تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 31 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):آنگاه كه روزه مى‏گيرى بايد چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه‏دار باشند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817361680




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

من و شوهرم هر کدام مان در عالم کثیف دیگری سیر می کردیم / مسائل خانوادگی برایمان اهمیتی نداشت! - پایگاه خبری تحلیلی جامعه حقوقی کشور


واضح آرشیو وب فارسی:وکیل ملت: وکیل ملت: هر کدام مان در عالم دیگری سیر می کردیم، در واقع مسیر زندگی ما کاملا متفاوت از یکدیگر بود، به طوری که حتی در کوچک ترین و بی اهمیت ترین مسائل خانوادگی نیز با یکدیگر تفاهم نداشتیم.دنیای من و طاها جدای از یکدیگر بود و هیچ وقت حرف های هم را متوجه نمی شدیم، در واقع، این زندگی سرد و بی روح، مرا به سوی رفتارهای خلاف کشاند تا جایی که در کویر گناه گم شدم و ... . زن 22ساله در حالی که عنوان می کرد هیچ علاقه ای به همسرش ندارد و دیگر نمی تواند به زندگی با او ادامه بدهد، دادخواست شکایت از همسرش را روی میز کارشناس اجتماعی کلانتری جهاد مشهد گذاشت و در تشریح ماجرای اختلافات خانوادگی خود گفت: از همان دوران نوجوانی نسبت به رفتارهای پسردایی ام معترض بودم و او را موجب سرشکستگی خودم نزد دوستانم می دانستم، چراکه او جوانی لاابالی و دعواگر بود. مدام زنجیری را دور انگشتانش می چرخاند و زشت ترین کلمات را بی پروا بر زبانش جاری می کرد. او برای همین کارهایش در دوره راهنمایی از مدرسه اخراج شد و پس از آن، همواره با دوستان خلافکارش پرسه می زد. این در حالی بود که من به درس و مدرسه اهمیت می دادم تا این که با حمایت های خانواده ام در یکی از رشته های دانشگاهی پذیرفته شدم. قبولی در دانشگاه بر نوع رفتار و گفتار من نیز تأثیر گذاشته بود به طوری که سعی می کردم همانند یک انسان تحصیل کرده و بافرهنگ رفتار کنم.  سال اول دانشگاه را تمام کرده بودم که شبی مادرم با خوشحالی از ازدواج من و طاها سخن گفت. او عنوان کرد زن دایی ام مرا برای پسرش خواستگاری کرده است. از حرف های مادرم تعجب کرده بودم چراکه همه می دانستند او فردی بیکار و بی مسئولیت است اما مادرم از ترس این که مبادا کس دیگری به خواستگاری ام نیاید، شروع به تعریف و تمجید از خانواده برادرش کرد و گفت طاها بعد از ازدواج سر به راه می شود و تو می توانی از او یک انسان با مسئولیت بسازی! مخالفت های من فایده ای نداشت تا این که به اصرار خانواده ام مجبور به ازدواج با طاها شدم. این در حالی بود که هر کدام از ما مسیر زندگی خودش را طی می کرد و هیچ علاقه قلبی نسبت به یکدیگر نداشتیم. فضای خانه ما کاملا سرد و بی روح بود، به طوری که حتی هزینه خورد و خوراک ها را دایی ام تأمین می کرد و طاها همچنان بیکار بود. از سوی دیگر نیز من نزد دوستان و همکلاسی هایم به خاطر بیکاری، تحصیلات پایین و رفتارهای سبک همسرم خجالت می کشیدم، تا این که روزی هنگام جست و جو در شبکه های اجتماعی با پسر جوانی آشنا شدم که خودش را دانشجوی رشته حقوق معرفی می کرد.  از آن روز به بعد آشنایی و ارتباط من با شاهرخ ادامه یافت و من اوقات تنهایی ام را با چت در تلگرام سپری می کردم. ارتباط اینترنتی من و شاهرخ کم کم به دیدارهای حضوری کشید. دیگر من هم در فضای گناه آلود وارد شده بودم و بدون توجه به عاقبت چنین کارهای زشتی، به ارتباطم با او ادامه می دادم تا این که روزی طاها به رفتارهای من و خروج بی موقع از منزل مشکوک شد. او با بررسی پیام هایی که بین من و شاهرخ رد و بدل شده بود، پی به رابطه غیراخلاقی من برد و درگیری شدیدی بین ما در گرفت. اگرچه از کارهای خلاف خودم پشیمانم اما باز هم علاقه ای به همسرم ندارم و خانواده ام را در ماجرای ازدواجم مقصر می دانم، چراکه ... .


پنجشنبه ، ۲۵خرداد۱۳۹۶


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: وکیل ملت]
[مشاهده در: www.vakilemelat.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 16]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن