واضح آرشیو وب فارسی:الف: چگونه در مناجاتها٬ لحن عربی جای دستگاه ایرانی نشست؟
بخش فرهنگی الف، 28 خرداد 96
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۶:۱۳
نوحهخوانی باآهنگ یک ترانه سبک باعث خنده آشنایان با آن موسیقی و تحقیر نوحهخوان میشود هوشنگ جاوید میگوید عدهای اصرار دارند که اذکار و ادعیه باید با الحان عربی خوانده شود. در حالی که الزامی شرعی برای استفاده از لحن عربی در خواندن دعا نداریم و این الزام فقط در مورد قرآن است. به گزارش خبرآنلاین، هوشنگ جاوید پژوهشگر موسیقی آیینی و نواحی ایران در مورد خواندن اذکار و ادعیه به الحان عربی یا با دستگاهها و گوشههای بومی ایرانی میگوید تا پیش از انقلاب اسلامی بحث خواندن اذکار و ادعیه به الحان عربی مطرح نبود و این ماجرا مربوط به پس از انقلاب است. تغییر لحنها از کجا آغاز شد؟ جاوید در گفتوگویی با خبرگزاری خبرآنلاین٬ در مورد اینکه ایرانیان خود دارای الحانی خاص برای ادعیه و اذکار بودهاند٬ میگوید: «تا پیش از انقلاب اسلامی اساسا بحث خواندن اذکار و ادعیه با الحان عربی مطرح نبود، جز در مورد تلاوت قرآن. در همایش «سروش ستایش» که سال 1386 از 16 تا 18 مهر و در ماه رمضان به دبیری من و توسط سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران و موسسه نغمه شهر برگزار شد بحث همین بود؛ این که ما در ایران الحانی داشتهایم مختص به ایرانیان برای خواندن اذکار، ادعیه و اذان. مسئله این جاست که دستگاههای فرهنگی به دلایلی خاص از مطرح شدن چنین بحثی استقبال نکردند.» الزامی شرعی برای خواندن اذکار با الحان عربی نیست جاوید معتقد است الزامی شرعی در مورد خواندن اذکار و ادعیه با الحان عربی وجود ندارد و استفاده از این الحان صرفا در مورد قرآن سفارش شده است. او در این مورد چنین توضیح میدهد: «عدهای اصرار دارند این دعاها باید با الحان عربی خوانده شود. در حالی که ما الزام شرعی استفاده از لحن عربی را برای خواندن دعا نداریم و فقط باید واژه را درست ادا کرد. این الزام فقط در مورد قرآن است. چون ادعیه و اذکار به دست انسانها پدید آمده و حکم قانون الهی ندارد. باید پذیرفت که خوانده شدن به لحن عربی فقط در مورد قرآن سفارش شده است.» لحنها بومی از دستگاه شور و گوشه بیات ترک و دشتی او تاکید میکند در گذشته در هر نقطه ایران، اذکار و ادعیه با لحنهای بومی همان منطقه خوانده میشده است و از دستگاه شور و گوشههای بیاتترک و دشتی مثال میآورد: «در مورد خواندن اذکار و ادعیه، در گذشته هر نقطه از ایران برای خود شیوه خاصی داشته و این طور نبوده که همگی به یک صورت باشند و در بعضی نقاط جغرافیایی، این الحان بومی بودند. چیزی که هست این که الحان بومی ما بیشتر در دستگاه بزرگ عجم قدیم که همان شور امروز باشد قرار میگیرد. مشتقات شور بسیار زیاد است و خودِ شور دستگاهی است که گوشههایش بیشتر حالت تضرع، استغاثه، توسل و نیایش دارد و به همین دلیل مثلا گوشه بیاتترک یا دشتی به خوبی با مضمون اذکار و ادعیه همخوانی دارد و حالت نیایشگونه آن را به بهترین شکل منتقل میکند.» لزوم حفظ تعادل در استفاده از الحان ایرانی هوشنگ جاوید عقیده دارد خواندن اذکار و ادعیه با الحان عربی حاصل ساماندهی دستگاههای فرهنگی پس از انقلاب اسلامی است و او به عنوان پژوهشگر منافاتی در این ماجرا نمیبیند اما به شرط حفظ تعادل نه با افتادن در دام افراط و تفریط. او میگوید: «شکلی که اکنون در خواندن اذکار و ادعیه دیده میشود حاصل ساماندهی پس از انقلاب اسلامی در این زمینه است. یعنی تلاش دستگاههای فرهنگی کشور برای یک دست کردن الحان اذکار و ادعیه. دلیلشان هم این بود که در خیلی از مناطق ایران خواندن اذکار و ادعیه با الحان بومی به صورت اشتباه انجام میشد و دیده شده بود که برخی به علت عدمآشنایی، گاهی واژهها را به گونهای ادا میکردند که در شان و منزلت آن دعا یا ذکر نبود. به همین خاطر این ساماندهی صورت گرفت و بیشتر به سمت الحان عربی کشیده شد. اما عدهای به افراط و تفریط افتادند به گونهای که فقط به الحان عربی توجه کردند. من به عنوان پژوهشگر منافاتی میان خواندن اذکار و ادعیه با الحان عربی نمیببینم اما به شرط حفظ تعادل، همانطور که مثلا عربها اذان رحیم موذنزادهاردبیلی را پذیرفتند و او حتی در خانه خدا هم اذانش را اجرا کرد و مشکلی هم پیش نیامد.» دستور خاصی برای خواندن اذکار وجود ندارد هوشنگ جاوید توضیح میدهد که در آیین عرب دستور خاصی برای چگونه خواندن اذکار و ادعیه وجود ندارد اما در آیین ایرانیان، به عنوان مثال «رسائل اخوانالصفا» را داریم که به شکل مشخص در مورد جزئیترین مسائل مربوط به موسیقی سخن گفته است. جاوید در این مورد چنین توضیح میدهد: «در آیین عرب دستور خاصی برای چگونگی خواندن اذکار و ادعیه وجود ندارد اما جالب این جاست که ایرانیها که همواره پیرو به آیین بودن و به نظم بودن هستند برایش قواعد نوشتهاند و به عنوان مثال مشخص کردهاند که وقتی تضرع میکنیم به چه صورت باشد که تاثیرگذارتر شود. آنها روی تاثیرگذاری بر مخاطب بسیار حساب میکردند. مثلا در «رسائل اخوانالصفا» که کهنترین رساله موزیکولوژی است بسیار زیبا اشاره میشود که هر قومی موسیقی خاص خود را دارد و برای فلان موقعیت مثلا حزنانگیز به چه شکل باید نوحهگری کرد اما این که دستوری باشد که حتما با الحان عربی خوانده شود نبوده است. ما متاسفانه قدر داشتههای خود را نمیدانیم و همیشه دنبال این هستیم که ببنیم خارجیها اعم از اروپاییها و اعراب و دیگران چه میگویند تا از آن پیروی کنیم.» نوحهخوانی بر موسیقیهای سبک آخرین سخن هوشنگ جاوید به تاکیدش بر الزامی بودن ورود هنر ذاکری به فضای آکادمیک به عنوان رشتهای دانشگاهی برمیگردد. اتفاقی که از بسیاری مشکلات فعلی جلوگیری خواهد کرد. «وزرات علوم حتما باید برای ورود هنر ذاکری به فضای آکادمیک به عنوان رشته دانشگاهی فکری کند. کسی که میخواهد ذکر بخواند باید الحان موسیقی را بداند و دستگاهها و گوشهها را بشناسد تا بتواند چیزی درست را به نسل آینده منتقل کند. ما نمیتوانیم اجازه دهیم هر چیزی را هر جایی بخوانند یا هر متنی را هر جور که میخواهند بخوانند. وقتی آهنگ یک ترانه سبک را بر نوحه سوار میکنیم در وهله اول باعث خنده کسانی میشود که با آن موسیقی سبک آشنایی دارند و وقتی میبینند که شما روی موسیقی سبک نوحهگری میکنید تحقیرتان خواهند کرد.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 52]