تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 22 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس كارى او را اندوهگين و به خود مشغول كند و او با اخلاص براى خدا بسم اللّه‏ ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828455057




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ناگفته های افغان متهم به قتل از خوابگاه مسافران قاچاق - سایت خبری تحلیلی تدبیر


واضح آرشیو وب فارسی:تدبیر: پسر نوجوانی که در کمپ نگهداری مسافران قاچاق کار می کرد و با شلیک گلوله یکی از آنها را کشته است، به دستور بازپرس ویژه قتل در بازداشت اداره آگاهی تهران به سر می برد تا تحقیقات درخصوص این باند قاچاق ادامه داشته باشد. در ادامه مصاحبه این پسر را که یکی از هم وطنان خود را کشته است، می خوانید: اسمت چیست و چند سال داری؟ چرا در بازداشت اداره آگاهی هستی؟ جمشید هستم و ١٨ساله و به خاطر قتل دستگیر شده ام. چرا و چطور مرتکب قتل شدی؟ من در خوابگاهی کار می کردم که مسافران قاچاق آنجا سکونت داشتند. سه نفر از آنها قصد حمله به من را داشتند که من با تفنگ شکاری یکی از آنها را زدم. آنها چرا به تو حمله کردند؟ آنها پول قاچاق بر را نداشتند که بدهند، برای همین می خواستند فرار کنند. چرا به آنها شلیک کردی؟ به من گفته بودند آن تفنگ شکاری تیر ندارد و اگر آنها خواستند فرار کنند، آنها را با تفنگ بترسانم، اما وقتی آنها خواستند فرار کنند، من هم تفنگ را به سمتشان گرفتم ولی تفنگ گلوله داشت و به فک یکی از آن سه نفر خورد و مرد. این خوابگاهی که می گویی، کجاست؟ حوالی اتوبان قم. اهل کجا هستی؟ من اهل هرات هستم اما پدر و مادرم از قبل از یک سالگی من را به به ایران آورده اند. چه مدت است که با باند قاچاق انسان همکاری می کنی؟ من اصلا با باند قاچاق انسان همکاری نمی کنم فقط یک ماه بود که در آنجا کار می کردم و ٢٠ روز اول هم اصلا نمی دانستم احمد آقا که من را استخدام کرده، در کار قاچاق انسان است. احمدآقا کجایی بود و چطور با او آشنا شدی؟ احمدآقا ایرانی بود، من تا قبل از آنکه با احمدآقا آشنا شوم، در زمین کشاورزی در باقرآباد کار می کردم و کنار جاده خیار چنبر می فروختم. حدود یک ماه پیش بود که احمدآقا برای خرید خیار آمد و به من گفت یک کارگاه تولید زغال دارد و اگر بخواهم می توانم آنجا کار کنم. من هم قبول کردم و رفتم. ٢٠ روز اول همه چیز همان طور بود که احمدآقا گفته بود اما بعد از آن رفت وآمدهای مشکوک در آنجا شروع شد. گاهی اوقات تعداد افراد و مسافران قاچاق نزدیک به ٥٠ نفر می شد. تو می گویی که نمی دانستی صاحبکارت در کار قاچاق انسان بود. وقتی فهمیدی چرا از آنجا نرفتی؟ چون احمدآقا ماهی یک میلیون تومان با من طی کرده بود، منتظر بودم یک ماه تمام شود و حقوقم را که گرفتم، لباس عید بخرم و از آنجا بیرون بیایم. این مسافران قاچاق چه کسانی بودند و از کجا به آنجا آمده بودند؟ افغان هایی بودند که قاچاق بر ها آنها را به ایران آورده بودند. آیا تو هم قاچاقی به ایران آمده ای؟ پدر و مادرت کجا هستند؟ چند خواهر و برادر داری؟ نه، من پاسپورت دارم و از هفت ماهگی در ایران هستم، پدر و مادرم هم ایران هستند، من بچه بزرگ هستم و پنج خواهر و برادر دارم. با افرادی که در آن خوابگاه بودند، صحبت کرده بودی؟ چطور به ایران آمده بودند؟ از افغانستان تا پاکستان را با ماشین آمده بودند و بعد هم از کوه های پاکستان پیاده به ایران آمده بودند، می گفتند خیلی سخت بود، قاچاق بر ها نفری یک میلیون و ٣٠٠ هزار تومان از آنها گرفته بودند و بقیه پول را هم قرار بود در ایران بدهند. اما آن سه نفر آخر بقیه پول را نداشتند و می خواستند فرار کنند که من نگذاشتم و الان اینجا هستم. وقتی تو یکی از آنها را با گلوله زدی چه شد؟ احمدآقا آمد و او را به بیمارستان بردیم، دیگر از احمدآقا و سجاد که همیشه با او بود، خبری ندارم و الان هم دو هفته است که اینجا هستم. تو در آن خوابگاه چه می کردی؟ به آنهایی که آنجا بودند، غذا می دادم و زیرشان را جارو می کردم. آیا به احمدآقا اعتراض نکردی که قرار بود در کارگاه زغال سازی کار کنی و تو را به کاری دیگر گرفته و دروغ گفته است؟ گفتم، اما احمدآقا گفت پول خوبی می دهد و قرار است از هر کدام آنها شبی ٥٠ هزار تومان بگیرد. آنهایی که قاچاقی به ایران آمده بودند چندساله بودند و چه می گفتند؟ مگر وضع افغانستان درست نشده است؟ همه سنی در آنها بود؛ از بچه تا پیرمرد، می گفتند در افغانستان جنگ و بدبختی است. هر چند روز یک بار مسافر برایتان می آمد؟ هر دو، سه روز یک بار و یک شب نزدیک به ٥٠ نفر آنجا بودند. آنجا چه امکاناتی داشت و خوراک این افراد از کجا تأمین می شد؟ چیز خاصی نداشت، فقط فرش و رختخواب، غذا را هم خود احمدآقا از بیرون می خرید، گاهی برنج بود و گاهی نان لواش و پنیر. منبع : شرق


شنبه ، ۲۷خرداد۱۳۹۶


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تدبیر]
[مشاهده در: www.tadbirkhabar.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن