تلاش کردهاند دورنمایی از وضعیت انتخابات ریاستجمهوری ایران برای مخاطبان خود ارایه دهند. در همین راستا روزنامهها و پایگاههای تحلیلی وضعیت «حسن روحانی» رییسجمهور ایران در کارزار انتخاباتی را بررسی کرده و تحلیلهای خود را در خصوص آنچه در انتظار روحانی است ارایه دادهاند. همانگونه که روز چهارشنبه حضور ناگهانی «محمود احمدینژاد» رییسجمهور پیشین ایران در وزارت کشور و ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری شوک خبری بزرگی در رسانههای داخلی ایجاد کرد، رسانههای خارجی و حتی کاربران شبکههای اجتماعی را به واکنش نسبت به انتخابات ریاستجمهوری ایران واداشت. بخش عربی شبکه خبری «اسکای نیوز» در واکنش به این خبر گزارش داده که رییسجمهور پیشین ایران با حضور غافلگیرانه خود در وزارت کشور و ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری ایران، رسانههای این کشور را شوکه کرد. از سوی دیگر پایگاه خبری «امارات 24» با انتشار خبری در این باره اعلام کرده که با وجود نهی رهبر ایران، احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری نامنویسی کرده است. روزنامه الشروق مصر نیز با عنوان «احمدینژاد از تصمیم خود صرف نظر کرده و تصمیم گرفت در انتخابات ریاستجمهوری ایران ثبت نام کند» به این خبر پرداخته است.روزنامه «آرمان» در یادداشتی با عنوان «ثبت نام غیرمنتظره و شوخی با انتخابات» به قلم احمد شیرزاد فعال سیاسی اصلاح طلب نوشت: روزگذشته محمود احمدینژاد به رغم اینکه درگذشته طی بیانیهای رسما اعلام کرده بود که بر اساس توصیه مقام معظم رهبری در انتخابات ثبتنام نخواهدکرد، شاهد بودیم که خلاف آن بیانیه عملکرد و رسما به همراه بقایی در وزارتکشور حاضر شد و اقدام به ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوریکرد. اصولا در ایران کاندیداهایی که خارج از چارچوب معقول سیاسی در انتخابات ثبتنام میکنند، اینگونه میاندیشند که اگر ژست مخالف بگیرند، این ژست، برای آنها رایآور است و موجب محبوبیت آنها خواهد شد، در صورتی که این دیدگاه کاملا پیش پا افتاده، سادهلوحانه و کودکانه است و چنین افرادی نمیتوانند با این اقدام غیراخلاقی برای خود جایگاه مهمی دست و پا کنند. این دسته از اشخاص عموما به فضای سیاسی کشور توجه ندارند. این درحالی است که مردم ایران در بین جناحهای سیاسی به خط و مشی و نظرگاهی تمایل دارند که بتواند با سایر ارکان کشور در تعامل قرارگرفته و با سایر نهادها به منظور پیشبرد برنامههای توسعه کار کند. بدیهی است که اگر کسی با ژست مخالف وارد عرصه واقعی انتخاب شود، آنچه در نهایت حاصل خواهد شد، ایجاد فضای تنش در کشور خواهد بود؛ همانند سالهای آخر ریاستجمهوری احمدینژاد که با بگمبگمهای خود نوعی تنش در فضای سیاسی به وجود آورد و در نهایت، در عرصه اجرایی نیز جز یکسوم شدن ارزش اقتصاد ایران دستاوردی بر جای نگذاشت.روزنامه «اعتماد» در گزارشی با عنوان «شوک روز دوم»، نوشت: احمدینژاد و یاران نزدیکش برای خروج از گیت ثبتنام باید به سمت چپ میرفتند تا راهی سالن کنفرانس شوند. عکاسان و خبرنگاران ناخودآگاه به سمت چپ حرکت کردند در این میان اما «محمود احمدینژاد به راست پیچید، اصلا قرار نبود از گیت ثبتنام خارج شوند، احمدینژادیها کار ناتمامی داشتند که باید آن را به انجام میرساندند.» صبح روز دوم، چند ساعتی از آغاز ثبتنام گذشته بود که زمزمه حضور احمدینژادیها در میان خبرنگاران حاضر در ستاد انتخابات کشور پیچید. عکاسان مقابل در ستاد انتخابات کشور تجمع کرده بودند تا لحظه ورود سه یار بهاری را ثبت کنند، لحظهای که همه تصور میکردند قرار است به ثبتنام حمید بقایی منجر شود اما توفان خبری دیگری در راه و یکی از پیچیدهترین بازیهای انتخاباتی ایران در حال رقم خوردن بود. با تمام شدن روند ثبتنام، بقایی از روی صندلی بلند شد، خبرنگاران و عکاسان آماده بودند تا راهی سالن کنفرانس شوند، حتی برخی عکاسان برای اینکه زاویه بهتری برای عکاسی داشته باشند زودتر از بقیه به سمت سالن رفتند، غافل از اینکه تا چند ثانیه دیگر شوک خبری انتخابات ٩٦ در راه بود. مراحل ثبتنام بقایی که تمام شد، محمود احمدینژاد به راست پیچید، اصلا قرار نبود از گیت ثبتنام خارج شوند، احمدینژادیها کار ناتمامی داشتند که باید آن را به انجام میرساندند. مردی که سال گذشته به او توصیه شده بود در انتخابات شرکت نکند و تا همین چند روز پیش صریح و روشن گفته بود که قصد نامزدی در انتخابات را ندارد، به سمت راست حرکت کرد، به نخستین میز رسید، همان جایی که مدارک ثبتنامکنندگان بررسی میشود، دست در جیبش کرد و شناسنامهاش را در آورد. محمود احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری سال ٩٦ ثبتنام کرد تا برای چندمین بار ثابت کند که غیرقابل پیشبینی است و هنوز علاقهاش به شگفتی شدن در فضای سیاسی ایران را از دست نداده است.روزنامه «آرمان» در مطلبی با عنوان « احمدینژاد ردصلاحیتشده ملت ایران است» در گفت وگو با حسین کنعانی مقدم فعال سیاسی اصولگرا به بررسی ابعاد نامزدی احمدی نژاد در انتخابات 96 پرداخت و به نقل از وی نوشت: احمدینژاد رد صلاحیت شده ملت است. اصلا نیازی به بحث در مورد اینکه وی در شورای نگهبان تایید یا رد صلاحیت شود، نیست. عملکرد احمدینژاد در آن دوران نقطه تاریکی درسپهر سیاسی ایران است وملت ایران احمدینژاد را رد صلاحیت خواهدکرد؛ خصوصا زمانی که وی با توصیه مقام معظم رهبری چنین رفتار میکند. احمدینژاد و حلقه یاران متصل، شانسی در انتخابات ندارد. حضور وی مانند این است که یک نگرش مرده سیاسی بخواهد مجددا اعلام کاندیداتوری کند. روزنامه «همدلی» در یادداشتی با عنوان «بازی احمدی نژاد کامل شد» به قلم احسان اقبال سعید نوشت: روز دوم ثبت نام از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری یک چهره ویژه داشت؛ محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق ایران با حضور در وزارت کشور ثبت نام کرد. حضوری که گمان میرفت برای همراهی حمید بقایی یار بهاریاش باشد، اما خود احمدینژاد هم علاوه بر بقایی نامنویسی کرد. این حرکت پازل انتخاباتی تیم احمدینژاد را تکمیل کرد.: احمدینژاد هم در صورت کسب مجوزهای لازم و حضور در رقابت نهایی احتمالا حسابی روی آرای اصولگرایی باز نخواهد کرد و تمرکزش را بر آرا فرودستان و همینطور برخی طبقات منفعل سیاسی که احتمالا خیرهسری و برخی رفتارهای گریز از مرکزهای او را میپسندند، قرار خواهد داد. مصیبت بزرگ برای اصولگرایان میتواند دو مرحلهای شدن انتخابات بین روحانی و احمدی نژاد باشد، جایی که نه میتوانند با حجم تخریبی که از روحانی صورت دادهاند و همینطور حضور تمام قد اصلاحطلبان کنار روحانی به سمت او بروند و نه میخواهند چون هشت سال پس از انتخابات 84 ذیل احمدینژاد تعریف شوند. به هرحال احمدینژاد بازی زیرکانهای را آغاز کرده و اکنون توپ در زمین نهادهای نظارتی و بالاتر است و باید دید چه تصمیمی درباره نامزدی احمدینژاد خواهند گرفت.روزنامه «آرمان» در مطلبی با عنوان «باید به خانه خدا پناه برد» در گفت وگو با آیت الله غرویان به بررسی نامزدی در انتخابات 96 و ثبت نام احمدی نژاد پرداخت و به قل از وی نوشت: من هم با افرادی در همین زمینه صحبت میکردم. بسیاری معتقدند باید در این وضعیت به خدا پناه ببریم. فضای انتخابات و فضای سیاسی کشور به سمتوسویی در حال حرکت است که مردم باید به خدا پناه ببرند. ادعای تبعیت از مقام معظم رهبری که در این افراد وجود داشت، کجا رفت؟ آن افرادی که مکررا ادعای تبعیت و ذوب در ولایت داشتند، چه شدند؟ کفنپوشانی که در این شرایط، کفن میپوشیدند و به دفاع از ولایت میپرداختند، الان کجا هستند؟ به نظر من وضعیت چندان مناسب نیست و باید به امام زمان(عج) پناه ببریم و از او طلب استمداد کنیم که فضای کشور را یک فضای معنوی و اخلاقی قرار بدهد. در صورت ادامه چنین فضایی، اخلاق به آسانی نابود میشود. این حرکتها نیز در مردم اثر بسیار منفیای دارد.روزنامه «اعتماد» در یادداشتی با عنوان « پایان احمدینژادیسم» به قلم سیدعلی میرفتاح، نوشت: خبر ثبتنام دکتر محمود احمدینژاد، چهارشنبه بارانیمان را تبدیل کرد به اُپنینگ یک دوره عجیب سیاسی. نامنویسی رییسجمهور سابق شبیه به «اکشنی» بود که کارگردانها پشت بلندگو میگویند و بازی را شروع میکنند. حالا ملت هم سر حال آمدهاند تا اظهارنظر کنند و له یا علیه نامزدها موضع بگیرند، با هم بحث کنند، جواب هم را بدهند... اما به نظر حرکت متهورانهای میآید که ممکن است به پایان قطعی احمدینژادیسم بینجامد. میگویند بخش زیادی از فعالیت سیاسی شبیه قمار است. یکی میزند میگیرد، دیگری میزند نمیگیرد. مشهور است که سردار اسعد به رضا شاه همین را گفت و به او گفت تو زدی، گرفت، من زدم نگرفت. به همین اعتبار دکتر احمدینژاد هم به امید اینکه کارش بگیرد، وارد میدان شده و ثبتنام کرده. «خنک آن قماربازی که بباخت هر چه بودش/ بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر»... اما قضیه کمی پیچیده است و احمدینژاد بعید است خوشاقبالی بیتجربهها را که سال ٨٤ داشت، امسال هم داشته باشد. به هر حال خدا بخیر بگرداند، اما من هم مثل دوستانش بر این باورم که خودکشی سیاسی کرد و پایان خودش را رقم زد.روزنامه «اعتماد» در گزارشی با عنوان «6 سناریوی کاندیداتوری احمدینژاد»، نوشت: دو خودرویی که دیروز در حیاط وزارت کشور ایستادند تا سرنشینانش شناسنامه به دست وارد ستاد انتخابات کشور شوند مشخص بودند. حتی مشخص بود که از میان سه سرنشین این خودرو یک نفر نیست که شناسنامهاش را از جیبش بیرون میآورد و دو نفر هستند که شناسنامه به دست اسم خود را وارد لیست داوطلبان انتخابات ریاستجمهوری میکنند. ثبت نام دیروز محمود احمدینژاد محتملترین اتفاق ممکن در تمام سالهای اخیر بود اما اینکه اهداف او برای آینده چیست و او در صورت رد صلاحیت خود یا بقایی چه میکند، موضوعی است که هنوز خیلی روشن نیست. اما چه شد که بهاری که احمدینژادیها نویدش را میدادند آنقدر زود از راه رسید؟ سناریوی اول: گرفتن صلاحیت بقایی. سناریوی دوم: برهم زدن جبهه اصولگرایی. سناریوی سوم: آمدهایم، پس هستیم. سناریوی چهارم: سکوت یا حمایت از نامزد سایه. روزنامه «آرمان» در یادداشتی با عنوان «پدیده ای به نام احمدی نژاد» به قلم صادق زیباکلام استاد دانشگاه، نوشت: اشتباهترین رویکردی که یک تحلیلگر سیاسی پیرامون فهم رفتارهای محموداحمدینژاد میتواند مرتکب شود، آن است که سروقت تجزیه و تحلیلهای پیچیده و چندبعدی برود و سعی کند تا از طریق بهکارگیری اصول و قواعد منطقی انگیزهها و دلایل تصمیمگیریهای احمدینژاد را فهم یا تبیین نماید، چرا که در پس بسیاری از تصمیمگیریهای وی جایگاه محاسبات هزینه و فایده، مصالح و پیامدهای بلندمدت، منطق و درایت، بسیار تنگ، اگر نگفته باشیم که اساسا خالی است. پشت تصمیم وی مبنی بر ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری همانقدر منطق، استدلال و در نظر داشتن پیامدهای بلندمدت این تصمیم لحاظ شده که زمانی که در اردیبهشت سال نود تصمیم به خانهنشینی یازدهروزه گرفت. در اخذ هر دو تصمیم تنها ملاحظاتی که در نظر گرفته نشده بودند، مصالح و منافع سیاسی آن تصمیمات و محاسبه پیامدهای آنها بود. تصمیم برای ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری قاعدتا از الگوی رفتاری سیاسی آقای احمدینژاد چندان به دور نیست. چه بسا آن تصمیم هم مانند تصمیمات دیگر او بدون مشورت با دیگران صورت گرفته و ایبسا که تعمق و تامل زیادی در مورد اخذ آن صورت نگرفته باشد.روزنامه «قانون» در یادداشتی با عنوان «رسانه های اصولگرا در برابر رفتار امروز احمدی نژاد مسئولند!» به قلم سینا رحیم پور روزنامه نگار، نوشت: محمود احمدی نژاد که مدتی قبل سودای ریاست جمهوری دوباره را در سر داشت با توصیه رهبر انقلاب از انجام این امر منع شد. اما او روز گذشته و بدون توجه به توصیه های مقام معظم رهبری به همراه اسفندیار رحیم مشایی و حمید بقایی در ستاد انتخابات کشور حاضر و در این انتخابات ثبت نام کرد. نکته جالب در این بین رفتار رسانه های اصولگرا در مقابل خبر ثبت نام محمود احمدینژاد بود که در رابطه با رفتارشان بیان چند نکته لازم است. اول- واکنش برخی رسانه های محافظه کار در مقابل ثبت نام یار غارشان محمود احمدی نژاد سکوت بود و بایکوت خبری! دوم- گروه دیگری از رسانه های محافظه کار هم در برابر این کج دهنی احمدی نژاد سکوت نکرده و او را با بدترین الفاظ خطاب کردند.آخر اینکه، همه رسانه هایی که در مدت 8 سال صدارت احمدی نژاد او را بادکنکی بزرگ می کردند امروز در برابر این بدعهدی او در مقابل رهبری و انقلاب مسئولند.روزنامه «همدلی» در یاداشتی با عنوان ««ب-ه-ا-ر»، رئیس جمهور فصلها» به قلم مهدی کریمیان، نوشت: مثلث احمدی نژاد، بقایی و مشایی با حضور در وزارت کشور نامزد ریاست جمهوری شدند. عجیب است که احمدی نژاد هنوز با این اکیپ میپرد چون کاملا مشخص است که بقایی و مشایی دوستهای ناباب هستند. با ثبت نام «بام» -بقایی، احمدی نژاد، مشایی- در انتخابات با شعار «زنده باد بهار، زنده باد ایران» قصد دارم موضع صریح خودم و بسیاری از مردم ایران را نسبت به «بهار» مشخص کنم. ما از بهار بدمان میآید؛ به بهار آلرژی داریم. تا به حال به فصل بهار آلرژی داشتیم حالا به لغت بهار، یعنی همنشینی واژههای «ب» و «ه» و «ا» و «ر» در کنار هم آلرژی پیدا کردیم. اصلا بهار که میآید تمام تنمان کهیر می زند. در همین راستا جمعیت مردمی آلرژی داران (جماد) که فعالیت خود را از ده دقیقه پیش شروع کرده است، در بیانیه شماره یک خود ضمن اعلام برائت از بهار، خواستار حذف بهار از لیست فصلهای سال شد.روزنامه «وقایع اتفاقیه» در سرمقاله ای با عنوان «دامن زدن به دو قطبی اصولگرایی» به قلم داود سلیمانی فعال سیاسی اصلاح طلب، آورد: اینروزها و در فرصت ثبتنام کاندیداهای پست ریاستجمهوری، شاهد ثبتنام افراد گوناگون سیاسی و غیرسیاسی هستیم و درحالیکه انتظار میرفت آقای احمدینژاد پس از توصیه نهیگونه مقام رهبری از شرکت در انتخابات خودداری کند ولی او ثبتنام خود را عدمتوجه به توصیه ایشان ندانست و این کار را البته بهمنظور جهتدهی آرای دوستدارانش انجام داد. ورود بقایی یا احمدینژاد دوم، درعینحال میتواند حاوی این پیام باشد که او با جریان اصولگرایی مرزبندی داشته و شکاف بین اصولگرایان، خیلی عمیقتر از آن چیزی است که پیشبینی میشد. حال با عدم موفقیت جمنا، در اهداف و تاکتیکها، با این امر هم مواجه هستیم که اختلاف در دیدگاهها و راهبردهای انتخاباتی اصولگرایان بهراحتی قابل جمعکردن نیست مگر با حذف رقبا از صحنه انتخابات که این کار نیز با توجه به روندهای قانونی، مشکل بهنظر خواهد رسید؛ هرچند ممکنالوقوع است. **اصولگرایان به دنبال چه هستند؟روزنامه «آفتاب یزد» در یادداشتی با عنوان «اصولگرایان به دنبال چه هستند؟» به قلم سیدعلیرضا به نبال چه هستند؟، نوشت: کاندیداتوری آقای رئیسی برای انتخابات ریاست جمهوری، جدول بازیهای انتخابات را پیچیدهتر نمود و جریانهای مختلف سیاسی به ویژه اصلاحطلبان و حامیان دولت را با معادلهای کوتاه و ظاهراً ساده اما چندمجهولی مواجه ساخت! وقتی به گذشته و امروز آقای رئیسی نگاه میکنیم به تعمق واداشته میشویم که چه محاسبات پشت پردهای در جریان رقیب و فضای کاری و کنشی اطراف ایشان صورت گرفته و دلگرمیچه مجموعهها و افرادی باعث شده است که حجت الاسلام رئیسی و مشاورانشان به جمعبندی حضور در انتخابات برسند؟ اصلاحطلبان و حامیان دولت از یک سو باید خرسند باشند و خود را از هماکنون پیروز انتخابات بدانند و از سوی دیگر نگران محاسبات و فعال شدن ارتباطات ناپیدای جریان رقیب در زمان انتخابات باشند که ممکن است پیشبینیهایشان را مختل نماید. اصولگراها از یک سو سعی خواهند کرد با بسیج همه نیروها، دادن پاسهای کوتاه و زیاد و اتخاذ حرکتهای عرضی، سازمان تیمیاصلاحطلبان و حامیان دولت را به هم بریزند تا به کمک شانس، ضعفهای دولت کنونی، اشتباهات داوری و مهمتر از همه ضدحمله، دروازه حریف را تهدید و به نتیجه مطلوب دست یابند و یا حداقل با اختلافِ کمی، بازی را واگذار کنند؛ از سوی دیگر اینگونه احساس میشود آنان برای رسیدن به هدف اصلی و حیاتیشان، ابتدا با محوریت حجتالاسلام رئیسی وارد کارزار انتخابات شوند تا ضمن مطرح شدن شخصیت سیاسی وی در اجتماع و خروج از گمنامی، شان سیاسی، اجتماعی و اجرایی آقای رئیسی را جهت بهبود رزومه اجرایی ایشان، تا جایگاه قبول مسئولیت ریاستجمهوری، ارتقاء دهند و در مرحله بعد در صورت نامناسب دیدن شرایط به بهانهای که سبب افزایش محبوبیت و ارتقاء شخصیت آقای رئیسی شود، میدان را برای نیروی در سایه خالی نمایند تا به هدف احتمالی به صورت نسبی دست یابند.**شورای شهر تهران و پاکدستیروزنامه «شرق» در یادداشتی با عنوان «شورای شهر تهران و پاکدستی» به قلم زهرا صدراعظمنوری نوشت: حضور در شوراهای شهر و روستا به معنی حضور در بخشی از قدرت و حاکمیت است که راهیافتگان به قدرت، آشکار و پنهان به ابزارهای قدرت از جمله ثروت، اختیارات و ارتباطات دسترسی پیدا میکنند. تلاش برای انتخاب افراد پاکدست و کارآمد برای حضور در شوراهای اسلامی شهر و روستا قدرت مسئولیتپذیری افراد را افزایش میدهد؛ بررسیها نشان داده بین پاکدستی و مسئولیتپذیری رابطه معنیدار و مستقیمی برقرار است. افراد پاکدست مصالح ملی را بر منافع فردی ترجیح میدهند و آنها در همه شرایط مصالح مردم را بر همهچیز اولویت خواهند داد. نگارنده معتقد است باید یک عزم فراگیر برای تشخیص افراد پاکدست و انتخاب اصلح آنها وجود داشته باشد و در این مسیر احزاب اصلاحطلب که در این عرصهها پیشینه خوشنامی دارند، با تأسی از بزرگان اصلاحات باید بیش از دیگران همت گمارند.**موضع رئیسی، جمنا را بلاموضوع کرده استروزنامه «وقایع اتفاقیه» در مطلبی با عنوان «موضع رئیسی، جمنا را بلاموضوع کرده است» از عباس عبدی تحلیلگر مسایل سیاسی، آورد: موضع اخیر آقای رئیسی موجب اختلاف خواهد شد و درواقع جمنا را بلاموضوع کرده است. جمنا در پی آن است که بگوید ما او را انتخاب و معرفی کردهایم، او هم میگوید من مستقلم. این دو موضع، قابل جمعکردن نیست و ممکن است موجب انشعاب قالیباف شود؛ همچنانکه مؤتلفه منشعب شدند. درنتیجه در جمنا چیزی برای عرضه باقی نمیماند. درواقع، شرایط فعلی اصولگرایان به هیچ عنوان مناسب نیست.**مهدی محمدی: نامزد نهایی جبهه مردمی اردیبهشت معرفی می شودروزنامه «جوان» در مطلبی با عنوان « نامزد نهایی جبهه مردمی اردیبهشت معرفی می شود» به نقل از مهدی محمدی، عضو شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب، آورد: یک کاندیدا داریم که یک سال بیشتر در آستان قدس نبوده و در همین مدت مردمی که زیر دست و پای اشراف در حال له شدن بودند، در اثر مجاهدت او حس کردهاند کسی از جنس خودشان را یافته اند؛ آن یکی دیگر هم، سالها در شهرداری تهران چنان نمادی از خدمت و عمل به وعدهها خلق کرده که حریفان ترجیح میدهند اصلا درباره آن حرف نزنند. جبهه در روز معینی در اردیبهشت ماه، بر اساس ترکیب دادههای نظرسنجیها و ملاحظه جمیع شرایط، تصمیم خواهد گرفت که خروجی نهایی کیست؛ تا پیش از آن، هر حرف و حدیثی که علامت قضاوت زودهنگام باشد، فقط یک سوءتفاهم است.**اصولگرایان هنوز لیستی برای انتخابات شورای شهر ندارندروزنامه «اعتماد» در مطلبی با عنوان «اصولگرایان هنوز لیستی برای انتخابات شورای شهر ندارند» به نقل از ابوالفضل قناعتی عضو اصولگرای شورای شهر تهران، آورد: به هر حال استقبال ٣ هزار نفری شهروندان تهرانی برای کاندیداتوری شورای شهر، میطلبد که این افراد برای حضور در لیستهایی که علاقهمند به حضور در آن هستند، غربالگری شوند. در جبهه اصولگرایان نیز با همین دیدگاه و درست مانند جبهه اصلاحطلبان تعدادی از چهرههای شاخص اصولگرایان مسوول بررسی شرایط کاندیداهای داوطلب برای حضور در لیست اصولگراها شدهاند. با این تفاوت که تعداد اعضای هیات مرکزی اصولگرایان برای این تایید صلاحیت، بیشتر از اعضای هیات سیاستگذاری شورای عالی اصلاحطلبان است. در عین حال قرار است علاوه براین بررسی، ازتعدادی از چهرهای دیگر نیز که با بدنه جامعه و دیدگاههایشان در ارتباط بیشتری هم هستند در مورد کاندیداها، نظرسنجی صورت گیرد. عملکرد و کارنامه اعضای اصولگرای شورا هم بدون شک باید توسط شورای مرکزی اصولگریان مورد بررسی قرار گیرد و فعلا نتیجهای در این خصوص اعلام نشده تا ببینیم چه تعدادی از اعضای کنونی در لیست خواهند بود.**انتقادهای تند و تیز؛ لطفا بعد از انتخاباتروزنامه «شرق» در یادداشتی با عنوان «انتقادهای تند و تیز؛ لطفا بعد از انتخابات» به قلم امید پورعزیز، نوشت: این روزها انتقاد از دولت روحانی و کارنامه چهارسالهاش به امری عمومی و ظاهرا مباح بدل شده است و طیف منتقدان از داخل تا خارج، از اصولگرای سنتی تا اصولگرای تندرو، از مدعیان تحریم انتخابات تا دوآتشههای تندرو را دربرمیگیرد. البته ذات این مسئله که بتوان مسئولی را اینچنین آزادانه به باد انتقاد گرفت، باید به فال نیک گرفته شود و آن را از نشانههای ارتقای سطح دموکراسیخواهی در کشور قلمداد کرد. ولی مسئله اساسی این است که عموما در دوران پرشور و هیجان انتخاباتی اغلب انتقادها و موضعگیریها شکل احساسی به خود میگیرد و معمولا براساس حب و بغضها جهتگیری میشود. بنابراین برخلاف ژستهای اصلاحگرایانه و بهاصطلاح مردمی منتقدان پرهیاهو، عموما انتقادها در چنین موقعیتی کاربرد سیاسی و انتخاباتی داشته و چندان مؤثر واقع نمیشود. بهعنوان نمونه مسئله اشتغال که این روزها واژه پرکاربرد همه منتقدان دولت فعلی شده است، مسئلهای به غایت پیچیده و چالشبرانگیز است و از ابعاد متعددی باید به آن پرداخته شود و مسلما بهراحتی و در کوتاهمدت از سوی هیچ مدیر و سیاستمداری قابل مرتفعشدن نیست. سایر موارد دیگر نیز مانند مقوله اشتغال حقیقتا مسائلی مبسوط و پیچیده هستند و با شعارهای انتخاباتی و تخریبهای رگباری راه به جایی نمیبرند.**کاندیداهای تهرانی، مراقب باشید تیغتان نزنند...روزنامه «شرق» در یادداشتی با عنوان «کاندیداهای تهرانی، مراقب باشید تیغتان نزنند...» به قلم امین داودی، نوشت: باید پذیرفت که سپهر سیاست در ایران امروزی را دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا هدایت میکنند که بدون شک کنشگران سیاسی درون نظام به یکی از این دو جناح تعلق فکری یا حزبی دارند و روند سیاسی ایران حول محور این دو جریان میچرخد و این مسئله یک امر مسلم است. بنابراین پیشنهاد روشن برای کاندیداهای شورای شهر تهران این است که مراقب باشید قومگرایان و طایفهبازان تهراننشین، بهاصطلاح کوچهبازاری، «تیغتان نزنند» که بدون شک در تهران حزب نهادینه شده است و مردم براساس اندیشه و مرام سیاسی و حزبی خود رأی خواهند داد تا مبنای نژاد، خون، قوم، طایفه و.... مردم تهران منتظر دو فهرست از اصلاحطلبان و اصولگرایان برای شورای شهر هستند تا بر اساس این دو فهرست انتخاب کنند.**«عقلانیت» کلید یک انتخاب درستروزنامه «شرق» در یادداشتی با عنوان ««عقلانیت» کلید یک انتخاب درست» به قلم مسعود رایگان، نوشت: کلیدیترین مسئله امروز ما، مسئله «عقلانیت» است و اگر این عقلانیت، بدل به سازوکار زندگی روزمره تکتک ما شود و در لحظههای سرنوشتساز هر انتخابی آن را همراه خود داشته باشیم، نهتنها در یک حوزه خاص مثل سیاست، مترقی و دارای حرکتی رو به جلو خواهیم شد بلکه در دیگر شئون زندگی فردی و اجتماعی هم شاهد حل بسیاری از معضلات و کاهش بسیاری از آسیبها خواهیم بود.حالا وقت استفاده جدی از عقلانیت برای یک انتخاب درست است، انتخابی که بتواند ما را با دولتمردانی مواجه کند که با عزم راسخ برای بهبود اوضاع آمدهاند نه بازگشت به نقطه قبل. پس از چهار سال که دولت در کار حلِ مشکلات بهوجودآمده از سوی دولت قبل و بهبود روابط ایران و دنیا بود، حالا نوبت پرداختن به آینده از دریچه امور داخلی کشور است. رسیدگی به وضع معیشت و اشتغال، رسیدگی به حوزه فرهنگی و ایجاد یک سیاستگذاری واحد در این عرصه، تزریق بودجههای لازم به پیکره بیتوانی به اسم سینما و حل معضلات اجتماعی برآمده از وضع نهچندان خوب اقتصادی مردم، نیازمند یک دولت خوب است. دو دولت خوب نیازمند یک انتخاب درست و انتخاب درست تنها با محوریت عقلانیت امکانپذیر است.** نگرانی غرب از سرنوشت روحانی پس از نامزدی رئیسیروزنامه «کیهان» در سرمقاله ای با عنوان « نگرانی غرب از سرنوشت روحانی پس از نامزدی رئیسی»، نوشت: نشریات غربی حامی اصلاحطلبان و روحانی، نامزدی آیتالله ابراهیم رئیسی را چالشی جدی برای روحانی در انتخابات ریاستجمهوری توصیف کردند. روزنامه گاردین در گزارشی نوشت: پس از آن که یک روحانی قدرتمند وارد انتخابات شد، ایران وارد یک فصل انتخاباتی داغ شده است. ابراهیم رئیسی ورق را در انتخابات برگرداند. او روحانی را به چالش میکشد. رئیسی در بیانیهای اعلام کرد به دنبال پست و مقام نبوده اما مسئولیت انقلابی و مذهبی باعث شد تصمیم به کاندیداتوری در انتخابات بگیرد. شبکه فرانسوی فرانس 24 نیز گزارش داد: نامزدی حجتالاسلام ابراهیم رئیسی، جناح اصلاحطلب و میانهرو را در ایران شوکه کرد. این نامزدی نه تنها جناحهای سیاسی بلکه روزنامهها را نیز در شوک فرو برده است. رویارو شدن وی با حسن روحانی رئیسجمهور، سوژه داغ بحثهای انتخاباتی شده است. اکنون یک رویارویی تمام عیار در پیش است. روزنامه انگلیسی ایندیپندنت نیز گزارش داد: ابراهیم رئیسی که به تازگی اعلام نامزدی کرد، تهدیدی برای حسن روحانی میانهرو به شمار میرود. البته بخش ناخوشایند واقعیت این است که در ایران تلاش و رقابت میان تندروها و اصلاحطلبها نیست. نگاهی دقیقتر نشان میدهد که این رقابت میان تندروها و مرتجعین است.**آمار در برابر مردمروزنامه «کیهان» در یادداشت روز با عنوان «آمار در برابر مردم»، نوشت: سال 92 و در گرماگرم رقابتهای انتخاباتی، دکتر روحانی در جملهای تاریخی و فراموش نشدنی، ملاک تورم را جیب مردم دانست نه آمار بانک مرکزی و مرکز آمار. این سخن دقیق و درست در طول 4 سال رنگ باخت و بیم آن میرود که حتی همین جمله هم به زودی تکذیب شود! اما چه این جمله همچون دیگر جملات تکذیب بشود و چه نشود، حقیقت تغییری نمیکند و مردم باید دستاورد یک دولت را با همه وجود لمس کنند و خود را شریک و بهرهمند از آنچه گفته میشود بدانند. مردم این را خوب میدانند که «دوصد گفته چون نیم کردار نیست» اما چون کردار و کارنامهای نیست، هر روز دامنه الفاظ و آمار بالاتر میرود! خوب است بدانیم که بر اساس آمار رسمی منتشر شده از سوی بانک مرکزی، بدهی دولت به بانک مرکزی که در آغاز دولت یازدهم به 110 هزار میلیارد تومان در پایان سال 1392 رسیده بود، اکنون بیش از دو برابر شده است! یعنی بدهی 110 هزار میلیارد تومانی دولت به بانکها در سال 92 اکنون به 210 هزار میلیارد تومان رسیده است! مردم از خود میپرسند با وجود این همه امکانات و منابع، باوجود حمایت قاطع و تمامعیار قوه مقننه و قضائیه از دولت و حتی با وجود اغماض- بلاوجه - مجلس شورای اسلامی از وظایف نظارتی خود، چه چیزی مانع خدمترسانی دولت و در نتیجه خلافگویی دولتمردان شده است!؟ چه مانعی درکار است که دولت نمیتواند برای خیل عظیم بیکاران، شغلی دست و پا کند و قفل رکود را بگشاید!؟ چرا برخلاف سخنان رئیسجمهور، نه تنها وضع معیشتی مردم بهتر نشده، بلکه قدرت خرید خانوادهها کاهش یافته و به اصطلاح دخل و خرج آنها با هم نمیخواند!؟**تخریب گذشتگان و رقبا و دستان خالی از عمل!روزنامه «کیهان» در گزارشی با عنوان «تخریب گذشتگان و رقبا و دستان خالی از عمل!» نوشت: ین روزها عموم مردم با شعارهای جدیدی که کاندیداها سر میدهند روبرو هستند، شعارهایی در رفع مشکلات متعدد و مختلف و گمانهزنی برای انتخاب فرد اصلح وارد مراحل تازهای شده است. اما این تمام ماجرا نیست؛ گاهی شعارها جدید و نو است اما اقدامات، قدیمی و آزمون پس داده است، حتی ممکن است یک راهکار جدیدی ارائه شود که به نظر وضع را اصلاح کند اما در میدان عمل شکست بخورد. صلاح وضعیت اقتصادی، درازمدت و شاید مقاطعی همراه با سختی توأمان باشد اما راهکاری جز این برای ادامه سیر انقلاب و حرکت رو به جلو و توسعه بخش کشور وجود ندارد. از آن طرف شاید اصلاحات موضعی و اقدامات کوتاه مدت به نظر عموم شیرین و رضایت بخش بیاید اما جز بازگشت به عقب و اضافه شدن تجربهای بر عبرتهای پیشین ثمری دیگر نداشته باشد.*گروه اطلاع رسانیخبرنگار: مهدی احمدی ** انتشاردهنده: شهربانو جمعه**پژوهشم**9370**9131
24/01/1396
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]
-
سیاسی
پربازدیدترینها