تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 10 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اگر پنج خصلت نبود، همه مردم جزوِ صالحان مى شدند: قانع بودن به نادانى، حرص به دنيا، بخ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835811204




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

سنمای ایران را ابتذال گرایان آنور آب، برده اند! - سایت خبری انصار حزب الله


واضح آرشیو وب فارسی:یالثارات: سینمای ایران را سه دسته برده اند: ابتذال گرایان، مجیزگویان و وابستگان آن سوی آب. پولشان شسته و ناشسته برجاست و آبشخورشان فیاض و سرریز. سینمای مستقل، هنرجو و اندیشمند، مهجور و متروک، خودی های دلسوزی که از روی سادگی، زبانی نیز به انتقاد و خرده گیری گشوده اند!به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله به نقل از مشرق - احمد رضا معتمدی کارگردان سینمای ایران در نامه ای خطاب به رئیس جمهور عنوان نمود: کارگزاران شما با نحوه داوری و گزینش جشن سینما که قرین با دهه انقلاب است، متأسفانه تعریفی تازه نیز از دهه فجر به دست داده اند و این هزینه گزافی بود که بر شما و سایر اصحاب انقلاب تحمیل کردند. به گزارش مشرق، احمدرضا معتمدی کارگردان سینمای ایران که کارگردانی آثار همچون بوف کور، آلزایمر، قاعده بازی، دیوانه از قفس پرید و ... را در کارنامه خود دارد، با انتشار نامه ای خطاب به حسن روحانی رییس دولت یازدهم، نسبت به عملکرد مدیریت سینمای کشور و برگزار کنندگان جشنواره فیلم فجر انتقاد نمود. سینمای ایران را ابتذال گرایان، مجیزگویان و وابستگان آن سوی آب برده اند! متن نامه معتمدی به شرح ذیل است: محضر گرامی ریاست جمهوری اسلامی ایران جناب آقای دکتر حسن روحانی با سلام؛ ما ذلک ظن بک… این گمان به تو نمی رفت و این رفتار از تو بعید بود! این رنجنامه ای است از یک شهروند درجه «دو» و «سه»؛ به فردی که در صدر مقامات کشور نشسته است. شما مرا نمی شناسید، اما من شما را خوب به خاطر دارم. ما در اوایل دهه ٦٠ یک سال در یک مجموعه فرهنگی هنری همکار بودیم. آن هم در یک واحد و یک طبقه. آن زمان من یک دانشجوی نحیف فلسفه و هنر بودم و جناب عالی سرپرست و رئیس شورا. هرچند آن دوره، دولت مستعجل بود و شما به دلیل اقدام به برکناری مدیرعامل وقت، استعفا کردید و ما نیز به دلیل کارمند جزء بودن و شهروند درجه چندم تلقی شدن، مدتی از کار افتادیم، اما نکته خاطره انگیز و جذاب در وجود شما، دیدگاه آزاد درباره هنر و روشنفکری معطوف به موسیقی به ویژه موسیقی کلاسیک بود؛ که هنوز در حافظه بنده باقی مانده است. آقای دکتر! شما رئیس جمهور کشوری هستید با سابقه فرهنگ و تمدن دست کم پنج هزارساله. ایرانی که اگر در دوره باستانی، قدرت برتر سیاسی و نظامی جهان بود، پس از انقلاب تکاملی آخرین فرستاده الهی، قرن ها در برترین قله علمی، فرهنگی و هنری جهان ایستاد. نام هایی مانند فارابی، ابن سینا، رازی، سهروردی، فردوسی، خیام، صدرا، سعدی، حافظ و مولوی و… حتی در جهان معاصر کمتر همتایانی در حد اصالت و اعتبار خویش یافته اند. شما میراث بر این عناوین و نام ها و آثار گران سنگ فکری و فرهنگی ایشان هستید؛ چه بخواهید و چه نخواهید. من می دانم حضرت سهروردی تنها در زیر بار ارثیه حکمت خسروانی کمر دوتا کرد، اما نمی دانم شما در زیر بار صخره سنگ های این مرده ریگ کمر خم کرده اید یا احساس استواری و پابرجایی می کنید؟ و باز نمی دانم می توانم از شما پرسش کنم، آیا به زعم شما شرایط کنونی هنر در این دوران: این سینما، این نمایش، این رسانه، این موسیقی و… در شأن این فرهنگ و تمدن با این زمینه و پیشینه هست؟! آقای رئیس جمهور! چرا بایستی دانش نظری موسیقی را بزرگانی مانند فارابی، ابن سینا، عبدالقادر مراغه ای، صفی الدین اُرموی، قطب الدین شیرازی و… در احصاءالعلوم، الکبیر، شفا، دانشنامه علایی، النجاه، مقاصدالالحان، الادوار، رساله شریفه، ایقاع، درة التاج و… در هزاره گذشته بنیان گذاری کنند. اما موسیقی فاخر و شریف و معنوی با نام هایی از بلاد غرب مانند باخ، موتسارت، بتهوون، چایکوفسکی و… قرین باشد. شما خود بهتر از امثال بنده می دانید که بزرگانی که نام برده ام همه در سایر شقوق تفکر دینی از فقه و کلام و فلسفه و حکمت و ادب و هیئت و… صاحب نظر و معرکه گردان بوده اند و در عدم نسبت و بی تفاوتی با شریعت و احکام به نظریه پردازی در موسیقی اهتمام نداشته اند. به نظر می رسد پاسخ این پرسش در ظاهر پر از ابهام و ایهام، یک عبارت بیش نیست: آن موسیقی فاخر و شریف که از آن آوای مینوی، صدای آسمانی و در یک جمله «ندای الهی» به گوش رسد، بالطبع سیاست زدگان و دغدغه پیشگان نیست. حاکمیت ابتذال در هنر و موسیقی و سینما به نفع کسانی است که روزی در خاموشی آن پاکوبی کنند و روزی در مرثیه آن سراندازی… . آقای دکتر! شما که پیش از بنده این درس ها را آموخته اید، بهتر می دانید که موسیقی تنها هنری است که بازنمایی مطلق «زمان» است. سایر هنرها از نقاشی، معماری، سینما، عکاسی و… همه بازنمایی «مکان»اند و هنرهای فیزیکی به شمار می روند. «موسیقی» یگانه هنر «فرامکانی» و «متافیزیکی» است؛ و از این رو نزدیک ترین زبان به زبان متافیزیک و معنویت و ملکوت و قدس و ورجاوندی است. چرا کارگزاران شما فیلمی را که دردمندانه از کسانی که زبان باطنی عالم تجرید و روحانیت را به تخدیر آلوده اند، گلایه کرده و نالیده است. از شرکت در جشن هنر متعهد انقلاب که هنر «درد» و «دغدغه» است، محروم کرده اند؟ من مدعی پیکاسو و داوینچی نیستم. درد و دغدغه و رنج انسانی از پیشانی آثار من هویداست. این هنرشناسان چرا این قدر با «اضطرار» و «شوریدگی» روح انسانی بیگانه اند؟ مدعیان تمییز آثار هنری، باید پدیدارشناسی اثر هنری را به جان آزموده و آموخته باشند تا دریابند یک اثر چقدر «دردمند» است؟ چقدر دغدغه مند است؟ چقدر «مضطر» است؟ رئیس جمهور محترم، روحانی دانا؛ تو بسیار بیشتر و بیشتر از من می دانی که حکما انسان را حیوان ناطق برشمرده اند. «زبان»، حیات انسان و انفتاح و گشودگی به جانب هستی است. انسان چون «زبان» است، می اندیشد. نخستین خطاب «وجود» به «موجود» یک دستور زبانی است: بخوان! و این دستور زبانی، «دستور زبانِ» فرهنگ و اندیشه و دین و اعتقاد ماست. من در فیلم «راه رفتن روی سیم» که متأسفانه به نام گروه موسیقی اش به «بوف کور» مشهور شده است، از نسلی سخن گفته ام که خانه «زبان» بر «باد» بنیاد کرده است. من از درد و رنج نسلی سخن گفته ام که از گسست «فرهنگی»، «معنایی» و «زبانی» در پریشانی و آشوب به سر می برد. من در فیلم از نسلی نالیده ام که در زمانه عسرت شاعرانگی «خانه» و «سکونتگاه» خویش را از دست داده و در جست وجوی مأوا و پناهگاه، از وادی «غربت» سر برآورده و از «منزلت» خویش باز مانده است. حقیقت «هنر»، که گفت اصیل «زبان» و آخرین معجزه الهی: الف- لام، میم را که گشودگی «موجود» به جانب «وجود» است، فراموش کرده و به جای سکونت و عمارت در «زبان» که خانه وجود است به صورتی گریزناپذیر در غربت غریبه جان و تن سپرده است. ابتذال هنر معاصر، ظاهر ماجراست. به داد نسلی برسید که دچار بحران هویت، بحران زبان و بحران حکمت شده است. نوای الهی و صدای آسمانی را با نفیر گوش خراش خشم و ترس و شهوت آلودن یک ظهور بیّن و آشکار از عصر ارتباطات است که «زبان» و «هنر» را رسانه ارتباطی می شناسد و نه روشنگاه هستی و گشودگی حقیقت. استاد ارجمند! شما خود دانشمند و صاحب نظر در یکی از شاخه های علوم انسانی هستید. شما دقیق تر از من می دانید که دستیابی به مرتبه رأی و حکم و دادرسی در یک رشته از دانش بشری تا چه اندازه زحمت، کوشش، تحقیق و پژوهش و گردوخاک خوردن کتابخانه های قدیم و جدید می طلبد. پس چگونه به این تخطی از متدلوژی دانایی تن در داده اید که عده ای ولو دانشمند و نخبه در یک شاخه از معرفت بشری در اوقات فراغت به شاخه ای دیگر از علم و دانایی سرک بکشند، و در همان سرخوشی گذران فراغت در شاخه بیگانه با دانایی شان داوری کنند و حکم نیز صادر کنند. هیچ شاخه ای از معرفت بشری گذرگاه فراغت یا حیاط خلوت شاخه ای دیگر از دانش انسانی نیست. «سینما»، امروزه به حوزه و آکادمی علوم سینمایی بدل شده است. نظریه فیلم، نقد فیلم، سبک شناسی، ساختارشناسی درام، فلسفه فیلم، کارگردانی، تدوین و… این دانشجوی نحیف فلسفه و هنر، پس از ٤٠ سال طلبگی در کرسی استادانی مانند علامه جعفری، مطهری، شهیدی، شریعتی، داوری، دینانی، مجتبوی، عبادیان، مجتهدی، جهانبگلو، عظیمی و… تنها توانسته ام به یک شاخه از دانش سینمایی یعنی فلسفه فیلم سرک بکشم و هرچند مجلات «فلسفه فیلم» را از پروفسور نصر در دانشگاه جورج واشنگتن تا آیت رشاد و دکتر داوری که از دو سوی طیف وسیع یک مجادله قدیم فلسفی تقرر یافته اند، در یادداشت های آغاز کتاب، تأیید و توجیه کردند. اما خود بهتر از هرکس می دانم که هنوز طفل ابجدی در این مرتبه بیشتر نیستم. مجلد اول کتاب، شش فیلسوف و نظریه پرداز را مورد نقد و ارزیابی قرار داده است که انتساب به دوران کلاسیک دارند. اما نظریه معاصر فیلم ٦٠ فیلسوف دارد که یکی از آنها ژیل دلوز است که پیش نیاز فهم آراءاش، فلسفه زمان برگسون، ملاصدرا و میرداماد است و ١٠ سال است برای فهمیدن آن دست وپا می زنم. (یکی از همین نورچشمی های سینما که بودجه های میلیاردی به او اختصاص می دهند، ١٠ سال پیش در درس کارگردانی من، وامانده بود که چرا من «سینما- زمان» دلوز درس می دهم) تنها یک شاخه نقد فیلم نیاز به دانش شیوه نقد و تحلیل دست کم ١٦ مکتب نقادی دارد. نقد پدیدارشناختی، هرمنوتیک، مضمونی، تکوینی، روان کاوانه و… تازه اگر از نماد افلاطون و نمایش سایه بر دیوارش و بوطیقا و دریطوریتای ارسطو و اتاق تاریک و شکست نور و عدسی ابن هیثم بگذریم… . آقای رئیس جمهور! حرف آخر: بنا داشتم در جشن فجر، فیلمی که درباره زبان و شعر و موسیقی است به استاد ٣٠ساله خودم دکتر رضا داوری اردکانی که «زمانه عسرت شاعران» را از او آموخته ام، تقدیم کنم و به راستی اگر کار متفاوتی در آثارم نبود، چرا پس از آن همه جوایز داخلی و خارجی، این فیلم را باید تقدیم می کردم؟ نامه را به محضر دانا و عارف شما زمانی نوشتم که جشن سینما روزهای پایانی را می گذراند، تا من طلب و استدعایی از شما نداشته باشم. سینمای ایران را سه دسته برده اند: ابتذال گرایان، مجیزگویان و وابستگان آن سوی آب. پولشان شسته و ناشسته برجاست و آبشخورشان فیاض و سرریز. سینمای مستقل، هنرجو و اندیشمند، مهجور و متروک، خودی های دلسوزی که از روی سادگی، زبانی نیز به انتقاد و خرده گیری گشوده اند! کارگزاران شما با نحوه داوری و گزینش جشن سینما که قرین با دهه انقلاب است، متأسفانه تعریفی تازه نیز از دهه فجر به دست داده اند و این هزینه گزافی بود که بر شما و سایر اصحاب انقلاب تحمیل کردند… . برایتان سلامتی، توفیق خدمت به مردم و آرمان و سعادت دنیا و آخرت آرزو می کنم. از تصدیع اوقات عذرخواهم.


چهارشنبه ، ۳خرداد۱۳۹۶


[مشاهده متن کامل خبر]





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: یالثارات]
[مشاهده در: www.yalasarat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن